کیهان: حلقه تنگ محاصره
«اسحاق رابين» نخست وزير معدوم رژيم صهيونيستي گفته بود اگر تيزهوش باشيم درمي يابيم كه بايد مذاكره كنيم و اگر خيال پرداز باشيم مي گوئيم جنگ.
کیهان: «تنها گزينه پيش روي ما انتخاب موجوديتي ادغام يافته در منطقه است. طولاني شدن آتش سوزي جنگل هاي حيفا نشان داد كه ما در اداره خود ناتوانيم. ما نمي توانيم با «تسليحات قدرتمند» مسايل خود را حل كنيم، چاره اي جز مذاكره نداريم وقتي به اطراف خود نگاه مي كنيم درمي يابيم كه «جبهه مصمم جهاني» عليه ما در حال شكل گيري است.» اين نزديكترين گزاره اي است كه از درون محافل صهيونيستي به بيرون درز كرده است. نزديك به دو دهه پيش «اسحاق رابين» نخست وزير معدوم رژيم صهيونيستي گفته بود اگر تيزهوش باشيم درمي يابيم كه بايد مذاكره كنيم و اگر خيال پرداز باشيم مي گوئيم جنگ. رابين با همين نگاه در سال 1370 به مذاكرات اسلو آمد و حال آنكه مهمترين پشتيبان بين المللي رژيم صهيونيستي در آن سال خود را در اوج قدرت مي ديد و فروپاشي بلوك شرق نگراني كشورهاي آسيايي را در پي داشت اما با اين همه، تل آويو دريافته بود كه اوضاع جهان در حال دگرگون شدن است. از آن زمان تاكنون، اسرائيل در عرصه بين المللي و منطقه اي دچار محدوديت ها و مشكلات فراواني شده است. در اين فاصله اين رژيم ناچار به ترك خاك لبنان- با تحمل حداكثر حقارت-، تخليه منطقه غزه- با برجا گذاشتن اردوگاه هاي خود- شكست در جنگ 33 روزه عليه لبنان و شكست در جنگ 22 روزه عليه غزه شده است. در اين دوران موج مهاجرت معكوس گرديده، درآمد رژيم صهيونيستي از توريسم، تجارت و فروش تسليحات به يك سوم رسيده و اميد به آينده در بين شهروندان غاصب سير نزولي داشته است. از آن طرف، آمريكايي ها- بنا به اظهارات مقامات رژيم صهيونيستي- ديگر قدرت «جمع كنندگي» ندارند و اوضاع كاملا از دست آنان خارج شده است. در اين شرايط بنيامين نتانياهو ديوانه وار عليه فلسطيني ها وارد عمل گرديده است. اين روزها در فضاي منطقه اي و بين المللي، اتفاقاتي افتاده كه نشان مي دهد آن احساس رابين اينك عمومي شده است. با هم اين موارد را مرور كنيم: 1- كاروان آسيايي با حضور تعداد زيادي از فعالان كشورهاي شرق و غرب از هند به سمت غزه در حركت است. اعضاي اين كاروان چندصد نفره مردم عادي هم نيستند هركدام به دليل جايگاه اجتماعي، سياسي، فرهنگي، علمي و رسانه اي شان انبوهي از مخاطبان را با خود همراه دارند. اين موج انساني به خوبي نشان مي دهد كه امروز آزادي فلسطين تبديل به يك مسئله جهاني شده و در سطح ملت ها با جديت پيگيري مي شود. كاروان دريايي كشورهاي جنوب اروپا و كارواني زميني از شرق آسيا آيا اسرائيل نبايد نگران راه افتادن يك كاروان هوايي باشد. 2- دو روز پيش در يك روز در سطح بين المللي 4 قطعنامه عليه رژيم صهيونيستي به تصويب رسيده است، تصويب كنندگان متحدان تاريخي رژيم تل آويو- آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان و...- نبوده اند يكصد و شصت و پنج كشور عضو سازمان ملل، تخريب منازل فلسطيني ها توسط رژيم صهيونيستي را محكوم كرده اند. همزمان با آن مجمع عمومي سازمان ملل در قطعنامه ديگري شهرك سازي و ساخت ديوار حايل را محكوم كرد. در قطعنامه ديگر، اين رژيم ملزم به خروج از جولان(براساس قطعنامه 497) شده است و در قطعنامه ديگر بكارگيري زور عليه فلسطيني ها محكوم شده است. اين قطعنامه ها ممكن است تغييري در مواضع رژيم صهيونيستي به وجود نياورد ولي مطمئنا اين قطعنامه ها از يك روند در عرصه دولت ها خبر مي دهند. 3- دو روز پيش 26 مقام ارشد سابق كشورهاي عضو اتحاديه اروپا كه در ميان آنان سولانا- مسئول سابق سياست خارجي اروپا-، فون ويزسكار، رئيس جمهور سابق آلمان، رابينسون- رئيس جمهور سابق ايرلند و فيليپ گونزالس نخست وزير سابق اسپانيا هم حضور داشتند طي بيانيه مشتركي از رژيم صهيونيستي خواسته اند كه از اقدامات يكجانبه در مورد قدس و كرانه باختري بپرهيزد و شهرك سازي در مناطق فلسطيني ها را متوقف گرداند. اين 26 نفر اگرچه «مقام سابق» به حساب مي آيند ولي هركدام از آنان در درون حزب خود- حداقل- بازتاب دهنده نظرات بخش قابل توجهي از اعضاي آن حزب به حساب مي آيد و لذا اين نگرش ها ممكن است در آينده نزديك شكل دهنده به دولت هاي جديد در اتحاديه اروپا باشند. اما پاسخ اين سؤال كليدي روشن است: «آيا پيش از اين در اروپا گرايشي به اعمال فشار بر رژيم صهيونيستي مشاهده شده است؟» 4- سه روز پيش وزراي امور خارجه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در بروكسل بيانيه مشتركي داده و در آن بر تعلق بيت المقدس شرقي و كرانه باختري به فلسطيني ها تاكيد كرده اند اين در حالي است كه تل آويو- ظاهرا و براساس اظهارات محمود عباس- با تشكيلات خودگردان در مورد حل نهايي دو مسئله لاينحل- بيت المقدس شرقي و بازگشت حدود 5 ميليون آواره فلسطيني- به توافق رسيده بودند. موضع اتحاديه اروپا نشان داد كه آنان از روند تحولات كه به حذف غرب از معادله خاورميانه منجر مي شود بشدت نگران هستند. 5- كشورهاي آمريكاي لاتين در پايان اجلاس خود، طي بيانيه اي رسمي از حقوق فلسطيني ها براي تشكيل كشور و دولتي با مركزيت بيت المقدس و در وسعت سرزمين هاي 1967 حمايت و اعلام كرده اند كه استقرار يك دولت فلسطيني را به رسميت مي شناسند. كشورهاي آمريكاي لاتين از ديرباز محل نفوذ و حضور صهيونيست ها بوده است و لذا صدور اين بيانيه نشان مي دهد كه جايگاه اسرائيل در ميان يهوديان آمريكاي لاتين بشدت تنزل كرده است. 6- بخش وسيعي از جنگلهاي اطراف شهر بندري- صنعتي «حيفا» چندين هفته در آتش مي سوخت در اين ماجرا 41يهودي كشته شدند در اين آتش سوزي 50 هزار مترمربع و 5 ميليون درخت از بين رفتند. رژيم صهيونيستي با وجود آنكه مدعي است داراي چهارمين نيروي هوايي در جهان است، نتوانست كاري را از پيش ببرد تا اينكه پس از هفته ها 12 كشور امكانات اطفاء حريق خود را به اين منطقه صنعتي گسيل كردند و موفق به مهار آتش شدند. اين ماجرا يك سؤال جدي را در ذهن يهوديان ساكن فلسطين اشغالي پديد آورد؛ آيا رژيمي كه قادر به دفاع از جنگلها نيست مي تواند در روز حادثه از جان شهروندان دفاع كند. هزينه اين حادثه- بر اساس برآورد هاآرتص- تا سالها قابل جبران نيست چرا كه حالا يهودي ها دريافته اند كه «اسرائيل» فقط نگران حفظ دولت خود است. در ارتباط با مجموعه اين تحولات چند نكته كليدي به نظر مي رسند: 1-به موازاتي كه از قدرت رژيم صهيونيستي در حوزه امنيت منطقه اي كاسته شده و در سطح داخلي نيز بدگماني هايي عليه اين رژيم به وجود آمده است، از قدر و قيمت آنان در عرصه بين المللي هم كاسته شده است. امروزه آمريكايي ها كليد تحولات فلسطيني و رژيم صهيونيستي را به دولت نتانياهو داده اند اما نه از آن رو كه خواسته اند دست او را باز كنند بلكه از آن رو كه احساس ناتواني مي كنند تجربه دوره بوش و اوباما نشان داد كه آمريكا در شرايطي كه قادر به اثرگذاري بر طرف فلسطيني نيست، نمي تواند از طرف اسرائيلي نيز توقعي داشته باشد. اينكه آمريكا و اروپا توأمان در برابر صدور 4 قطعنامه عليه رژيم اسرائيل سكوت كردند براي آن بود كه كاري از دستشان برنمي آمد. آري اگر در شوراي امنيت بود آن را وتو مي كردند ولي در مواجهه با كشورهاي عضو سازمان ملل نمي توانند شكل دهنده به جبهه موثري به نفع رژيم تل آويو باشند. بيانيه اتحاديه اروپا هم براي آن است كه آنان نگران خراب تر شدن اوضاع هستند و راه آن را در كنترل اسرائيل ديده اند كه البته اين رژيم جعلي هم با تحليل خودش كار مي كند نه با توصيه اين يا آن كشور اروپايي. 2- بيانيه 26 مقام سابق اروپايي كه اكثر آنان در گذشته چشم هاي خود را بر روي جنايات اسرائيل بسته بودند بيانگر وخامت حال اسرائيل در عرصه بين المللي است اين بيانيه به ضميمه بيانيه اتحاديه اروپا و به همراه امضاي 165 كشور پاي قطعنامه سازمان ملل به خوبي نشان مي دهد كه اوضاع به ضرر اسرائيل تغيير كرده است. آيا رژيم تل آويو مي تواند چشم را بر روي حقيقت ببندد و آيا چشم بستن، حقيقت را دگرگون مي كند؟ 3- متأسفانه در اين شرايط كه بايد دوره طلايي فعاليت سازمانهاي اسلامي و عربي باشد شاهد ركود فعاليت اتحاديه عرب و سازمان كنفرانس اسلامي هستيم و تأسف بارتر اينكه پادشاه اردن در اجلاس امنيتي منامه قطع مذاكرات ميان طرف هاي اسرائيلي و فلسطيني را مهمترين مشكل معرفي كرده و از همه مي خواهد همه توان خود را براي احياء اين مذاكرات بكار ببرند و اين در حالي است كه همين روزها بخش هايي از مسجدالاقصي به دليل حفاري صهيونيست ها فرو ريخته است و اسرائيل با صراحت از تقسيم ناپذير بودن قدس- به معناي اشغال كامل و هميشگي آن- خبر داده است. نبايد ترديد كرد كه برخي از كشورهاي عربي اين مأموريت ذلت بار را قبول كرده و در صددند تا وضعيت را براي اقدامات رژيم صهيونيستي هموار كنند. 4- تغيير موقعيت رژيم صهيونيستي در عرصه بين المللي و منطقه اي ناشي از مقاومت سرسختانه مجاهدان فلسطيني و محور مقاومت در منطقه است وگرنه با وجود امثال ملك عبدالله و محمود عباس، چرا بايد اسرائيل در منطقه مشكل داشته باشد و يا با وجود حمايت رژيم انگليس و دولت فرانسه چرا بايد اسرائيل در صحنه بين المللي مشكل داشته باشد؟ در واقع امروزه همه دريافته اند كه تحولات خاورميانه ادامه بقاء رژيم جعلي اسرائيل را ناممكن كرده است و همان گونه كه حضرت امام خميني-ره- فرمودند «اين رژيم رفتني است» با اين وصف چه كسي سرنوشت خود را با «بازنده» گره مي زند؟
دیدگاه تان را بنویسید