ناامنی؛ سهم زنان از این شهر

کد خبر: 1040870

زنان شورا که پیشانی مدیریت زنان شهری هستند، بیش از هر زمان دیگری درگیر سیاسی‌بازی شدند و با گذشت بیش از 3 سال نه‌تنها نتوانستند زنان تهرانی را به زندگی شهری امیدوارتر کنند بلکه آن‌ها را از حضور زنان در عرصه مدیریت شهری دلسرد کردند.

ناامنی؛ سهم زنان از این شهر

سهیلا طائی؛ کارشناس ارشد مدیریت شهری: نوجوان که بودم یادگیری فنون رزمی به‌خصوص دفاع شخصی یکی از نصیحت‌های پدرم بود. من چندان موفق نبودم چراکه در اولین جلسه کلاس بینی یکی از ورزشکاران حرفه‌ای شکست، خون و آمبولانس و وحشت را به یاد می‌آورم و اینکه هرگز پا به باشگاه رزمی نگذاشتم. خواهرانم اما در رشته‌های رزمی مدال‌آورند. این اصرار به آموزش مهارت‌های رزمی دختران در خانواده‌های ایرانی _در آن سال‌ها که بیشتر خانواده‌ها برای فرزندانشان تصمیم می‌گرفتند_از کجا می‌آمد؟

از ناامنی و یا حداقل احساس ناامنی که هزاران بار از خود ناامنی خطرناک‌تر است. تا آنجایی که مطالعه و تحقیق کردم زنان در شهر تهران با یکی از موارد، کیف‌قاپی، موبایل قاپی، مزاحمت‌های خیابانی، ترس از پل هوایی، ترس از عبور از خیابان‌های خلوت و بعضاً تاریک، حتی اضطراب ناشی از عبور از کنار ون‌های گشت ارشاد مواجه بوده‌اند. به این موارد، آمار رسمی از شرایط اشتغال زنان تهرانی را هم اضافه کنید که می‌گوید به ازای هر 4 مرد تنها یک زن در اقتصاد مشارکت دارد و نرخ بیکاری زنان 2 برابر مردان است. برنامه‌ریزان برای زنان عمدتاً مرد هستند، و از دریچه چشم یک مرد به زنان و مسائلشان نگاه می‌کنند که بسیار متفاوت از نگاه زنی است که ناامنی را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس کرده است. زنان این شهر کارمند و دانشجو و سرپرست خانوار و مادر و همسر و دانش‌آموزانی هستند که خدمات ویژه‌ای برای زندگی امن در این شهر طلب می‌کنند، آنان انتظار دارند، فضاهایی که احساس ناامنی می‌کنند بررسی‌شده و زیرساخت‌ها برای ایمن‌سازی ایجاد شود.

سرویس بهداشتی، محل ویژه مادران شیرده، حمل‌ونقل عمومی، روشنایی معابر، ساعت رفت‌وآمد زنان کارمند، ایجاد شرایط ویژه برای زنان باردار و زنانی که کالسکه بچه حمل می‌کنند، مدنظر قرارگرفته شود. همین حجم از انتظارات زنان از شهر سبب شد تا حضور مدیران زن در عرصه مدیریت شهری بیش از هر زمان دیگری پررنگ شود؛ تا آنجا که شعارهای بسیاری از واگذاری ۳۰ درصدی پست‌های مدیریتی به زنان سر داده شد و زنان را به بهبود وضعیت شهر برای این قشر امیدوار کرد، و انتظار می‌رفت این سیاست مرهمی باشد بر زخم زنانی که نیمی از جمعیت شهر را تشکیل می‌دهند اما به‌اندازه مردان فضا برای فعالیت ندارند. خروجی اما چیز دیگری بود، عکس‌های دسته‌جمعی و شوآفهای بی‌فایده‌ای از دورهمی‌های زنانه ، که هیچ در شرایط زنان تهران تأثیر نگذاشت و آش همان آش و کاسه همان کاسه بود.

زنان شورا که پیشانی مدیریت زنان شهری هستند، بیش از هر زمان دیگری درگیر سیاسی‌بازی شدند و با گذشت بیش از 3 سال نه‌تنها نتوانستند زنان تهرانی را به زندگی شهری امیدوارتر کنند بلکه آن‌ها را از حضور زنان در عرصه مدیریت شهری دلسرد کردند.

به نظر می‌رسد زمان شعارهای زیبا به پایان رسیده و خریداری ندارد؛ زنان تهرانی مدیرانی می‌خواهند که فارغ از جنسیت بسترهای توانمندسازی را برایشان مهیا کند، زیرساخت‎‌هایی که امنیت آن‌ها را در شهر تأمین کرده و فضای اختصاصی برای لذت بردن از زیبایی‌های شهرشان ایجاد کند. در آخر اینکه، زنان برای حل مشکلاتشان شعارهای شیک و سخنرانی‌های آتشین نمی‌خواهند_که این روزها جای توجه به نیازهای زنان را گرفته و بزرگ‌ترین آفت حقوق زنان است_ برای زنان تهرانی چندان تفاوتی ندارد مدیران شهری زن باشند یا مرد؛ آنها مدیرانی می‌خواهند که دغدغه زنان را داشته باشند و حقوقشان را محترم بشمارند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت