روایت علیخانی از دکور ماه عسل

کد خبر: 277585

احسان علیخانی می‌گوید:‌یکی از دلایل آن این است که زمانی که میهمانان من داخل آن می‌نشینند هیچ چیزی را بجز من نمی‌بینند حتی دوربین‌ها. این کار را کرده‌ایم به دلیل اینکه افرادی که آدم‌هایی ساده‌اند و فضای استودیو را درک نکرده‌اند در گفت‌وگو راحت‌تر باشند؛ البته برعکس من همه چیز را می‌بینم

ایسنا: مجری «ماه عسل» اضافه می‌کند: سوژه‌های «ماه عسل» گاهی اوقات آنقدر بر روی‌ خودمان تأثیرگذار است که اشتهایمان در لحظه‌ی افطار کور می‌شود. *** احسان علیخانی در گفت‌وگویی با ایسنا، شرکت کرد و در بخش‌های ابتدایی صحبت‌هایش در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا اجرای «ماه عسل» دیگر برایش عادی شده است و یا هنوز برای اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی که گاه توسط مهمان در برنامه‌ای زنده رقم می‌خورد، استرس دارد؟ توضیح می‌دهد: ما در برنامه سمتی نداریم که بگویم به آن سمت می‌رویم یا آن به نقطه می‌رسیم. قصه‌ای را شناسایی کرده‌ و از یک دریچه‌ وارد زندگی و قصه‌ی آن میهمان می‌شویم و بعد هم ماجرایش را روایت می‌کنیم، اما اینکه حتما بخواهیم برنامه را به یک نقطه‌ای برسانیم،‌ الزاما اینگونه نیست. او در ادامه اینگونه می‌گوید: کسانی که اینجا می‌آیند نه بازیگرند نه نویسنده و نه رمان‌نویس. آن‌ها آدم‌ها عادی‌اند؛ مردم‌اند. گاهی اوقات خواسته‌ام در برنامه‌ از ابعاد و زاویه‌ی دیگری وارد برنامه شوم که نشده است به دلیل اینکه میهمان برنامه دوست داشته است راجع‌ به چیز دیگری صحبت کند که با آن جلو رفته‌ام در نتیجه خیلی استرسی از این بابت ندارم. البته کتمان نمی‌کنم اینکه مسؤولیت این برنامه بسیار بیشتر و دشوارتر است به جهت اینکه شما در آنتن زنده تلویزیون و در تایم افطار با آدم‌هایی صحبت می‌کنید که هرگز استودیو ندیدند و نمی‌دانند برنامه‌سازی چیست. او البته به این نکته نیز اشاره می‌کند که خیلی راحت‌ است اینکه بخواهی با یک چهره‌ی هنری، رسانه‌یی و ورزشی حرف بزنی و می‌گوید: اما این آدم‌ها اصلا به قواعد و ابعاد تلویزیون آشنا نیستند، در نتیجه کار سخت‌تر است، مسؤولیتش بیشتر است، منتهی من این کار را کرده‌ام و تجربه‌اش را دارم. به جهت اینکه شما فضایی را فراهم می‌کنید که آدم عادی که حتی در تهران زندگی می‌کند و استودیو ندیده است، روی صندلی بنشیند و احساس راحتی و صمیمیت کند. این حتما گفت‌وگوی خوبی درمی‌آید حتی خیلی خوب‌تر از آدم‌های مشهور. مجری «ماه عسل» تاکید می‌کند: کتمان نمی‌کنم که مسؤولیت ما بیشتر و دشوارتر است، اینکه در آنتن زنده تلویزیون و در تایم افطار با آدم‌هایی صحبت کنی که هرگز استودیو ندیده‌اند و نمی‌دانند برنامه‌سازی چیست منتهی من این کار را کردم و تجربه‌اش را دارم. احسان علیخانی در بخش دیگر از صحبت‌هایش به برخی از اتفاقاتی که در برنامه‌ی «ماه عسل» رخ داده است اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: میهمان‌هایی داشته‌ام که وسط برنامه زمانی که گفته‌ام برویم و آگهی ببینیم، از من پرسیده است که برنامه چه زمانی شروع می‌شود (!) و من نیز گفته‌ام که برنامه نیم ساعت است شروع شده و ما نیم ساعت است که با یکدیگر صحبت می‌کنیم. میهمان نمی‌دانست که برنامه روی آنتن است و فکر می‌کرد که ما هنوز داریم او را برای برنامه آماده می‌کنیم. علیخانی همچنین درباره‌ی میهمان چند روز قبلش که به «ماه عسل» آمده بود، چنین می‌گوید: زمانی که برنامه تمام شد، این میهمان نیز از من پرسید که برنامه کی پخش می‌شود در حالی که این برنامه زنده بود. مجری «ماه عسل» در عین حال این امید را دارد که اتمسفر ماه رمضان و افطار و انرژی خود مردم خیلی خوب است که می‌تواند به برنامه کمک کند. *** علیخانی سپس راجع‌ به سوژه‌هایی که برای این برنامه چیده و انتخاب کرده است، توضیح می‌دهد: همه چیز در این برنامه برای انتخاب سوژه‌های بکر دخیل است. تیمی که در این برنامه تلاش می‌کنند بسیار دخیل هستند. اما مشکلی که داشتیم این بود که سوژه‌ها را غربال می‌کردیم به جهت اینکه باید کار جدیدی می‌کردیم. مجری ماه عسل در عین حال با اعتقاد بر اینکه زحمت تیم قابل تأمل است، می‌گوید: یکی از بزرگترین انرژی‌های ما این است که هر کسی تماس می‌گیرد و سوژه معرفی می‌کند، اما انتخاب سوژه‌ای که خوب و به درد بخور باشد، خیلی مهم است. *** دل‌های مردم ما نازک است او در ارتباط با برخی سوژه‌ها که احساس مخاطب را جریحه‌دار می‌کند،‌ توضیح داد: ما امسال سوژه‌های شاد هم زیاد داشتیم اما بانمک است کسانی که در این برنامه از سر شوق هم اشک می‌ریختند را به حساب گریه‌دار بودن برنامه می‌گذارند؛ نه، واقعا این طور نبوده است و من احساس نمی‌کنم اما انصافا خیلی از اتفاقات عمیق دنیا تلخ است و چاره‌ای جز این نیست. او در عین حال می‌گوید: خداوند را شکر که دل‌های مردم ما نازک است و لطیف برنامه را نگاه می‌کنند و گاهی بغض می‌کنند اما این مطالب نادرستی که می‌گویند، اینکه ما می‌نشینیم و فکر می‌کنیم برای اینکه بغض بیننده را دربیاوریم نادرست است؛ مگر دیوانه‌ هستیم؟! *** گاه لحظه افطار اشتهایمان کور می‌شود احسان علیخانی همچنین درباره‌ی تأثیرگذاری سوژه‌ها بر زندگی شخصی خودش نیز توضیح می‌دهد: گاهی اوقات سوژه‌ها آنقدر تأثیر می‌گذارد که لحظه‌ی افطار اشتهایمان کور می‌شود. *** «ماه عسل» مرا بزرگ کرد او در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اعتقاد بر اینکه «ماه عسل» را بزرگ نکرده است، می‌گوید:‌ اعتقاد من این است که من «ماه عسل» را بزرگ نکردم بلکه «ماه عسل» مرا بزرگ کرد. با اینکه سال ۸۶ من به دنیایش آوردم و برایش اسم گذاشتم، طرح کشیدم و فکری برایش کردم اما نه تنها عوامل حتی تا لایه‌های بیشتری تا خود جامعه این برنامه به برکت وجود خود مردم و صداقتی که درش جریان دارد، موثر و صاحب نفوذ است. در نتیجه نمی‌توان گفت که تأثیرگذار نبوده، مگر می‌شود در این هوا نفس بکشیم و روی‌مان تأثیر نگذارد یا حداقل دقایقی به آن فکر نکنیم. برایمان سوالی پیش نیاید، جواب ندهیم و یا عکسی در ذهنمان حک نشود، این امکان وجود ندارد. *** هر وقت به «ماه عسل» می‌آیم سردرد و معده‌درد می‌گیرم احسان علیخانی همچنین در بخش دیگری از صحبت‌هایش به این نکته نیز اشاره می‌کند که پذیرفته‌ است حساسیتی که بر روی او است بر روی خیلی‌ها نیست. این مجری می‌گوید: امسال هم با علم بر این مساله، به برنامه آمدم و توکلم به خداست. همه تلاش‌هایمان را کردیم و الان به این فکر می‌کنم که آنقدر احساس خستگی می‌کنم که هر وقت به «ماه عسل» می‌روم از شب پانزدهم به بعد، سردردها و معده‌دردهای عجیب می‌گیرم. شما فقط بخشی را می‌بینید که پنج‌،‌ شش میهمان در برنامه حضور دارند. این در حالی است که به غیر از این روزی ۵۰، ۶۰ آدم وجود دارد که با آن‌ها حرف می‌زنیم. از طرفی مردم «ماه عسل» را یک مأمن، پناه‌گاه و مرجعی دیدند که درد‌ها و گره‌هایی را می‌آورند که آدم را دیوانه می‌کند خوب ما هم یک ظرفیتی داریم و تا یک مقداری می‌توانیم بپذیریم. *** گوریل انگوری نیستم! علیخانی در عین حال با خنده می‌گوید: گوریل انگوری که نیستم و یا قدرت عجیبی که ندارم. آدم واقعا یک جاهایی کم می‌آورد. اما از یک منظر «ماه عسل» خیلی جذاب است و آن این بخش که مردم خیلی زیاد به «ماه عسل» اعتماد و اعتقاد دارند. او همچنین می‌گوید: زمانی خستگی از تنمان بیرون آمد که چند روز پیش به روابط عمومی سازمان رفتیم و با مردم صحبت کردیم، این برای من خیلی خوب بود. اینکه فردی تماس می‌گیرد و از نقطه‌ی دوری می‌گوید قصد خودکشی داشته است و با دیدن این برنامه صرف نظر می‌کند، این خیلی جذاب است. اینجاست که شما دستمزد خودت را می‌گیری. او در ادامه به شوخی می‌گوید: اگر پول بدهند می‌گیریم، ولی غیر از بحث پول در ماه رمضان آدم دوست دارد حالی را به دست بیاورد و با آن حال ماه رمضان را ترک کند. این حال نیز همان نعمت دیدن مردم و تأثیر ماه عسل بر زندگی‌شان است. *** سراغ سوپراستار نمی‌روم این مجری تلویزیون در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا به سال آینده برای اجرا فکر می‌کند؟ می‌گوید: هیچ به سال آینده فکر نکرده‌ام؛ به دلیل اینکه همه زور و تلاشمان این است که برنامه‌ی امسال را به سلامت تمام کنیم. بعد از آن هم مهم نیست به جهت اینکه این برنامه نه ارث پدری من است و نه چیز دیگری. علیخانی سپس می‌گوید: این برنامه در رسانه‌ی ملی تولید می‌شود. جدای از بحث اینکه بنده به عنوان مولف و مجری، اجرای ویژه‌ی آن را بر عهده داشته‌ام،‌ این است که این برنامه در رسانه‌ی ملی تولید می‌شود و من امیدوارم هر کسی هر زمانی که خواست کار کند فقط این اتمسفر، انرژی، باکس بینندگان و میهمان‌هایش را بفهمد. منتهی من مادامی این برنامه را اجرا می‌کنم که میهمان‌هایم به این شکل باشند. نه سراغ چهره می‌روم و نه سراغ سوپراستار می‌روم و همچنین نه به این فرم دست می‌زنم. این مجری در ادامه مطالبش تأکید می‌کند: احساس می‌کنم آدم‌هایی که مجالی در زمان‌ها و باکس‌های دیگر ندارند و مردم هم پذیرششان از این قصه‌ها در این لحظات زیاد است پس اینجا جایشان است و می‌شود از آن ‌ها استفاده کرد. حال برای من خیلی ساده است که کار دیگری بسازم و آدم‌ها معروف بیاورم که شاد و بگو و بخند باشند. *** جرم ماه عسل زیاد دیده شدن است علیخانی درباره‌ی حاشیه‌هایی که برای این برنامه پیش آمد،‌ می‌گوید: حاشیه‌ها وجود دارد اما جرم «ماه عسل» این است که خیلی دیده می‌شود. او در این زمینه می‌گوید: قرار است برای اولین بار در عید فطر قرعه‌کشی انجام دهیم که به ۳۰ نفر از منتقدانمان که با ما در ارتباط بودند جایزه بدهیم. منتقدانی که برای اولین بار نقدی درست به این برنامه داشته‌اند. وی با اشاره به اینکه به هر حال یک برنامه تلویزیونی آنقدر مخاطب دارد که ممکن است در آن تفاوت نگاه هم وجود داشته باشد، می‌گوید: مشکلی که وجود دارد این است که ما برای کاری که روی آنتن انجام می‌دهیم، نمی‌توانیم همه زوایایش را تعریف کنیم و بعد مخاطب و منتقد را می‌بینیم که بخشی از آن را دیده است و قضاوت خودش را می‌کند. ما چندین قصه‌ی اینچنینی داشته‌ایم که خیلی شلوغ شده است. در این راستا عید فطر می‌خواهم مستندی را بسازم و پخش کنم که همه با پشت پرده‌ی بخش‌هایی که آشنا نبوده‌اند آشنا بشوند و به یک باره نقد یک طرفه نکنند. *** خط قرمزی به نام توهین به مخاطب علیخانی در عین حال می‌افزاید: طبیعی است که در رسانه کار می‌کنم و شاید برخی از من خوششان نیاید و می‌توانند بدی من را بگویند. اما من خط قرمزی در این حواشی دارم و آن هم توهین کردن به میهمانان برنامه است. هر از گاهی دیده‌ام که برخی به میهمانان تاخته‌اند. این برای من ناراحت‌کننده است وگرنه من دستم بالاست و هر کسی می‌تواند نقد کند. هیچ ایراد عجیبی هم نمی‌بینم. او در عین حال تأکید کرد: ما نمی‌توانیم برای کارهایمان همه چیز را تعریف کنیم به دلیل اینکه اگر این کار را بکنیم «ماه عسل» دیگر یک شوی تلویزیونی نیست بلکه مستند می‌شود. علیخانی می‌گوید:‌ برای من که قبل از اینکه خودم را مجری بدانم برنامه‌ساز می‌دانم شاید زمانی جذابیت داشته باشد که کارهای دیگری هم انجام بدهم اما اصلا هیچ‌وقت به این فکر نکرده‌ام که فقط من باید این برنامه را اجرا کنم. مگر در این سال‌ها نبوده است، افراد دیگری هم این برنامه را اجرا کرده‌اند، مگر اتفاقی افتاد؟ دستشان درد نکند اما ما روز اول نیز از همه کسانی که سال قبل کار کردند تشکر کردیم. این مجری تلویزیون اضافه می‌کند: برنامه «ماه عسل» در رسانه‌ی ملی اتفاق می‌افتد و رسانه‌ی ملی هم برای مردم است. واقعا ارث من نیست اما موقعی که باشد و بتواند و شرایط فراهم باشد این کار را می‌کنم. بعضی مواقع هم نمی‌توانم و یا شرایط فراهم نیست. اصراری هم نیست. کار دیگری می‌کنم یا اصلا پشت صحنه می‌سازم. *** دکور «ماه عسل» یک انباری بود او در پایان گفت‌وگوی خود می‌گوید: دکور را دوست دارم. یکی از دلایل آن این است که زمانی که میهمانان من داخل آن می‌نشینند هیچ چیزی را بجز من نمی‌بینند حتی دوربین‌ها. این کار را کرده‌ایم به دلیل اینکه افرادی که آدم‌هایی ساده‌اند و فضای استودیو را درک نکرده‌اند در گفت‌وگو راحت‌تر باشند؛ البته برعکس من همه چیز را می‌بینم به همین دلیل این فضا را اینگونه طراحی کردیم تا در گفتگوهایمان راحت باشیم البته ساخت این دکور دو ماه به طول انجامید. اینجا انباری بود که آن را تبدیل به استودیو کردیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت