نامه اعتراضی بهروزافخمی به خانه سینما

کد خبر: 133804

من حضرت خميني (ره) را عزيز مي‌دارم و سالهاست که لاف چاکري او را مي‌زنم به همين دليل به هيچ صورت حاضر نيستم نام خود را پاي فيلمي از شکل افتاده‌اي بگذارم که تهيه‌کنندگان روي ويرانه تصاوير ماساخته‌اند.»

ایسنا: بهروز افخمي در نامه‌اي به مدير عامل خانه‌ي سينما درخواست كرد:«جلوي سو‌استفاده از نامم رابه‌عنوان‌کارگردان در آنچه از «فرزند صبح» به نمايش در خواهد آمد، بگيريد.» اين كارگردان سينما در نامه‌اي خطاب به محمد مهدي عسگرپور آورده است: «با سلام و احترام در خبرها خواندم که آقاي محمدرضا شرف‌الدين فرم درخواست شرکت در جشنواره‌ي فيلم فجر را براي فيلم«فرزند صبح» پر کرده است. ايشان در ضمن وانمود کرده‌اند که دارند دنبال من مي‌گردند، در حالي که مي‌دانند اختراعي به نام تلفن از صد و اندي سال پيش به ميان آمده و مردم به واسطه آن با هم حرف مي‌زنند و مي‌دانند که من از حدود دو سال پيش از داخل و خارج کشور تلاش کردم تا با ايشان گفتگو کنم و جلوي ضايع شدن زحمات خودم و گروهي از تواناترين هنرمندان ايران را بگيرم اما موفق نشدم و ايشان حاضر به شنيدن صداي من نشد. من نمي‌خواهم حوصله شما را سر ببرم و بنابراين داستاني طولاني را کوتاه مي‌کنم. اکنون از پايان فيلمبرداري فيلم «فرزند صبح» بيش از سه سال مي‌گذرد. در دو سال اول اين سه سال تهيه‌کننده به کلي ناپديد شده بود و دستمزد گروه سازنده را در ماه آخر فيلمبرداري هم پرداخت نکرده بود.در آن دوسال فيلم در دفتر کار من به وسيله سيف‌اله‌داد تدوين شد و سيف‌اله تا پايان کارش هيچ دستمزدي دريافت نکرد. هزينه‌هاي دفتري و کرايه ميز تدوين هم پرداخت نشد اما آقايان تهيه‌کننده که تا آن زمان ناپديد بودند بلافاصله بعد از خروج من از ايران مشغول تدوين مجدد ، دوبلاژ ، صداگذاري و ساخت موسيقي متن شدند و فيلمي را که مي‌پسنديدند ساختند. من حضرت خميني (ره) را عزيز مي‌دارم و سالهاست که لاف چاکري او را مي‌زنم به همين دليل به هيچ صورت حاضر نيستم نام خود را پاي فيلمي از شکل افتاده‌اي بگذارم که تهيه‌کنندگان روي ويرانه تصاوير ماساخته‌اند.» بهروز افخمي در بخش ديگري از نامه‌اش نوشته است:«فيلم «فرزند صبح» فيلمي بود که بر بنيان صدا و سکوت و موسيقي طراحي شده و بنا بود تصاوير آن پايه‌ي ايجاد يک فضاي صوتي و موسيقايي مخصوص و متانسب با داستان باشد. گذشته از اين فيلمبرداري با تکنيک سوپر سي و پنج ميلي‌متري و قاب کامل انجام شده که لازم است بعد از تدوين به صورت ديجيتال درآيد تا در هر نما قاب درست انتخاب شود. به عبارت ديگر مراحل لابراتواري اين فيلم در ايران قابل انجام نيست، مگر آن که هر نما بخشي از قاب کامل به طور اتفاقي چاپ شود و همان بلايي که بر سر صدا آمده بر تصوير هم نازل شود. همه‌ي اينها در شرايطي است که تمام مخارج فيلم خيلي کمتر از دو ميليارد تومان بوده و مجموع اموالي که با همين بودجه خريداري شد از جمله زمين بيست هزار متري عرصه‌ي دکور ، چهارده کاميون نظامي مدل 1910، هشتصد دست لباس ، مقداري فرش و اشيا قيمتي و مجموعه‌اي از ابزارهاي فني نورپردازي و فيلمبرداري که به تدريج در طول فيلمبرداري خريداري شد و هم اکنون در اختيار تهيه‌کنندگان است، بيش از دو ميليارد تومان قيمت پيدا کرده است. اين از برکت وجود خميني نازنين است که فيلم او بيش از آنچه که از بودجه عمومي مصرف کرده به اموال عمومي برگردانده است.» وي خطاب به عسگرپور نوشته است:«اما تقاضاي من از شما به عنوان مسئول حقوق صنفي و حرفه‌اي دست‌اندرکاران سينما اين است که جلوي سو‌استفاده از نامم را به‌عنوان کارگردان در آنچه از «فرزند صبح» به نمايش در خواهد آمد، بگيريد. من فيلم فعلي را کارگرداني نکرده‌ام صداي هر فيلم نيمي از تاثير آن را مي‌سازد، اما در مورد «فرزند صبح» که صدابرداري مستقيم ندارد تمام تاثيرات صوتي حتي نحوه و لحن اجراي گفتگوها مي‌بايست بعد از فيلمبرداري و طي دوبلاژ کارگرداني مي‌شد.من هيچ نقشي در انتخاب سازنده‌ي موسيقي ، صداگذاري، و طراحي صوتي نداشته‌ام و مسئوليت تصاوير فيلم را هم به دليل دستکاري در تدوين و قاب‌بندي نمي‌پذيرم.لطف بفرمايد و آقايان تهيه‌کننده را ملزم نماييد تا مسئوليت کارگرداني اين فيلم را بر عهده بگيرند يا چنان که آداب و سنت‌هاي سينما اقتضا مي‌کند در مقابل عنوان کارگردان از يک نام مستعار استفاده کنند.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت