مسابقه آهنگران و كويتی‌پور...

کد خبر: 127050

«فرزندان ايرانيم» كه براي گروه سني كودك ونوجوان نوشته شده، خاطرات يك رزمنده بسيجي از دوران جنگ است. روايت‌هاي تلخ و شيرين جنگ كه البته با بيان نويسنده تلخي هايش هم شيرين مي‌نمايد.

تابناك: كتاب «فرزندان ايرانيم» داستان طنز نوشته داوود اميريان، توليد واحد كودك و نوجوان دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري در 216 صفحه قطع وزيري متوسط و بهاي 2000‎‏ تومان، توسط انتشارات سوره مهر به چاپ پنجم رسيده است. «فرزندان ايرانيم» كه براي گروه سني كودك ونوجوان نوشته شده، خاطرات يك رزمنده بسيجي از دوران جنگ است. روايت‌هاي تلخ و شيرين جنگ كه البته با بيان نويسنده تلخي هايش هم شيرين مي‌نمايد. در بيوگرافي داوود اميريان خالق اثر مذكور مي‌خوانيم: داوود اميريان متولد 1349، محل تولد كرمان، وي به اقتضاي شغل پدر، در شهر‌هاي قزوين و تهران زندگي كرده است. اوايل سال 1365 با دستكاري شناسنامه خود داوطلبانه به جبهه‌هاي جنگ ايران و عراق رفته و تا پايان جنگ در عملياتهاي مختلفي چون، كربلاي 5، بيت المقدس 4 و مرصاد شركت كرد. اميريان پس از جنگ تحصيلات خود را تا اخذ ديپلم ادامه داد. در سال 1369 با نوشتن خاطره‌اي در باره فرمانده شهيد خود، حسن طاهري با دفتر ادبيات و هنر مقاومت آشنا شد و شاغل آنجا گرديد. و سپس به تاليف خاطرات خود و ديگران پرداخت و سپس در عرصه سينما به فيلم نامه نويسي روي آورد. و نيز زندگينامه داستاني برخي از شهيدان جنگ رابه نگارش در آورد. ياد آور مي‌شود آثار وي شامل «بهشت براي تو»، «بلوچ گريه نمي كند»، «رفاقت به سبك تانك»، «خداحافظ كرخه»، «عقاب كوير» و... ديده مي‌شود. ويژگي برجسته آثار طنز اميريان در اين نكته نهفته است كه وي با استفاده از طنز كلام و موقعيت، تلخ ترين روايت‌ها را خواندني و جذاب مي‌كند و به ويژه در اين اثر، فضاي خشك و خشن جنگ را براي مخاطبان نوجوان خواندني و شيرين مي‌نمايد. لازم به ذكر است اين كتاب كه از مجموعه كتابهاي طلايي سوره مهر است تا كنون موفقيت‌هاي زيادي را كسب كرده: ‌اين‌كتاب رتبه‌ ‌اول بخش خاطره در پنجمين دوره جشنواره انتخاب بهترين‌كتاب دفاع مقدس (1379)، ديپلم افتخار نهمين دوره‌ جشنواره‌ كتاب كودك و نوجوان ‌كانون پرورش فكري ‌كودكان و نوجوانان (1379)، رتبه اول بخش تاليف و داستان دومين دوره جشنواره مهر (1380) را از آن خود ساخته است. اميريان تاكنون آثار متعددي در حوزه طنز، فيلمنامه، داستان و... به چاپ رسانده كه «بهشت براي تو»، «بلوچ گريه نمي كند»، «رفاقت به سبك تانك»، «خداحافظ كرخه»، «عقاب كوير» لحظه جدايي‌من، تولد يك پروانه، مترسك مزرعه آتش و... برخي از عناوين اين آثار است. در قسمتي از كتاب مي‌خوانيم: 1 حالا شلوغي و سر و صدا را ول كن و داد و هوار بلندگوها را بچسب. انگار كويتي پور و آهنگران با هم ديگر مسابقه رو كم كني گذاشته بودند. از يك بلندگو صداي كويتي پور با آن لهجه ي جنوبي اش مي‌آمد كه: سپاه محمد مي‌آيد، مي‌آيد و آهنگران از بلندگوي ديگري مي‌خواند كه: اي لشكر صاحب زمان آماده باش، آماده باش. جمعيت را نگو. اگار صدها آدميزاد را توي ديگ سفيد انداخته باشند و بجوشانند. صدا به صدا نمي رسيد. مرد و زن و پير و جوان تو هم مي‌لوليدند و كسي به كسي نبود..... 2 فرمانده دست از سر كچلمان بر نمي داشت و ما گشنه و تشنه زير آفتاب ارديبهشت ماه مي‌دويديم و نرمش مي‌كرديم و در كلاسها چرت مي‌زديم و تنبيه مي‌شديم. داشتم مي‌رفتم وضو بگيرم كه ديدم بچه‌هاي گرو هان يك، پا مرغي به اين طرف و آن طرف مي‌دوند. 3 باور كنيد انگار آنجا تكه‌اي از بهشت بود. اول صبح رود لتيان پر از نور رقصان و شكسته خورشيد مي‌شد انگار آينه‌اي صد تكه روي كف لغزنده رود خانه پخش كرده باشند كه نور‌ها را هزار تكه منعكس مي‌كند غذا كه هم شاهانه بود. ناهار چلو مرغ و كوبيده و قيمه بادنجان بود و شام لوبيا و آش و كوكو سيب زميني و شامي و… برچسب ها: مسابقه آهنگران و كويتي‌پور... به گزارش خبرنگار «تابناك»، «فرزندان ايرانيم» كه براي گروه سني كودك ونوجوان نوشته شده، خاطرات يك رزمنده بسيجي از دوران جنگ است. روايت‌هاي تلخ و شيرين جنگ كه البته با بيان نويسنده تلخي هايش هم شيرين مي‌نمايد. سرويس دفاع مقدس ـ كتاب «فرزندان ايرانيم» داستان طنز نوشته داوود اميريان، توليد واحد كودك و نوجوان دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري در 216 صفحه قطع وزيري متوسط و بهاي 2000‎‏ تومان، توسط انتشارات سوره مهر به چاپ پنجم رسيده است. به گزارش خبرنگار «تابناك»، «فرزندان ايرانيم» كه براي گروه سني كودك ونوجوان نوشته شده، خاطرات يك رزمنده بسيجي از دوران جنگ است. روايت‌هاي تلخ و شيرين جنگ كه البته با بيان نويسنده تلخي هايش هم شيرين مي‌نمايد. در بيوگرافي داوود اميريان خالق اثر مذكور مي‌خوانيم: داوود اميريان متولد 1349، محل تولد كرمان، وي به اقتضاي شغل پدر، در شهر‌هاي قزوين و تهران زندگي كرده است. اوايل سال 1365 با دستكاري شناسنامه خود داوطلبانه به جبهه‌هاي جنگ ايران و عراق رفته و تا پايان جنگ در عملياتهاي مختلفي چون، كربلاي 5، بيت المقدس 4 و مرصاد شركت كرد. اميريان پس از جنگ تحصيلات خود را تا اخذ ديپلم ادامه داد. در سال 1369 با نوشتن خاطره‌اي در باره فرمانده شهيد خود، حسن طاهري با دفتر ادبيات و هنر مقاومت آشنا شد و شاغل آنجا گرديد. و سپس به تاليف خاطرات خود و ديگران پرداخت و سپس در عرصه سينما به فيلم نامه نويسي روي آورد. و نيز زندگينامه داستاني برخي از شهيدان جنگ رابه نگارش در آورد. ياد آور مي‌شود آثار وي شامل «بهشت براي تو»، «بلوچ گريه نمي كند»، «رفاقت به سبك تانك»، «خداحافظ كرخه»، «عقاب كوير» و... ديده مي‌شود. ويژگي برجسته آثار طنز اميريان در اين نكته نهفته است كه وي با استفاده از طنز كلام و موقعيت، تلخ ترين روايت‌ها را خواندني و جذاب مي‌كند و به ويژه در اين اثر، فضاي خشك و خشن جنگ را براي مخاطبان نوجوان خواندني و شيرين مي‌نمايد. لازم به ذكر است اين كتاب كه از مجموعه كتابهاي طلايي سوره مهر است تا كنون موفقيت‌هاي زيادي را كسب كرده: ‌اين‌كتاب رتبه‌ ‌اول بخش خاطره در پنجمين دوره جشنواره انتخاب بهترين‌كتاب دفاع مقدس (1379)، ديپلم افتخار نهمين دوره‌ جشنواره‌ كتاب كودك و نوجوان ‌كانون پرورش فكري ‌كودكان و نوجوانان (1379)، رتبه اول بخش تاليف و داستان دومين دوره جشنواره مهر (1380) را از آن خود ساخته است. اميريان تاكنون آثار متعددي در حوزه طنز، فيلمنامه، داستان و... به چاپ رسانده كه «بهشت براي تو»، «بلوچ گريه نمي كند»، «رفاقت به سبك تانك»، «خداحافظ كرخه»، «عقاب كوير» لحظه جدايي‌من، تولد يك پروانه، مترسك مزرعه آتش و... برخي از عناوين اين آثار است. در قسمتي از كتاب مي‌خوانيم: 1 حالا شلوغي و سر و صدا را ول كن و داد و هوار بلندگوها را بچسب. انگار كويتي پور و آهنگران با هم ديگر مسابقه رو كم كني گذاشته بودند. از يك بلندگو صداي كويتي پور با آن لهجه ي جنوبي اش مي‌آمد كه: سپاه محمد مي‌آيد، مي‌آيد و آهنگران از بلندگوي ديگري مي‌خواند كه: اي لشكر صاحب زمان آماده باش، آماده باش. جمعيت را نگو. اگار صدها آدميزاد را توي ديگ سفيد انداخته باشند و بجوشانند. صدا به صدا نمي رسيد. مرد و زن و پير و جوان تو هم مي‌لوليدند و كسي به كسي نبود..... 2 فرمانده دست از سر كچلمان بر نمي داشت و ما گشنه و تشنه زير آفتاب ارديبهشت ماه مي‌دويديم و نرمش مي‌كرديم و در كلاسها چرت مي‌زديم و تنبيه مي‌شديم. داشتم مي‌رفتم وضو بگيرم كه ديدم بچه‌هاي گرو هان يك، پا مرغي به اين طرف و آن طرف مي‌دوند. 3 باور كنيد انگار آنجا تكه‌اي از بهشت بود. اول صبح رود لتيان پر از نور رقصان و شكسته خورشيد مي‌شد انگار آينه‌اي صد تكه روي كف لغزنده رود خانه پخش كرده باشند كه نور‌ها را هزار تكه منعكس مي‌كند غذا كه هم شاهانه بود. ناهار چلو مرغ و كوبيده و قيمه بادنجان بود و شام لوبيا و آش و كوكو سيب زميني و شامي و…

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد