سرویس مقاومت فردا: روز 24 اوت گذشته، هواپیمایی مسافربری وابسته به یکی از خطوط هوایی ایران در مسکو به زمین نشست. از آن میهمانی پیاده شد که سفرش در هیچ رسانه ای اعلام نشده بود. به سرعت ماشینی ویژه او را سوار کرد و به مکانی نامعلوم به پایتخت روسیه منتقل کرد. روز بعد، میهمان ویژه به دفتر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه رفت و از او در حضور وزیر دفاع روسیه، سرگئی شویگو، یکی از مقامات عالی رتبه امنیتی روسیه استقبال کرد.
میهمان ویژه، ژنرال قاسم سلیمانی بود، کسی که منصب اعلام شده او، فرماندهی سپاه قدس انقلاب اسلامی ایران است. اما پوتین، عملا از نماینده نظامی ویژه مقام معظم رهبری ایران، آیت الله سید علی خامنه ای استقبال کرد. او عالی ترین مقام مسئول ایرانی در پرونده های داغ منطقه از فلسطین گرفته تا سوریه و عراق و یمن و غرب جهان عرب است.
چند روز بیشتر طول نکشید ایالات متحده امریکا درباره این سفر اظهار نظر کرد. بسیاری از روزنامه های جهان درباره دلایل و اهداف و نتایج این دیدار چیز خاصی منتشر نکردند. وضعیت چند هفته ای به همین شکل ادامه یافت تا این که اسرائیل خودش را به میان انداخت و بزرگترین افشاگری رسانه ای اخیر را اعلام کرد، تحولی استراتژیک در مواضع منطقه ای و بین المللی در قبال بحران سوریه به وجود آمده و نیروهای ویژه ایرانی و روسی به مناطق تحت کنترل بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه ارسال شده اند.
تصمیم و توافق
چند هفته بعد از این دیدار و مانورهای سیاسی و رسانه ای و افشاگری ها، روشن شد که مسکو طرف مشورت و جلسات سری ای بوده که در آن هیئت های نظامی و استراتژیست روسیه و ایران و سوریه و عراق مشارکت داشته اند، قبل از آن که از دل آنها نتیجه ای در بیاید که عنوان "پیمان جدید" برای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه را داشته باشد. بعد از آن یک منبع کاملا مطلع به روزنامه لبنانی الاخبار گفت آن چه پیش آمد بارزترین اتفاق در سطح منطقه و جهان از سال ها پیش محسوب می شود، عنوان عملی آن پیمان «1+4 برای مواجهه با تروریسم» است.
قرار و مدارهای سلیمانی با پوتین
این منبع آگاه می گوید که این توافق بر اساس پیمانی شکل گرفته که شامل عملیات اجرایی در سطح همکاری های سیاسی و امنیتی و نظامی میدانی در چندین منطقه خاورمیانه است که در درجه اول شامل سوریه و عراق می شود. این فرد آگاه می افزاید که طرف های این پیمان روسیه و ایران و سوریه و عراق هستند و طرف پنجم آن حزب الله لبنان است. این پیمان شامل مناقشه و تجدید نظر در اقدامات عملی برای رویارویی با وضعیت پیچیده در منطقه در قبال جنگ سختی است که در سوریه و عراق از سوی جریان های تکفیری وابسته به القاعده و دو برادر آن «داعش» و «جبهه النصره» جریان دارد.
چرا الآن؟
تحولات جاری بر روی زمین به گونه ای است که نمی توان حجم تغییرات استراتژیک در مواضع روسیه در قبال بحران سوریه را به سادگی شرح داد. مسکو همچنان پشتیبان بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه باقی ماند اما همه درها را برای هماهنگی در سطوح مختلف با غرب و کشورهای خاورمیانه باز گذاشت تا به دنبال راه حل سیاسی بگردند. اما تلاش های آنها طول کشید، تا این که مسکو دریافت واشنگتن و متحدان آن در منطقه، به ویژه ترکیه و عربستان هیچ پیشرفت جدی برای حل بحران سوریه از لحاظ سیاسی به دست نیاورده اند، آنها فقط تلاش می کنند واقعیت های میدانی را برای دستیابی به دستاوردهای سیاسی بزرگ تر دگرگون کنند.
بعد از توافق هسته ای ایران با غرب، برای مسکو ثابت شد که این توافق شامل دیگر پرونده های منطقه ای نیست و هیچ تفاهم یا مناقشه ای بر سر آنها صورت نگرفته است. حتی از این بالاتر روسیه مطمئن شد که ایران همانند سابق کار خود را در عراق و سوریه پیش می برد. رهبران روسیه هر روز گزارش های مفصلی را درباره تحولات منطقه به ویژه سوریه دریافت می کردند و می دیدند که هیچ تغییر جدی از لحاظ دیدگاه و تعامل به وجود نیامده است.
منطقی است اگر بعضی ها بگویند که تفاهم روسیه و ایران فقط محدود به این جنبه نیست، بلکه شامل تفاهم در روابط اقتصادی و تجاری در مرحله بعد از رفع تحریم ها علیه ایران نیز می شود، به ویژه در پرونده گاز که در اولویت مذاکرات دو طرف است. اما این را هم می توان گفت که روسیه موضع نهایی خود را زمانی گرفت که با اهمال گسترده ای در قبال پیمان پیشنهادی که به طرف های منطقه ای داده بود و از آنها دعوت به همکاری در سطح سوری - ترکی - عربستانی در رویارویی با تروریسم تکفیری کرده بود، مواجه شد.
از 17 ژوئن تا 15 اوت مسکو تماس های مستقیم و فراوانی را با رهبران عربستان و سپس دمشق و آنکارا انجام داد، روسیه احساس کرد که همکاری با سوریه در این سطح از سوی عربستان و ترکیه وجود ندارد. دیدارهای ژنرال علی مملوک، مدیر امنیت ملی سوریه با رهبران عربستان و امارات و مصر به نتیجه ای نرسید و این تلاش ها و تماس ها با مخالفت عربستان و ترکیه و پافشاری آنها بر سرنگونی بشار اسد و حذف او از هر گونه معادله ای پایان یافت.
شکست تلاش های دشمنان اسد
در این میان پیمان عربستان - ترکیه - قطر - اردن با حمایت امریکا، فرانسه و بریتانیا شانس دیگری را می آزمود. آنها عملیات نظامی بزرگی را در جنوب، مرکز، شمال و شرق سوریه آغاز کردند و امیدوار بودند با موفقیت هایی که با این کار به دست می آورند بتوانند دمشق و تهران را وادار کنند که امتیازهای سیاسی بدهند و از مواضعشان کوتاه بیایند. اما برای بار هفتم نتیجه تلاش های آنها در جنوب سوریه به شکست انجامید، به دنبال آن اتاق عملیات مربوطه موسوم به «الموک» در اردن تعطیل شد، بعد مشخص شد که هیچ سرمایه گذاری سیاسی برای پیشروی ترک ها و مجموعه های «القاعده» در مناطق ادلب وجود ندارد، در مقابل ارتش سوریه موفق شد پیشروی داعش که از ناحیه شرقی خط دمشق تا حمص آغاز شده بود را متوقف کند. در همه حالت ها محور تروریسم سرخوردگی سیاسی به وجود آورد، حتی کار به جایی رسید که امریکایی ها اعلام کردند که نمی توانند دستاوردهای بزرگی به دست آورند.
در این جا امریکایی ها هم مثل روس ها احساس کردند که تلاش های جدیدی در کار است که می خواهد از رسیدن داعش به خط حمص - دمشق حمایت کند تا راه برای جبهه النصره برای رسیدن به نوار ساحلی سوریه فراهم شود. نتیجه تلاش ها نمایان شدند، حتی اگر محور امریکا - اروپا - عربستان - قطر - اردن موفق هم شوند بازنده این مبارزه هستند برای این که هیچ گونه نفوذ یا اعمال قدرتی بر شبکه های تروریستی ندارند.
اعضای اتاق عملیات
حالا اتاق عملیات جدیدی تشکیل شده است که در آن روسیه، ایران، سوریه، عراق و حزب الله حضور دارند. اما این بار از ایران خواسته شده که دخالتی کاملا متفاوت از گذشته در سوریه داشته باشد، و با حزب الله که برای ارسال تعداد پرشماری نیروی تازه نفس به سوریه برای ممانعت از ایجاد هر گونه تهدیدی علیه دمشق اعلام آمادگی کرده است، همراه شود.
در عراق، اوضاع به پیچیدگی اوضاع جاری در سوریه نیست. واقعیت های سیاسی و میدانی عراق امکان ورود آسان تری ایجاد کرده است. در عراق عملیاتی برای انزاوی حکومت حاکم وجود ندارد و امریکایی ها سیاسی و نظامی و امنیتی حضور دارند. ایران نیز حضوری شگرف و کاملا روشن دارد و در وهله های اخیر نیز با حمایت گروه های «داوطلب مردمی» قوی تر هم شده است. در این جا روسیه نیاز به دخالت خاص و مستقیم و گسترده همانند سوریه ندارد. اما نیروهای عراقی نیز از حمایت نظامی ویژه روسیه برخوردار شده اند، به سلاح هایی دست یافته اند که تا کنون حتی در سوریه هم وجود نداشته اند، هم از لحاظ سلاح های هوایی در سطح جنگنده و بالگرد و موشک های زمین به هوا، و هم در سطح بعضی سلاح های میدانی پیشرفته.
اما بندی که بیش از هر چیز عراق را حساسیت برانگیز می کند، وجود مجموعه های تکفیری سازمان بندی شده ای است که ارتباطات جغرافیایی و امنیتی و سیاسی و انسانی و اعتقادی گسترده ای با گروه های شبه نظامی مستقر در سوریه دارند. علاوه بر آن عراق در حال حاضر در مبارزه با داعش تجربه های نظامی خوبی به دست آورده است که می توان از آنها در درگیری های ویژه در سوریه استفاده کرد.
وقتی کار تمام شد
روس ها این بار نسبت به مسائل پیچیده مواضع قاطعی اتخاذ کرده اند، با ایران به تفاهم رسیده اند و با سوریه و عراق نیز به توافق رسیده اند که پیمانی تشکیل دهند که حضور میدانی موثر داشته باشد. بر اساس توافق، از لحاظ عناوین سیاسی بر یکپارچگی سوریه تاکید می شود و نهادهای دولتی و نظامی آن حفظ و تقویت می شود، همچنین برای همیشه پرونده آینده بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه بسته می شود، میان سوریه و ایران نیز تفاهم شد تا به مصالح مشترک دو کشور در عراق و سوریه احترام گذاشته شود. بعد از آن مسکو اعلام کرد عملیات میدانی زیر را انجام می دهد:
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه آنا به نیروهای نظامی مرکزی روسیه آماده باش کامل داد. قطعات مربوط به 50 فروند هواپیما شامل Su-24M وSu-27 وMiG-31 از هزار تا سه هزار کلیومتر به سوریه منتقل می شوند.
به سرعت آموزش های فوق العاده به نیروهای هوایی روسیه داده شد تا خود را آماده فرود در فرود گاه های نه چندان شناخته شده کنند، همچنین نیروهای زمینی خود را آماده آماده سازی هواپیماها برای فرودهای مکرر کنند. در عملیات تعریف شده 95 هزار نیروی نظامی و بیش از 7 هزار قطعه اسلحه و جنگ افزارهای نظامی و 170 فروند هواپیما به کار گرفته شده اند.
اتاق های عملیات نظامی و امنیتی در تمامی پایتخت های طرف پیمان ایجاد شدند که در آنها افسرهایی از سوریه و عراق و روسیه و ایران و همچنین واحد هایی از نیروهای ویژه حزب الله حضور دارند و عملیات هماهنگ سازی میدانی را بر عهده می گیرند.
یک پل هوایی از روسیه به سواحل سوریه برقرار شد و کار انتقال جنگنده های جدید، بالگرد، توپ و جنگ افزارهای مورد نیاز در عملیات زمینی را انجام دادند. بیش از هزار افسر و سرباز روسی به سوریه اعزام شدند تا در کنار صدها افسر نظامی روسی دیگر که از قبل در سوریه مستقر بودند، همکاری کنند. پایگاه های هوایی در مناطق ساحلی نیز تجهیز شدند.
روس ها مخفی نمی کنند که توجه ویژه ای به مناطق شمالی لاذقیه می کنند، برای این که در این مناطق نیروهای مسلح چچنی حضور گسترده ای دارند، همچنین نیروهایی که از جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی به سوریه آمده اند، نیروهای امنیتی روسیه به شدت فعالیت های آنها را زیر نظر دارند و نظارت های امنیتی خود را در این مناطق به شدت افزایش داده اند.
سربازهای روس در مناطق مختلفی از لاذقیه متمرکز شده اند. برخی از آنها در ورودی مراکز بزرگ مستقرند و امکان رصد دقیق امور از نزدیک را دارند. همچنین سربازهایی به محل اعزام شده اند که خیلی خوب عربی بلدند.
همچنین به گزارش رویترز به نقل از مسئولان امریکایی پهپادهای روسی عملیات جمع آوری اطلاعات در آسمان سوریه را آغاز کرده اند. به این ترتیب نخستین عملیات نظامی مسکو در داخل سوریه آغاز شده است.
چند روز پیش چند افسر روس به همراه افسرهای ویژه نیروی نظامی روسیه که به تازگی به سوریه آمده اند، از مناطق متعددی در ناحیه سهل الغاب در حماه دیدن کردند و به کمک افسرهایی ارتش سوریه و حزب الله اطلاعات میدانی به دست آوردند. مشابه چنین گشت زنی هایی در اطراف ادلب و سلسله جبال ساحلی مشرف بر منطقه لاذقیه نیز صورت گرفته است.
همچنین منابع روسی اعلام کردند که عملیات هماهنگی با نیروها و احزاب کردی را نیز آغاز کرده اند. اخیرا هیئتی نظامی روسی سفری سری به حسکه انجام دادند و با فرماندهان نظامی کرد دیدار کردند و از چگونگی وضعیت جنگ واحدهای نظامی کرد با گروه های مسلح آگاهی یافتند.
روسیه نقشی فعال در سوریه دارد و با سلاح های پیشرفته خود وارد میدان نبرد شده است. قرار است آنها فرماندهی عملیات را به دست بگیرند و در حملات هوایی و توپ خانه ای به تروریست ها در کنار ارتش سوریه و حزب الله مشارکت کنند.
منبع: دیپلماسی ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید