ایران: هدفگذاری اقتصادی دولت در قاره آفریقا
در این بین از ظرفیتهای اقتصادی فراوان این قاره هم نباید گذشت که همه کشورهای بزرگ جهان در رقابت فشردهای برای بهرهبرداری آن قرار گرفتهاند. اگر دولت قبل واقع بین بود متوجه اشتیاق کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی به سوی سرمایهگذاری در آفریقا میشد
جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران» سفر رئیسجمهور به کنیا، اوگاندا و زیمبابوه را بررسی کرد سید ابراهیم رئیسی امروز در رأس یک هیأت بلندپایه سیاسی و اقتصادی راهی سه کشور قاره آفریقا از جمله «کنیا»، «اوگاندا» و «زیمبابوه» میشود. این سفر بویژه از این منظر مورد توجه قرار گرفته که از آخرین باری که یک رئیسجمهور از ایران به آفریقا سفر میکند، بیش از یک دهه گذشته است. جعفر قنادباشی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر منطقه خاورمیانه در گفتوگویی کوتاه با «ایران» از اهمیت این سفر و ابعاد سیاسی و اقتصادی آن سخن گفته است.
آقای رئیسی امروز راهی قاره آفریقا میشود، سفری که بعد از 11 سال از سفر یک رئیسجمهور از ایران به این قاره صورت میگیرد. دلایل این تعلل طولانی مدت در سفر به کشورهای قاره سیاه در ادوار پیشین را چه میدانید؟
دولت قبل اساساً به وجود امکانها و ظرفیتهای موجود در سرزمینهایی که خارج از حیطه کشورهای جهان اول یعنی غرب قرار داشتند، اعتقادی نداشت. یعنی اصلاً معتقد نبود که میتواند بسیاری از نیازهای خود را از طریق فعالسازی مکانیسمهای اقتصادی و سیاسی ممکن محقق کند. لذا کشورهای قاره آفریقا از سوی دولت قبل مورد بیمهری قرار گرفتند، اما این تنها دلیل عدم توجه به کشورهای آفریقایی نبود.
امیدواری بیش از حد به حمایت دولتهای غربی و تکیه بر این اصل که میتوان بسیاری از مشکلات کشور را از طریق دیپلماسی التماسی رفع کرد، سبب شد مقامات دولت قبل فاصله معناداری از بسیاری از کشورها بگیرند. این امید افراطی و غیرواقعبینانه برای حل مشکلات، عامل آن شد که عمده توجه و زمان دستگاه دیپلماسی معطوف روابط با چند کشور عضو 5+1 شود و دیگر حوزههای مهم که مورد رقابت تنگاتنگ کشورهای دیگر قرار گرفته بودند، نادیده گرفته شود. به تناسب برخی مسائلی که اتفاق میافتاد، دولت گذشته هیچگاه این واقعیت را که کشورهای آفریقایی یک سوم عضویت در مجامع بینالمللی را به خود اختصاص دادهاند، نپذیرفت.
بنابراین عدم شناخت کافی از ظرفیتهای سیاسی آفریقا در نظام بینالمللی و فقدان اراده، سبب بیتوجهی نسبت به کشورهای این قاره شده است؟
آنچه که اهمیت آفریقا را همچون حضور سایر ابرقدرتهای جهان حائز اهمیت میسازد، بعد سیاسی آن است. نقش کشورهای آفریقایی در مجامع بینالمللی از جمله همین موارد است؛ آفریقاییها، یک سوم مجموع اعضای سازمان ملل متحد و حدود نیمی از اعضای غیرمتعهدها را تشکیل میدهند. همچنین نیمی از کرسیهای سازمان کنفرانس اسلامی به آنان تعلق دارد. این سازمانهای بزرگ، میتوانند در رأی گیریهایی که برای بسیاری از مسائل مهم انجام میشود، مفید واقع شوند.
این عضویت در زیرمجموعههای سازمان ملل متحد هم از ارزش بالایی برخوردار است. حضور کشورهای آفریقایی در سازمانهای حقوق بشری، یونسکو، سازمان انرژی اتمی، ایکائو و یونیسف میتواند به نفع ایران تمام شود. دولت قبل هیچ شناختی از این نقش نداشت. بنابراین عدم آگاهی از ظرفیت و قابلیتهایی که آفریقا میتواند در عرصه سیاسی، ایفا کند، نیز در رویکرد دولت قبل اثرگذار بود.
در این بین از ظرفیتهای اقتصادی فراوان این قاره هم نباید گذشت که همه کشورهای بزرگ جهان در رقابت فشردهای برای بهرهبرداری آن قرار گرفتهاند. اگر دولت قبل واقع بین بود متوجه اشتیاق کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی به سوی سرمایهگذاری در آفریقا میشد.
دولت سیزدهم در پیگیری سیاست خارجی خود در کشورهای آفریقا چه ملاحظات سیاسی و اقتصادی را در نظر دارد؟ حضور در آفریقا برای رسیدن به چه اهدافی، برنامهریزی شده است؟
دولت سیزدهم چند راهبرد مهم را در عرصه دیپلماسی خارجی تدوین کرده و آن را به اجرا گذاشته است.
یکی از راهبردها تنوع مراکز صادراتی ایران از طریق ایجاد توازن در سیاست خارجی و همچنین محور قرار دادن اقتصاد در رابطه با کشورها است که فعال کردن معاونت اقتصادی در وزارت خارجه میتواند نشانه اجرای چنین رویکردی باشد. اگر هدف دولت فعلی، اقتصادی باشد که اینگونه هم است، آفریقا منطقه پرظرفیتی چه از نظر محصولات کشاورزی گرانبها که تنها در مناطق حارهای کشت میشود مانند کاکائو، موز و نارگیل و چه از نظر کشت فراسرزمینی محسوب میشود. در حال حاضر یکی از سیاستهای دولت، فعال کردن کشت فراسرزمینی است. ایران در منطقه خشک و لمیزرع قرار دارد و با توجه به خشکسالیهای اخیر، نیازمند هستیم که بتوانیم با سرمایهگذاری مشترک، کشت فراسرزمینی را هم به نفع کشورهای آفریقایی و هم به نفع ایران راهاندازی کنیم. بنابراین در کنار افزایش تبادلات اقتصادی با آفریقا، این سفر زمینه ساز دستیابی به کشت فراسرزمینی هم است.
آفریقا برخلاف ظاهری که همیشه از آن نشان داده شده، یک منبع اقتصادی غنی بشمار میآید. این قاره دارای معادن بکری است که به بعضی اقلام استخراجی آن حتی بهرغم وجود معادن فراوان در کشورمان، نیازمند هستیم. این ثروت در عرصه کشاورزی هم خود را نشان داده است.
از بین کشورهای آفریقایی، کنیا، اوگاندا و زیمبابوه به عنوان مقصد اولین سفر آقای رئیسی به آفریقای جنوبی انتخاب شدهاند. دلیل انتخاب این کشورها چه بوده است؟
طی چهار دهه گذشته روابط خوبی با این کشورها داشته ایم. لذا شروع سفر با ورود به این کشورها به این معنی است که بهبود روابط را از صفر آغاز نکرده ایم. همواره یک اعتماد متقابلی بین ایران با سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه وجود داشته است. کنیا و اوگاندا در شرق آفریقا قرار دارند و از ظرفیتهای زیادی در زمینه کشاورزی برخوردار هستند که بعضاً برخی کارهای جهادی در آنها صورت گرفته و نشان میدهد قابلیت کشت فراسرزمینی را هم دارا میباشند. دو کشور اوگاندا و زیمبابوه هم از آب و هوایی برخوردار هستند که در هر چهار فصل سال میشود از آن بهرهبرداری کرد. هر سه این کشورها، میتوانند بازارهای خوبی برای کالاهای ما باشند. درآمدهای ارزی نسبتاً خوبی دارند و از نظر کشتیرانی هم به ایران نزدیک هستند. بنادری که کنیا در اقیانوس هند دارد میتواند راه ورود ما به قاره آفریقا برای برقراری روابط با سایر کشورها و همچنین رسیدن به معادن آن کشورها را باز کند.
روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید