این رسانه در توضیح ارزیابی خود مینویسد: وقوع جنگِ مذکور عملا موجب شده تا تلآویو راهی به جز عیان کردنِ مواضع مبهم خود و طرفداری روشن از روسیه و یا آمریکا در چهارچوب بحران اوکراین نداشته باشد. مسئلهای که در نهایت میتواند تبعات به شدت مخرب و منفی را برای اسرائیل، بهویژه در بُعد منطقهای و در قالب رویهها و سیاستهای آن در خاورمیانه به همراه داشته باشد.
فاصله تلآویو تا کیِف پایتخت اوکراین حدودا سه هزار کیلومتر است با این حال، بحران روسیه و اوکراین (جنگ اوکراین) تاثیرات قالب توجهی را بر اسرائیل دارد «نفتالی بنت» نخستوزیر اسرائیل تلاشهای زیادی انجام داد تا میان روسیه و اوکراین، در جریان ملاقات اخیر خود با پوتین در شهر سوچی، میانجیگری کند. در این راستا، وزیر خارجه اسرائیل نیز با همتای روس خود رایزنیهای زیادی را داشته است.
با این همه، با توجه به اوج گیری بحران اوکراین و آغاز درگیری میان دو طرف، هر دو تلاش عمیقا شکست خوردند. شاید یکی از مهمترین دلایل این مسئله این نکته باشد که اساسا حجم و وزنِ بحران اوکراین، از قد و قواره اسرائیل به مراتب بزرگتر است و در عین حال روسها نیز این احساس را داشتهاند که رژیم اسرائیل به جای اینکه یک میانجیگرِ بیطرف باشد، دنباله رو سیاستهای دولتهای غربی است.
شکی نیست که منافع نظامی و اقتصادی اسرائیل ایجاب میکند که اسرائیل روابط خوب و مستحکمی را هم با روسیه و هم با آمریکا داشته باشد. با این حال، اوج گیری بحران اوکراین، عملا اسرائیل را به وضعیت بدی دچار کرده است. این مسئله میتواند اسرائیل را مجبور سازد تا در نهایت یک کشور را برگزیند و باید گزینه توسعه روابط با هر دو طرف را کنار بگذارد. البته که اتخاذ این رویکرد نیز به نحوی جدی، منافع آن را در هر دو کشور به خطر خواهدانداخت.
ارزیابی اسرائیل این است که در صورت وخامت بحران اوکراین، این مسئله بدون تردید موجب خواهد شد تا آمریکا از معادلات منطقه خاورمیانه دور مانده و منحرف شود و عملا اسرائیل را در منطقه مذکور بدون هرگونه حمایتی رها کند. البته که این مسئله همسو با رویه و سیاست خروج نظامی آمریکا از خاورمیانه است که در ماههای اخیر از افغانستان و عراق آغاز شده است. در این فضا، به احتمال فراوان دیگر کشورها وارد عرصه معادلات منطقه خاورمیانه خواهند شد تا جای خالی آمریکا را پُر کنند. مسئلهای که کاملا در تضاد با منافع اسرائیل است و حتی برای آن یک تهدیدِ وجودی به حساب میآید.
رژیم اسرائیل سعی دارد همچون همیشه از تمامی طرفها نفع ببرد، اما در شرایط کنونی، با فشارهای جدی و مشابهی از سوی واشنگتن و مسکو رو به رو است تا در نهایت یک کشور را برای خود انتخاب کند.
آمریکا مهمترین حامی سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل در جهان است و به چیزی کمتر از حمایت قطعی آن از مواضع خودش در چهارجوب بحران اوکراین تن نمیدهد. اگر هم اسرائیل بخواهد از روی منفعتطلبیاش، از این مسئله طفره رود، تنشها میان تلآویو و واشنگتن اوج خواهند گرفت و تردیدی نیست که شاهد ایجاد شکافهای جدی میان دو طرف، آن هم در شرایطی که روابط اسرائیل با کشوری نظیر چین (یکی دیگر از رقبای بینالمللی مهم آمریکا) نیز در حال افزایش است، خواهیم بود.
تسلیحات اسرائیلی نیز مولفه دیگری هستند که در جریان بحران جاری در اوکراین باید به آنها توجه داشت. قراردادهای تسلیحاتی اسرائیلی با اوکراین و کشورهای همسایه، عمیقا روسیه را نگران کرده و میکند. مسئلهای که موجب شده تا اخیرا فشارهای روسیه به اسرائیل جهت متوقف کردن این روند و قراردادها افزایش یابد.
روسها به طور خاص تاکید داشتهاند که فروش تسلیحات ضدتانک از سوی اسرائیل به کشوری نظیر اوکراین باید هر چه سریعتر متوقف شود، زیرا این قبیل تسلیحات میتوانند به نحو گستردهای در جریان حمله زمینی روسیه به اوکراین، علیه نیروها و تانکهای روسی استفاده شوند. البته که اسرائیل هم به خوبی میداند هیچ توانی جهت مقاومت در برابر این فشارها ندارد، زیرا روسیه در پاسخ به تداوم این قبیل رویههای اسرائیل، میتواند تحریمهای سختی را (در صورت لزوم)، علیه تلآویو وضع و تحمیل کند. از این رو، هر چه بحرانِ اوکراین عمیقتر شود، اسرائیل نیز بیش از پیش غرق در این بحران خواهد شد.
اسرائیل نمیخواهد روند تحولات به سمتی حرکت کند که عملا تمامی پلهایِ پشت سرش خراب شوند. این یک کابوس تمام عیار برای اسرائیل است. حداقل تا به امروز اسرائیلیها و چرخههای تصمیمگیری آنها به این نتیجه نرسیدهاند که بایستی چه موضعی را در مواجهه با اوجگیری بحران در اوکراین اتخاذ کنند.
گزینه مطلوب برای اسرائیل، عدم حمله روسیه به اوکراین بود. در بحران جاریِ، اگر اسرائیل به سمت واشنگتن یا مسکو متمایل شود، میتواند خصومتها علیه این رژیم را از سوی طرفهای ثالت، تحریک و تشویق کند.
دیدگاه تان را بنویسید