شاعر برجسته فلسطینی درگذشت

کد خبر: 362011

سمیح القاسم شاعر برجسته فلسطینی که دومین شاعر بزرگ فلسطین پس «محمود درویش» بود و لقب «شوالیه شعر» فلسطین را یدک می‌کشید درگذشت.

فارس: در حالی که مردم فلسطین به خاطر کشتار مردم غزه در سوگ به سر می‌برند روز گذشته غمی دیگر بر غم‌های این مردم افزوده شد. خبری که مردم فلسطین را ناراحت کرد درگذشت یکی از مشهورترین شاعران فلسطینی و از حامیان مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی به نام «سمیح القاسم» بود. وی که دومین شاعر بزرگ فلسطین پس «محمود درویش» بود و لقب «شوالیه شعر» فلسطین را یدک می‌کشید پس از مبارزه طولانی با بیماری سرطان در سن 75 سالگی درگذشت. القاسم که بیش از 60 اثر در کارنامه خود دارد در می 1939 در شهر الزرقاء اردن به دنیا آمد و در شهرهای الرامه و ناصره درس خواند و بارها به دلیل مقاومت و تلاش برای آزادی فلسطین توسط صهیونیست‌ها دستگیر و روانه زندان شده و یا به حبس خانگی محکوم شده بود. در میان آثار این چهره شعر فلسطین شعر، نثر و نمایشنامه‌های متعددی دیده می‌شود که مشهورترین آنها «نوشته‌های دو نیمه پرتقال» برگرفته از مکاتبات وی با محمود درویش است. اشعار این شاعر برجسته فلسطینی از جمله شعر« منتصب القامة أمشی» توسط نوازندگانی چون مارسل خلیفه به ترانه‌های زیبایی تبدیل شده بود و از شبکه‌های عربی و فلسطینی پخش شده بود. یکی از اشعار وی که در جنگ اخیر غزه بسیار زمزمه می‌شد این بود که : «پیشروی کنید؛ با موشک‌های کینه پیشروی کنید؛ و با نفربرهای سربازانتان؛ اما آسمان بالای سرتان جهنم و زمین زیرپایتان جهنم است» یکی از اشعار وی با عنوان «نامه‌ای از یک ورشکسته» در زیز می‌آید: شاید نان روزانه‌ام را اگر شمایان اراده کنید، از دست بدهم شاید لباس‌ها و تختم را بفروشم شاید سنگ تراش، یا باربری شوم و یا رفتگر خیابانی شاید که در سرگین حیوانی به‌دنبال غذا بگردم شاید بیهوش شوم، بی پوشاک و گرسنه شوم دشمن روشنایی اما من سازش نخواهم کرد و تا به آخر مبارزه خواهم کرد. شاید شمایان آخرین وجب سرزمین مرا به غارت ببرید شاید شمایان بتوانید جوانی مرا در گودال‌های زندان حفر کنید آنچه را که پدربزرگم برای من بجا نهاد بدزدید: مقداری مبلمان و یا لباس و کوزه، شاید شمایان بتوانید شعرها و کتاب‌های مرا بسوزانید شاید شمایان سگ خود را با جسم من سیر نمایید شاید شمایان کابوس ترور را بر روستای من بیافکنید دشمن روشنایی اما من سازش نخواهم کرد و تا به آخر مبارزه خواهم کرد. دشمن روشنایی نشانه‌های طرب‌وبشارت خروش خوشحالی و سرایش در بنادر هستیت دارند و در افق بادبانی باد و دریای عمیق را به جنگ می‌طلبد غلبه کرده بر همه مشکلات این بازگشت اولیس است از رودهای گمشده بازگشت خورشید است و بازگشت خلع ید شدگان است و بخاطر آنان است که قسم می‌خورم که سازش نخواهم کرد و تا به آخر مبارزه خواهم کرد!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت