تحلیل از چپ و راست؛

میانه ظریف و جلیلی

کد خبر: 1112155

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

میانه ظریف و جلیلی

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

قول بی‌ثمر به مردم اصفهان نمی دهیم

سیدرضا مرتضوی، استاندار اصفهان در یادداشتی برای روزنامه «ایران» نوشته است: « بازکردن گره از ریسمان مشکلات کشاورزان، زارعین و برزگرانی که جزو اقشار زحمتکش و محروم جامعه بوده و هستند بی‌تردید یکی از افتخارات غیر قابل توصیف است. افراد شریف و زحمتکشی که روزی‌شان را با تلاش در کسب رزق حلال به‌دست می‌آورند. دولت مردمی بویژه رئیس جمهور محترم از روزهای نخستین آغاز به‌کار دولت در پی شناسایی مؤلفه‌های کارآمد و بنیادین در موضوع عدالت در تخصیص منابع آب میان ذی نفعان بویژه کشاورزان بوده است ولی متأسفانه مؤلفه‌های تأثیر‌گذار از جمله تغییر اقلیم، خشکسالی‌های پی‌در‌پی، کمبود قابل توجه نزولات جوی، محدودیت منابع آب جهت مصارف شرب و کشاورزی، نشست زمین، وقوع گسترده ریزگردها و... رویکردی است که زیست عمومی و علی الخصوص مدیریت عمومی زندگی کشاورزان و روستائیان استان را با مخاطرات جدی و غیر قابل جبران روبه‌رو ساخته است.

از سوی دیگردر استان اصفهان با جامعه‌ای گسترده روبه‌رو هستیم که دغدغه آب شرب آنها را برای ۱۰۰ روز آینده پیش رو داریم و این در حالی است که پیش‌بینی‌های هواشناسی نشان می‌دهد در بهترین حالت، بارش‌ها در پاییز 1400 کمتر از نرمال بلند مدت و در زمستان در حد نرمال خواهد بود. البته در صورت عدم بارش مورد نیاز نزولات جوی، راهکارهایی برای مقابله و مدیریت صحیح زیستی و بهداشتی مردم نجیب اصفهان با توجه به محدودیت‌های منابع باید اجرایی شود. در این خصوص جلسات و اتاق فکرهای مختلفی با نخبگان عرصه بهداشت، کشاورزی، تغذیه و... برگزار شده است و باید اذعان داشت که در نهایت از همه این جلسات یک نتیجه مورد حمایت همگانی حاصل شد که آن خط قرمز اصفهان در بخش آب شرب همگانی است. متأسفانه آخرین بررسی‌های کارشناسان حوزه آب استان نشان می‌دهد میزان حجم ذخیره آب سد زاینده رود وضعیت خوبی ندارد واین واقعیت ما را ناگزیر ساخته اولویت استان را بر پوشش آب قابل شرب برای مصارف همگانی قرار دهیم و خوشبختانه در جلساتی که با نمایندگان محترم کشاورزان داشتیم بهره برداران بخش کشاورزی نیز از این مسأله آگاهی داشتند و آن را تأیید کردند.

متأسفانه بالغ بر شش سال بود که وزیران وقت نیرو به استان اصفهان سفررسمی نداشتند ولی با همت همه عزیزان بویژه کشاورزان در دولت جدید، این رخداد رقم خورد و حتی وزیر محترم پس از بازدیدهای میدانی، معاون خود را به‌عنوان معین حوزه زاینده رود برای بازدیدهای هفتگی منصوب کردند. رئیس‌جمهور محترم نیز برای رفع دغدغه کشاورزان اصفهانی شخصاً دستوراتی را به مسئولان ملی و اعضای هیأت دولت دادند که ان‌شاءالله نتیجه آن را در آینده نزدیک خواهیم دید. مردم فهیم اصفهان خود کاملاً آگاه هستند که مشکلاتی که در حال حاضر در بخش آب دارند در برهه زمانی ۲دهه‌ای ایجاد شده است فلذا نمی‌توان انتظار داشت این مشکلات ظرف چند ماه و در حالی که پژوهشگران از ورشکستگی آبی نام می‌برند، به یکباره حل شود.

ولی به‌عنوان نماینده دولت در اصفهان تمام تلاش خود را برای رفع مشکلات کشاورزی استان تا آنجا که مقدور باشد انجام خواهیم داد. هر چند مدت زمان زیادی از حضور بنده بر مسند استانداری اصفهان نمی‌گذرد اما اتفاقات مثبتی در این بخش افتاده است که لازم است قضاوت مقایسه آن را با عملکرد مدیران پیشین در سطح استان به مردم فهیم اصفهان بسپاریم.

از همه مردم خوب اصفهان، بویژه کشاورزان عزیز می‌خواهم نسبت به تمهیدات اتخاذ شده در ابعاد ملی، بین استانی و استانی اطمینان داشته باشند و با سعه صدر و امیدواری به آینده‌ای روشن بیندیشند. همانگونه که از روز اول عهد کرده‌ایم باز هم اعلام می‌کنم که موضوع آب و رخدادهای تلخ ناشی از کمبود آب را در هم‌افزایی با مردم و سایر مسئولان تقنینی، قضایی و... حل خواهیم کرد.»

 

 شکست مذاکرات، هدف بایدن! 

 محمدحسین محترم امروز در «کیهان» نوشته: « تیم بایدن به این نتیجه رسیده که تهران به‌دلیل بی‌اثر کردن تهدید گزینه نظامی و خنثی‌‌سازی تحریم‌ها و با توجه به شرایط مناسب داخلی و قرار گرفتن در موقعیت قدرتمند بازدارندگی چه از لحاظ دیپلماتیک و سیاسی و چه از نظر قدرت دفاعی، از تحریم‌های ترامپ جان سالم به در برده و توان خنثی‌‌سازی تحریم‌های بایدن را هم دارد. لذا بایدن تمام تلاش خود را به‌کار گرفته تا با به شکست کشاندن مذاکرات، تحریم‌های ترامپ را ادامه دهد. ... هرچند بایدن ادعا کرده سیاست او دیپلماسی برای احیای برجام است اما اکنون که به شکست خود پیشاپیش واقف شده‌، در تلاشی مزورانه‌، به گفته رویترز و به نقل از دیپلمات‌های آمریکایی‌، ناچار شده برای فشار علیه جمهوری اسلامی دست به دامن روسیه و چینی که مشمول تحریم‌های گسترده آمریکا و دوست ایران هستند‌، شود! بر اساس گزارش رویترز و به گفته دیپلمات‌های اروپایی «بایدن تلاش دارد چین و روسیه را ترغیب کند که قبول کنند دولت ایران و نه دولت آمریکا، مانع احیای برجام است»! ...  آن‌گونه که پایگاه خبری آکسیوس خبر داده جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن و رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران در سفرهای خود به تل‌آویو و گفت‌وگوهای متعدد تلفنی با مقامات رژیم صهیونیستی، طرح «توافق موقت» را برای میز مذاکرات وین نهایی کرده‌اند. هدف از این طرح که در فضای سیاسی و رسانه‌ای نشانه دیگری از سردرگمی بایدن و نداشتن اراده لازم برای لغو تحریم‌ها تلقی می‌شود «فرصت نداشتن بایدن و خرید زمان بیش‌تر او برای ایجاد فضای لازم در مسیر اجماع ‌سازی و تشدید فشارها علیه ایران» تحلیل شده است. ... رابرت مالی هم با امیدوار نبودن به «طرح موقت»، با بیان اینکه «بگذارید منتظر بمانیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد»، آشکارا نشان داد که کاخ سفید چقدر در مواجهه با سیاست و تیم جدید ایران مستأصل و سردرگم است. ... - به دلیل پیشرفت‌های هسته‌ای و غنی‌‌سازی ۶۰ درصد بایدن فهمیده است که فضا و شرایط برای تحمیل سیاست‌هایش مهیا نیست و با توجه به دست برتر ایران در وین و مواضع محکم و مستدل دولت سیزدهم‌، جمهوری اسلامی در دوره جدید حاضر به کوتاه آمدن از حقوق ملت خود نیست. لذا با «توهم اجماع ‌سازی» علیه ایران که بیش‌تر از سوی‌ اندیشکده‌های وابسته به سیا و وزارت خارجه آمریکا به‌خصوص ‌هادسون و شورای آتلانتیک و مرکز واشنگتن و بروکینگز دیکته و توسط رسانه‌های غربی به‌ویژه فارسی‌زبان القا می‌شود‌، تلاش دارد تا شاید تهران را مجبور به عقب‌نشینی کند که این موضوع نیز هدف بایدن از مذاکرات را به‌خوبی آشکار می‌کند.  ...  با توجه به مواضع آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به نظر می‌رسد دور سختی از مذاکرات در وین در پیش است و در سال ۲۰۲۱ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و همه چشم‌ها به سال ۲۰۲۲ دوخته شده‌، درحالی‌که برجامی که به دنبال احیای آن هستند‌، یک سال تا زمان نخستین بند غروبش یعنی پایان محدودیت‌های موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱ باقی مانده است. 

 

میانه سعید جلیلی و جواد ظریف

فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب امروز در گزارشی برای «اعتماد» نوشته است: «تا اینجای کار سناریوی مناسبات اتمی ایران با قدرت‌های بزرگ همان‌گونه پیش می‌رود که طرفین انتظار داشته‌اند.  ... هر دو طرف از مجموع ظرفیت‌های خود نهایت استفاده را برده‌اند. در دوره ترامپ این امریکا بود که مسوول شکست برجام بود، اینک به برکت اتخاذ سیاست نامناسب رسانه‌ای و استقرار تیم جدید از سوی ایران، این فضا علیه ایران شکل گرفته است. یادمان باشد نه قدرت رسانه‌ای برابر با طرف غربی را داریم و نه اصولا درک درستی از این مقوله در صحنه دیپلماسی بین‌المللی داریم. متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم بین اظهارات و کنش‌های مناسب برای نمازجمعه‌ها و مخاطب داخلی و بازیگران رند بین‌المللی تفاوتی قائل شویم! ... فرض آنها بر این امر نهفته است که ایران علی‌رغم لحن تند خود نهایتا مجبور به پذیرش توافق است. ارزیابی آنها بر دو بال امنیتی و اقتصادی سوار است، ضمن آنکه اقتصاد را موید فشار امنیتی نیز می‌دانند. خرده بحران‌ها که می‌تواند در حوزه‌هایی چون برق، گاز و آب در کنار سقوط بورس و ناکارآمدی سیستمی مردم را به هر بهانه‌ای به خیابان‌ها کشیده و سپر امنیتی کشور را تضعیف و زمینه برتری آنها را فراهم کند ... یادمان باشد در این مسیر تنهاییم. نه چین و نه روسیه کمکی به ما نخواهند کرد. ... در این بازی پیچیده قرار نیست که پالس‌های نادرست بفرستیم. امیر عبداللهیان یا علی باقری در یک گوشه دنیا، در یک راهروی تنگ، در یک جلسه بین‌المللی می‌توانند تنها یک لیوان قهوه به همتای امریکایی خود تعارف کنند. همین اندک بازیگری پیام خود را می‌رساند. نه چین و نه روسیه نباید فکر کنند که ما مجبور به احتضار بین‌المللی در چنبره منافع آنها هستیم. سیاست راهبردی امام و نظام مبتنی بر سیاست نه شرقی و نه غربی یک امتیاز و مزیت بزرگ است. شعار اما در دوره جنگ سرد مطرح شد، در زمانی که تنها معیار شناخته شده تعلق به یکی از دو بلوک شرق و غرب است، در دنیای چند قطبی امروز این سیاست کارایی بهتر و والاتری دارد. دولت آقای رییسی می‌تواند این نقش را بازی کند. آنها مورد تایید هستند. دولت‌های پیشین از چنین اعتباری در داخل برخوردار نبودند، لذا از این مزیت تاریخی استفاده کنند. اینکه طرف‌های غربی ما را از شورای حکام و شورای امنیت و گزینه‌های روی میز می‌ترسانند اما عملا اقدامی افراطی انجام نمی‌دهند، یعنی آنکه منتظر فرجام خوش داستان هستند. این نقطه مثبت ماجراست. نکته بعدی در این میان تکنیک و افراد مذاکره‌کننده هستند. امیدوارم در این مرحله تیم ایران ترکیبی از افکار سعید جلیلی و جواد ظریف باشد. شاید بر این روش خرده بگیرید. لازم است توضیح دهم که این دولت مبنایش بر تعلقات ایدئولوژیک و گاهی خیال‌پردازانه است. از سویی مدل جواد ظریف هم در عمل و در نتیجه سیاست احمقانه امریکایی‌ها به نتیجه دلخواه نرسید. ... معتقدم تیم ایران باید میانه جلیلی و ظریف باشد. شاه ایران متحد غرب بود، اما در مقطعی که خواست ذوب‌آهن و صنعت فولاد را به ایران بیاورد از سوی امریکا حمایت نشد. او وزیر اقتصادش را به مسکو فرستاد.  به او گفته بود تا رضایت آلکسی کاسیگین نخست‌وزیر برژنف را نگرفتی برنگرد. تراکتورسازی تبریز و ذوب‌آهن اصفهان و ده‌ها صنعت دیگر نتیجه آن استراتژی شاه بود.  ایران به نتیجه مثبت مذاکرات نیازمند است. امریکا هم نیز! احتمال جنگ در منطقه وجود دارد اما نه به ‌شدت قبل. اسراییل هم علی‌رغم مانورهایش تمایلی به ایجاد جنگ ندارد، جز آنکه از نظر امنیتی احساس خطر هویتی کند. امریکا و غرب از این جرثومه بدنام برای تهدید ایران استفاده می‌کنند اما خواهان جنگ و تنش نیستند. معقول نیست امریکا از افغانستان و عراق خارج شود و آنگاه خود را درگیر جنگ دیگری کند. اما این خوش‌خیالی است اگر فرض کنیم سایه جنگ به‌ طور کامل از منطقه رخت بربسته است. این امر بستگی به چگونگی توافق و تضمین‌های طرفینی دارد. نه ایران و نه امریکا نباید مذاکرات را برای خود حیثیتی کنند. روشن است که هم امریکا و هم ایران درنهایت مجبورند امتیازاتی به یکدیگر بدهند. »

 

حکمرانی آب باید تغییر کند

محمدعلی وکیلی امروز در سرمقاله «ابتکار» نوشته است: «این روزها ابربحران آب گریبان کشور را گرفته. هر روز یکی از حوضه‌ها به مطالبه سهمش برمی‌خیزد و فریاد می‌زند. گسل‌های اجتماعی بیدار شده اند و هر روز که التیام نیابد کار بغرنج‌تر می‌شود. اینها همه نشان می‌دهد کشور در حکمرانی آب ورشکسته شده است. جمهوری اسلامی باید سریع تصمیم بگیرد. تصمیم بزرگ و سختی هم باید بگیرد. خشکسالی و تغییرات اقلیمی و حکمرانی بد در حوزه آب، وضع را هر روز وخیم تر می‌کند. هیچ اتفاق طبیعی و معجزه ای نمی‌تواند وضع را تغییر دهد. بنابراین اصلاً کسی منتظر نایستد. علاج و تدبیر در دست تصمیم گیران است. اگر دیر بجنبند و یا تصمیم بد بگیرند ممکن است کار به جاهای باریک‌تری بکشد. به گمانم هرکس ایده‌ای دارد باید در حوزه عمومی مطرح کند تا از رهگذر بحث و انتقاد، به طور عاجل به یک تصمیمی برسیم. ما منابع کم داریم و مصرف را هم اصلاح نکرده‌ایم. درنتیجه به چنین وضعی افتاده ایم. لذا باید تصمیم دقیق و مهمی گرفت و در این برهوت منابع آبی، راهکار پیدا کنیم.

یکی از راه‌های ممکن استفاده از منابع شرکت‌های بزرگ واقع در مناطق خشک از طریق تهاتر می‌باشد. مثلاً در مناطقی مانند اصفهان، یزد، کرمان و سیستان (که عموماً دارای صنایع فولادی آب‌بر می‌باشند) معادن بزرگ را به مگاشرکت‌هایی همچون چادرملو، مبارکه، گل‌گهر و... واگذار شود. و در مقابل باید این شرکت‌ها آب این مناطق را از طریق منابع درآمدی خود تامین کنند. ما نباید کالای استراتژیک و کمیاب مانند آب را به عنوان یارانه جهت تولید کالایی کمتر راهبردی به صنعت بدهیم. یعنی نظام پرداخت یارانه صنعت را باید عوض کنیم. عقلاً باید صنعت ملّی بکوشد کالاهای راهبردی کشور را افزایش دهد. حتماً در شرایط کم آبی، آب از هر داشته‌ای راهبردی تر است. لذا نباید آن را با ولخرجی صرف یارانه تولید کالای راهبردی دیگری (با ارزش راهبردی کمتر) کرد. دقیقاً باید برعکس عمل کرد. بنابراین باید بده بستان منابع کشور و صنعت آن عوض شود تا کالای راهبردی در جای درستش بنشیند.این اقدام می‌تواند هم ظرفیت های معادن رابالفعل نماید و هم توان شرکت‌ها را جهت حل معضل بزرگی به نام آب به کار بست، آنچنان که معتقدم تمامی شرکت‌های فولادی ‌وپتروشیمی را باید ملزم به تامین برقی مصرفی خود کرد و بارشان را از دوش سدهای چون کرخه و دز برداشت باتجربه طی شده خیلی نباید به روش‌های مرسوم وزارت نیرو دلخوش کردن همه امکانات کشور را باید بسیج کرد تا مسئله آب امنیتی و بهانه نزاع‌های منطقه‌ای و قومی نشود.»

 

اتفاقات دیروز اصفهان به ضرر کیست؟

حامد رحیم‌پور امروز در یادداشتی برای «خراسان» نوشته است: « بستر «زاینده رود» که روزی آب جاری در آن اصفهان را به نصف جهان مشهور کرده ‌بود، در روزهای اخیر به جای آب، محل تجمع کشاورزانی شده بود که با فریاد زدن چنین شعارهایی به دنبال گرفتن حق  شرعی و قانونی آب کشاورزی‌شان دست به اعتراض زده‌ بودند.درباره این تجمع اعتراضی و مسالمت ‌آمیز 16 روزه، گفتنی‌ها بسیار بود،با این که هم درباره مسئله خطیر آب بود و هم به امر معیشت مردم اصفهان گره خورده بود، مدیریت ‌شده و غیر سیاسی برگزار شد. اجازه سر دادن شعارهای انحرافی به‌ واسطه هوشمندی و تدبیر معترضان داده نشد تا جایی که یکی از نکات مهم برگزاری این تجمع تشکیل کمیته انتظامات از سوی کشاورزان بود تا هیچ‌ گونه اقدام هنجارشکنانه‌ای انجام نشود که تا شامگاه پنج شنبه  هم واقعا نشد.در این 16 روز تجمع، مسئولان درد مردم را شنیدند و به سرعت واکنش نشان دادند که اتفاق بسیار خوبی بود،درواقع صدای اعتراض مردم خیلی زود به گوش مسئولان رسید هرچند که بدیهی است مناقشات سیاسی آبی با «دستور فوری» و «در اسرع وقت» برطرف نمی شوند و بدیهی تر آن که این مشکل یک روزه پدید نیامده و یک شبه هم قابل حل شدن نیست. ... متاسفانه اتفاقات شامگاه پنج شنبه و پس از آن که شورای کشاورزان توافق پیگیری مطالبات شان و همچنین جمع آوری چادرها را اعلام کردند  که به گفته استاندار با ورود عده ای و آتش زدن چادرها عملا به سمت و سوی دیگری کشیده شد  و به دنبال آن  حوادث صبح جمعه این روند  را مخدوش کرد. از صبح دیروز با اتمام تجمع ۱۶ روزه کشاورزان در زاینده رود، عده‌ دیگری که گفته می‌شود از کشاورزان نیستند وارد صحنه اعتراضات شدند.آن گونه که در تصاویر و فیلم ها نیز مشخص بود نوع اعتراضات متفاوت از تجمع آرام روزهای گذشته بود. روشن کردن آتش در معابر اطراف، سنگ پرانی به پلیس و آتش‌ زدن اموال عمومی نمونه‌ای از کارهای این عده بود که موجب مداخله نیروی انتظامی شد تا جایی که با استفاده از گاز اشک‌آور تجمع کنندگان را متفرق کردند.اما امنیتی شدن تجمع و رادیکال شدن فضای اصفهان به ضرر چه کسانی است؟جدای از این که این اتفاقات به هیچ وجه خوشایند دستگاه های مسئول نیست و خارج شدن پیگیری رفع مشکلات مردم  از روند های عادی باعث ایجاد هزینه های بسیاری می‌شود،  واقعیت این است که مطالبات به حق، با آشوب عملاً از مسیر صحیح خود منحرف شده و در درجه اول، حق مردم معترض ضایع می‌شود. در واقع نه فقط اصفهانی ‌ها که کار کشاورزان شان مختل شده، حتی یزدی ها که آب شرب شان  به مخاطره افتاده  و شهرکردی‌ها که  دغدغه  کمبود منابع آب خود را دارند  و خوزستانی‌ها هم که نگران تر از گذشته اند، ضرر می‌کنند  چون این مطالبه اصلی آن هاست که با غلبه موضوعات امنیتی به حاشیه رفته و خواسته هایشان دیگر دیده نمی شود و در درجه دوم حق تمام افرادی که به دنبال الگوسازی درست از شیوه اعتراض بودند نیز ضایع می شود.حتی حق صداوسیمایی که به دنبال تغییر و تحول مدیریتی اعتراضات اولیه را پوشش می داد نیز ضایع خواهد شد چرا که امنیتی شدن فضا می‌تواند موجب دمیدن دوباره موج محافظه‌کاری در رسانه‌های تحول‌خواه  شود. ... امنیتی شدن فضا ممکن است باعث تصمیم‌گیری‌ های غلط شود.»

 

ایران در غیاب هژمونی

احمد غلامی . سردبیر «شرق» در سرمقاله امروز نوشته است: «ما در سیاست خارجی و روابط بین دولت‌ها با تغییرات ناخواسته در سطح جهان روبه‌رو هستیم. دیگر جهان امروز جهانی دوقطبی یا حتی چندقطبی نیست. ... تفکر سرمایه‌داری به معنای واقعی با اینکه بر بخش زیادی از جهان سیطره دارد و از یک آبشخور فکری یعنی اندیشه لیبرالی نشئت می‌گیرد، اما این اندیشه در میان کشورها با تفاوت‌ها و بازتاب‌های بسیاری روبه‌رو است و هر دولت مرکزی و پیرامونی با سلیقه و امکانات خاص خود آن را تعریف می‌کند و به کار می‌بندد. خاصه آنکه آمریکا هژمونی سابق خود را از دست داده است و امروز حرف‌زدن از رهبری جهانی با اندیشه لیبرالی و اقتصاد بازار آزاد کار دشواری است ... اگر بخواهیم با این تعریف و با این الگو پیش برویم بسیاری از کشورها در سطح جهانی و منطقه‌ای با بحران هژمونی و حتی سلطه روبه‌رو هستند. از این گفته که متکی بر دانش پیشینی است می‌خواهم استدلال کنم وضعیت نابسامان منطقه‌ای و جهانی ما، ماحصل غیاب هژمونی و به معنای دقیق‌تر آن از‌کارافتادگی دستگاه هژمونی است. حالا اگر بخواهیم با این صورت‌بندی حضور ایران در منطقه را ارزیابی کنیم با پرسش‌های جدی‌تری روبه‌رو خواهیم بود که پاسخ عینی‌ دادن به آنها کار ساده‌ای نخواهد بود. 

در غیاب هژمونی، ایران با چه ابزاری قدرت اثرگذاری در منطقه را خواهد داشت؟ شاید به همین دلیل است که کشورهای دیگر و جریان‌های سیاسی داخلی می‌توانند در عراق، سوریه و افغانستان موقعیت ایران را دستکاری کنند. در غیاب هژمونی است که مقتدی صدر که هیچ‌گاه در عراق دست بالا را نداشته، اینک برای تثبیت موقعیتش یکی از ظواهر هژمونیک ایران را  برای سهم‌خواهی سیاسی مورد حمله قرار داده است. اگر بخواهیم درباره نسبت ایران با همسایگان خود سخن بگوییم، نه از هژمونی بلکه باید از یک تفوق سخن گفت؛ چراکه هژمونی تسلیم داوطلبانه دولت‌ها در برابر گفتمان ایدئولوژیک یا اقتدار نظامی است. از سوی دیگر به‌راحتی قابل حدس است در جهانی که کشورهای قدرتمندی همچون آمریکا، روسیه و چین هژمونی به معنای اجبار آن را از دست داده‌اند، کشورهای کوچک‌تر برای حفظ هژمونی خود باید هزینه‌های گزافی بدهند که در ثمرمندبودن این هزینه‌ها تردید جدی وجود دارد. به تحلیل پری اندرسون، در نزد تریپل، هژمونی از نفوذ قوی‌تر و از سلطه ضعیف‌تراست؛ اما در اندیشه گرامشی، هژمونی قوی‌تر و باثبات‌تر از سلطه است. اندرسون از این اختلاف‌نظر چنین نتیجه‌گیری می‌کند که اختلاف ذاتی میان هژمونی ملی و بین‌المللی وجود دارد؛ اما از سوی دیگر نمی‌توان از نظر دور داشت تغییر در هژمونی بین‌المللی ناگزیر در هژمونی داخلی اثرگذار است. هدفم از این آسمان و ریسمان کردن فقط یک چیز است و آن طرح پرسشی اساسی است که شاید بتواند موقعیت داخلی کشورمان را ترسیم و تبیین کند. در واقع در شرایط کشور ما و کشورهای منطقه این غیاب هژمونی تا چه میزان مؤثر است؟ آیا وضعیت کنونی ما ماحصل مواجهه قدرت‌های بزرگ بدون هژمون با یکدیگر در منطقه است؟ خرده‌قدرت‌های منطقه‌ای که هژمون نیستند ولی قادرند در برابر خواسته‌های منطقی و غیرمنطقی دیگر کشورها و مردم خود ایستادگی و مقاومت کنند؛ هرقدر این مقاومت به درازا بکشد. آیا زمان آن فرانرسیده است که از کارایی و عملکرد هژمونی معنای تازه پیدا کنیم و بگوییم کشورها درصدند با دور تازه‌ای از اثرگذاری‌ها وارد میدان شوند. اگر بپذیریم با صورتی تازه از هژمونی و سلطه روبه‌رو هستیم، باید به این پرسش پاسخ بدهیم برای مقابله با آن چه تمهیداتی اندیشیده‌ایم؟»

چند پیشنهاد به رئیس دستگاه قضا

فرهاد خادمی، روزنامه‌نگار پشکسوت در یادداشتی برای روزنامه «جهان صنعت» نوشته است: « جناب آقای محسنی‌اژه‌ای روز چهارشنبه در جمع قضات و مسوولان قضایی تهران گفتند که «باید از حجم کار قضات و پرسنل قضایی کم کنیم!»  ... به عنوان یک روزنامه‌نگار قدیمی که از نزدیک با این قوه آشنایی کامل دارد، مواردی از مهم‌ترین موضوعاتی که باعث تضییع حقوق مردم، افزایش ورودی پرونده‌های قضایی، اطاله دادرسی، فساد در دستگاه قضا و… شده است را فهرست‌‌وار به ایشان ارائه می‌کنم و امیدوارم از سوی ایشان و همکارانشان جدی گرفته شود.

۱- اصلی‌ترین موضوعی که باعث ورود سالانه ۱۵میلیون پرونده به دستگاه قضایی می‌شود، تعدد عناوین مجرمانه و جرم‌انگاری مواردی بی‌شمار از امور است‌. در حال حاضر در دستگاه حدود۲۸۰۰عنوان مجرمانه در دستگاه قضا و کشور داریم که باعث افزایش ورودی پرونده‌های میلیونی به این قوه شده ... ۲- اولین گام ریاست محترم دستگاه قضا همین است که مطابق مفاد برنامه ششم توسعه کشور از این عناوین بکاهند و دستگاه قضا و ضابطین آن هر عمل خطایی را جرم نپندارند. ۳- یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث کاهش تراکم پرونده‌ها و استرس و فشار روی قضات می‌شود این است که در یک اقدام جهادی و انقلابی‌، محاکم قضایی را تخصصی کنید تا به آنچه مدنظرتان است برسید، چراکه هم‌اینک روزانه یک قاضی دادگاه به ۶ تا ۸ پرونده با هزار سختی رسیدگی می‌کند، که متاسفانه تنوع پرونده‌ها هم کم نیست ... ۴- پس ضروری و لازم است هرچه سریع‌تر در اصلاح ساختاری که در دست اجراست همان‌گونه که دادگاه‌های کیفری و حقوقی از هم منفک هستند، بیایید و دادگاه‌ها و قضات را براساس نوع جرائم دسته‌بندی کنید که لااقل در این زمینه از حجم فشارها و استرس‌های وارده به قضات کاسته شود ... ۵- موضوع مهم دیگری که در اصلاحات ساختاری دستگاه قضا باید اجرایی و نهادینه شود و در قانون برنامه ششم توسعه کشور بر آن تاکید شده این است که از خیلی موارد و رخدادها «قضازدایی» شود؛ شاید خوانندگان گرامی بپرسند قضازدایی یعنی چه؟ که با ذکر یک مثال موضوع را روشن‌تر می‌کنم.در حال حاضر بسیاری از پرونده‌های مطروحه در دادگستری مربوط به مسائلی همچون آب، زمین‌، دعواهای بین کارگران و کارفرمایان، دعاوی مربوط به کمیسیون‌های ماده صد شهرداری و… است که هیچ‌کدام از این موارد وصف مجرمانه ندارد و نباید در دادگستری رسیدگی شود و این موارد نه تنها جرم نیستند بلکه موضوعاتی هستند که باید در کمیسیون‌های مربوطه مستقر در ادارات رسیدگی شوند که قانون نیز در این زمینه‌ها صراحت دارد و راهکارهای مربوط به هرکدام را‌ پیش‌بینی کرده است!»

 


 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها