سرویس سیاسی فردا: حواشی نامه احمدی نژاد به اوباما و انتقاد روزنامه های حامی دولت از توهین ها به رئیس جمهور موضوعات محوری بودند که کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به آن واکنش نشان دادند، بخشی از آن نظرات را در ادامه می خوانید:
درباره نامه احمدينژاد به اوباما
عبدالله گنجی ، مدیر مسئول روزنامه جوان در کانال تلگرامی خود نوشت: انتشار نامهاي منسوب به احمدينژاد خطاب به رئيسجمهور امريكا در فضاي مجازي تحليلهاي متفاوتي را به همراه داشت.
اما آنچه مسلم است این نامه آوردهاي براي منافع ملي ندارد. اينكه از بين دهها موضوعي كه احمدينژاد ميتواند درباره آن نامه بنويسد موضوع 2ميليارد دلار انتخاب شده است نشان از مصرف داخلي نامه دارد و شايد در پاسخ به نفس لوامهاي باشد كه ايشان را هم در اين موضوع مقصر ميداند. شايد اگر درباره حمايت غرب از تروريسم يا بدعهدي در برجام نوشته بود، برداشتهاي ديگري ميتوانست به همراه داشته باشد. احمدينژاد مانند هر شهروند ديگر ميتواند و حق دارد كه به ديگران نامه بنويسد اما درباره نامه دو نكته قابل تأمل است؛ اول اينكه بدون جايگاه حقوقي از طرف ملت ايران مكاتبه كرده است و دوم اينكه بين رئيسجمهور فعلي امريكا با رؤساي جمهور قبلي تفاوت قائل است كه اين نگاه همان نگاه روحاني به اوباماست.
روز بدون تیتر منفی
مجتبی امانی ، رئیس سابق دفتر حافظ منافع ایران در قاهره نوشت: حمله بی سابقه به رییس جمهور
نهادهای فرهنگی پاسخ گو نیستند
احمدی نژاد بیاید؛ بین اصولگرایان شکاف می افتد
روحانی باید محاکمه شود
اصولگرایان دچار جهل الرجال هستند
رنگ کردن موزها برای فتح بازار
آب تهران نیترات دارد
وزرای اقتصادی دولت با هم اختلاف دارند
شناسایی 240 برند تقلبی
پدری فرزندش را سر برید
مرغ هشت هزار تومان شد
اعتیاد بیداد می کند
پراید یا ارابه مرگ
طعنه های تابلوی احمدی نژاد در بافق
صدها کشته و زخمی در انفجار بغداد
افزایش طلاق، پایین آمدن سن سکته، و .....
اینها تیترهایی است که ما همگی صبحمان را با آن آغاز می کنیم. مطبوعات کشور و فضای مجازی پر است از چنین اخباری که روحیه یاس را هر روزه به ذهن مردم کشورمان پمپاژ می کنند. متاسفانه صدا و سیما هم در همین فضا عمل می کند.
بدون شک مردمی که صبحشان را با چنین جنگ روانی آغاز و شبشان را با ذهنی مملو از اخبار منفی به پایان می رسانند؛ نخواهند توانست از همه ظرفیت هایشان برای پیشرفت خود و کشورشان استفاده کنند و نیروی انسانی کشور از این روند بیشترین صدمه را خواهد خورد.
یک توهم فراگیر در فضای رسانه ای کشور بوجود آمده که گویا برای فروش یا کلیک بیشتر، باید اخبار منفی را بیشتر پوشش داد.
تازه این رسانه های خودی و داخلی است؛ رسانه هایی ضدانقلاب و دستوربگیر از آمریکا و اسراییل و عربستان که رسما چنین ماموریتی دارند تا تک تک افراد کشور را به نظام و رهبری و آینده کشور بدبین و ناامید کنند.
شک نیست که بسیاری از این تیترها واقعی است؛ اما آیا در این کشور هیچ خبرخوشی نیست که رسانه ها بر آن تمرکز کنند؟
گاهی از اوقات شهرداری یا دیگر ادارات فعال در زمینه امور شهری، "روز بدون دود" را پیشنهاد و مردم را تشویق می کنند که در یک روز خاص، از آوردن خودروهای شخصی. خودداری و از وسایل عمومی یا دوچرخه استفاده کنند. بد نیست که رسانه ها نیز یک روز را "روز بدون تیتر منفی" اعلام کنند و همگی فقط اخبار خوب و مثبت و شادی بخش را منتشر کنند. بالاخره این مردم حق دارند که لااقل سالی یک روز آنها را رسانه ها برایشان زهر نکنند.
حسین دهباشی ، سازنده فیلم انتخاباتی حسن روحانی نوشت: دوستانِ دولتی و روزنامههایشان، آنچنان از اهانت به ریاست معزّز جمهوری، سخن گفته و مینویسند، گویا هرگز از دولبِ مبارک یا بر نوکِ قلمِ محترمشان، واژهای در حدِ «سادهلوح» جاری نشده و مثلا همه منتقدینِ برجام را بیسواد، بیشناسنامه، کاسبِ تحریم، خائن، همکارِ نتانیاهو و این اواخر و پس از پرسش از قراردادهای مبهم نفتی، مزدورِ کشورهایِ بیگانه نخواندهاند.
ادعای ادب و اعتراض به بیادبی البته توصیهای کاملا اخلاقی و درست و پسندیده است. برازنده تر اگر، مُدّعی واعظِ غیرمتعظ نباشد، یا دست کم مراعات کرده و از این پس نباشد.
آیا «اجرای برجام» غیر از «برجام» است؟
حمید رسایی ، نماینده سابق مجلس نوشت: در روزهای اخیر برای چندمین بار، آقای ظریف گفته است: «ما به غربی ها نشان دادیم که هیچ وقت نباید یک ایرانی را تهدید کرد! برجام نمره خوبی خواهد گرفت اما این به معنای نمره خوب آمریکا در اجرای برجام نیست.»
چند ماه قبل، جواد ظریف در سالگرد توافقنامه ننگین برجام نیز شبیه به همین جملات را در گفتگو با خبرنگار سیما در حالی که در هواپیما نشسته بود، گفت. ظاهرا اتاق عملیات روانی دولت برای فرار از پاسخگویی به مردم در باره وعده هایی که با اجرای برجام به مردم داده اند، به دنبال القای این نکته اند که برجام خودش چیز خوبی بود اما مشکل در اجرای برجام است که آن هم به دلیل سنگ اندازی طرف آمریکایی است!
پروژه تفکیک و جداسازی بین برجام و اجرای برجام، مدتی است که بعد از به بن بست رسیدن برجام در اتاق عملیات روانی دولت کلید خورده است. برای همین هم دائما روحانی، ظریف و دیگر دست اندرکاران این توافقنامه سیاه به دنبال القای این نکته به بدنه جامعه هستند که برجام غیر از اجرای برجام است. یعنی واقعا این جماعت، ملت را دراز گوش فرض کرده اند! مگر نام این توافقنامه «برنامه جامع "اقدام" مشترک بین ایران و 5+1» نیست. مگر دو طرف توافق نکرده اند برای اجرای مواردی، پس تفکیک اجرای برجام از خود برجام بی معنی و لغو است. چون برجام چیزی جز اقدامات مربوط به آن و اجرای آن نیست. با این حساب باید به جناب ظریف یادآور شد که اگر در اجرای برجام مشکلی وجود دارد به دلیل وجود مشکل در خود برجام است.
معنی دیگر سخن آقای ظریف این است که نمره ما در اجرای برجام خوب است چون ما به تمام تعهداتمان از جمله جمع آوری سانترفیوژها ، پر کردن راکتور آب سنگین اراک با بتن، ارسال مواد غنی شده اورانیوم به خارج و بی کار کردن دانشمندان هسته ای خود به خوبی عمل کرده ایم، تحقیر و توهیم ها را با جان و دل قبول کرده ایم، موجب سرخوردگی ملت خود شده ایم و ... اما آمریکایی ها که باید به وعده های شان عمل می کردند و ضمن لغو تحریم ها، مراودات اقتصادی ما را با دنیا تسهیل می کردند، به تعهداتشان عمل نکرده اند، پس نمره خوبی نمی گیرند! این یعنی آمریکا فریب کار است، دروغگوست، دنبال استثمار و استعمار ملت هاست، با ما صادق نیست و ...
آقای ظریف! این کشف جدید شما را که ما می دانستیم. البته شاید حضرتعالی که از دوره دبیرستان تا دانشگاه و حتی دوره سربازی و بعد هم دوره ازدواج و زندگی خود تا قبل از دولت حسن روحانی را در آمریکا بوده اید و بارها به گفته خودتان، سر یک میز با جان کری و جان بولتون و دیگر جانی های آمریکا هم غذا بوده اید، چنین واقعیتی را نمی دانستید! خب حالا که فهمیدید بفرمایید بعد از سه سال سرکار گذاشتن یک ملت، چه کسی پاسخگوی ضررهای مادی و معنوی وارد شده به این کشور است؟ هان!
احمدی نژاد به دنبال چیست؟
محمدمهدی اسلامی ، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: اینکه فردی مثل احمدینژاد 9 ماه مانده به انتخابات96 ، وارد دوره علنی کردن نامزدی در بین یارانش شود و به اعضای ستادش بگوید «من قطعا نامزد می شوم و مرا نمی توانند رد صلاحیت کنند»؛ حرف عجیبی نیست و اقتضای تحریک ستادهای انتخاباتی برای فعال شدن است.
اما اگر آن فرد مسئولیتی انتخاباتی - همچون پستی که احمدی نژاد زمان انتخابات80 در خیابان شاداب داشت - را تجربه کرده باشد، قطعا خود او هم می داند که قانون در احراز_صلاحیت ریاست جمهوری سخت گیر است و درباره او نیازی به بررسی موضوعاتی همچون التزام عملی به قانون اساسی و ... نیست.
برای عدم احراز صلاحیتش، فقط پرونده های قضایی مفتوح فعلی کافی است که موجب تردید جدی درباره داشتن شروطی همچون مدیر و مدبر بودن و داشتن حسن امانت گردد که در اصل 115 قانون_اساسی بر آن تصریح شده است.
با این حساب حضور احمدی نژاد را باید برای بهره برداری از حواشی فضای انتخابات دانست؛ برای تفسیر بهتر شاید سخن امروز چهره رسانه ای نزدیک به او بی فایده نباشد که حاصل حضور احمدی نژاد را تبدیل کردن رقابتهای انتخاباتی به درگیریهای اقتصادی- طبقاتی - اجتماعی دانسته بود.
دیدگاه تان را بنویسید