از «بگم‌بگم‌» ها‌ی ژوله تا درگیری های حیایی!

کد خبر: 446739

شب گذشته لحظه‌هایی سرشار از اجراهای حرفه‌ای، استندآپ‌های فکر شده و خنده‌هایی از ته دل در خندوانه رقم خورد.

باشگاه خبرنگاران: امیرمهدی ژوله و امین حیایی دو کمدینی بودند که بدون انصراف از مسابقه با اجرای خود غوغا به پا کردند. جوان در ابتدا این بار به طور مفصلی از طرح اجتماعی «همسفره» که برای کمک به 400 هزار کودک سوءتغذیه‌ای که خانواده‌هایشان توان رفع و تأمین غذای مورد نیاز آن‌ها را ندارند، گفت و بعد از قرعه‌کشی ژوله به عنوان اولین کمدین شروع به اجرای ایستاده با طنز خود کرد. سوءاستفاده ناکام از شهرت در داروخانه این کمدین در آغاز گفت: اگر هر کسی جای من بود و اینطور به مرحله دوم صعود می‌کرد، الان این دو هفته را جشن و مهمانی می‌گرفت، اما من از وقتی رفتم خونه، فقط آروغ بچه می‌گرفتم و ساعت‌های زندگیم با این اتفاق تنظیم شده بود و آنقدر در ذهنم حکومت می‌کرد که چند وقت پیش مدیر ساختمان را که برای گرفتن شارژ بی‌تابی می‌کرد، بغل کردم و آروغش را گرفتم، ولی نمی‌دانم چرا ناراحت شد؟! او در ادامه گفت: تصمیم می‌گیرد همان لباس سفیدی که در برنامه قبل پوشیده بود را به تن کند و برای چشیدن طعم شهرت که خیلی به آن علاقه‌مند است، به دل مردم بزند، برای همین به داروخانه، که فکر می‌کرد الان همه اقشار در آن حضور دارند و او را روی دست می‌برند رفت و ادامه داد: به آنجا که رسیدم با خودم گفتم الان همه فکر می‌کنند لابد این سیکلوفلوکساسینی یا یک دارو می‌خواهد، ولی من که جز پوشک بچه چیزی نمی‌خواستم، ولی تا داخل شدم دیدم هیچ‌کس جز یک نفر که همه کارها را می‌کرد بیشتر آن‌جا نیست، کلا منصرف شدم و آمدم برگردم که از من پرسید چی می‌خواهم؟ و بعد که گفتم، پوشکی را آورد و گفت 50 هزار تومن! و من همان جا فکر کردم ما وقتی بچه بودیم همه وظایفمان را روی یک کهنه انجام می‌دادیم نه تراول!!! اول عمو قناد بود، بعد جام جم دورش ساخته شد! وی افزود: آمدم باز از شهرتم استفاده کنم، گفتم شما شبکه نسیم را نمی‌بینید؟ و با شنیدن پاسخ منفی دیدم تلویزیون روشنِه و او هم عمو قناد را نگاه می‌کند! و من با توجه به سابقه کاری که این مجری، تحقیق کردم و فهمیدم که اصلا اول عمو قناد را بالای پارک ملت گذاشتند و بعد دورش جام جم را ساختند! ژوله در ادامه از خانمی که در آسانسور منزلشان به او گفته بود: شما به سنگ پا وصابون مراغه توهین کردید، می‌دانید این‌ها چه قدر محاسن دارند؟! و او هم جواب داده بود: خوب شما سنگ پاتون رو بیارید تا من حضوری هم عذرخواهی کنم! ولی گویا آن خانم کوتاه نیامده و گفته تازه به زینال بندری هم توهین کردید، اونکه آدم خوبی بود و با پلیس همکاری کرد! اون چرا آخه؟! معرفی همدم برخی از فوتبالیست‌های مشهور خلاصه گویا این هنرمند تازه متوجه می‌شود مسیر خوبی را برای شهرت انتخاب نکرده و بعد راه‌های دیگر شهرت را که می‌تواند برود را بیان کرد و ابتدا گفت: مثلا فکر کنید من فوتبالیست می‌شدم،البته نه از آن حسابی‌ها و آموزش دیده‌ها، بلکه از آن‌هایی که پول می‌دهند تیم می‌خرند، پول می‌دهند داور می خرند و... ، چون فوتبالیست‌شدن تو اینجا خداروشکر کاری ندارد، برعکس همه جای دنیا که اگر حتی مسی هم باشی باید سرشب توپت رو جمع کنی و بخوابی، اینجا طرف تازه ساعت 2 شب توی یکی از باغچه‌های اطراف تهرون،کنار همدمشه! حالا همدمش کیه؟! در اینجا بود که ژوله از جیبش شلنگ قلیانی را در معرفی همان همدم درآورد و ادامه داد: ولی واقعأ اینطور نیست که فوتبالیست تو باغچه خانودگیشون بشیند و یه قلیون پرتقالی سفارش بدهد و شروع به کشیدن کنه، نه فقط دو سیب نعناع! بعدهم به سراغ بازیگری رفت و باز هم گفت نه از آن درست و حسابی ها، بلکه از همان‌هایی که پول می‌دهند نقش می‌خرند، بازیگر مقابل و همه چیز رو می‌خرند، بعد هم می‌رفتم همه گونه، دماغ و ... رو عمل می‌کردم و مدام از کارگردان می‌خواستم ازم کلوزآپ بگیرد، اونوقت یه عینک بازیگری از اون قاب بزرگ مشکی‌ها که پشتشون معلوم نیست می‌زدم، از همان‌هایی که تو وقتی می‌بینی نمی‌فهمی اون پشت مهناز افشاره یا احمد پورمخبر؟! ، بعد به هیچ‌کس امضا نمی‌دادم، تو شبکه‌های اجتماعی هم صفحه باز می‌کردم ولی اعلام می‌کردم که هیچ صفحه‌ای ندارم، بعد هم با 20 تا صفحه قلابی می‌رفتم پای پست‌های این و اون می‌زدم فقط ژوووووله. ژوله یا .... این نویسنده پس از این خواننده شدنش را تصور کرد و گفت: بازهم از همان خواننده‌هایی که پول می‌داد ،کلیپ، ترانه، آهنگ و ... می‌خرید، ولی چون پول نداشتم زیرزمینی می‌شدم، که البته همه چیزم برای چنین اتفاقی مهیاست جز اسمم، مثلاً آن را می ذارم «ژوله یا»، و این خودش باعث ترغیب همه برای آمدن به کنسرتم می‌شد تا ببینند یا چی؟ و بعد شصت تومن می‌دهند و می‌فهمند ، یا هیچ چی!!! ؛ همینطور می‌تونم اسمم را بذارم «امیر ژوژولو»، به طرفدارانمم می‌گفتم ژوژولی‌ها! بعد پست می‌ذاشتم من آبریزش بینی دارم، اونوقت 2 هزارتا لایک می‌خورد،50 هزار نفر به اشتراک می‌ذاشتنش و .... . ژوله در انتهای این تصورات، بیان کرد: اگر یک سیاستمدار می‌شدم ... ؛ بگممم؟! به خدا اگه جرأت داشته باشم بگم! ، ولی برای اینکه مشهور بشی حتما لازم نیست خیلی تلاش کنی، همین‌که به بغل دستیت بگی فلانی،والله تو مسلمون نیستی کافیه. اما قربون خودم و خودتون برم که نه فوتبالیست شدم، نه بازیگر، نه خواننده و نه بغل دست کسی نشستم، ولی مشهور شدم؛ شما من را با این مشهور کردید؛ (در همین جا بازهم دست به جیب شد و صابون زرد مراغه را درآورد و نشان همگان داد!) ،صابونی که در پشت صحنه از آن به عنوان امضای خود یاد کرد؛ بعد هم در آخر صحبت‌ها برای همه خانواده‌هایی که فرزندشان مریض است، آرزوی صبر و سلامتی کرد. وقتی امین حیایی چهار دست و پا راه می‌رود سرانجام امین حیایی وارد شد و بیان کرد که سعی کرده اینبار فکر کند، بعد هم شروع به صحبت درباره اولین ورزشی که ما انجام داده‌ایم و انواع راه رفتن‌ها کرد. او ابتدا چهار دست و پا راه رفت و گفت: این همون ورزشی است که همه در ابتدا انجام می‌دهیم؛ بعد هم به تاتی‌تاتی‌های آغازین اشاره کرد، و سپس به سراغ راه رفتن انسان‌های نخستین قبل و بعد از کشف اسلحه سرد و گرم رفت؛ تا به دو ماراتون و آدمی که بعد از کشف مهم «زکریای رازی» تلو‌تلو‌خوران راه می‌رود، رسید. حیایی همه این راه‌رفتن‌ها را به صورت نمایشی انجام دادکه در رابطه با آن باید گفت، شنیدن کی بود مانند دیدن! وی همچنین در قسمتی از این اجرا به نقش «امیر دودوی» اخراجی‌ها رسید و در آخر اظهار کرد: من حدود دو روز برای فکر به این مسئله وقت گذاشتم و تو مرحله بعد ترکیب این حرکات با ورزش و موضوعات دیگر را نشان می‌دهم. در پشت صحنه واکنش‌های ژوله، او به امین گفت: خیلی خندیدیم و چه قدر خوب که خاطره نگفتی و یک طراحی داشتی. برای پایان برنامه هم شعر «خلیج فارس» با همکاری این دو کمدین پخش و خوانده شد و برنامه با دعاهای خیر آن‌ها برای مردم ایران به پایان رسید. حالا بازهم سرنوشت برنده‌ها به آرای شما گره خورده است، حیایی یا ژوله؟!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت