امام جمعه هشتگرد: از بیحجابی بیزاریم نه بیحجاب
امام جمعه هشتگرد در یک گفتوگوی متفاوت به سؤالات مختلفی درباره وضعیت روحانیت، حجاب، سلبریتیها و برخی دیگر از مسائل اجتماعی و سیاسی پاسخ گفت.
این روزها، ائمه جمعه با "خطبهها"، "اظهارات" و رفتارهایشان موجب قضاوتهای متفاوت شدهاند؛ برخی از آنچه کاهش نفوذ مردمی روحانیت میخوانند، سخن میگویند و برخی همچون رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه از برخی اظهارات حاشیهساز گلایه میکنند.
اما آنچه مسلم، غیرقابلانکار و مورد اجماع است اینکه روحانی و امام جمعه باید از مردم باشد، مطالبه مردم را داشته باشد و صدای مردم باشد حتی صدای اعتراض مردم؛ بین جامعه روحانیت شاید ائمه جمعه مهمترین پایگاه روحانیت باشد که در معرض قضاوتهای مردم است.
بین ائمه جمعه برخی از ایشان مردمیتر و محبوبتر بوده و هستند؛ بماند که برخی دیگر شاید خطبهها، رفتار و سخنرانیهایشان به مذاق مردم خوش نیاید.
برای بررسی و چرایی این مهم، با یکی از جوانترین ائمه جمعه که نطقها، رفتارها و سخنرانیهای بعضاً متفاوتی داشته است به گفتوگو نشستم، حجتالاسلام مختاری امام جمعه هشتگرد است که با اخباری همچون قرار دادن مصلای نماز جمعه در روزهای سرد در اختیار دستفروشان، تدارک برنامههای طنز و کمدی برای مردم، و انتقاد از مسئولین در خطبهها معروف شده است و بهگفته خودش از حق ـ چه با مردم باشد و چه با مسئولین ـ حمایت میکند.
وی علاوه بر روحانی بودن، فوتبالیست هم هست و در پست مهاجم بازی میکند؛ با سلبریتیها و فوتبالیستها هم رفیق است.
پیش از آغاز رسمی مصاحبه، از آقای مختاری پرسیدم؛ «شنیدیم شما قبلاً در جایی امام جمعه بودید و روی درب آن نوشته بودند "ورود با حجاب الزامی است"! چرا گفتید آن برگه را بردارند؟» در پاسخ گفت: به مسئولین برگزاری نماز جمعه گفتم "شما نماز جمعه برای کمحجابها هم دارید؟"، گفتند: "نه!"، گفتم "خب، این اطلاعیه را بردارید تا اگر کمحجابها هم خواستند، تشریف بیاورند".
** از بیحجابی باید بیزار بود نه از بیحجاب!
تعمداً پرسیدم "مگر شما از بیحجابها و کمحجابها بیزار نیستید؟"، گفت: خیر؛ قرار بود ما از بیحجابی بیزار باشیم نه از بیحجاب! اگر کسی غیر از این گفته، اشتباه کرده است. مگر میشود ما بهعنوان یک روحانی و مبلّغ دین از یک انسان بیزار باشیم؟ چرا بیزار باشیم؟ برای چه؟ اینها مگر کی هستند، جز دختر ما یا خواهر ما؟ از کجا آمدهاند جز اینکه از خانواده ما هستند؟! مشی حضرت آقا و حاج قاسم سلیمانی جز این است که اینها را فرزندان خود بدانیم؟
مصاحبه را شروع میکنم؛ سؤال اول درباره رابطه امروز مردم با روحانیت است و اینکه آیا این رابطه را رضایتبخش میداند، پاسخ میدهد که «خشت دیواری را که بین روحانیت و مردم کشیده شده است، دشمن گذاشته است».
با قطع سخنانش گفتم؛ "همین؟ یعنی همهاش کار دشمن است؟"، میگوید: خیر؛ هرگز اینطور نیست. البته که دشمن برای تخریب نهاد روحانیت که اثرگذاریاش را میخواهند حداقلی بکنند، کمر بسته است و از همه ظرفیتهای رسانهای هم استفاده کرده و میکند، یک جاهایی هم ما بد عمل کردیم؛ پشت میز نشستیم و میز بین ما و مردم فاصله گذاشت؛ گاهی هم نوع رفتارمان، نوع ادبیاتمان، درک نکردن فضای عمومی جامعه و...،
طبیعتاً وقتی طبیبی میخواهد درد را درمان کند اول باید درد را تشخیص بدهد، بین ما و مردم فاصله افتاده است، یک عدهای خاص دور و بر ما جمع شدند از یک قشر خاص که راه ارتباط با کف جامعه، عموم مردم که مخاطب اصلی ما هستند، بسته شد، طبیعتاً من دریافت ذهنیام از مشکلات جامعه همان دریافت افراد دور و بر خودمان است، بعد از آن هم آنچه نسخه میپیچیم بر همان قاعده است.
به ایشان گفتم؛ "آقای امام جمعه! خب، اگر اینطور باشد ممکن است خطبههایتان هم متأثر از همین نگاه قشری و کانالیزهشده باشد؟"، پاسخ داد: چه در خطبه و چه در غیرخطبه برای من فرقی ندارد؛ من حرف و کلام و اقداماتم در همین کانال خبری که برایم درست کردند، قرار میگیرد.
وقتی ارتباط ما با کف جامعه و بدنه مردم قطع باشد، براساس برداشتهای ذهنی نسخه میپیچیم و اقدام میکنیم؛ خروجی این کار همین میشود که گاهی جامعه را نمیفهمیم و جامعه هم حرف ما را نمیفهمد. یک بخشی از رفتارها و گفتارهای ما، نشست و برخاستهای ما محدود شده به اطرافیانمان! خب، دشمن هم حداکثر استفاده را از این فضا کرده است.
امام جمعه هشتگرد در ادامه به این اشاره کرد که در جای جای کشور از روستاهای بزرگ و کوچک تا شهرهای بزرگ، روحانیونی داریم که مأموریت اصیل خودشان را فهم درست دین و بعد تبلیغ درست دین و گرهگشایی اجتماعی قرار دادهاند؛ روحانیت از قدیم خادم مردم بودند.
** روحانیت از تولد تا مرگ خدمتگزار مردم بوده است
در ادامه به او گفتم؛ "خب یعنی مردم عوض شدهاند؟" در پاسخ تصریح کرد: بارها من به دوستان روحانی گفتهام مردم عوض نشدند، شاید ماها عوض شدیم. مردم همان مردمی هستند که قدیم برای روحانی محل حرمت بیشتر از پدر خودشان قائل بودند؛ روحانیای که وقتی بچه به دنیا میآمد اذان و اقامه بچه را میگفت، قرآن یادش میداد، در مدرسهاش و تحصیلش کمکش میکرد. قدیم که مکتب بود، خودش به او درس یاد میداد. وقتی بزرگتر میشدند خودش برای اینها خواستگاری میکرد، اسباب ازدواج را فراهم میکرد، خطبه عقد را میخواندو اگر با خانمش به مشکل بر میخوردند اصلاح ذاتالبین و آشتی دادن اینها با همدیگر کار روحانیت بود؛ همه کارها از قرضالحسنه و ... تا خدایی نکرده اگر کسی میمُرد همین روحانی او را در قبر میگذاشت و نمازش را میخواند. از تولد تا مرگ به مردم خدمت میکرد".
در ادامه این گفتوگو اشارهای به نماز جمعه و کارکرد آن داشتم و پرسیدم، باتوجه به ظرفیت بالقوهای که در نماز جمعه وجود دارد، آیا امروز این نماز جمعهها همانی هست که قرار بود باشد؟ که توضیح داد: وقتی میخواهیم نماز جمعه را تحلیل کنیم، تحلیلمان باید واقعی باشد؛ اولاً برکات نماز جمعه را بعد از انقلاب باید ببینیم. وحدتی که وجود دارد و تبیین حقایق انقلاب و اسلام که بعد از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده به وسیله نهاد نماز جمعه و همین خطبهها بوده است؛ اعزام نیرو به جبهه در آن مقطع حساس و سخت دوران دفاع مقدس از همین مصلاهای نماز جمعه اتفاق میافتاد و معراج شهدا هم همینجا بود؛ شهدایمان را هم دوباره بر میگرداندند همین جا و از اینجا تشییع میکردند یعنی تا دلتان بخواهد نماز جمعه برکات داشته است.
در رفتار و خطبههای برخی ائمه جمعه ایراداتی وجود دارد
به ایشان گفتم "حاج آقا برکاتش مفروض؛ آیا امروز این همان نماز جمعههای دهه شصت است؟" که آهی کشید و گفت: نمیتوانیم محکم این حرف را تائید کنیم که این نماز جمعهها، نماز جمعههای مطلوب ماست. حتماً اشکالاتی وجود دارد؛ هم در نوع رفتار من بهعنوان امامجمعه و هم در خطبههای نماز جمعه ایراداتی هست.
حجتالاسلام مختاری در ادامه به این مسئله اشاره کرد که "گاهی بالاخره منِ امامجمعه قرار است نمایندگی بکنم از گفتمانی که گفتمان حضرت امام و مقام معظم رهبری است؛ خیلی وقتها آنچه ما میگوییم و مطرح میکنیم و به آن میپردازیم فاصله دارد تا چیزی که گفتمان اصیل انقلاب، گفتمان امام و نظام و مقام معظم رهبری است. اما کم هم نداریم خطبههای نماز جمعهای که هم در مسائل فرهنگی و اجتماعی و مذهبی به ضروریترین مباحث روز جامعه میپردازند و هم آن مسائلی که مسئله سیاسی امروز کشور و دنیا هست به آن پرداخته میشود".
80درصد مأموریت امام جمعه از شنبه تا پنجشنبه است
امام جمعه هشتگرد معتقد است که فاصله نماز جمعه فعلی با نماز جمعهای که باید باشد، «جدی» است؛ او قبول دارد که برخی از جوانان تمایلی به حضور در نماز جمعه ندارند و درباره چرایی این گفته خود، تأکید میکند "نمازی که جمعه خوانده میشود شاید به اعتقاد خودم بیست درصد مأموریت امامجمعه است. 80 درصد مأموریت امامجمعه از شنبه تا پنجشنبه است. خروجی شنبه تا پنجشنبه میآید در نمازجمعه. عملکرد امامجمعه را نباید صرفاً در نمازجمعه دید. امامجمعه شنبه تا پنجشنبه باید با نوجوان و جوان ارتباط بگیرید. به مدرسه، دانشگاه و کف خیابان برود و با افراد مختلف از دانشجو گرفته تا کارگر صحبت کند تا نماز روز جمعه مؤثر باشد. باید جوانها را به نماز جمعه آورد؛ این خبرها نیست که خودشان بیایند؛ باید روحانیت سراغ جوانها برود و برای حضور او در نماز جمعه، انگیزه ایجاد کند."
در ادامه از ایشان سؤال کردم آیا ممکن است بگویند درباره مسائل اجتماعی یا سیاسی، موضعی که امامجمعه اتخاذ میکند طرفداری از مسئولین و نهادهای رسمی کشور باشد و در موارد اختلافی بین مردم و نهادها، مردم را شماتت کند؟
پاسخ داد: امامجمعه باید موضع حق را بگیرد و حق هم لزوماً با مسئولین، نهادها و حتی حکومت نیست! ممکن است در برخی موارد نهادها و مسئولین اشتباه کنند و حق با مردم باشد اگر حق با مردم باشد، امامجمعه باید حرف مردم را صریح، شفاف و رسا بگوید.
"آقای مختاری در توضیح رسالت اساسی همصنفیهای خود گفت: امامجمعه هم مبلغ دین است هم راهبر فرهنگی و هم بهرهبردار از حاکمیت؛ یعنی اگر من صرفاً یک مبلغ دین بودم، خیلی کارم راحتتر بود. اگر یک راهبر اجتماعی بودم کارم خیلی راحتتر بود ولی در کنار همه اینها هم بهرهبردار از حاکمیت هستیم و هم باید مردم را به حاکمیت وصل بکنیم و هم حاکمیت را به مردم. اگر اینجا یک تقابلی بین حاکمیت یا ارکان حاکمیت مثل دولت و مجلس و دستگاهها، با بخشی از مردم اتفاق بیفتد امامجمعه باید طرف حق بایستد یعنی نمیشود گفت که طرف حاکمیت باید بایستد یا مجلس یا مردم یا دستگاه قضا چون همیشه اینطور نیست که هر چه دولت یا مجلس یا دستگاه قضا میگوید حق است.
همیشه اینجوری نیست. گاهی حق با مردم است گاهی حق با حاکمیت است. چنین پیش فرضی وجود ندارد. امامجمعه وظیفهاش این است که طرف حق بایستد. اگر حق طرف مردم باشد باید بایستد و هزینهاش را بدهد طرف حاکمیت هم بود باید بایستد آبرویش را بدهد و از حق دفاع بکند".
در پاسخ به ایشان گفتم شما در همین موضوع حجاب، ظاهراً موضع متفاوتی دارید؟ تائید میکنید که احتمالاً موضع شما با نظر برخی مسئولین و نهادهای یکسان نیست؛ که جواب داد: موضع من در مسئله حجاب عین موضع حضرت آقاست. من همان نظر آقا را مطرح کرده و میکنم.
30 سال در مسئله حجاب خواب بودیم!
در ادامه اظهاراتش درباره حجاب میگوید: "قبل از فوت خانم مهسا امینی که هفته عفاف و حجاب بود، در خطبه نماز جمعه همان نگاه حضرت آقا را عرض کردم که بالاخره اینها بچههای ما هستند، اینها دختران ما هستند، کمکاری منِ امامجمعه، کمکاری مسئولان فرهنگی را نباید جوانها به عهده بگیرند. گفتم که بد و بیراه میخواهید بگویید، به منِ امامجمعه بگویید، به ما مسئولان فرهنگی کشور بگویید، به صدا و سیما بگویید، 30 سال است مقام معظم رهبری فرمودند تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی اما ما خواب بودیم. 30 سال کمکاری کردیم، 30 سال خواب بودیم خروجیاش شده اتفاقات امروز در کف جامعه. بعد مگر میشود یک شبه این را جمع کرد؟ گفتم 10 سال کار فرهنگی مداوم مستمر با برنامه لازم دارد بدون خستگی، تا بتوانیم بعضی از مسائل اجتماعی را علاج کنیم".
** اگر آزادی جنسی در غرب جواب داده که پس یا علی مدد...!
به آقای مختاری گفتم «شما میگویید که روحانیت باید با خانمهایی که بعضاً کم حجاب هستند، گفتوگو کند؟ شما خودتان مگر صحبت کردهاید؟ اصلاً مگر با شما صحبت میکنند؟»
در پاسخ گفت: "بله. من صحبت کردهام با اینها. البته همانطور که با دختر یا خواهرم صحبت میکنم. عمده حرف ما با خانمهای بیحجاب و بدحجاب این بود که در مقوله حجاب حرف ما را نشنوید، بروید خروجی دو رفتار را ببینید! یک رفتار بعد از انقلاب جنسی در غرب افتاده که آمدند برهنگی و اختلاط را مطرح کردند و تحت عنوان انقلاب جنسی یک خروجیهایی داشت، خروجیهایش را ببینید و بسنجید. خروجی جامعه متدین و اهل حجاب و پوشش و اهل رعایت حرمت و حریم بین زن و مرد را هم بسنجید؛ اگر احساس کردید که غرب بعد از انقلاب جنسی برای زنان جامعه امنتر شده، شما هم همین کار را انجام بدهید. اگر احساس کردید تجاوز به عنف در غرب به مراتب کمتر شده، شما هم بروید دنبال همین؛ اگر طلاق در غرب آمارش پایینتر آمده، طلاق عاطفی، مشکلات خانواده و... امروز در غرب متفکرین دلسوز جوامع غربی دادشان بلند است؛ دارند میگویند دیگر چیزی تحت عنوان خانواده در غرب معنا ندارد! اگر واقعاً میبینید خروجی عملی آن چیزی که کف کار اتفاق افتاده واقعیت جامعه غربی است، اگر دیدید انقلاب جنسی غرب جواب داده، برهنگی جواب داده، اختلاط بین زن و مرد جواب داده که یا علی مدد! شما هم بروید دنبال همان."
امر به معروف و نهی از منکر یعنی علاجکردن!
مختاری درباره این گفته خود که "حقیقت امر به معروف و نهی از منکر خوب درک نشده" نیز میگوید: یکی از مترقیترین و دلپذیرترین دستورات دین اسلام امر به معروف و نهی از منکر است؛ دشمن از آن بد گفته و ما هم خوب هم عمل نکردیم. در سالهای بعد از انقلاب باعث شده که مردم یک گاردی پیدا بکنند؛ فرض بگیرید من از سر کوچه رد میشوم و پسرم را میبینم که سیگار میکشد یا با رفیق ناباب نشسته است. آیا همان لحظه اقدام میکنم؟ خیر؛ تمام وجودم به هم میریزد و به خانه میروم و شروع میکنم به راه رفتن، از این طرف به آن طرف که بچهام آمد خانه چه برخوردی با او داشته باشم؟ با دو سه نفر تلفنی مشورت میکنم، بچه من امروز کنار رفیق ناباب نشسته بود و سیگار دستش بود چکار بکنم؟ چطور با او صحبت بکنم که بتوانم دردش را علاج بکنم؟ علاج یعنی امر به معروف و نهی از منکر! به خاطر چه؟ رشته تعلق و علاقه خاطر و محبتی که بین من و این بچه وجود دارد؛ امر به معروف یعنی این!
یعنی همانطور که پسر خودت را دوست داری پسر دیگران را هم دوست داشته باش. امر به معروف یعنی ای مسلمان! بدان که همه ما از یک خانواده هستیم یعنی محبت و تعلقخاطر را گسترش بدهیم، از دختر و خواهر خودمان به همه دختران و زنان جامعه و بدانیم که همه اینها خواهران و دختران ما هستند و باید به همه آنها تعلقخاطر داشته باشیم. امر به معروف فضولی نیست؛ محبت است؛ علاقه است و تعلقخاطر!
من بهعنوان مسئول اگر میخواهم در قصه حجاب و عفاف برخوردی بکنم، مردم باید از قبل دلسوزی من را در امورات دیگر ببینند. مثلاً نسبت به مرغشان، گوشتشان، مایحتاجشان، درمانشان، بیمارستانشان، داد من باید بلند باشد. اگر بیمارستان ما متخصص ندارد، اگر مردم شب رفتند آنجا و کسی نبوده کار اینها را راه بیندازد، اگر نمیتوانند ازدواج بکنند و... نه اینکه در همه موارد ساکت باشیم و فقط داد بیحجابی را بزنم".
از امامجمعه هشتگرد پرسیدم یعنی با این توصیف شما با پلمپ مراکزی که کشف حجاب کردهاند، موافق نیستید؟ در جواب گفت: "من میگویم باید برای مشکلات جوانها علاجی باید پیدا کرد. جوانی که نمیتواند ازدواج کند؛ اسباب زندگی مشترک برایشان فراهم نیست. تحتفشار غریزه جنسی است و... هرگاه ما برای اینها علاج پیدا کردیم آن وقت، کشف حجابی هم صورت نمیگیرد و نیازی هم به پلمب نیست چون خودشان رعایت میکنند؛ همانطور که اکنون اکثر جوانان رعایت میکنند.
همان موقع که یک مقام قضایی در یکی از استانها درباره محدودیت برای بیحجابها سخن گفت، من در خطبهها عرض کردم نمیتوانید حق شهروندی کسی را سلب بکنید مگر اینکه در قانون گفتهشده باشد، اگر قانون گفته باشد، قصه جداست اما قانونی برای این قصه نداریم و نمیشود حق شهروندی کسی را سلب کرد. البته اینکه فردی بخواهد با پوشش نامناسب حق شهروندی دیگران را سلب کند را نیز باید در نظر گرفت؛ مترو و خدمات دولتی حقوق شهروندی افراد است؛ با حجاب و بیحجاب هم ندارد؛ مترو حق همه مردم هست. امام علی(ع) اجازه ندادند حق شهروندی یک زن یهودی سلب شود؛ مگر ما چنین اجازهای داریم؟"
در گفتوگو با آقای مختاری، بحث از سیاست و اقتصاد به هنر و سینما و فوتبال کشید؛ از وی درباره سلبریتیها پرسیدم, ابتدا گفتند منظورت از سلبریتی چیست؟ پاسخ دادم "چهرههای محبوب و مشهور". گفتند که اینها برای جامعه ما در ابتدا فرصت بوده و هستند.
وی در ادامه در تعریف محبوبیت گفت: "مهم است که ما محبوبیت را برای خدا و خدمت به مردم میخواهیم یا برای کار دیگر؛ اگر برای خدا و مردم باشد چه ایرادی دارد؟ روحانیت هم باید محبوب باشد تا مؤثر شود اما اگر اصل محبوبیت موضوعیت پیدا بکند، مسئله متفاوت میشود. اینکه یک فرد به خاطر فالوورهایش حرف بزند و برایش فرقی نکند که حرفش درست است یا غلط، راست است یا دروغ، حق است یا باطل؛ این میشود نگاه و استفاده ابزاری از شهرت و محبوبیت که درست نیست بنابراین چهرههای اثرگذاری که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، اینها در قدم اول فرصت هستند. ما خودمان با تلویزیون و سینما و علاقهای که مردم به فوتبال و ... دارند بستری را فراهم کردیم که یک عدهای بالاخره بهواسطه فیلمی که بازی میکنند، فوتبالی که بازی میکنند، والیبالی بازی میکنند، کشتی که میگیرند، محبوب بین مردم باشند و این هیچ اشکالی ندارد.
از آن طرف، گاهی خود صدا و سیمای ما هم این قصه را تقویت کرده است. شب عید شما برنامه عید نوروز را نگاه کنید. چهرههایی که دعوت میشوند میآیند آنجا، میگویم در کنار آنها دیگران هم باید باشند چون اینها به جامعه جهت میدهد و ریلگذاری میکند. همه مهمانان بازیگر و بازیکن و امثال اینها هستند؛ آیا دانشمند هستهای را هم میآوریم؟ فلان پزشکی که در دوران کرونا اینقدر خدمت به جامعه کرده است میآوریم؟ آن جهادگر بسیجی که در سختترین شرایط زلزله و سیل و ... کنار مردم بوده را هم میآوریم برجسته کنیم؟"
ماجرای تماس تلفنی با یک بازیگر مشهور در ایام کرونا
از وی درباره چگونگی ارتباطش با برخی بازیگران و فوتبالیستها پرسیدم؛ در قالب خاطرهای گفت: یکی دو سال پیش در ایام نوروز، بعد از تعطیلات که برگشتم یکی از دوستان گفت که یک بازیگر مشهور آمده بود منطقه ما؛ میخواستیم با هم بیاییم پیش شما اما نبودید. بعد از یکی دو ماه من در خبرها دیدم که ایشان کرونا گرفته است، زنگ زدم به دوست مشترکمان و گفتم تلفن او را گرفت، زنگ زدم جواب ندادند. پیام دادم فلانی هستم شنیدم کرونا گرفتید ناراحت شدم و میخواستم احوالت را بپرسم. خود ایشان زنگ زد با هم صحبتی کردیم، احوال ایشان را پرسیدیم شد باب رفاقت. الآن هم بعضاً بههم پیام میدهیم و در برخی موارد بنده مطالبی به ایشان میگویم و البته حرفشان را کامل میشنوم؛ برخی فیلمهای ایشان را هم دیدهام.
حجتالاسلام مختاری، گفتوگو با جوانان، سلبریتیها و هنرمندان را مصداق جهاد تبیین میداند و معتقد است: "ما باید با این بازیگران و هنرمندان صحبت کنیم. حقایق را بگوییم و حرفها و نقدهایشان را بشنویم. خدا میداند که اینها کشور و نظامشان را دوست دارند اما با اینها صحبت نمیکنیم و حرفهایشان را نمیشنویم؛ ما باید اینطور قضاوت کنیم که اگر من که 5 هزار فالوور دارم، اگر جای آن فوتبالیست که چند میلیون فالوور دارد بودم، چگونه موضع میگرفتم؟ نمیگویم درست است یا نه؛ میگویم که در قضاوت باید همه ابعاد را درنظر گرفت."
وی با بیان اینکه، "حضرت آیتالله عاملی امامجمعه اردبیل، امام جمعه کمنظیر و فوقالعادهای است و من هر وقت خطبه ایشان را میشنوم یا هر وقت رفتار اجتماعی ایشان را میبینم با تمام وجود به حال ایشان غبطه میخورم، گفت: کاش شخصیتهایی مثل ایشان در کشور ما بین علما و بین افراد اثرگذار اجتماعی ما تکثیر بشود. من شنیدم که گاهی ایشان با برخی چهرههای ملی و اثرگذار ما صحبت میکنند یا مثلاً با آقای علی دایی رابطه خوبی دارند، واقعاً لذت میبرم و احساس میکنم که ایشان در جهاد تبیین عملکرد خوبی دارد و وظیفهاش را بهدرستی انجام میدهد."
امامجمعه هشتگرد با بیان اینکه "تنگنظریها" موجب شکاف بین مردم و مسئولین شده است"، گفت: تنگنظریها باید کنار گذاشته شود؛ خب، مگر روحانیون، مسئولین و سیاسیون اشتباه نکرده و نمیکنند؟ خب یک فوتبالیست، هنرمند و بازیگر ما هم میتواند اشتباه کند. حضرت آقا پیام عفو هوشمندانه، پدرانه و حکیمانهای دادند. نه فقط برای آنان که زندانی و بازداشت هستند. عفو برای همه بود. عفو رهبری یعنی نقطه سر خط! آقا بخشیده است اما برخی مسئولین نمیبخشند. پیام آقا یعنی، اشتباهات را نادیده بگیرید و دستبهدست هم کشور را جلو ببرید. رهبر انقلاب پیام عفو دادند تا دیگر کسی اشتباهات جوانان یا هنرمندان و... را بر سرآنها نکوبد و به رویشان نیاورد اما برخی قبول نمیکنند که نمیکنند."
** از نخواندن سرود ملی ناراحت شدم اما...
در ادامه صحبت، بحث به فوتبال و جام جهانی قطر کشیده شد که آقای مختاری با اشاره به تماشای بازیهای تیم ملی، گفت: "بچههای ما در بازی اول با انگلستان سرود را نخواندند که واقعاً من خیلی ناراحت شدم اما در بازیهای بعد جبران کردند؛ دشمن با تمام توان آمده بود که بازیکنان ما را گرفتار کند و حتی مانع بازی آنها شود اما واقعاً دشمن و رسانههای دشمن توانست همه آنچه را که میخواست به دست بیاورد؟ خیر!
واقعاً مصاحبههای کاپیتان تیم ملی و دیگر فوتبالیستهای ما قابل تقدیر نبود؟ چرا یکطرفه قضاوت میکنیم و فشاری که روی بازیکنان و عزیزان ما بود را نادیده میگیریم؟ همه این بازیکنان ثابت کردند که عاشق کشور و پرچمشان هستند و دوست دارند پرچم کشورشان بالا باشد. اینها در مصاحبههایی که با رسانههای خارجی داشتند، این مهم را ثابت کردند."
در بخش پایانی این مصاحبه از آقای مختاری پرسیدم که پاسخ شما به ادعا که گفته میشود، برخی ائمه جمعه در مواجهه با دولتها جناحی و سیاسی عمل میکنند و مثلاً دولت فعلی را همانند دولت قبلی نقد نمیکنند، چیست؟ که وی در پاسخ گفت: ببینید! تفاوت بین دولتها زیاد است یعنی این دولت با دولت قبلی در کار کردها و رویکردها تفاوتهای واقعاً جدی دارد اما در خروجیهایی که اتفاق میافتد و اثری بر جامعه دارد، خیر! آنجایی که بالاخره بار تورمی میآید روی دوش جامعه، منِ امامجمعه اگر دیروز فریاد میزدم و راهکار میدادم، امروز هم باید فریاد بزنم و راهکار ارائه بدهم".
"سر همین قصه قیمتگذاری خودرو و شورای رقابت، من همان هفته در خطبه گفتم آقای رئیسجمهور مارادونا را ول بکنید، فلانی را بچسبید! معنا ندارد در سال مهار تورم، یک تصمیمی از دل دولت بیاید بیرون و بار تورمی روی دوش جامعه بگذارد. آقایان استدلالشان برای گران کردن خودرو این است که این دو خودروساز 3 هزار میلیارد تومان کسری میآورند و بدهکار میشوند لذا باید خودرو قیمتش بالا برود تا این کسری جبران بشود؛ من گفتم که وقتی خودرو را گران میکنید، ما گرانی تکمحصولی در کشور نداریم، اگر خودرو 40 درصد گران شود 10، 15 درصد روی سایر کالاها اثر میگذارد و بار تورمی میگذارد روی دوش کشور، روی زندگی و معیشت مردم و چیزی حدود 40، 50 هزار میلیارد تومان گران کردن خودرو بار تورمی میآورد و حداقل نصفش را باید دولت تأمین بکند یعنی یک چیزی حدود 20 هزار میلیارد تومان برای مردم جبران بکند که بار تورمی کاهش یابد."
در پایان این دیدار از حجتالاسلام مختاری خواستم خطاب به دولت و رئیسجمهور اگر حرفی دارد بگوید؛ ایشان هم گفت: آقای رئیسجمهور! ضمن تشکر از همه اقدامات و خدمات جهادی، کسی که اقتصاد را فقط در دانشگاه خوانده و در کفِ کار تجربهاش نکرده است، نمیتواند علاج کار ما در اقتصاد باشد. ما امروز با این مشکل مواجه هستیم. با یک تصمیم وزیر کار سابق 57 درصد حقوق کارگران افزایش پیدا کرد و شاید نصف تورم سال گذشته محصول این تصمیم بود؛ خدمتی هم نشد. شما اعلام میکنید "57 درصد حقوق کارگر را میخواهیم بالا ببریم" و بازار خیز تورمی برمیدارد؛ اجاره خانه بالا میرود، کرایه حملونقل بالا میرود و همهچیز متناسب با این کموزیاد شدن خیز برمیدارد! خیز تورم برای کارگران است نه همه 85 میلیون نفر لذا این مدل افزایش دادن نه خدمت به کارگر است نه جامعه."
تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید