دولت کدام تضامین واقعی را از اروپا بخواهد؟
بارها از سوی رهبرانقلاب همچنین در اظهارات رئیس جمهور، وزیرخارجه و سایر اعضای تیم مذاکراتی ایران به صراحت و روشنی اعلام شد که «لغو تحریمها» در توافق هستهای هدف اصلی مذاکرات و مهمترین مأموریت تیم مذاکرهکننده هستهای بوده است.
روزنامه صبح نو: بارها از سوی رهبرانقلاب همچنین در اظهارات رئیس جمهور، وزیرخارجه و سایر اعضای تیم مذاکراتی ایران به صراحت و روشنی اعلام شد که «لغو تحریمها» در توافق هستهای هدف اصلی مذاکرات و مهمترین مأموریت تیم مذاکرهکننده هستهای بوده است. سوال این روزهای مردم و نخبگان کشور آن است که پس از خروج آمریکا از برجام ایران باید چه اقدامات عملی سیاسی و اقتصادی را در دستور کار خود قرار دهند؟ یا به عبارت دیگر در فرصت ۴۵ روزه اعلام شده آقای روحانی به طرف اروپایی، مقامات مذاکره کننده باید چه تضامین عملی و عینی را از آنها مطالبه کنند تا ملت ایران دوباره از سوراخ وعدههای توخالی و چکهای بی محل گزیده نشود و مردم به دولت اجازه دهند توافق نیمه جان برجام را با اروپا مجددا احیا نماید؟ دولت پس از رفع کاستیها و نواقص تیم مذاکره کننده از طریق تزریق کارشناسان جدید - که حتما دوتابعیتی هم نباشند - به طور مشخص میتواند تضامین عینی و عملی ذیل را در بازه زمانی کوتاه و مشخص از اتحادیه اروپا مطالبه نماید و به صراحت و علنی اعلام کند که در صورت عدم تامین آنها، دلیلی برای پذیرش تداوم محدودیت در برنامه هستهای ایران نمیبیند و شرایط را به ماقبل مذاکرات و لغو همه همکاریهای داوطلبانه با مجامع بین المللی از قبیل: اجرای پروتکل الحاقی باز میگرداند. ۱. طرف اروپا در مذاکرات با ایران، تنها سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان نبوده اند و نماینده اتحادیه اروپا نقش اصلی در مذاکرات داشته است؛ لذا اتحادیه اروپا باید با تصویب قوانین ضدتحریم آمریکا علیه ایران و نیز قوانین حمایت از شرکتهای خصوصی اروپا در تعامل تجاری با ایران در برابر جرایم وزارت خزانه داری آمریکا علاقه خود به حفظ ایران در برجام را عملا نشان دهد. ۲. اتحادیه اروپا باید به صورت فوری هیات بلندپایهای از مقامات اقتصادی خود را به همراه روسای شرکتهای بزرگ اروپایی- خصوصا در حوزه نفت و گاز -پیش از پایان ضرب الاجل به ایران اعزام نماید. این اقدام علاوه شکستن عملی فضای روانی تحریمهای جدید اعلامی آمریکا در دنیا، برنامه اعمال محدودیت آمریکا برای پاسپورت مسافرین خارجی به ایران را عملا به چالش کشیده و بی اثر خواهد کرد. ۳. انعقاد قراردادهای بزرگ چند ده میلیارد دلاری به صورت سرمایه گذاری مستقیم (FDI) در پی سفر هیاتهای اقتصادی به ایران، میتواند مهمترین تضمین اقتصادی و بزرگترین نشانه برای نشان دادن حسن نیت اروپاییها تلقی شود. همچنین گشایش خط اعتباری یورو محور و تامین منابع بانکی مورد نیاز تجار و صاحبان صنایع از سوی اتحادیه اروپا باید به صورت جدی دنبال شود و چرخه مبادلات ارزی از سوی بانکهای اصلی و بزرگ کشورهای اروپایی به طور عملی و فراتر از کاغذ فعال شود. ۴. در گزارش کمیسیون برجام آمده است: «آمارهای رسمی نهادهای خارجی و بینالمللی از جمله اداره اطلاعات انرژی آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد به رغم تحریمهای نفتی آمریکا در اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی و تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا در جولای ۲۰۱۲ میلادی، فروش نفت خام ایران با میانگین حدود ۱.۱ میلیون بشکه در روز تداوم یافته و با وجود تأکید تحریمهای نفتی آمریکا بر کاهش تدریجی خرید کشورها از ایران، این میانگین تا زمان توافق ژنو در ژانویه ۲۰۱۴ میلادی - یعنی حدود ۱.۵ سال - کاهش نداشته است.» این بدان معناست که دشمنان ملت ایران در اوج تحریمها نیز بر خلاف ادعاهایشان توانایی به صفر رساندن صادرات نفت خام ایران به بازارهای جهانی را نداشتهاند و همواره حداقلی قابل توجه از صادرات نفت وجود داشته است؛ اما به هرحال تضمین اروپا در عدم همراهی با سیاست آمریکایی تحریم نفتی ایران و ادامه خرید نفت از ایران به یورو و جبران سهمیه آن دسته از خریداران غیراروپایی نفت ایران که از سوی آمریکا با تحریم و تهدید ناچار به قطع خرید شده اند باید در دستور کار اتحادیه اروپا قرار گیرد. ۵. انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه و چند جانبه میان بانکهای مرکزی ۶ کشور باقیمانده در برجام (ایران، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان) برای رهایی از سلطه و تاثیر دلار در مبادلات اقتصادی میتواند بسیار راهگشا باشد. ۶. اعلام شکایت علیه آمریکا در مجامع بین المللی نظیر سازمان تجارت جهانی به دلیل یکجانبه گرایی اقتصادی، شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد به دلیل نقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، گرچه با وتو و ابراز مخالفت آمریکا مواجه خواهد شد، اما نتایج سیاسی و بین المللی خوبی - از جمله انزوای بیشتر آمریکا -برای کشورهای باقیمانده در برجام به دنبال خواهد داشت. ۷. عدم همراهی با آمریکا در تهدیدهای لفظی و غیرلفظی علیه ایران طبق سند برجام یک ضرورت انکارناپذیر برای اتحادیه اروپاست. ۸. متاسفانه در برجام هیچ مرجع مستقلی برای راستیآزمایی انجام تعهدات طرفهای مذاکره کننده مقابل ایران در نظر گرفته نشده بود؛ لذا اکنون که قرار است اتحادیه اروپا نسبت به انجام تعهدات خود و جبران تعهدات بربادرفته آمریکا تضمین دهد، لازم است مرجعی مستقل نظیر هیاتی منتخب از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد برای بررسی و راستی آزمایی تضامین جدید تعیین گردد.
دیدگاه تان را بنویسید