سرویس سیاسی فردا؛ محمد حسین امینی*: اتهام زدن به منتقدانِ دولتی که با تمام قوا مشغول کار است؛ و دشوار کردنِ اعتراض به مجموعهای که طبعاً بر همهی مقدرات مردم مسلط است، عین فرصت سوزی است. دولتی که میتواند به برکت نقد مداوم و پرحجم، با اشکالات همواره کمتری به خدمت ادامه دهد؛ بدون وجود منتقدانِ قدرتمند و جسوری که احساس امنیت کنند، به یک تهدید علیه خودش تبدیل میشود. چه کسی است که نداند برخی از نمایندگان مجلس و حتی مدیران دولتی مدعی شدند که از فاجعهی برداشتهای نجومی از بیتالمال حتی خبر هم نداشتند![1] اگر منتقدین خدوم و بی چشمداشتِ دولت تدبیر و امید بهکلی سرکوب شده بودند و انگیزهای برای افشای این خطای بزرگ در میان نمانده بود، انصافاً چقدر از فرصتهای کنونیِ دولت - برای اصلاح ساختار پرداختها[2] و تثبیت جایگاه حاکمیتی - بهکلی ازمیانرفته بود؟
تصاویر منزه و بیعیب از دولت روحانی بیتردید به گفتمانی کمک میکنند که ریاکارانه خود را حامی دولت معرفی میکند اما درواقع آرزوی زمین خوردنِ آن و اثبات شدنِ نظریهی «امتناع اعتدال» را دارد. دکتر روحانی نباید از یاد ببرند که تجدیدنظرطلبهای تندرو همچنان مشتاقاند اوضاع کشور به نقطهای برسد که همه تصور کنند تنها راهحل باقیمانده همان «تجدیدنظرطلبیِ تمامیتخواهانه» ای است که کارش بهسادگی به فتنه میکشد.
برنده چرا باید نگران باشد؟!
برخی صاحبنظران حامی دولت صراحتاً گفتهاند که منتقدان دولت روحانی نامزد قدرتمندی برای رقابت با رئیسجمهور در انتخابات سال آینده ندارند و حتی ادعا کردهاند که بخشهای مهمی از منتقدان نیز در انتخابات بعدی حامی آقای روحانی خواهند بود![3] با فرض درست بودن این ادعا، به نظر میرسد این خود میتواند بهترین بهانه را به دولت بدهد تا رفتار رقبای انتخاباتی خود را با آرامش بیشتری دنبال کند و با افشا شدن هر عیب و ایرادی فوراً از وجود اتاقهای فکرِ مخوف علیه دولت خبر ندهد![4] استفاده از تریبونهای دولتی برای شلیک به مواضع رقیب همیشگی هنر نیست. اگر واقعاً اینطور است که دولتیها گمان میکنند انتخاباتِ آینده را با کمترین مشکل خواهند برد، این تصور میتواند بیشترین انگیزه را برای باز کردنِ فضای «انتقاد از دولت» فراهم کند. ازقضا دولتهایی تاب تحمل نقد را از دست میدهند که نگرانیشان برای آینده جدیتر از چیزی است که ابراز میکنند!
با «لکنت» نمیشود از «آزادی منتقد» حمایت کرد!
هیچ دولتی نمیتواند با لکنت از آزادیِ «مخالفان خود» حمایت کند. اگر نگاه رئیسجمهور به توسعهی نقد و نقادی در کشور مثبت است و وضعیت دنیا در هزارهی سوم طوری است که حتی ادعای «آزادی دادن به مخالفان» نیز میتواند منافعی داشته باشد؛ کافی است دست از لکنت برداریم و این گفتمان را وارد سبدِ تریبون داریِ خود کنیم. چیزی که میتواند امیدی غیر خیالی برای دولتِ امید فراهم کند باز گذاشتنِ دست همهی دستگاههای رسانهای و تبلیغاتی برای انتقادِ بیواهمه از سیاستهای دولت است. آقای رئیسجمهور از یاد نبردهاند که در تبلیغات انتخاباتی از زندانی بودن هر انسانی ابراز ناراحتی کردند. اما روا داشتن اتهاماتی مانند «ناامید کردن مردم!»[5] نیز به معنای زندانی کردن منتقدان پشت میلههای «ترس از متهم شدن» است. نهفقط این دولت، که هیچ دولت دیگری با شعار «تدبیر» پیشانیبندِ «امید»، نمیتواند از حذف و سانسور و ارعاب و اتهام زنی و ساکت پسندیدنِ مخالف به نتیجهای برسد. مردم در پی هر شعار منتظر عملاند.
رئیسجمهورِ مخالفانِ برجام کیست؟!
پیش از به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای نقد و ارزیابی آن مصلحت دانسته نمیشد. با تصدیگریِ تیم جدیدِ مذاکره و نهایی شدن برجام نیز «نتیجهی حاصلشده» بهنوعی تقدیس شد و مخالفانِ آن - که هیچ تردیدی در قابلاعتماد نبودنِ آمریکا نداشتند - تخطئه و حتی وجودشان انکار شد! اما تردیدی نیست که برجام بهعنوان مهمترین کارویژهی دولت از روز اول مخالف و منتقد داشت و تا تاریخ هست، خواهد داشت. و پس از اینهمه ناکامیهای برجام و بدعهدیهای غرب، «مخالفِ برجام بودن» دیگر کسی را از دایرهی خیرخواهی برای نظام جمهوری اسلامی خارج نمیکند. مخالف برجام بودن کسی را به «ضدّ حسن روحانی» تبدیل نمیکند! مخالفت با برجام آبروی هیچکس را از حفاظتِ قانون جمهوری اسلامی خارج نمیکند. مخالفت با برجام سوابق تحصیلی و مطالعاتی هیچکس را بیاعتبار نمیکند! مخالفت با برجام پاسپورت هیچکس را بیاعتبار و او را از زمرهی ولینعمتانِ دولت خارج نمیکند. آقای دکتر روحانی از همه بهتر میدانند که فقط رئیسجمهور موافقان برجام نیستند! جمهوری اسلامی تنها یک رئیسجمهور دارد و آن یک نفر - بخواهد یا نخواهد - مجبور است مخالفانِ مهمترین دستاوردِ دوران تصدی خود
را نیز دقیقاً بهاندازهی حامیان آن گرامی بدارد و دلواپسشان باشد و تلاش کند تصویر برجام را در ذهن آنها ترمیم کند. تنها راه، اقناعِ مسالمتآمیزِ منتقدان است. نه آقای روحانی و نه هیچ انسان دیگری نمیتواند «موافقت با چیزی که خودش مثبت میداند» را ملاکِ معقولیت و فرزانگی بداند. مخالفان آقای روحانی و برجام کاملاً ممکن است معقول و باشخصیت و فرزانه باشند. فرزانگی و عقل و تدبیر به دنبالِ نهایی شدن برجام خلق نشدهاند!
واقعیت این است که فرصت زیادی برای دولت باقی نمانده است. مجیزگویان و فرصت سوزانی که ریاکارانه اطراف رئیسجمهور را شلوغ کردهاند و ایشان را از دوستان واقعیاش «که معایب را به او هدیه میدهند» دور نگه میدارند باید به ایشان اجازهی یک تنفس عمیق بدهند. بدترین دفاع از روحانی حمله به منتقدین اوست. اعتدال حکم میکند آقای رئیسجمهور در این ماههای پایانی مدت بیشتری را در میان مخالفان و منتقدان خود وقت بگذرانند؛ تا هم دنیا را از پنجرههای دیگری تماشا کرده باشند، هم برقی در چشمان مردمی بیندازند که مشتاقانه در انتظار «تدبیر و امید» هستند.
[1] - ازجمله، ابراز عقیده کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در برنامه تلویزیونی پایش، 20 تیر 1395؛ نیز نقل غلامرضا تاج گردون رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس از بیخبری وزیر اقتصاد از حقوقهای نجومی در زیرمجموعهی خود، در همان برنامه.
[2] - ازجمله، اولین وعدهی اصلاح نظام پرداختها توسط سخنگوی دولت در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، 23 خرداد 1395
[3] - ازجمله، ابراز عقیده عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی در گفتگو با وقایع اتفاقیه، 31 خرداد 1395
[4] - ازجمله، ابراز عقیده محمدحسین مقیمی معاون سیاسی وزیر کشور در گفتگو با ایلنا، 26 خرداد 1395
[5] - ازجمله، ابراز عقیده رئیسجمهور در دیدار علما، ایثارگران و برگزیدگان استان کرمانشاه، 27 تیر 1395
*فرهنگ نیوز
دیدگاه تان را بنویسید