بُهت و ذوق زدگی اصلاحطلبان از یک دیدار معمولی
مهم جلوه دادن بیش از حد دیدار حسن روحانی با رهبرمعظم انقلاب، بیش از آنکه از اهمیت این دیدار حکایت کند، نشان میدهد مقبولیت عمومی روحانی پس از هشت سال نفر اول اجرایی کشور بودن، به چه وضعیت نامطلوبی رسیده است که دیدار با رهبرمعظم انقلاب چنان برای حامیان رسانهایاش اهمیت مییابد که صریحاً از محتوای آن گذر کرده و اصل دیدار را حاوی «پیام مهم» میدانند. گویا باور داشتند عملکرد روحانی باعث دیدارنکردن رهبری با او خواهد بود و حالا بهتی ذوقآلود دارند!
مهم جلوه دادن بیش از حد دیدار حسن روحانی با رهبرمعظم انقلاب، بیش از آنکه از اهمیت این دیدار حکایت کند، نشان میدهد مقبولیت عمومی روحانی پس از هشت سال نفر اول اجرایی کشور بودن، به چه وضعیت نامطلوبی رسیده است که دیدار با رهبرمعظم انقلاب چنان برای حامیان رسانهایاش اهمیت مییابد که صریحاً از محتوای آن گذر کرده و اصل دیدار را حاوی «پیام مهم» میدانند. گویا باور داشتند عملکرد روحانی باعث دیدارنکردن رهبری با او خواهد بود و حالا بهتی ذوقآلود دارند!
مهمسازی یک دیدار متعارف
یک خبر کوتاه، اصلاحطلبان را ذوق کرده است؛ خبر دیدار حسن روحانی با رهبر معظم انقلاب. اولین خبر را محمد مهاجری، فعال رسانهای حامی روحانی در توئیتر منتشر کرد. او نوشت: «حتی اگر از محتوای دیدار اخیر یکساعته حسن روحانی با رهبر معظم انقلاب، هیچ خبری منتشر نشود، اصل خبر، پیام مهمی دارد برای اهالی سیاست. چه راست، چه چپ، چه دلواپس، چه...»، به دنبال آن رسانههای اصلاح طلب تیتر زدند: «جزئیات جدید از دیدار مهم روحانی با رهبر انقلاب» و البته همه مثلاً جزئیاتی که منتشر کردند، سخنان جواد امام، فعال سیاسی نزدیک به محمد خاتمی بود که به زمان دیدار به شکل غیردقیق (چند هفته پیش) و نیز «ابراز رضایتمندی آقای روحانی» از این دیدار اشاره کرده بود. آیا این محتوا با تیتر «جزئیات جدید از دیدار مهم...» همخوانی داشت؟
از فردای انتشار خبر هم روزنامههای اصلاحطلب وارد کار شدند به مخاطب بگویند چه اتفاقی افتاده است:
- یک ساعت گفتوگوی خودمانی
- ارزیابی مثبت از دیدار یکساعته روحانی با رهبری
- دیدار یک ساعته حسن روحانی با رهبر انقلاب
- در دیدار اخیر روحانی و رهبری چه گذشت؟
و...
تیترهایی که فقط عنوان و تیتر هستند و در متن خبری از محتوای مورد اشاره نیست.
برای بسیاری از فعالان رسانهای و سیاسی، چنین دیداری به دلایلی میتواند خبر تلقی شود. ۱۰۰ روز از پایان ریاست جمهوری روحانی گذشته و او این ایام را قریب به اتفاق در سکوت رسانهای و خبری سپری کرده است. از سویی دیدار با رهبری، به جهت شخص رهبر و نه فرد دیدارکننده، خود یک خبر است، اما آیا این حجم از اهمیتسازی برای دیدار یک رئیسجمهور سابق با رهبر انقلاب طبیعی است؟
دیدار مدیران سابق با رهبری، رویدادی عجیب یا متعارف؟!
محمد ایمانی، روزنامهنگار اصولگرا در بخشی از یادداشتش که در کانال تلگرامی اش منتشر کرده، نوشته است: «برخلاف ادعا، چیز عجیب و غریبی نیست. روحانی که تازه ریاست را واگذار کرده، رهبر انقلاب، با آقایان هاشمیرفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد و دیگر صاحبمنصبان دارای ردههای به مراتب پایینتر هم، حتی سالها بعد از اینکه دوره مسئولیت آنها تمام شده بود، دیدار میکردهاند، مگر اینکه کسی، کارش به یاغیگری آشکار در کف خیابان کشیده باشد.»
او حتی چنین دیداری را فضیلت چندانی هم نمیداند و مینویسد: «چنان دیدارهایی، به خودی خود، فضیلت یا موقعیت و مصونیتی برای چهرههای سیاسی ایجاد نمیکند. مالک اشتر و عمار یاسر و محمد ابن ابی بکر و اشعث بن قیس و ابوموسی اشعری و حتی معاویه و عمرو عاص، بارها با امیر مؤمنان (ع) ملاقات کردند. آیا شأن و جایگاه این دیدارکنندگان متفاوت، به صرف این دیدار، همتراز شد و مثلاً ابوموسی به جایگاه مالک رسید؟!... آیا ملاقات با پیامبر (ص) برای سلمان و ابوذر، چک سفید امضا برای هر نوع رفتاری بود یا ملاقاتهای مکرر طلحه و زبیر و سعد و اُبی با حضرت، مایه عاقبت بخیری و نجاتشان را فراهم کرد یا اینکه مایه بستن راه عذر بر آنها شد و در سرانجام کار که صرفاً برای پرهیزگاران است، با آنها بر مبنای همین دیدارها احتجاج خواهد شد؟!»
روزنامه فرهیختگان هم مینویسد: «دیدار رهبر انقلاب با رؤسای جمهور پیشین امر جدیدی نیست و مسبوقبهسابقه بوده است. در سه دهه گذشته رهبر معظم انقلاب با اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد نیز دیدارهای اینچنینی داشتهاند، به طوری که دیدارهای رهبری با رفسنجانی مکرر بوده و حتی در دورههای بعدی با خاتمی و احمدینژاد با کمیت کمتری ادامه داشته است.»
تحلیل دروغ اصلاحطلبان از اصل دیدار
روزنامه آرمان چنان از این دیدار ذوق زده شده که با میانتیتر قابل تأمل «روحانی مطیع رهبری» در جملاتی که دروغ عجیب و روشنی دارد، نوشته است: «حسن روحانی همواره فرمایشات مقام معظم رهبری را سرلوحه کار قرار داده و هیچ گاه اجازه نداده که برخلاف نظر ایشان تصمیمی اتخاذ و اجرا شود. مقام معظم رهبری هم جز حمایت از دولت سخنی بیان نکردند تا روحانی و کابینه او با دلگرمی به اداره امور بپردازند.»
آیا واقعاً رهبری جز حمایت از دولت روحانی سخنی بیان نکردند و انتقاد و اعتراض به دولت نداشتند؟ نقدهای معظمله به دولت روحانی که هنوز در حافظههای افراد موجود است و حتی نیاز به جستوجوی رسانهای هم ندارد، چطور اینطور راحت میتوان دروغ نوشت؟!
آرمان همچنین مدعی شده است: «گفته میشود محتوای نشست حسن روحانی با رهبری در مورد تشریح دستاوردهای دولت بودهاست. گویا روحانی گلایههایی از مخدوش ساختن دستاوردها و اقدامات دولتهای یازدهم و دوازدهم مطرح کرده و رهبری هم به ایشان پاسخ دادهاند.»
روزنامه اعتماد هم در تیتر خود خبر از «دیدار خودمانی» روحانی با رهبری داده، گرچه در متن خبر هیچ گزارهای که این وصف خودمانی را اثبات کند، ندارد. جالب آنکه خود روزنامه اعتماد در پایان گزارشش مینویسد: «در حالی که پیرو انتشار این توضیحات مختصر جواد امام در تکمیل خبری که محمد مهاجری اعلام کرده بود، واکنشها همچنان ادامه داشت و بعضی تحلیلگران و کنشگران سیاسی نیز همچون کاربران عادی شبکههای اجتماعی در ادامه روز مشغول بحث و تحلیل و اظهارنظر در این رابطه بودند، خبری خاص و توضیحی که نکتهای بیش از همان اطلاعات کلی اولیه به دست دهد، در کار نبود.»
اهمیت دیدار برای اصلاحطلبان
برای اصلاحطلبان محتوای آنچه در دیدار گذشته، چندان حائز اهمیت نیست و همین که رهبر معظم انقلاب حسن روحانی را به حضور پذیرفتهاند، ذوقزده هستند. گویی خود باور کرده بود شدت منفی بودن عملکرد هشت ساله روحانی تا حدی است که حتی نمیتواند برای دیدار حضوری، مورد تأیید آیتالله خامنهای قرار بگیرد و حالا که متوجه خبر دیدار شدهاند، بسیار خوشحال هستند. مهم جلوه دادن بیش از حد چنین دیداری که به شکل روتین در مورد مقامات سابق اجرا میشد، بیش از آنکه از اهمیت این دیدار حکایت کند، نشان میدهد مقبولیت عمومی روحانی، پس از هشت سال نفر اول اجرایی کشور بودن، در چه وضعیتی نامطلوبی قرار دارد که یک دیدار با آیتالله خامنهای تا این حد برای حامیان رسانهایاش اهمیت مییابد که صریحاً از محتوای آن گذر کرده و اصل دیدار را حاوی «پیام مهم» میدانند.
اصلاحطلبان و اعتدالیون تلاش میکنند از این دیدار ابزاری برای ترمیم چهره به شدت آسیبدیده روحانی و دولتش و به تبع اصلاحطلبان در نگاه افکار عمومی بسازند. اینچنین دیداری برای آنان حتی صرف نظر از محتوا، یک «خبر مهم» است، اما اصلاحطلبان از سکوت معمول آن سوی دیدار دارند سوءاستفاده میکنند و متوجه هم نیستند که شاید انتشار جزئیات این دیدار، نتیجه عکس هم برای آنان بدهد. حال اگر خروجی اصلی این دیدار، عدم موافقت رهبری با درخواست روحانی برای در اختیار گرفتن کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد، باز هم اصلاحطلبان همینقدر ذوقزده خواهند بود؟
این نکته از آن رو حائز اهمیت است که روحانی در طول هشت سال ریاستجمهوری از حضور در جلسات مجمع استنکاف میکرد و اساساً این ساختار را قبول نداشت./روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید