سودای قدرت به جای دغدغه حل مشکلات مردم

کد خبر: 1291107

برخی گروه های سیاسی که دست پایین در پارلمان آینده دارند با عملیات روانی به دنبال تسخیر بهارستان هستند

سودای قدرت به جای دغدغه حل مشکلات مردم

اگرچه شواهد از خیلی پیش‌تر از این‌ها برای اهل سیاست ایران نمایان بود؛ اما حالا در آستانه انتخابات هیات رییسه برخی افراد و گروه ها آشکارا از اهداف پشت پرده خود سخن به میان می‌آورند. در شرایطی که بداخلاقی‌های سیاسی در ماه‌های گذشته، موجب تذکر رهبر انقلاب شد اما همچنان موضوع برخی گروه ها و افراد صرفا مسائل معطوف به قدرت است. تا جایی که از سویی رائفی‌پور توییتی به این مضمون می‌ زند: «قالیباف نباید رئیس‌جمهور شود.» و حمید رسایی در هفته نامه اش تیتر می کند؛ «تغییر قالیباف قطعی است». در فضایی که جامعه منتظر حل مشکلات کشور از جانب اهالی سیاست است برخی افراد همچنان فضای رقابت سیاسی را رها نکرده اند. در همین راستا رئیس مؤسسه مصاف بعد از پایان انتخابات در صفحه توئیتر خود نوشت : «او (قالیباف) مُصر بر حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ این‌بار تصمیم گرفت پیش از آن مجلس دوازدهم را با نیروهایش فتح کند، این‌بار نیز قرعه شکست او به نام ما مردم افتاد!» این توئیت رائفی‌پور با انتقادات زیادی از سوی کاربران توئیتر مواجه شد که خطاب به رئیس مصاف گفته بودند: «چرا مجلس انقلابی که مورد تمجید رهبری قرار گرفت را با یک سناریوی ساخته شده در ذهن خود تخریب کردی! آیا کمپین انتخابات مجلس، مقدمه انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۲ بود؟»

از تغییر معاونت پارلمانی تا تلاش برای تغییر در مجلس انقلابی

این تحرکات نشان می‌دهد یک طیف درون دولت که با مسأله‌سازی به دنبال سرپوش گذاشتن بر بررسی عملکردشان هستند، به دنبال تغییر هیأت رئیسه و رئیس مجلس هستند؛ آن هم در شرایطی که این مجلس که مدال‌های متعددی را از رهبر انقلاب گرفته است، در طول استقرار دولت سیزدهم بیشترین همکاری و همدلی را با دولت برای حل مشکلات مردم داشته است و رفتارهای اشتباه عده‌ای نه‌تنها به مناسبات بین دولت و مجلس آسیب می‌زند، بلکه این گزاره را مطرح می‌کند که چه دلایلی وجود دارد که این افراد به جای حل مشکلات عدیده که مردم با آن مواجه هستند به تسخیر قوای دیگر می‌اندیشند تا شاید از سوال و نظارت مجلس بعد به نفع مردم در امان باشد. حالا و با گذار از فضای غبارآلود انتخابات که نتیجه آن را باید در میزان مشارکت دید، بسیاری از اهل سیاست و رسانه با این پرسش مواجه هستند که چرا باید عده‌ای در دولت و برخی وزارتخانه ها در امور مجلس دخالت کنند؟ 

در همین راستا یکی از منتقدان رییس مجلس در توئیتر می‌نویسد که تمام توهین‌ها، تهمت‌ها و تمسخرهایی که این روزها می‌بینید و البته ذره‌ای تأثیر در اراده و عزم ما نخواهد داشت، مبارزه با شبکه پیچیده‌ای است که از سال ۱۳۸۲ می‌خواهد قالیباف را به هر طریق ممکن رئیس‌جمهور کند. 

این نگاه و تحلیل مشخص می‌کند که انگار به جای برنامه محوری و کارآمدی برای حل مشکلات مردم یک گعده خاص درون دولت به دنبال فتح پارلمان هستند و در شکل های مختلف در انتخابات هیات رییسه قصد مداخله دارند و بشتر از حل مشکل مردم به انتخابات 1404 می‌نگرند.

به گفته برخی تحلیل گران حتی تغییر معاون پارلمانی هم بخشی از پروژه تسخیر پارلمان برای یکدست شدن مجلس و دولت است تا امکان نظارت مجلس دوازدهم بر عملکرد دولت کمتر شود.

کنایه آذری‌جهرمی 

این نگاه و تحلیل حتی به مذاق وزیر ارتباطات دولت تدبیر و امید نیز خوش نیامد و به این نوشته واکنش نشان داد. در همین راستا آذری‌جهرمی می‌نویسد: «قضاوت و نظری درباره سخنانتان ندارم؛ اما به‌طور کلی عرض می‌کنم که اینجا مشغولتان می‌کنند به جنگ با دشمن فرضی و اضمحلال بیشتر به دست خودتان، در مجلس با آنهایی که با لیست شما وارد مجلس شده‌اند؛ مشغول گعده و لابی می‌شوند.»

منطق رائفی‌پور این است که نمی‌خواهند قالیباف نامزد 1404 باشد و به همین دلیل به دنبال تغییر وی هستند تا جایی که هفته‌نامه رسایی با تیتر بزرگ، خبر از قطعی شدن رفتن قالیباف از ریاست مجلس می‌دهد، بدون اینکه هنوز رأی‌گیری صورت گرفته باشد یا اصلا مجلس تشکیل شده باشد.

نادیده گرفتن قدرت مستقل‌ها و شانا

افرادی که با تخریب مسیر مشخصی را در انتخابات اخیر پیش گرفتند، از خطای تحلیلی رنج می‌برند. زیرا قدرت فراکسیون اقلیت، مستقل‌ها و شانا را دست‌کم گرفتند. در مجلس یازدهم اصول‌گرایان 227 کرسی، اصلاح‌طلبان و اعتدالیون 38 کرسی، مستقلین 20 کرسی و اقلیت‌های مذهبی 5 کرسی را در اختیار داشتند و در مجلس دوازدهم اصول‌گرایان 170 کرسی، اصلاح‌طلبان و اعتدالیون 50 کرسی، مستقلین 65 کرسی و اقلیت‌های مذهبی 5 کرسی را در اختیار خواهند داشت که ممکن است در آینده شاهد تغییراتی هم باشد.

ترکیب منتخبان مجلس دوازدهم نشان می‌دهد که با کاهش نمایندگان اصول‌گرا، تعداد نمایندگان اصلاح‌طلب، اعتدالی و مستقل افزایش پیدا کرده است. اعداد مربوط به مجلس دوازدهم، برآورد به دست آمده از چهار گزارش در مورد گرایش‌های سیاسی منتخبان است. با تشکیل مجلس آینده، این اعداد دقیق‌تر خواهد شد. مستقلین در مجلس آینده به نسبت مجلس فعلی نقش تعیین‌کننده‌تری خواهند داشت. اصول‌گرایان با اینکه همچنان اکثریت مجلس را در اختیار دارند؛ اما با توجه به رقابت‌های زمان انتخابات، انتظار می‌رود که در قالب حداقل دو شاخه متفاوت فعالیت‌های پارلمانی را پیگیری کنند. در این راستا شاید دلخوشی به تغییر ریاست مجلس در صورتی متصور است که اکثریت مجلس منفعل باشند و هیچ نظر مستقلی نداشته باشند.

در همین راستا است که رائفی‌پور معتقد است شبکه‌ای که خواهان ریاست‌جمهوری قالیباف است، هر کسی در مقابلش ایستاده را کنار زده است. وی تأکید می‌کند: «از آنجا که اراده الهی چیز دیگری است، سال ۸۴ حضور ناگهانی احمدی‌نژاد او را ناکام می‌گذارد، سال ۹۲ جلیلی، سال ۹۶ و ۱۴۰۰ هم رئیسی، بدون اینکه از خود بپرسد که چطور یادش نیست که در سال 96 قالیباف با جدیت و ایمان قلبی کنار کشید و در مصلی تهران دست رئیسی را بالا برد و تمام سرمایه اجتماعی خود را برای موفقیت او در مقابل روحانی به میدان آورد.» این در حالی است که در انتخابات سال 92 با وجود اقبال قالیباف باقی اصول گرایان حاضر به ائتلاف نشدند. در سال 96 رییس فعلی مجلس برای وحدت از انتخابات کنار رفت و در انتخابات سال 1400 اصلا وارد صحنه نشد.

بازی سیاسی با واژه مردم

در چنین شرایطی است که می‌نویسند که قالیباف مُصر بر حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴، این‌بار تصمیم گرفت پیش از آن، مجلس دوازدهم را با نیروهایش فتح کند و معتقد است این‌بار نیز قرعه شکست او به نام ‎ (#ما-مردم) افتاد. در شرایطی یک گروه خاص را ما مردم خطاب می‌کنند که وضعیت مشارکت 8 درصدی در انتخابات تهران را مورد توجه قرار نمی‌دهند و از خود نمی‌پرسند که دلیل کاهش مشارکت چه بود؟

نگرشی که در رفتار و گفتار حمید رسایی کاملا عیان است و پس از انتخابات به جای تلاش برای حل مشکلات مردم، تنها از مسائل معطوف به قدرت سخن می‌گویند.

تحرکات ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که یک طیف درون دولت به دنبال تغییر هیأت رئیسه و رئیس مجلس هستند و آن طور که نوشته‌اند؛ هدف آنها این است که قالیباف نامزد 1404 نشود.

حالا و در این شرایط قطعا مردم می‌پرسند چرا برخی افراد همواره نگاه شان به قدرت است؟ و چرا از دولت، حل مشکلات مردم را مطالبه نمی‌کنید و به دنبال حذف رقبا برای بقای یک گروه در دولت هستید. حاصل چنین نگرشی می تواند باز هم با کاهش مشارکت باشد که امکان شکل گرفتن دولت قوی را کم می کند. رقیب اصلی دولت خود دولت است؛اگر دولت کارآمد باشد، تداوم می یابد. در چنین شرایطی حتما لازم است که شخص رییس‌جمهور اجازه ظهور و بروز چنین جریان هایی را در عرصه سیاست ندهند و نگذارند که دولت دوم یا دولت سایه بر دولت سیزدهم سایه بیندازد.

صبح نو

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها