سانسور و دیوارکشی را چه کسی باب کرد؟
در وزارتخانهای که آقای خاتمی وزیر است، آقای مصطفی تاجزاده هم جزو مدیران است، شدیدترین برخوردهای فرهنگی و نارضایتی تکثیر میشود. یادم است رفته بودم اجلاس توریسم در پاریس. داشتم برمیگشتم در هواپیما برگههایی میدادند که چه چیزهایی در ایران ممنوع است، مثلاً مواد مخدر، ورود اسلحه، ورود مشروبات الکلی و دستگاه و فیلم ویدئو.
در وزارتخانهای که آقای خاتمی وزیر است، آقای مصطفی تاجزاده هم جزو مدیران است، شدیدترین برخوردهای فرهنگی و نارضایتی تکثیر میشود. یادم است رفته بودم اجلاس توریسم در پاریس. داشتم برمیگشتم در هواپیما برگههایی میدادند که چه چیزهایی در ایران ممنوع است، مثلاً مواد مخدر، ورود اسلحه، ورود مشروبات الکلی و دستگاه و فیلم ویدئو. یک آقایی به مهماندار میگوید: «من دوربین ویدئو دارم با آن چه کنم؟»، من آمدم در جلسه معاونان این را مطرح کردم که چرا ما این کار را میکنیم؟ آقای تاجزاده روبهروی من بود، گفت: آقا رفته فرنگ متجدد شده! و یکسری آقایان ما را هو کردند. بعد آقای خاتمی گفت: پس مواد مخدر را هم آزاد کنیم!
محمدطه عبدخدایی، معاون محمد خاتمی در وزارت ارشاد گفتوگویی تفصیلی با «مشرق» داشته است. «جوان» خلاصه کوتاهی از این گفتگو را که به بیان ناگفتههایی از دوران همکاری با خاتمی در وزارت ارشاد و بحث خط نفوذ از اول انقلاب میپردازد، در ادامه میآورد.
خط فکری که گمان میکرد همهچیز فقط با حمایت غربیها قابلحل است، پس از پیروزی انقلاب مسئولیت اداره کشور را بر عهده میگیرد، افرادی، چون بازرگان و سحابی.
بله، انقلاب که به وجود آمد برخی افراد که هیچگونه سنخیتی با انقلاب نداشتند، وارد سیستم شدند.
ورود ضدانقلاب یا نفوذیها؟
ما بعد از انقلاب چیزی به اسم «ضدانقلاب» نداریم، ما مزدور داریم. ضدانقلاب یعنی اردشیر زاهدی که امروز مسئله را فهمیده است. زاهدی امروز میگوید که ما دربست در اختیار امریکا بودیم، این بلاها سرمان آمد.
این جریان نفوذیها یا به تعبیری مزدوران از کجا وارد شدند؟
انقلاب زودرس افرادش را درست تبیین نکرده بود، به این معنا که افراد مختلفی وارد فضای انقلاب شدند. علاوه بر لیبرالهای شناسنامهدار نزدیک به جبهه ملی، سه گروه وارد مجموعههای انقلابی شدند. یک عده بچههایی بودند که در امریکا و اروپا زندگی کرده و خیلی درد مردم را نمیفهمیدند و البته یکسری هم از روحانیونی که هیچگونه با انقلاب سروکار نداشتند و مخالف امام بودند. دسته دوم انجمن حجتیه بود و گروه سوم چپیهای داخلی بودند مانند (مجاهدین خلق، فداییان و بخشی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) این سه دسته هیچکدام نه دیدگاه امام (ره) را قبول داشتند و نه میفهمیدند فضای بعد از انقلاب را و جالب اینکه هر سه دسته فوق به دستگاههای انقلابی حساس نفوذ کردند. اینها چنان نفوذ کرده بودند که وقتی قرار شد جریان نفاق حذف شود، یک جنگ خیابانی به وجود آمد. در بمبگذاریها ۱۷ هزار نفر ما شهید دادیم. ۱۷ هزار نفر شوخی نیست!
در روزهای اول انقلاب به این نتیجه رسیده بودند که میتوانند انقلاب را منحرف کنند، زیرا ابتدا سنجابی وزیر خارجه شد و بنیصدر رئیسجمهور، جالب است بدانید بنیصدر نظرش آن بود که بگذاریم دشمن وارد خاک ما شود و بعد گازانبری آنها را بیرون کنیم، وقتی دشمن وارد کشورم شد، دشمن آمد توی خانه، بعد شما میتوانی با عملیات گازانبری بیرونش کنی؟ عین همین جریان، اگر داعش وارد کشور میشد دیگر خارج شدنش با کرامالکاتبین بود. چقدر باید کشته میدادیم که خارجشان کنیم، لذا ما باید در نطفه خفهاش میکردیم.
مصداقی هم دارد این بحث شما؟
خطی که به عنوان یک سوپرانقلابی در همان بدو تأسیس جمهوری اسلامی میان مردم نارضایتی ایجاد میکند، همان خط نفوذ خارجی است، مثلاً دستگاه ویدئو ممنوع میشود. دستگاه ویدئو چرا ممنوع شد؟ در وزارتخانهای که آقای خاتمی وزیر است. آقای مصطفی تاجزاده هم جزو مدیران است، شدیدترین برخوردهای فرهنگی و نارضایتی تکثیر میشود. خاطرهای نقل کنم جالب است. یادم است رفته بودم اجلاس توریسم در پاریس، داشتم برمیگشتم در هواپیما برگههایی میدادند که چه چیزهایی در ایران ممنوع است، مثلاً مواد مخدر، ورود اسلحه، ورود مشروبات الکلی و دستگاه و فیلم ویدئو. یک آقایی به مهماندار میگوید: «من دوربین ویدئو دارم با آن چه کنم؟»، مهماندار میدانست من معاون گردشگری هستم، گفت: «از آن آقا بپرس»، آن آقا با لهجه صحبت میکرد و گفت با این چه کنم؟ من هم نمیدانستم چه بگویم! گفتم بیایید فرودگاه راهنمایی میکنند که چه کنید. من آمدم در جلسه معاونان این را مطرح کردم که چرا ما این کار را میکنیم؟ آقای تاجزاده روبهروی من بود، گفت: آقا رفته فرنگ متجدد شده! و یکسری آقایان ما را هو کردند که چنین سخنی را گفتیم. بعد آقای خاتمی گفت: پس مواد مخدر را هم آزاد کنیم! من گفتم مواد مخدر ماهیتش مشکل دارد. پس شما دوربین عکاسی را هم ممنوع کنید، چون ممکن است با دوربین عکاسی عکسهای مستهجن گرفته شود. آقای تاجزاده دوباره رو به من گفت: آقا لیبرال شده. آقا رفته فرانسه عوض شده است. ایشان اولین مدیر مطبوعات کشور است. سانسور مطبوعات را چه کسی آورد؟ باید از خودشان این سؤال را پرسید! من امروز میگویم آقای تاجزاده، جلوی آینه بایست و وجدانت را قاضی کرده و ببین چه بلایی سر این ملت آوردی؟
این موارد قبل آمدن من بود، حتی طرح اخراج ۵۲۰ رقاصه را اینها داده بودند که من رد کردم، اینها آمدند و حکم هنرپیشگی گرفتند و برخی هم الان بازنشست شدهاند، شما آخرین صحبتهای آقای کشاورز را نگاه کنید، میگوید «آقای خامنهای» ما را نجات داد، مصاحبهاش هست.
روایت است فیضالله عربسرخی کارگردانها را شلاق میزد، این موضوع صحت دارد؟
عربسرخی ترشیفروش بود که یکباره مسئول حراست وزارت ارشاد شد. او نه ریشه درست انقلابی دارد و نه ریشه درست دینی دارد و نه ریشه درست وطنی دارد. خود آقای بهزاد (نبوی) چرا قبل انقلاب رفته زندان؟ او به جرم دفاع از امام زندان رفته است؟ به جرم دفاع از ۱۵ خرداد زندان رفته است؟ خیر او یک مارکسیست لنینیست بوده، با مصطفی شعاعی رفاقت داشت. در زمان خاتمی دو شورای معاونان بود؛ یکی شورای تصمیمگیری که در دفتر معاون مطبوعاتی در چهارراه مهناز تشکیل میشد و دیگری در دفتر خود آقای خاتمی در وزارتخانه، در جلسات خیابان مهناز آقای بهزاد (نبوی)، عربسرخی، ابطحی، تاجزاده و امینزاده بودند و همین گروه محدود تصمیم میگرفتند که چه کسی روزنامه داشته باشد و چه کسی نداشته باشد، اینها خودشان دیکتاتور بودند.
خود خاتمی چه وضعیتی دارد؟
آقای خاتمی تابع نفوذیهاست. آن موقع هم که او وزیر بود میگفتند وزارت ارشاد، «هفتاد وزیره و یک معاون وزیر» که منظور از معاون همین خاتمی بود.
چه شد که انقلابینماهای رادیکال با آن اندازه از ادعا پوست میاندازند؟
اصلاً مأموریت عوض شد. من اعتقادم آن است که این خط، همان خطی است که ۱۷ هزار نفر شهید روی دست ما گذاشت. با عنوان انقلابی در میان ما نفوذ کردند، همین آقای تاجزاده که امروز دموکرات شده است در دانشگاه دیوارکشی کرده بود، در واقع میان دخترها و پسرها چادر کشیده بود. گزارش کارش را فرستادند و بساط این بدعت جمع شد.
به نظر شما اینها به پایان مأموریتشان رسیدهاند و دیگر پروژه براندازی را پیش میبرند؟
اینها فکر میکردند میتوانند نظام را ساقط کنند. اینها حاج قاسم را درک نکردهاند، اتمسفر و بچههای حاج قاسم را هم درک نکردهاند، لذا گمان باطل دارند که میتوانند نظام را ساقط کنند.
تاجزاده وقتی از زندان بیرون میآید، اولین پروژهاش را روی مسئله سوریه تعریف میکند.
اینها با دستور پیش میروند، تاجزاده به این علت روی سوریه کار میکند که دشمن از آنها خواسته حاج قاسم را از لحاظ فرهنگی و شخصیتی شهید (ترور) کنند تا بعدها بتوانند فیزیکی نیز او را به شهادت برسانند. من سیاسیام، اول نیمه خالی را میبینم. من نمیتوانم قبول کنم آقای بهزاد نبوی بدون هیچ چشمداشتی از مارکسیست به مسلمان دو آتشه تبدیل شده است. اینها تا بن دندان وزارتخانهها و ادارهجات را لیبرال کردند.
شما مدتی هم در خانه فرهنگ پاریس بودید، آنجا فعالیتش متوقف شد؟
توطئه آقایان بود که خانه پاریس را از بین ببرند. میخواستند فرهنگ ناب و زیبای امام (ره) در غرب دیده نشود، دو نفر در خرابی آن نقش داشتند؛ یکی مهاجرانی و دیگری رحیممشایی. این دو تا خانه پاریس را خراب کردند. مشایی آدم پیچیدهای است و حالا هم میبینیم که ادارهکننده احمدینژاد است./ روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید