کیهان: فكري ديگر بايد كرد

کد خبر: 149130

از همين روي؛ اقدام اخير گروه هشت در اعطاي كمك مالي به برخي كشورهاي عربي كه از پشتيباني مردمي برخوردار نيستند و هر روز اعتراضات مردم عليه آنها به صورتي فزاينده شعله ورتر مي شود مصداق آن است كه «كوري ببين عصاكش كوري دگر شود»!

1- سيدقطب دانشمند و نويسنده برجسته مصري اثر فاخري دارد به نام «آينده، در قلمرو اسلام» كه از قضا توسط رهبر انديشمند انقلاب در 45 سال پيش به قوت و با نثري ادبي به فارسي ترجمه شده است. سيدقطب در اين كتاب با سيري تاريخي و با زباني شيوا و البته مستدل اثبات مي كند تنها مكتبي كه اين قابليت را داراست تا قافله بشريت را به سرمنزل نجات و كمال برساند و با برنامه كامل و وسيع خود زندگي انسان ها را با حفظ مزاياي انسانيت مديريت كند «اسلام» است. اين نظريه پرداز جهان اسلام به پيشگويي برتراند راسل فيلسوف انگليسي اشاره كرده كه معتقد بود دوران برتري و تفوق كشورهاي اروپايي و آمريكايي به پايان رسيده و تمدن غرب علي رغم 4 سده در موقعيت قدرت و سيادت، اكنون با اين شرايط خداحافظي كرده است. گفتني است؛ راسل اين پيشگويي خود را مبتني بر آن دانسته بود كه ديگر غرب در آسيا بخاطر استعمار شوروي مجال نفوذ نخواهد داشت. سيدقطب اما تصريح مي دارد اين پيشگويي سطحي و مولود طرز تفكر مادي و محدود اوست؛ چه اينكه انحطاطي كه در انتظار تمدن غرب است فقط يك علت دارد و آن عبارت است از: دوري از خدا و برنامه و سبك زندگي را از او دريافت نكردن. اين دانشمند مصري در علت ناكارآمدي تمدن غرب به نكات متعدد و مبسوطي اشاره مي كند از جمله آنكه؛ الف) در تمدن مادي غرب، سرشت انساني به دست فراموشي سپرده شده و تنها جلوه هاي جاذب اين تمدن چشم ها را به خود خيره كرده است. ب) از مكتب هاي كاپيتاليستي گرفته تا كمونيستي همه در اين جرم بزرگ شريك اند كه قيمت انسان را شكسته و انسانها را بي قدر كرده اند. در حالي كه ارزش همه چيز- آري همه چيز- به وضعي سرسام آور رو به فزوني مي رود انسان، اين گل سرسبد آفرينش بصورت موجود بي ارزشي درآمده است! ج) سيدقطب به كتاب «انسان موجود ناشناخته» تاليف دكتر الكسيس كارل ارجاع مي دهد و مي نويسد كه كارل در اثر خودش شهادت مي دهد تمدن غرب به اين جرم كه مهم ترين ويژگي هاي انسان را ناديده گرفته و واقعيت انسان را نشناخته محكوم به فنا و نابودي است. جالب است كه حتي كارل در كتاب خود اعتراف مي كند: «بايد اساس تمدن صنعتي غرب واژگون گردد و براي پيشرفت انسان فكر ديگري بوجود آيد». از سوي ديگر؛ سيدقطب در بيان علت اينكه آينده و فرداي بشر در قلمرو فرهنگ اسلام ناب خواهد بود اين نكته را روشن مي سازد كه آموزه هاي اسلام و فرهنگ اين دين براساس شناخت انسان و شناخت نيازها و خواسته هاي او در راه كمال و تعالي است و كاملا با «فطرت بشر» سازگاري دارد در حالي كه تمدن غرب با دوري و جدايي از طرز فكر الهي حقيقت سرشت انساني را در نيافته است. اما نكته اي كه بيش تر مورد تمركز اين نوشته است واقعيتي است كه سيدقطب با ظرايف و دقايقي تحسين برانگيز مي نگارد: «اقتصاديون پي خواهند برد كه آدمي حس مي كند و رنج مي برد و فقط تأمين غذا و كار و استراحت براي او كافي نيست و مانند نيازهاي جسمي حوايج معنوي دارد همچنانكه پي خواهند برد كه ممكن است علت اصلي بحران هاي اقتصادي و مالي مسايل اخلاقي و معنوي باشد.» 2- جاي تأمل و دقت عميق است كه در بحبوحه بحران اقتصادي و مالي اروپا كه از اواخر سال 2007 از پرده برون افتاد و بصورت دومينو كشورهاي ديگر را دربر گرفته و مي گيرد كارشناسان اقتصادي غربي علت را ناكارايي سيستم اقتصادي نظام سرمايه داري و كاپيتاليستي ارزيابي كردند كه تنها بر پايه «سود» بنا نهاده شده است. همان ايام بود كه نشريه اروپايي «چالنجز» خواستار اجراي شريعت اسلامي در حوزه اقتصادي به عنوان تنها راهكار خروج از فاجعه اقتصادي كشورهاي اروپايي شد. همچنانكه مجله فرانسوي «لوژورنال دفاينانس» علت بحران اقتصادي در غرب را مضاربه هاي خيالي و غيرقانوني بر مي شمرد و راه كار برون رفت از وضع موجود را تغيير رويكرد به حوزه هاي مالي و اقتصادي بر مبناي شريعت اسلامي ذكر مي كند. حتي پارلمان فرانسه تصويب مي كند تا اوراق بهادار اسلامي صادر گردد و طرفه آنكه بار ديگر مسئله توسعه رشته «اقتصاد اسلامي» در كشورهاي غربي و از جمله فرانسه به پيش كشيده مي شود. 3- در تمامي 4 سال گذشته بارها گروه هشت و نيز «گروه بيست» به عنوان قدرت هاي اقتصادي دنيا به صحنه آمدند تا بحران اقتصادي اروپا را كه بصورت لجام گسيخته در حال پيشروي است متوقف كنند. در نشست هاي متعدد دستور كارهاي به اصطلاح ضربتي تعيين كردند و تاكنون ميلياردها دلار به اقتصاد جهاني تزريق كردند. اما به گواهي وضعيت فعلي و وخامت بار كشورهاي اروپايي و به اذعان رسانه هاي غربي آتش اين بحران كماكان در حال شعله كشيدن است تا جايي كه رسانه هاي اروپايي با بي اعتمادي به نشست هاي گروه هشت و گروه بيست، ثمره و خروجي اين نشست ها و اجلاس ها را «عكس هاي يادگاري» براي مقامات كشورهاي عضو دانستند. 4- اين روزها در حالي كه موج اعتراضات و ناآرامي ها پس از انگليس، فرانسه، يونان و برخي ديگر از كشورهاي اروپايي طي سال هاي اخير به پرتغال، اسپانيا و... رسيده است و كماكان بحران مالي و اقتصادي گسترده در اروپا جا خوش كرده و اعتراضات مردمي بصورت فزاينده رو به گسترش است. گروه هشت در دو روز گذشته نشستي را در شهر دوويل (Deauville) فرانسه برگزار كرد آنهم در راستاي كمك مالي به كشورهايي چون تونس و مصر.! روز گذشته در پيش نويس بيانيه اين نشست تصريح شد كه 20 ميليارد دلار به تونس و مصر كمك مالي خواهد شد. هر چند كه اولاً بسياري از گروه هاي فعال غير دولتي و منابع خبري درباره اهداف اين كمك ها و چگونگي توزيع آن ابراز ترديد كردند و ثانياً به اعتراف رسانه هاي خارجي اين گروه در گذشته در انجام تعهدات خود ناكام بوده است و ثالثاً منابع خبري و رسانه اي از شكاف اعضا در نشست سران گروه هشت خبر مي دهند بايد گفت؛ آنچه بيش از هر چيز ديگري نمود دارد و قابل انكار نيست اين است كه هنوز سران كشورهاي به اصطلاح قدرتمند اقتصادي به ريشه اصلي و علت العلل بحران هاي مالي و اقتصادي پي نبرده اند و به تعبير سيد قطب در لايه هاي سطحي گرفتار شده و با عمق مسئله فاصله اي طولاني دارند و در نيافته اند بن بست نظام سرمايه داري بخاطر طرد دين از اجتماع و سياست است. 5- با شكل گيري موج جديد اعتراضات و ناآرامي ها در پرتغال و اسپانيا و... بسياري از منابع رسانه اي و مطبوعات خارجي، تظاهرات و تجمعات پرشمار مردم در اعتراض شديد به حاكمان و حكومت هايشان را به تجمعات مردم مصر در ميدان التحرير قاهره واعتراضات گسترده در تونس، يمن و ديگر كشورهاي عربي در پي تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا تشبيه كردند. آنچه كه در اين ميان حائز اهميت است نقطه اشتراكي است كه اين شباهت سازي را بوجود آورده و در اذهان متبادر مي سازد و آن اعتراضات آحاد مردم نسبت به سياست هاي جاه طلبانه و نامشروع حاكمان است. بيداري مردم چه در خاورميانه و شمال آفريقا باشد و چه در قلب اروپا ناشي از آن است كه مردم نه حكومت هاي ديكتاتور و سرسپرده و مرتجع را مي پذيرند و نه حكومت هايي كه در ظاهر و شعار دموكراسي، حقوق بشر، حقوق شهروندي، رفاه و... را به پيش مي كشند ولي در رفتار و صحنه عمل همان به اصطلاح فضيلت ها و ارزش ها را پس مي زنند. واقعيت آن است كه در هر دو سيستم- چه ديكتاتوري و چه با رنگ و لعاب به اصطلاح دموكراتيك- مردم رنج مي برند و خواسته اصلي آنها در پهنه قدرت و سياست حكومت هاي فاسد و حاكمان مفسد ذبح شده است. 6- و بالاخره بايد گفت شرايط كنوني دنيا و امواج بيداري مردمي در گستره اي از خاورميانه و شمال آفريقا تا قلب اروپا حكايت از اين واقعيت آشكار دارد كه مدل هاي حكومتي و سيستم هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي مكتب هاي بشري قادر نيست خواسته اصيل و مطابق با سرشت انسان ها را به عينيت برساند. اقتصادي كه هر روز پولدارها و ثروتمندان را ثروتمندتر و در مقابل فقرا و بدهكاران را ضعيف مي سازد و زندگي حيات بخش را به يك زندگي بي جان و ماشيني مبدل ساخته است قطعا با فطرت الهي نوع بشر در تضاد و ناسازگار است. فساد حاكمان و حكومت هايي كه دين را از صحنه اجتماع و سياست طرد كرده اند نيز خود بلايي ويرانگر است كه اينچنين خيزش و خروش ملت ها را در پي داشته است. از همين روي؛ اقدام اخير گروه هشت در اعطاي كمك مالي به برخي كشورهاي عربي كه از پشتيباني مردمي برخوردار نيستند و هر روز اعتراضات مردم عليه آنها به صورتي فزاينده شعله ورتر مي شود مصداق آن است كه «كوري ببين عصاكش كوري دگر شود»! گروه هشت اگر قادر بود مي بايست بحران افسارگسيخته اقتصادي و مالي كشورهاي اروپايي را برطرف مي كرد ضمن آن كه غرب و آمريكا با اين اقدام و علي رغم اين ژست به اصطلاح خيرخواهانه و قدرتمندانه! نشان دادند كه عمق تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را نيز درنيافته اند و كماكان اين مشكل تاريخي برقرار است كه آنها اندرخم كوچه هاي سطحي نگري گرفتارند و جاه طلبي ها، چپاولگري ها، غارت ها و دست اندازي ها باعث شده تا «فكر ديگري» را تجربه نكنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها