تفاوت مچگیری و نظارت از نگاه آقای قهرمان!
نظارت بهعنوان مهمترین وظیفه شورای شهرها و روستاها نام برده میشود. به همین مناسبت در چهارمین دوره فعالیت شورای شهر تهران نیز تصمیم گرفته شده که کمیسیون نظارت و حقوقی به جمع کمیسیونهای دیگر شورای شهر اضافه شود.
روزنامه همشهري: نظارت بهعنوان مهمترین وظیفه شورای شهرها و روستاها نام برده میشود. به همین مناسبت در چهارمین دوره فعالیت شورای شهر تهران نیز تصمیم گرفته شده که کمیسیون نظارت و حقوقی به جمع کمیسیونهای دیگر شورای شهر اضافه شود. نظارت بر حسن اجراي طرحها و لوايح، برخورد باتخلفات، رسيدگي به شكايت شهروندان، بررسي تخلفات ساختماني و بررسي پيشنهاد درباره مشكلات كلان و بنيادي شهرداري تهران تنها بخشي از دهها وظيفهاي است كه در كميسيون نظارت و حقوقي به آنها پرداخته ميشود. يكي از اعضاي اين كميسيون عباس جديدي است؛ قهرمان سابق كشتي آزاد ايران و صاحب چندين مدال ملي و بينالمللي كه پس از خداحافظي با دنياي كشتي تحصيل در رشته حقوق را دنبال كرد. وي در 3سال گذشته علاوه براينكه در سمت معاون امور نظارت شوراي شهر مشغول بهكار است عضويت در كميسيون نظارت و حقوقي را نيز برعهده دارد. جديدي در بحث نظارت درعين حاليكه معتقد است يك قدم از حق مردم كوتاه نميآيد اما تأكيد ميكند كه بايد از حواشي و جوسازيها نيز پرهيز و حرمت و آبروي انسانها را حفظ كرد. گفتوگوي عباس جديدي با همشهري را در ادامه بخوانيد. با توجه به جايگاهي كه در شوراي شهر تهران داريد و اينكه يكي از اهداف و وظايف اصلي شوراي شهر تهران نظارت برعملكرد مديران اجرايي است، شما در اين 3سال چه ارزيابي از عملكرد نظارتي شوراي شهر داريد؟ معتقدم كه نظارت بحث ظريفي است كه اگر خوب به آن بپردازيم فرصت و اگر سرسري بگيريم، تهديد است. با جوسازي نميشود نظارت كرد چون مديريت شهري حاشيه نميخواهد، آرامش ميخواهد. نظارت، حقوق شهروندي و ابزار قوي براي اقتصاد شهري است نه چيز ديگر، نظارت ميتواند خطاي انساني را كاهش دهد اما براي اينكه مؤثر واقع شود بايد با روحيه اعتماد، تعامل و حسنخلق روند نظارت را جلو ببريم. در امر نظارت بايد برنامهمحور و مسئلهمحور باشيم و با يك چشمانداز و زمانبندي مشخص نظارت را بر پايه عدالت و ذكاوت جلو ببريم وگرنه يكسري گرههايي در كار بهوجود ميآيد كه باعث ميشود كار ما نتيجه لازم را بهدنبال نداشته باشد. تأكيد ديگرم اين است كه نظارت يك فضاي خدمترساني است نه يك فضاي امنيتي. روي تقويت نيروي انساني تخصصي در اين حوزه نيز بايد دقت كنيم. اگر دربحث نظارت شاخصههايي كه گفتم رعايت شود كاهش تخلفات را خواهيم داشت. در شوراي شهر تهران نيز در اين مدت در امر نظارت سعي كردهايم براين مدار حركت كنيم. نگاه ما اين بود كه شأن و منزلت و آبروي مديران بايد حفظ شود نه اينكه نظارت به معني مچگيري باشد. البته هروقت خطاي مديري برما محرز شد هرگز از حق و حقوق مردم كوتاه نيامدهايم. اين را هم بگويم كه درنظر دارم براساس تجربياتم در بخش نظارت، يك كتاب بنويسم. هيچ شده در امر نظارت شما درگير سفارش از اطراف شويد يا اينكه سلايق و نظرات شخصي خودتان را دخالت دهيد؟ من هيچوقت نميخواهم در موضع دفاع از شخص، گروه يا جناح حرف بزنم. تجربه نشان داده و اعتقاد هم دارم كه در فضايي بهدور از هياهو و حاشيه خيلي بهتر ميشود از ابزارهاي نظارتي استفاده كرد تا در فضاي جار و جنجال و تشويش اذهان عمومي. اصلا بهنظرم خيلي از موضوعات جاي گفتنش در صحن شوراي شهر نيست چون به سمت جدل ميرود و آن وقت اصلاح كردن آن نقايص خيلي دشوار ميشود. موضوعات زيادي داشتيم كه در يك فضاي آرام به دور از آبروريزي و رسانهاي كردن آن مطرح كرديم چون نميخواهيم موجب بياعتمادي مردم نسبت به مسئولان شويم. الحمدلله موفق هم بوديم و اثر مثبت گرفتيم. نظرشما درباره مديريت يكپارچه شهري چيست؟ رويكرد دولت و مجلس درباره تحقق اين مهم چگونه است؟ مديريت يكپارچه يعني تمام دستگاههاي خدماترسان با هم هماهنگ باشند و مديريت واحد يعني همه اين دستگاهها زيرنظر يك مدير باشد. اين دو مقوله بايد متمايز و سعي ما اين باشد كه به سمت مديريت واحد برويم. در تمام دنيا هم همينطور است. مديريت يكپارچه به نوعي وجود دارد اما ما بهدنبال مديريت واحد هستيم به اين معني كه تمام دستگاهها زيرنظر شهرداري تهران باشند. اصلا درستش هم همين است كه شهر دست شهرداري باشد. از طرفي ما پيرو سياستهاي كلان و كلي نظام هستيم كه تدوين و ابلاغ شده مثلا اصل 44 قانون اساسي بر خصوصيسازي تأكيد دارد. مجلس بايد در اين دوره مهمترين كار اولويتدارش تحقق مديريت واحد شهري باشد. يكي از افتخارات مجلس جديد ميتواند تقويت شوراهاي شهرها باشد. بايد فضا به سمتي برود كه بتوانيم دولت را سبك كنيم. اخيرا در جلسات شوراي شهر رفتارها و اظهاراتي ديده و شنيده ميشود كه رنگ و بوي سياسي و تنشزا دارد. اين نگراني وجود دارد كه با نزديكشدن به زمان انتخابات بر دامنه و شدت اين رفتارها افزوده شود، نظرشما چيست؟ اين سؤالي است كه فكر ميكنم جواب دادن به آن از سوي من رنگ و بوي قشنگتري داشته باشد؛ چون من مستقل وارد شوراي شهر شدم. تصورات ذهني من در فضاهاي سياسي با آنچه اين عزيزان توجه دارند متفاوت است. در اين 3 سال متوجه شدم كه احترام به اين تريبون، احترام به مردم است. شايد مجلس يك جايگاه سياسي داشته باشد اما شوراي شهرها يك كانون صددرصد مردمي و متعلق به مردم هستند. دوستان جناحي در شوراي شهر تهران البته در اين مدت خيلي سعي كردند به سمت و سوي سياسي نروند اما خواهناخواه هرچه به زمان انتخابات نزديك ميشويم گاهي اوقات فرمانشان به اين طرف و آن طرف كشيده ميشود درحاليكه نهاد شوراي شهر جاي امتحان است. اينجا باشگاه سياسي نيست. مردم اين روزهاست كه چهره واقعي ما را ميبينند و متوجه ميشوند كه آيا ما دنبال بهرهبرداري سياسي هستيم يا كار مردم؟ حتما اين نگاهها، عملكردها و سياسي بودنها يا نبودنها در ميزان رأي مردم اثر خواهد داشت. هنگام تصميمگيري درباره طرحها و لوايح نبايد حزبي عمل كنيم. غلبه بر هواي نفس مهم است. اينجا ميدان امتحان است. حق مردم را به مردم دهيم نه اينكه از حق مردم به نفع جناح سياسي خوداستفاده كنيم. عملكرد دولت در قبال مديريت شهري را چگونه ارزيابي ميكنيد بهويژه در بحث بدهيهايي كه درقبال شهر و هزينههاي آن دارد؟ بحث مطالبات شهرداري از دولت بحث جديدي نيست كه تازه با آن مواجه شده باشيم. از طرفي بايد توجه داشته باشيم كه هم اكنونخيلي از طرحهاي عمراني دولت متوقف است. البته نميخواهم وارد مسائل سياسي شوم اما معتقدم دولت خودش ميداند كه بايد به جاي پرداخت قطرهچكاني، مطالبات شهرداري را در اولويت قرار دهد. بالاخره هرچقدر اين مطالبات را بهموقع پرداخت كند در واقع هزينه نكرده بلكه سرمايهگذاري كرده به همين دليل پرداخت مطالبات شهرداري از سوي دولت به معني پايين آمدن هزينه دولت است. الان يكي از مهمترين اولويتهاي جامعه توسعه حملونقل عمومي با محوريت متروست. عقب افتادن اين مهم به معني افزايش هزينههاي بهداشتي و درماني مردم است. ميدانيد كه آلودگي هوا منجر به سونامي سرطان در سطح ملي شده در مقياس ملي آيا دولت ميتواند خودش را كنار بكشد؟ يا برعكس بايد پيشقدم باشد. اصلا اين مطالبات حق و حقوق مردم است و پرداخت آن تكليف دولت است. البته اين مطالبات فقط مربوط به اين دولت نيست بلكه در دولت گذشته هم اين امر وجود داشته بالاخره شهرداريها نهاد عمومي غيردولتي هستند، وابسته به جايي نيستند و خودشان بايد خودشان را اداره كنند. از طرفي خرج و مخارج شهر سنگين است. اگر سهم دولت پرداخت نشود شهرداري براي اداره شهر چارهاي جز شهرفروشي ندارد اما اگر دولت سهم خود را پرداخت كند ما نيازي به شهرفروشي و تراكمفروشي نداريم اصلا پرداخت اين مطالبات از بار شوراي شهر هم ميكاهد؛ چون شورا درتحقق يافتن مصوباتش كارنامه قابلقبولي ارائه خواهد كرد. اين درگيري بين شورا و شهرداري هم در خيلي از موارد بهدليل مسائل شهرسازي است. از طرفي دولت اگر بودجه ندارد ميتواند بخش عمدهاي از مطالبات خود از شهرداري را كه مربوط به ماليات، بيمه و دارايي است درمقابل بدهكاريهايش به شهرداري در حسابهاي بينابين با شهرداري تهاتر كند. با اين اقدام 70تا 80درصد مشكلات حسابرسيها هم برطرف خواهد شد. از نظر شما كداميك از مسائل شهر بايد در اولويت مديريت شهري براي رسيدگي قرار داشته باشد؟ ما اگر تهران را به 2بخش از محور انقلاب به پايين و از محور انقلاب به بالا تقسيم كنيم آن وقت اولويتها فرق ميكند. نگاه مديريت شهري در خيلي از شاخصهها دراين 2 محور متفاوت است. محور انقلاب به پايين ما بحث بافت فرسوده و ريزدانگي و تأمين سرانههاي فضاي سبز را داريم؛ چون اصلا زميني براي تملك باقي نمانده البته در بحث نوسازي بافت فرسوده معتقدم واقعا نبايد كار را بهدست سرمايهگذار بخش خصوصي بسپاريم. بخش خصوصي دنبال سود خودش است نه اينكه سرمايهاش را بگذارد كه بافت فرسوده را آباد كند. او نگاه و روش خودش را دنبال ميكند. نگران تأمين سرانهها و اصول شهرسازي نيست. بنابراين دولت بايد مردانه وارد نوسازي بافت فرسوده شود. اگر غيراين باشد ما در اجرا با چالش مواجه ميشويم و اهداف ما پياده نميشود. به همين دليل معتقدم عدمتعهد دولت به پرداخت سهمش در نوسازي بافت فرسوده به شهر آسيب ميزند اما در محور انقلاب به بالا موضوعات فرق ميكند. آنجا حفظ و صيانت از باغات و فضاي سبز و جلوگيري از ساختوساز در ارتفاعات مهم است ضمن اينكه بعضي مناطق هم هستند كه مشكل حريم مشترك را دارند كه اين معضل نيز بايد حل شود.
دیدگاه تان را بنویسید