چرا برنامه‌ مناظره و مستند«ثریا»پخش نشد؟

کد خبر: 424220

تجربه نشان داده است که وقتی کار به انتقاد از دولت می‌رسد، این شعارهای زیبا رنگ باخته و به فراموشی سپرده می شوند و در مقابل، گروه‌های فشار دولت و سرهنگ‌های فرهنگی آستین بالا زده و وارد کارزار می‌شوند. به عنوان نمونه، نحوه‌ی مواجهه‌ی دولت تدبیر و امید با مستند تاریخی «من روحانی هستم» به وضوح موید این استانداردهای دوگانه و البته سعه‌ی صدر به شدت پائین دولت است.

رجانیوز: جمعه‌ی گذشته، شبکه‌ی یک سیما، یکی از عجیب‌ترین روزهای خود را پشت سر گذشت. روزی پر از چالش، اتفاقات پیش‌بینی نشده، فشار از بالا و البته بازپخش برنامه‌های تکراری! روز شنبه «حسن روحانی»در نشست خبری خود در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، گریزی هم به انتقادات مخالفان خود زد و گفت: «حرف‌های غیرواقعی زدن کار نادرستی است ضمن اینکه نقد مشفقانه بسیار خوب، ضروری و لازم و به نفع دولت است. چون اگر اجازه نقد ندهند معنایش این است که دولت مستبدی است. یا ما خودمان را بی‌نقص و بی‌عیب می‌دانیم به هر حال دولت اشتباه می‌کند و نقص دارد. ما دولت معصوم نیستیم و یا اینکه دنبال این است که کار استبدادی بکند و مستبد باشد، این هم نادرست است. بنابراین مردم ما در این زمینه با عکس‌العمل خودشان جلوی تخریب را بگیرند.»
البته این برای چندمین بار است که «روحانی» در طول دوران ریاست جمهوری خود، چنین اظهارات امیدوارکننده‌ای را درباره‌ی لزوم نقد آزادانه‌ی رفتارهای دولت بر زبان می‌آورد. چنانکه رییس جمهور پیش از این هم در مراسم اختتامیه‌ی بیستمین جشنواره‌ مطبوعات، خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع رسانی که در اسفند سال ۹۲ برگزار شد، پیرامون آزادی بیان در بین اهالی رسانه عنوان کرده بود: « بی تردید اگر در جامعه‌ای دهان‌ها بسته شود و قلم‌ها شکسته شود، اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشم‌ها و گوش‌ها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان خواهد رفت. بگذاریم میدان قلم و بیان، میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود، البته آزادی بیان باید با در نظر گرفتن شرایط تاریخی، فرهنگی، دینی و مذهبی و اجتماعی آن کشور و جامعه باشد. » اما آیا اهالی دولت اعتدال، واقعا در عمل هم به این گفته‌ها اعتقاد دارند؟
حقیقت آن است که اتفاقات دو سال گذشته‌ی حوزه‌ی فرهنگ، حکایت از استانداردهای دوگانه‌ی دولت‌مردان در مواجهه با انتقادات دارد. چنانکه فی‌المثل روند فعلی سینما نشان می‌دهد دولت تدبیر و امید، نسبت به انتقاد از کلیت نظام و به خصوص انتقاد از دولت گذشته و بازنمایی معوج از حوادث سال ۸۸ و ایضا عبور فیلم‌ها از خطوط قرمز اخلاقی و اعتقادی، گارد به شدت بازی دارد. تا آنجا که فیلم‌ها ومستندهای توقیف شده‌ از گنجه‌ها بیرون کشیده شده و یکی پس از دیگری روی پرده می‌روند و اعتراض منتقدین نیز، با جملاتی از این قبیل که «نمی‌شود هنرمند را محدود کرد» و «باید به هنرمندان اعتماد نمود» و «نباید فضا را بست» پاسخ داده می‌شود.
اما تجربه نشان داده است که وقتی کار به انتقاد از دولت می‌رسد، این شعارهای زیبا رنگ باخته و به فراموشی سپرده می شوند و در مقابل، گروه‌های فشار دولت و سرهنگ‌های فرهنگی آستین بالا زده و وارد کارزار می‌شوند. به عنوان نمونه، نحوه‌ی مواجهه‌ی دولت تدبیر و امید با مستند تاریخی «من روحانی هستم» به وضوح موید این استانداردهای دوگانه و البته سعه‌ی صدر به شدت پائین دولت است.
به طور مثال، «محمدباقر نوبخت» -سخنگوی هیئت دولت- کمی بعد از ساخت و فروش اینترنتی این مستند، عوامل سازنده‌ی آن را تهدید به برخورد قضایی کرد و اظهار داشت: «این مجموعه منتشر شده با اهداف مغرضانه‌ای تهیه شده است و برخی موارد مستند به گونه‌ای کنار هم قرار گرفته تا غرض تهیه کننده این مستند تامین شود. این مستند قابل پیگیری قضائی است و ما از قوه قضائیه انتظار داریم به این موضوع رسیدگی کند. دادستان کل کشور نیز اعلام کرد که در راستای قانون در این خصوص اقدام خواهد شد ما هم منتظر این اقدامات هستیم .»
اما واکنش دولت‌مردان پیرامون مستند «من روحانی هستم» به همین جا ختم نشد و «حسام‌الدین آشنا»، مشاور فرهنگی دولت، در اظهار نظری عجیب گفت: « آمران و عاملان توليد و توزيع بسته‌هاي تخريبي و تله‌هاي انفجاري بايد آمادگي داشته باشند تا پاسخگوي اعمال خود در محكمه‌ی افكار عمومي باشند. » (روزنامه‌ی اعتماد، شماره ۲۹۴۵ به تاريخ ۶/۲/۹۳)
این ادبیات عجیب و غریب چهره‌های با ادعای صبغه‌ی فرهنگی، البته باز هم تنهایی بخشی از اعتراضات دولت‌مردان به این مستند کم‌هزینه و جمع و جور بود؛ تا جایی که حواشی مربوط به «من روحانی هستم» تا یکی دو ماه، اصلی‌ترین سوژه‌ی صفحه‌ی اول روزنامه‌های زنجیره‌ای حامی دولت را تأمین می‌کرد. آن هم در شرایطی که اتفاقاً در بسیاری از فرازهای این مستند، تصویر کاملاً مثبتی از رئیس‌جمهور به نمایش درآمده است.
به عبارت بهتر، نمونه‌هایی مثل مستند «من روحانی هستم» نشان می‌دهد که آزادی بیان تا آنجا که دولت را با انتقاد مواجه نکند، مقبول است؛ حتی اگر کلیت نظام زیر سوال رفته باشد. چنانکه چنین سیاستی در دولت اصلاحات نیز مسبوق به سابقه است. فی‌المثل، در کوران اکران فیلم‌های قبح‌شکن اخلاقی و تین‌ایجری و آثار بی‌پرده‌ای چون «زندان زنان» و «نسل سوخته» و «پارتی» و «سگ‌کشی» و ...، فیلمی مثل «آقای رئیس جمهور» (ابوالقاسم طالبی-۱۳۷۹) فقط به علت سمت و سوی انتقادی از دولت و شباهت کاراکتر نخست آن با رئیس‌جمهور وقت، تنها یک هفته اکران و سپس توقیف شد. نمونه‌ی مشهورتر همین ماجرا هم مربوط به فیلم «به رنگ ارغوان» (ابراهیم حاتمی‌کیا-۱۳۸۳) است که به علت مخالفت مسئولین وقت وزارت اطلاعات دولت اصلاحات با نحوه‌ی بازنمایی تصویر مامور این وزارت‌خانه، تا سال ۸۸ رنگ پرده را به خود ندید و بالاخره پس از حدود پنج سال توقیف، در دولت دهم به نمایش درآمد.
اما واضح‌ترین تصویری که از طاقت پائین دولت در برابر انتقاد و خوی نقدناپذیری دولت‌مردان می‌توان ترسیم کرد، مربوط می‌شود به نحوه‌ی مواجهه‌ی دولت با دو رئیس سازمان صداوسیما و واکنش دولت به برنامه‌های انتقادی رسانه‌ی ملی.
به عنوان نمونه، اتفاقات جالب و بامزه‌ی مربوط به گفتگوهای «روحانی» با مردم در تلویزیون، خود به تنهایی گویای روحیه‌ی «نقدناپذیری» و حامی تک‌صدایی دولت است. چنانکه اصرار «حسن روحانی» برای تعیین مجری‌ گفتگوهای خود با مردم و دخالت در ریز دکور و دیگر جزئیات، تا یک سال نخست دولت، مایه‌ی شگفتی بسیاری از اهالی رسانه شده بود. چه آنکه این سطح از یک‌جانبه‌گرایی و تمامیت‌خواهی در یک گفتگوی تلویزیونی، پیش از این هیچ گاه سابقه نداشت. قطع بودجه‌ی دولتی صداوسیما در انتهای دوره‌ی «ضرغامی» و تداوم این روند در دوره‌ی «سرافراز» و اعتراض دولت به برنامه‌ی «عمو پورنگ» و استفاده‌ی بی‌منظور او از نماد کلید، مصادیق دیگری از رفتارهای چکشی دولت نسبت به منتقدین احتمالی خود است. اما در این میان، اتفاقات جالب جمعه‌ی اخیر، نقطه‌ی اوج رفتار ضدآزادی بیان دولت در مواجهه با منتقدان بود.
روز جمعه، شبکه‌ی سیما در حالی که قرار بود مثل همیشه از حدود ساعت ۵ مناظره‌ی این هفته را با موضوع «بررسی عملکرد دولت در ساماندهی به وضع یارانه‌ها و تفکیک افراد واجد شرایط با سایر افراد برای دریافت این امتیاز» روی آنتن ببرد، به دلایلی که البته اعلام نشد، آنتن را به بازپخش برنامه‌ی شبانه‌ی «امشب» مربوط به دوشنبه شب اختصاص داد. گرچه می‌شد حدس زد که چه اتفاقاتی در پشت پرده رخ داده است و کدام فشارها باعث تعطیلی برنامه‌ی مناظره و قطع تریبون منتقدان اقتصادی دولت شده است. آن هم در حالی که در مناظره‌ها، همیشه نماینده‌های همه‌ی تفکرات وجود دارد و تریبون یک طرفه نیست.
از طرفی، در واپسین ساعات شب جمعه، شبکه یک سیما در پی درخواست‌های مکرر مردم، طبق اعلام قبلی قرار بود اقدام به بازپخش مستند «سکوت استقلال، فریاد پیروزی» (قسمت سوم مجموعه مستند سال‌های هسته‌ای برنامه‌ی «ثریا») کند، اما علی رغم پخش مکرر تیزرهای این برنامه، پخش این مستند پرطرفدار هم لغو شد و به جای آن، یکی از برنامه‌های تکراری ثریا روی انتن رفت تا یکی از پرتکرارترین کنداکتورهای شبکه‌ی یک سیما در سال‌های اخیر، شکل بگیرد!
قطع آنتن برنامه ی ثریا در حالی رخ داد که در هفته‌های گذشته، رسانه‌های حامی دولت با تندترین ادبیات این برنامه و مستندهای آن را نواخته و آن‌ها را اتاق فکر سیما علیه دولت نامیده بودند. جالب‌تر اینکه حتی کار به واکنش اینستاگرامی «حمید بعیدی‌نژاد» -از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده‌ی هسته‌ای- به یکی از مستندهای ثریا هم رسید. گرچه فشارهای همه‌جانبه‌ی پشت پرده‌ی عجیب و غریب بر تیم سازنده‌ی این مستند، بسیار بیشتر و شدیدتر از واکنش‌های رسانه‌ای است.
حالا با این توضیحات، یک بار دیگر در شرایطی که فیلم‌های توقیفی و حامی فتنه با اصرار دولت روانه‌ی پرده‌ی سینماها می‌شوند، صحبت‌های نخست رئیس‌جمهور را می‌توان مرور کرد: « نقد مشفقانه بسیار خوب، ضروری و لازم و به نفع دولت است. چون اگر اجازه نقد ندهند معنایش این است که دولت مستبدی است.»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت