تحلیل از چپ و راست؛

ایران سربلند

کد خبر: 1158509

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

ایران سربلند

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

درباره مجازات

عباس عبدی در یادداشتی برای «اعتماد» نوشت: «درباره قوه قضاییه و قوانین کشور به ویژه قوانین جزایی هر چه بنویسیم، کم است به ویژه که در هفته این قوه نیز قرار داریم. یکی از مشکلات مهمی که جامعه ما با آن درگیر است، و هیچ ربطی هم به تحریم و این دولت و آن دولت و رسانه‌ها و اقتصاد ندارد و اگر هم از اینها تأثیر بپذیرد بسیار اندک است، موضوع مجازات است. گرچه جامعه بدون جرم و در نتیجه بدون مجازات نداریم ولی در هر جامعه‌ای باید پرسید که کدام فعل یا ترک فعل جرم است؟ مجازات هر کدام چگونه است؟ هم از حیث نوع مجازات و هم از حیث شدت آن، و بالاخره اینکه این مجازات چگونه و طی چه فرآیندی نهایی و اجرایی می‌شود؟ و پیش از همه، باید نگاه به فلسفه مجازات روشن باشد. اگر از این رویکرد به اتفاقات جاری نگاه کنیم، مواردی هست که در فهم آن دچار مشکل می‌شویم. فیلمی که در هفته گذشته منتشر شد و طی آن چند نفر از افراد متهم در یک وانت در داخل شهر مرند گردانده شدند. آنان متهم به ربودن و تجاوز به یک دختر جوان هستند که همراه نامزد خود در پارک بوده است. در فیلم منتشره رفتارهای خشنی علیه متهمان به ویژه از طرف ماموران انجام می‌شود و در نهایت نیز به دست مردم خشمگین سپرده می‌شوند.  اگر یک لحظه تصور کنیم که چنین اقدامی را افرادی علیه منسوبین خودمان انجام داده‌اند، به صفت شخصی سراسر آکنده از خشم و نفرت می‌شویم، و هیچ مجازاتی هم نمی‌تواند ترمیم‌کننده زخم ناشی از چنین جنایتی بر ما و بر قربانی منسوب به ما باشد و تا پایان عمر همه را درگیر خود خواهد کرد. نه فقط علیه نزدیکان ما، بلکه علیه هر فرد دیگری هم مرتکب شوند، چنین خشم و نفرتی را بر می‌انگیزد.  ولی این یک روی سکه است. اگر قربانی و مردم هم بحق خشمگین باشند، حکومت و قانون حق این کارها را ندارد. نه فقط حق ندارد بلکه خشمگینی و خشونت رسمی، موجب تشدید چنین وضعی خواهد شد. چرا حق ندارد؟ به علت روشن مخالفت قانون.کافی است همین جمله از مرحوم امام(ره) را ذکر کنم: «یک نفر آدم جانی که دارند می‌برند بکشندش، اگر شما یک سیلی بزنید، او حق دارد به شما سیلی را عوض بزند و خلاف شرع کردید. 

گمان نکنید که حالا که این آدم توی حبس آمده است، ما باید با او رفتار بد کنیم.» عدالت، کلیت به هم پیوسته است. اگر کسی ظلم می‌کند و باید مجازات شود، نمی‌توان متقابلاً به او ظلم کرد. قانون فصل‌الخطاب است. مجازات با انتقام‌گیری کور فرق دارد. مجازات باید حس انتقام‌گیری را از طریق اجرای عدالت تضعیف و مهار کند، نه آنکه با باتوم به جای حساس متهم بزند. خب اگر آنان تجاوز کرده‌اند، حکم‌شان مطابق قانون اعدام است. کسی می‌تواند حکم اعدام دهد که حقوق متهم را رعایت کند. دستور به انجام چنین کاری که متهمان را در شهر بگردانند و چنان رفتاری با آنان کنند در صلاحیت هیچ مقام قضایی نیست. اگر مقام قضایی و غیر قضایی خارج از امتیازات قانونی دستوری صادر کند، به اندازه مجرمان و حتی بیشتر از آنان مسوول است و باید پاسخگو باشند. این حد از رفتارهای غریزی و انتقام‌گیرانه از طرف مقامات مسوول، ناشی از بی‌توجهی به حدود و اختیارات و نیز اعتقاد به این رویکرد است که با مجازات‌های خشن و عمومی و‌ فرا قانونی می‌توان مانع از جرم یا تکرار آن شد. بی‌توجهی به حدود اختیارات و صلاحیت‌ها از سوی مقامات اداری و قضایی یکی از بزرگ‌ترین فسادها است. باور به اینکه خشونت و شدت مجازات می‌تواند مانع از وقوع جرم شود نیز یکی دیگر از بزرگ‌ترین اشتباهات رایج است. البته هر مجازاتی باید متناسب با جرم باشد، ولی شدت مجازات لزوما عامل بازدارندگی نیست، زیرا بسیاری از مجرمان هنگام ارتکاب برخی از جرایم، روی مجازات حساب چندانی باز نمی‌کنند. 

علنی کردن وجه خشن مجازات نه تنها موجب کاهش جرم نمی‌شود، بلکه آن را افزایش هم خواهد داد. زیرا ارتکاب جرم، ناشی از قطع پیوستگی‌های اجتماعی فرد است، و برخلاف قدیم که مجازات‌های خشن در ملأ عام می‌توانست پیوستگی و همبستگی مردم را تقویت کند، اکنون موجب زوال و تضعیف این همبستگی‌ها می‌شود، و همین ضعف به نیروهای گریز از جامعه مجال می‌دهد تا با فراغ بال بیشتری، هنجارهای قانونی را نقض کنند. از این رو باید درباره اِعمال مجازات‌هایی که بدنی و زجرآور هستند، تجدیدنظر کلی کرد؛ حداقل به این علت که اثربخشی آنها محل سوال است. برای اثبات و رد این ادعا می‌توان مطالعات جامعه‌شناختی انجام داد. می‌توان این فرضیه را آزمون کرد که درک انسان امروزی از مجازات بدنی و جسمی متفاوت از گذشته شده است و به همین علت ضمن حفظ رویکردمان نسبت به فلسفه مجازات، می‌توانیم جزییات آن را شامل جرم، شدت مجازات، کیفیت مجازات و... اصلاح  و  به‌روز کنیم.»

 

تبیین سنت‌های الهی مهم‌ترین جهاد تبیین

حمیدرضا شاه‌نظری در سرمقاله «جوان» نوشت: «قریب به اتفاق اندیشمندان علوم اجتماعی و تاریخ، جهان اجتماعی و سیر تاریخی جهان را دارای اصول و قواعد مشخصی می‌دانند و نظریه‌پردازی خود در این حوزه‌ها را با این پیش‌فرض انجام می‌دهند.

قریب به اتفاق اندیشمندان علوم اجتماعی و تاریخ، جهان اجتماعی و سیر تاریخی جهان را دارای اصول و قواعد مشخصی می‌دانند و نظریه‌پردازی خود در این حوزه‌ها را با این پیش‌فرض انجام می‌دهند. البته بر اساس تفاوت در مبانی معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی این اندیشمندان، تفاوت در نظریات آنان ایجاد می‌شود و به خاطر ابتنای این نظریات بر این مبانی متغیر برگرفته از نگاه انسانی و یا حتی به صورت کاملاً روشن ایدئولوژی‌زدگی و جهت‌دار بودن آن‌ها، سبب ارائه نظریات متفاوت و متضاد شده است. با وجود این، اصل وجود قوانین ثابت در مسیر حرکت جوامع و سیر کلی تاریخ از نظر اکثر آنان پذیرفته شده است.

از منظر معارف توحیدی و اسلامی، در زندگی فردی و اجتماعی انسانی در این دنیا، قواعد ثابت لایتغیری وجود دارد که خدای متعال آن‌ها را وضع کرده است. قوانینی که در قرآن کریم از آن‌ها با عنوان سنت‌های الهی یاد شده و لزوم توجه انسان‌ها به آن‌ها مکرر متذکر شده است. سنت به معنای حکم و قضای قطعی، عبارت است از قوانین کلی و تخلف‌ناپذیر که روابط پدیده‌‌ها در نظام آفرینش و شرح و تبیین قانونمندی هستی و چگونگی عملکرد آن قوانین در جهان هستی بر اساس آن‌ها است و چگونگی این عملکرد‌های کلی را تبیین می‌کند. بنابراین، سنت در این معنا، شامل قوانین علی و معلولی حاکم بر نظام عالم و آدم و پدیده‌ها، مانند قوانین حاکم بر جامعه، تاریخ و تحولات آنهاست. توصیف قرآن درباره سرنوشت امت‌ها کاملاً منطبق بر سنت‌های الهی بوده و به صراحت از این سنت‌ها یاد شده است. هر قومی و هر امتی هرگاه در مسیر حق و حقیقت قرار گرفتند توانستند بر مشکلات غلبه کنند و هرگاه در غفلت قرار گرفتند و از صبر و مقاومت در راه خدا دست برداشتند، خوار و ذلیل شده و دنیا و آخرت خود را از دست دادند. از دیدگاه قرآن، مهم‌ترین سنت تاریخی و اجتماعی حاکم بر زندگی بشری، سنت قطعی محو و نابودی شرک و استکبار و وراثت مؤمنان بر جهان است.

توجه به سنت‌های الهی و کسب معرفت لازم در مورد آن‌ها، بینشی متعالی به انسان می‌دهد تا در مسیر زندگی خود به درستی حرکت کند و منطبق با قوانین الهی بتواند دست به انتخاب بزند و به کار‌های خود سامان دهد. این موضوع در حوزه اجتماع از اهمیت بالاتری برخوردار است، به خصوص وقتی در مورد ملت بزرگ و غیوری، چون ملت ایران صحبت به میان آید.

مردم ایران در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود همواره تلاش کرده در مسیر تکاملی حرکت کند و در تحولات و در مواجهه با مسائل در سمت درست تاریخ بایستد، به همین خاطر هم توانست پشتیبان نگاه توحیدی باشد و در مسیر تکاملی جامعه ایران، اسلام ناب را بپذیرد و پشتیبانی کند و انقلاب اسلامی را با خون هزاران نفر از فرزندان خود به ثمر نشانده و تداوم بخشد. به همین خاطر بود که امام خمینی (ره) ملت ایران را بهتر از مردم حجاز در عهد رسول‌الله (ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمؤمنین (ع) معرفی کرد.

رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس قوه قضائیه و جمعی از اعضای دستگاه قضایی به سنت‌های غیر قابل تغییر الهی در جوامع اشاره و علت سربلندی و پیروزی حیرت‌آور ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در برابر حوادث بزرگ و تلخ سال ۱۳۶۰، ایستادگی و تلاش و نهراسیدن از دشمنان دانسته و بیان کردند که این سنت الهی در همه دوران‌ها قابل تکرار است و باید بدانیم خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است.

البته رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال‌های اخیر بار‌ها مردم را به توجه به سنت‌های الهی، به خصوص به سنت «مقاومت و ایستادگی» در برابر زورگویان و مستکبران عالم فراخوانده است. برای نمونه در بیانات ایشان در دیدار مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۹۷ به ماجرای دشمنی فرعون با حضرت موسی (ع) در قرآن اشاره کردند و فرمودند: «فرعون می‌دانست موسی حق است، اما دشمنی می‌کرد و خدا به حضرت موسی گفت نترسید، حرکت کنید من با شما هستم که این خطاب امروز عیناً به ملت ایران است که در مقابل دشمنیِ آگاهانه فراعنه عالم، ایستاده است.» و پیشتر در بیانات خود در ۲۵ فروردین ۱۳۹۷ «وَلَوْ قَاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا * سُنَّه اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّه اللَّهِ تَبْدِیلًا؛ این سنّت الهی است: اگرچنانچه در مقابل ظلم و استبداد و زورگویی و خباثت‌ها و جنایت‌های جنایتکاران عالم بایستید، قطعاً مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند؛ این قرآن کریم است که به‌عنوان یک سنت قطعی تاریخ و سنت الهی از این یاد می‌کند، و این سنت ان‌شاءالله عملی خواهد شد.» این بیان رهبری ناظر به سنت اجتماعی «یاری و نصرت الهی مؤمنین» است، آن‌گاه که خدای متعال در آیه ۴۷ سوره روم می‌فرماید: «و کان حقا علینا نصرالمومنین؛ و یاری مومنان، همواره حقی است برعهده ما.» و همین نصرت الهی بود که در پس ایستادگی امت حضرت موسی (ع)، سبب شد که دریا شکافته شد و با عبور موسی (ع) و قومش، فرعونیان در آن غرق شدند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی بار‌ها طی دوره رهبری خود بر لزوم مقاومت در برابر دشمنان و آینده روشن ملت ایران در پس این ایستادگی اشاره کرده‌اند که اهمیت این موضوع را نشان می‌دهد. تجربه امت‌های گذشته هم در قرآن کریم و هم در احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) در جلوی چشمان ما است آن‌گاه که جبهه حق را یاری رساندند و از فشار دشمنان خدا و مستکبران عالم سست نشدند و همچنین در زمانی که از نصرت الهی مأیوس شده یا تحت تأثیر فشار‌های دشمنان و تبلیغات آنان از یاری جبهه حق منصرف گشتند.

امروز مهم‌ترین تبیینی که برای تداوم مسیر درست ملت ایران می‌توان انجام داد کسب معرفت راجع به سنت‌های الهی است به خصوص افزایش معرفت و ایمان به اینکه در صورت تداوم مسیر مقاومت توسط ملت ایران، نصرت الهی بیشتر از گذشته شامل حال این مردم خواهد شد و دشمنان آنان را که فرعونیان زمان هستند غرق خواهد کرد.»

 

نهادی امیدوارکننده

حمزه نوذری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در سرمقاله «شرق» نوشت: «همه افراد در دنیای مدرن کم یا بیش درگیر سازمان‌های بوروکراتیک هستند. بوروکراسی در دنیای مدرن سویه‌های مثبتی دارد؛ اما سویه‌های منفی آن گاهی آن‌چنان زیاد است که هم منجر به نابرابری بوروکراتیک‌محور می‌شود و هم حقوق انسان‌ها را ضایع می‌کند. بوروکراسی نوعی سازمان‌دهی عقلانی است؛ اما این عقلانیت جنبه ابزاری به خود می‌گیرد. ماکس وبر، جامعه‌شناس آلمانی، برای توصیف بوروکراسی جدید و نظم مبتنی بر عقلانیت ابزاری از مفهوم قفس آهنین استفاده می‌کند. بوروکراسی ویژگی اصلی جامعه مدرن چه از نوع سرمایه‌داری و چه از نوع سوسیالیستی و چه از هر نوع دیگر آن است و این بوروکراسی با همه مزیت‌ها و منافعی که برای جامعه جدید دارد، می‌تواند تباه‌کننده حقوق برخی انسان‌ها باشد. بوروکراسی را نمی‌توان محو کرد؛ اما می‌توان آن را کنترل کرد و در خدمت انسان‌ها قرار داد. می‌توان بخش‌نامه‌ها و دستورالعمل‌هایی را که از سازمان‌های دولتی صادر می‌شود و گاه ضایع‌کننده حقوق انسان‌ها است، بی‌اثر کرد. در‌این‌میان برای حک‌کردن بوروکراسی در جامعه و جلوگیری از اینکه به‌عنوان ماشین بخش‌نامه و دستورالعمل ضد حقوق افراد جامعه عمل کند، دو نهاد جامعه مدنی و دیوان عدالت اداری بسیار مهم و اساسی هستند. دیوان عدالت اداری در چند دهه اخیر نشان داده است که می‌تواند امید مردمی باشد که از دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌های متعدد، متناقض و غیرقانونی بوروکراسی به ستوه آمده‌اند. دیوان عدالت اداری بارها نشان داده است که چندان درگیر مسائل سیاسی و حزبی نبوده و در بسیاری موارد از حقوق افراد در مقابل سازمان‌های بزرگ دفاع کرده است. گاهی در سازمان‌های اداری تصمیم‌هایی گرفته می‌شود که فقط بر ساخت درونی سازمان تکیه دارد و کمتر حقوق و منافع ذی‌نفعان در نظر گرفته می‌شود. در برخی مواقع بوروکراسی اداری اهدافی دنبال می‌کند که غیر از اهداف رسمی آن است و در جابه‌جایی اهداف سازمانی برخی افراد جامعه متضرر می‌شوند. برخی مواقع بخش‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌هایی برای تنظیم رابطه ستاد و صف در سازمان صادر می‌شود که می‌تواند تضییع‌کننده حقوق برخی افراد درون سازمان یا بیرون سازمان شود. در همه این موارد دیوان عدالت اداری می‌تواند به کمک افرادی بیاید که حقی از آنها ضایع شده است.

بعضی از سازمان‌های اداری ممکن است سعی کنند از طریق غیر‌قانونی به اهداف خود برسند. به عبارتی از وسایل و ابزار مشروع برای تحقق اهدا‌ف‌شان انحراف داشته باشند. همان‌گونه که افراد ممکن است رفتار انحرافی داشته باشند، سازمان‌های اداری هم می‌توانند به فعالیت‌های انحرافی رو بیاورند. گاهی این رفتارهای انحرافی چندان آشکار نیست؛ مثلا سازمان‌های اداری با انواع ساز‌و‌کارها، اهداف فرعی سازمان را گسترش می‌دهند که جای اهداف اصلی را می‌گیرد به گونه‌ای که اهداف سازمان جابه‌جا می‌شود و اهداف اصلی کنار گذاشته می‌شود. در چنین شرایطی وضعیت پیچیده می‌شود و بخش‌هایی از سازمان بوروکراتیک به زیان بخش دیگر عمل می‌کنند که در‌این‌میان برخی کارکنان و برخی افراد جامعه از آن متضرر می‌شوند. در چنین مواقعی دیوان عدالت اداری برای احقاق حقوق افراد می‌تواند وارد عمل شود؛ البته در‌صورتی‌که افراد از این حق خود مطلع باشند و از سازمان‌های اداری نزد دیوان عدالت اداری شکایت کنند. خیلی از سازمان‌های اداری در دیوان عدالت اداری محکوم شده‌اند و سابقه انحراف و کج‌روی داشته‌اند؛ هرچند بسیاری از جرائم سازمان‌های اداری آشکار نمی‌شود.

نهادی که وظیفه‌اش رسیدگی به عدالت در برابر سازمان‌ها و شوراهای اداری است، آیا عادلانه است که هرازگاهی سازمان‌ها، نهادها، شوراها و کمسیون‌های بیشتری را از شکایت و دادرسی شهروندان نزد دیوان عدالت اداری مستثنا کنیم؟ همه سازمان‌ها و کمسیون‌های اداری و شوراها باید در جامعه حک شوند و نباید اجازه داد از جامعه فک شوند. دو ساز‌و‌کاری که اجازه فک‌شدگی سازمان‌های اداری از جامعه را نمی‌دهند، عبارت‌اند از جامعه مدنی و دیوان عدالت اداری. دیوان عدالت اداری نهادی امیدوارکننده برای افراد جامعه در مقابل برخی رویه‌های غیرقانونی سازمان‌های اداری است؛ اما به نظر می‌رسد که بیشتر طبقات متوسط و بالا از پتانسیل‌ها و فرصت دیوان عدالت اداری برای احقاق حقوق‌شان در مقابل رویه‌های غیرقانونی سازمان‌های بوروکراتیک استفاده می‌کنند. دیوان عدالت اداری برای اینکه کماکان نهادی امیدبخش باشد، باید نخست، غیرسیاسی (غیر‌حزبی) باقی بماند. دوم، درگیر رویه‌های بوروکراتیک و طولانی‌شدن دادرسی نشود. سوم با سازو‌کارهایی سعی کند طبقات پایین‌تر جامعه را متوجه حق شکایت علیه رویه‌های غیرقانونی سازمان‌های اداری کند.»

 

فروش نفت با و بدون برجام

سلام امینی عضو کمیسیون انرژی مجلس دهم در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشت: «درخصوص وضعیتی که در اروپا پیش آمده است فرصت خوبی برای ایران فراهم شده است که بتواند نفت خود را در بازارهای جهانی به فروش برساند مساله‌ای که سال‌ها به دلیل تحریم‌ها با مشکل مواجه بود اما اینک با اتفاقات اخیر در شمال شرقی اروپا و خصوصا جنگ میان اوکراین و روسیه مناسبات انرژی در بازار جهانی به هم خورده است و آمریکا و اتحادیه اروپا را برآن داشته تا به فکر جایگزینی روس‌ها بیفتند این درحالی است که شاید درحال حاضر که فصل گرماست نیاز به گاز و نفت چندان حس نشود اما در چند ماه آینده قطعا نیاز اروپا به انرژی را بیشتر از قبل کرده و به همین دلیل از هم اکنون آنها را به فکر چاره برای جبران مصرف انرژی خود انداخته است. بسیاری از کارشناسان براین باور بودند که آتش جنگ بین روسیه و اوکراین در ماه‌های آینده بخوابد اما اگر این اتفاق نیفتاد و اروپایی‌ها مجبور به خیز به سمت مناطق نفت‌خیز شوند ایران هم به دلیل برخورداری از انواع منابع انرژی چه درحوزه منابع اکتشافی و چه درحوزه استخراج و منابع روی آب دارای فراوانی بوده و به این دلیل همواره مد نظر مشتریان اروپایی بوده است و آنها را برآن داشته تا برای جبران خلأ‌های موجود به سراغ ایران بیایند در مقابل ایران نیز که با توجه به وضعیت تحریم‌ها سال‌ها مازاد تولید در بخش نفتی داشت و نتوانسته بود آن طور که باید و شاید نفت خود را به دست مشتریان برساند اکنون فرصت خوبی برایش فراهم شده است تا از این موقعیت استفاده کند اما همان‌هایی که روزی دنباله روی سیاست‌های آمریکا بودند و به ایران پشت کردند امروز برای تامین سوخت موردنیازشان به ایران نیازمند شده‌اند.جذابیت ایران برای آمریکا و اروپا از این جهت است که ایران برخلاف سایرکشورهای تولیدکننده نفت که همان میزانی که تولید می‌کنند به فروش می‌رسانند و مازاد تولید ندارند اما درایران درسال‌های گذشته به دلیل تحریم‌ها مقادیر قابل توجهی مازاد تولید روی دستمان مانده و کشورهای دیگر صادرکننده نفت مانند ایران مازاد صادراتی ندارند اما ایران مازاد تولید دارد و در زمان تحریم‌ها که مازاد تولید را نتوانستیم به فروش برسانیم خوشبختانه در روزهای اخیر شاهد گشایش‌های خوبی هستیم که این امر می‌تواند توافقات در خیلی زمینه‌ها به خصوص در زمینه صادرات نفت صورت دهد. برجام وضعیت بهتری نسبت به قبل پیدا کرده و مسلما توافقات صادرات نفت می‌تواند اثرگذار بر بازگشت آمریکا به برجام باشد چرا که آمریکایی‌ها هم به انرژی ایران درزمینه نفت، بنزین و گازوئیل نیازدارند وآمریکا درچندسال اخیر یکی از بالاترین رقم‌های تورمی را تجربه می‌کند که فشار آن روی خودشان هم وارد شده است این درحالی است که اگر به توافق با آمریکا برسیم فضا برای واردات و صادرات باز شده و برگشت پول تسهیل می‌شود و متأسفانه اگر توافق حاصل نشود مشکلات بخش تورم و معیشت ادامه دار خواهد بود.»

 

سربلند مثل ایران

حسین کیامنش در سرمقاله «وطن امروز» نوشت: «روز گذشته رهبر انقلاب در دیدار مسؤولان قوه‌ قضائیه با ایشان، در بخشی از فرمایشات‌شان به حوادثی اشاره کردند که مردم ایران در دهه 60، بویژه سال 1360 از سر گذراندند و دلیل سربلندی مردم در برابر این حوادث را ایستادگی و نهراسیدن از دشمنان دانستند و فرمودند این سنت الهی در همه دوران‌ها قابل تکرار است و باید بدانیم خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است و کدام دولت و کشور در دنیا وجود دارد که در مقابل چنین حوادث تلخ و وحشتناکی از پا نیفتد و به مسیر خود ادامه دهد؟ 

اما منظور رهبر انقلاب از حوادث تلخ و وحشتناکی که قرار بود مردم ایران را به زانو درآورد، چیست؟

پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاقی نبود که بخواهد یک‌شبه رخ دهد. حداقل اگر از قیام 15 خرداد سال 42 حساب کنیم، مردم ایران 15 سال مبارزه کردند، زندان کشیدند و شهید دادند، تا در 22 بهمن 57 فریادهای استقلال‌طلبی و اسلام‌خواهی‌شان به ثمر نشیند. در جهانی که انقلاب‌ها وابسته به مکتب فکری غرب بودند یا زیر بیرق کمونیسم قرار داشتند، انقلاب ایران از دل آموزه‌های اسلام بیرون آمد تا بگوید بدون وابستگی به بلوک‌های شرق و غرب هم می‌توان رستگار شد اما این رستگاری و استقلال باب میل دشمنان نبود. 

درست از فردای پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش‌‌ها برای به زیر کشیدن انقلاب نیز کلید خورد. ناآرامی‌هایی که در گوشه و کنار کشور، بویژه در منطقه غرب و با هدف تجزیه ایران شروع شد؛ جنگ مسلحانه‌ای که سازمان منافقین از خردادماه سال 60 علیه جمهوری اسلامی آغاز کرد و البته جنگی که در روزهای پایانی شهریور‌ماه 59 از سوی رژیم بعث علیه ایران به راه افتاد، همه و همه نشان از تلاش‌هایی داشت که دشمنان استقلال ایران برای سرکوب عزت‌خواهی مردم ایران پیش بردند که البته همه‌شان ناکام ماندند. اگر چه مردم ایران در این مسیر حوادث و روزهای تلخی را هم از سر گذراندند. 

ترور ناجوانمردانه بزرگان انقلاب از جمله شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر و شهید مطهری و شهادت هزاران نفر در دفاع از تمامیت ارضی کشور از جمله روزهای ناگواری بود که بر مردم ایران گذشت. با همه اینها مردم ایران به آرمان‌خواهی‌ ادامه دادند. جمهوری اسلامی روز به روز ریشه دواند و بیش از پیش تنومند شد، تا امروز به قدرت اول منطقه تبدیل شود. اگر چه نه انقلاب پیشرفت روزافزونش را متوقف کرده و نه دشمنان از سنگ‌اندازی در این مسیر دست برداشته‌اند و تحریم‌های چند ساله‌ای که هنوز ادامه دارد، گواه بر این موضوع است.»

 

منطق سیاسی مقابله با تحریم

مصطفی قربانی‌؛ کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی برای «همشهری» نوشت: «تحولات اخیر نظام بین‌الملل، به‌ویژه حمله روسیه به اوکراین از نقطه‌نظر اقتصاد سیاسی حاوی نکات و آموزه‌های بسیاری است که نیازمند بازخوانی و درس گرفتن از آنهاست. شاید بتوان گفت که از نظرگاه اقتصاد سیاسی، مهم‌ترین موضوع یا درس حائز اهمیت برای ایران در این جنگ، چگونگی تاب‌آوری روسیه در برابر تحریم‌های غرب و درواقع، احیای اقتصاد ملی در برابر تحریم‌های غرب توسط روسیه بود؛ زیرا با حمله روسیه و متعاقب آن، اعمال تحریم‌های ضدروسی، تصور آن بود که روسیه با توجه به خلأها و ضعف‌های اقتصادی‌اش، مجبور به عقب‌نشینی از اوکراین خواهد شد، اما هم‌اکنون نه‌تنها روسیه از اوکراین عقب‌نشینی نظامی نکرده است، بلکه تقریباً تمام منطقه لوهانسک به کنترل روسیه درآمده و در همین زمینه، شرکای غربی اوکراین از ضرورت «واگذاری زمین از سوی اوکراین» سخن می‌گویند و این در حالی است که روسیه توانسته است ارزش روبل در مقابل دلار را به قبل از آغاز جنگ با اوکراین برساند و تورم را نیز کنترل کند.

هر چند نوع و سطح بازیگری روسیه به‌عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بین‌الملل با ایران تفاوت‌های زیادی دارد و آنچه در روسیه اتفاق افتاده بیشتر به‌دلیل وابستگی گازی اروپا به روسیه است، اما در این میان نمی‌توان نقش متغیر «دولت قوی و مؤثر» در کنترل بحران اقتصادی در روسیه که توانست با سیاستگذاری درست، ارزش پول ملی را احیا کند، نادیده گرفت. درواقع، اگرچه تحریم‌های زیادی علیه روسیه اعمال شد، اما دولت این کشور، به‌ویژه بانک مرکزی و شخص رئیس‌جمهور با انعطاف مناسب و اتخاذ تصمیم‌های سیاسی درست توانستند روسیه را از بحرانی که غرب و جهانیان مترصد آن بودند، نجات دهند.

درس بزرگ مدیریت مؤثر اقتصادی از سوی مقامات روسیه آن هم در شرایط تراکم فشارهای تحریمی و هزینه‌های فزاینده جنگ برای اقتصاد ایران که همچون اقتصاد روسیه متأثر از فشارهای تحریمی است، آن است که شرایط تحریمی به هیچ‌وجه نمی‌تواند مانع از اتخاذ تصمیم‌های درست و مقتضی اقتصادی برای عبور از فشارها و تکانه‌های خارجی باشد. درواقع، اگرچه فشارهای تحریمی به‌عنوان یک واقعیت نامطلوب پیش‌روی اقتصاد قرار دارد، اما راه‌حل مسائل اقتصادی هنوز در داخل وجود دارد و دولت و مقامات سیاسی با تصمیم‌گیری درست و فعال‌سازی ظرفیت‌های اقتصاد ملی می‌توانند فشارهای خارجی را خنثی کرده و تضمین‌بخش پویایی حیات اقتصادی باشند. ناگفته پیداست که این اتفاق در سایه وجود یک دولت قوی و فعال امکان‌پذیر است که؛

اولاً درک درستی از مسائل داشته باشد. به‌عنوان مثال، در شرایط تشدید فشارهای خارجی، پیوسته راه‌حل را در مذاکرات خارجی جست‌وجو نکند.

ثانیاً دارای قدرت انعطاف لازم در سیاستگذاری و اقدام باشد.

ثالثاً از توانایی استخراجی لازم و کافی برخوردار باشد؛ یعنی بتواند از تمامی ظرفیت‌های موجود در کشور به نحو مطلوب استفاده کند و اساساً همه این ظرفیت‌ها را بتواند برای تحقق اهدافش بسیج کند.

رابعاً از توانایی تنظیمی لازم و کافی هم برخوردار باشد؛ یعنی بتواند روابط افراد با همدیگر، افراد با ساختارها و ساختارها با همدیگر را در راستای تحقق اهداف خود تنظیم کند و در برخورد با خاطیان، قاطعانه عمل کند.

آنچه گفته شد را می‌توان به‌صورت خلاصه اینگونه بیان کرد که اگرچه شرایط تحریمی مضیقه‌های زیادی به بار می‌آورد، اما برخلاف تصوری که حفظ پویایی‌های اقتصادی در شرایط تحریم را در رفع تحریم‌ها جست‌وجو می‌کند، تجربه روسیه ثابت کرد که حتی در شرایط تحریمی، راه‌ عبور از چاله‌های تحریمی در داخل کشور وجود دارد و با انسجام سیاسی، انضباط در تصمیم‌گیری و استفاده حداکثری از ظرفیت‌های داخلی می‌توان موانع تحریمی را پشت سر گذاشت. این تجربه، درستی و اتقان شیوه «خنثی‌سازی تحریم‌ها» در داخل بر «رفع تحریم‌ها» از خارج را نیز اثبات می‌کند.

در عین حال، سستی و ضعف ادعاهای غرب مبنی بر گریزناپذیر بودن جهانی‌سازی و هضم در آن را نیز نشان می‌دهد.

به‌عنوان سخن پایانی باید گفت که برخلاف دیدگاهی که حل مشکلات اقتصادی ایران را در حوزه سیاست جست‌وجو می‌کند و بر عدول از شعارها و داعیه‌های هویتی ملت ایران متمرکز است، باید گفت که حل مشکلات اقتصادی ایران منطق سیاسی دارد، اما این منطق با تسلیم در برابر دشمن کاملاً متفاوت است. این منطق از مسیر انسجام دولت، قدرت انعطاف در تصمیم‌گیری و تطبیق با شرایط پیچیده محیطی و به‌ویژه توانایی آن در استفاده حداکثری از ظرفیت‌های داخلی و خارجی می‌گذرد. تجربه نسبتاً موفق روسیه در بی‌اثر یا کم‌اثرسازی تحریم‌های اقتصادی غرب مؤید این گزاره است.»

 

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها