عربستان و ایران در مسیر تنشزدایی
وزارت امور خارجه ایران اولین بار در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ تأیید کرد که مذاکراتی با رقیب بزرگ منطقهای ایران، یعنی عربستان صورت گرفته ولی «هنوز زود است که درباره نتایج به دست آمده مطلبی بیان کرد».
رائد بنخالد قرملی، مسئول سیاستگذاری در وزارت خارجه عربستان، نیز تأیید کرد ایران و عربستان برای کاهش تنشهای منطقهای، مشغول مذاکره هستند. دو کشور در سال ۲۰۱۶ به دنبال اعدام یک روحانی برجسته شیعه توسط ریاض به اتهام دخالت در امور داخلی عربستان و متعاقبا حمله به سفارت عربستان در تهران، روابط خود را قطع کردند. عربستان همچنین ایران را به دخالت در امور دیگر کشورهای منطقه، از جمله حمایت از حوثیهای یمن که علیه دولت آن کشور و ائتلاف نظامی به رهبری عربستان میجنگند، متهم کرد. ایران کلیه اتهامات مداخله در امور دیگر کشورها را رد میکند و بارها کشورهای خلیج فارس را به همزیستی مسالمتآمیز و حل مشکلات و منازعات منطقهای از طریق گفتوگو فراخوانده است.
در آخرین هفتههای منتهی به پایان سال ۲۰۲۱، سازمان همکاری اسلامی در اسلامآباد تشکیل جلسه داد تا به بحران انسانی در افغانستان بپردازد. وزرای خارجه کشورهای عضو درباره حضور و فعالیت گروههایی برای حمایت از مردم افغانستان متعهد شدند و در یک تحول بزرگ سیاسی منطقهای دیدار وزیر خارجه ایران با همتای عربستانی خود در حاشیه این اجلاس صورت گرفت. دیدار اسلامآباد پنجمین مورد از دیدارهای مقامات عالیرتبه ایران و عربستان بود. محمد بنسلمان نیز قبلا ابراز امیدواری کرده بود که گفتوگوها با ایران به نتایج ملموس و تقویت اعتماد و آغاز مناسبات فیمابین منجر شود و رئیسجمهور ایران نیز از اینکه «مانعی بر سر راه ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک بین دو طرف وجود ندارد»، خبر داده بود.
ایران و عربستان بهتدریج به این نتیجه رسیدند که مناسبات مناقشهآمیز بین دو کشور به نفع آنها نیست. عربستانیها در سالهای اخیر تلاش گستردهای برای رهایی از وابستگی به نفت و متنوعسازی اقتصاد کشور بر اساس مدلهای جدید مشارکتی و همچنین رقابتهای منطقهای آغاز کردند. بلندپروازیهای ریاض بر این پایه استوار است که به «مرکز مالی منطقه و تجارت جهانی و توریسم» تبدیل شود که این هدفگذاری با آنچه «خاندان آل سعود برای ادامه حیات» خود طراحی کرد بیارتباط نیست و او را به سوی نرمش در روابط با ایران برده است در حالی که مناسبات دو طرف برای مدتی طولانی تیره بود.
گفتوگوهای تهران و ریاض را میتوان یک تحول بزرگ برای دو رقیب منطقهای دانست که از یک دهه قبل در منطقه با یکدیگر در تخاصم بودند. این تغییر هدف در دیپلماسی عربستان را میتوان شاهدی بر ضرورت امنیت سیاسی و اقتصادی عربستان در منطقه و تلاش برای متعادلسازی امور با جهان اسلام دانست. همچنین، این وضعیت نشاندهنده نقشی است که دو کشور دیگر مهم منطقه یعنی چین و پاکستان ایفا میکنند.
در ماههای اخیر و به دلیل اقداماتی که رقبای منطقهای ریاض و بهخصوص اماراتیها انجام میدهند، عربستان از بعد اقتصادی و سیاسی در خود احساس خفگی میکرد. از دید خاندان آل سعود، این نگرانیها، «موجودیتی» هستند زیرا حیات و نجات خاندان سعودی به تواناییاش در تأمین ثبات سیاسی و اقتصادی این کشور بستگی دارد. از دید ولیعهد عربستان، جنگ نیابتی با ایران در یمن، مانعی بزرگ برای تبدیل عربستان به مرکز مالی منطقهای در خاورمیانه است. برای تنوعبخشی در اقتصاد عربستان، محمد بنسلمان از سال ۲۰۱۶، طرحی به نام «چشمانداز ۲۰۳۰» را آغاز کرده که طرحهای بلندپروازانهای به ارزش چندین میلیارد دلار برای اصلاحات اقتصادی در سراسر عربستان را دنبال میکند. یکی از این اهداف، توریسم و توسعه آن در عربستان است که از مدتها پیش پشت اقدامات اماراتیها و همچنین شرایطی که کرونا به وجود آورده بود، مخفی مانده بود. همهگیری کرونا باعث شده که درآمدهای عربستان از بعد «توریسم مذهبی» با ۴۵ درصد کاهش همراه باشد که بهمعنای یک سقوط ۲۸ میلیارد دلاری تنها برای سال ۲۰۲۰ است. اخیرا عربستان به این درک رسیده که از بعد سیاسی و دیپلماتیک از همسایههایش عقب مانده است. اماراتیها نقش مهمی در مسائل دیپلماتیک منطقه بازی کرده و توانسته روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کنند. آنها حتی بر ترکیه نیز اثر گذاشته و توانستهاند حتی در منطقه شاخ آفریقا نیز مدلهای موجود ژئوپلیتیکی را تغییر دهند. درحالیکه در این مدت عربستان گرفتار جنگ پرهزینه در یمن بوده و تاکنون ۲۶۵ میلیارد دلار هزینه داشته است.
عربستان بهطورسنتی بهسوی غرب و آمریکا چرخیده بود تا از حمایت آنها بهرمند شود ولی قتل جمال خاشقجی در سال ۲۰۱۸ مشکل بزرگی برای تصویر بینالمللی عربستان به وجود آورد. واشنگتن در راستای پشتکردنهایش به خاورمیانه، این را برای ریاض روشن کرد که دیگر حمایتهای بیقیدوشرط گذشته از سعودیها ادامه نخواهند یافت. با اینکه عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل امکانپذیر است ولی خواسته ریاض برای پایاندادن به اشغالگریهای اسرائیل از سال ۱۹۶۷ به بعد، مانعی بر سر این راه است. از سوی دیگر افکار عمومی عربستان که اسرائیل را تهدیدی بزرگ برای امنیت منطقهای میداند، نزدیکشدن به اسرائیل را بهراحتی نخواهد پذیرفت. ریاض مجبور شده در سطح گسترده بهسوی جهان اسلام گام بردارد و درمجموع به این هدف نمیتواند برسد مگر آنکه به خصومتها با ایران، پایان دهد. سعودیها به این نتیجه رسیدهاند که نزدیکشدن به تهران در راستای منافع و کسب اهمیت آنان در منطقه است.
بهبود روابط با ایران به سعودیها اجازه میدهد کنترل بهتری بر بازار نفت داشته باشند و موضوع ثبات قیمت نفت و تأثیرگذاری بر آن برای هر دو کشور ایران و عربستان مهم است. هر دو کشور برای تأمین توسعه اقتصادی و ادامه حیات خود به ثبات نیاز دارند و لذا در سال ۲۰۲۲ نیز تمام تلاش خود را انجام خواهند داد تا به این «تنشزدایی» حتی در شکل اندک آن، تحقق بخشند. اگر عربستان موفق نشود بلندپروازیهای «چشمانداز ۲۰۳۰» را محقق کند، این شکست برای محمد بنسلمان بسیار فاجعهبار خواهد بود و لذا او باید در این امر موفق شود و تنشزدایی با ایران و کاهش تنشهای منطقهای، از پیشزمینههای مهم این موفقیتهای بلندپروازانه برای عربستان خواهد بود./شرق
دیدگاه تان را بنویسید