در گفتگو با فردا مطرح شد؛
معاون ناکام
اصلاح طلبان به اسحاق جهانگیری امیدهای زیادی داشتند اما به نظر او تمام اعتبارش را به پای دولت روحانی ریخت و چیزی را برای خودش نگه نداشت.
گروه سیاسی فردا: پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، «حسن روحانی» در حکمی «اسحاق جهانگیری» را به معاونت اولی دولت منصوب کرد. جهانگیری در طول دوره چهار سال سکاندار تیم اقتصادی دولت بود و در تصمیم گیری های دولت نخست روحانی آنقدر نقش پررنگی داشت که بسیاری او را «قویترین معاون اول» در قیاس با ادوار گذشته خطاب می کردند اما از یک جایی به بعد بین حسن روحانی و اسحاق جهانگیری فاصله افتاد و آن زمانی بود که جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 وارد میدان شد. این اتفاق به مذاق روحانی خوش نیامد، تا جایی که خبرها از خداحافظی اسحاق جهانگیری با پاستور حکایت می کرد اما در نهایت او ماند ولی عمل به طور معنی داری سلب اختیار شد. جمله او معروف است که گفت «حتی اختیار ندارم منشی دفترم را عوض کنم». او با وجود آنکه عملا در حاشیه تصمیم گیری های دولت قرار داشت اما حاشیه های زیادی را رقم زد از جمله دلار 4200 معروف به "دلار جهانگیری" که منتقدان دولت می گویند «قریب به 18 میلیارد دلار کشور در روزهای سخت تحریم حیف و میل شد.»
آینده سیاسی جهانگیری پس از پایان دولت روحانی
جهانگیری برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم اعلام کاندیداتوری کرد اما این بار نتوانست کارت ورود به رقابت ها را از شورای نگهبان کسب کند. درباره آینده سیاسی اسحاق جهانگیری تحلیل هایی فراوانی مطرح است. برخی می گویند «او می تواند خلا لیدری در جریان اصلاحات را پر کند»، جایگاهی که از سال 92 تا 98 در اختیار محمدرضا عارف بود اما در نهایت او بر اثر انتقادهای فراوان به عملکردش از ریاست شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان استعفا کرد. پس از این اتفاق اصلاح طلبان جبهه اصلاحات ایران را جایگزین مکانیزم تشکیلاتی قبلی کردند و ریاستش را به بهزاد نبوی سپردند اما گرچه حرف شنوی ها در مجموعه اصلاحات از بهزاد نبوی بیشتر از محمدرضا عارف بود اما در عمل سن بالای 80 سال او نشان داد چنین مسئولیت های انرژی بیشتری را طلب می کند.
گرچه بسیاری از سیاسیون وجود خلا لیدری در جریان اصلاحات را تأیید می کنند اما معتقدند اسحاق جهانگیری کاریزمای لازم را برای اجماع سازی در جریان اصلاحات ندارد و حتی اگر اصلاح طلبان نیز چنین نقش آفرینی را برای او قائل باشند، بدنه اجتماعی اصلاح طلبان او را نخواهد پذیرفت.
ابهام در قدرت اجماعسازی جهانگیری در جریان اصلاحات
حبیب الله بور بور در گفتگو با خبرنگار «فردا» درباره سرنوشت سیاسی اسحاق جهانگیری گفت: هر چند می گویند سطح اختیارات اسحاق جهانگیری در دولت دوم آقای روحانی کاهش ملموسی داشت اما با همین سطح از اختیارات او خطاهای محرزی در تصمیم گیری نشان داد، نمونه بارزش توزیع دلار 4200 بود که خزانه کشور را خالی کرد بدون آنکه اثر مثبتی در زندگی مردم داشته باشد.
وی افزود: اخیرا آقای جهانگیری برای رفع مشکل قطعی برق یک راه حل عجیب داد که «کسری برق از محل تخصیص برق به کارخانه ها جبران می شود تا قطع برق در سطح شهر اتفاق نیفتد»، بی تردید نتیجه اجرایی کردن چنین ایده ای افزایش فقر و بیکاری در جامعه خواهد بود چون وقتی برق کارخانه قطع شود، تولیدی نخواهد بود و وقتی تولید نباشد، کارگر بیکار خواهد شد.
عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اظهار کرد: پس معلوم می شود اگر جهانگیری اختیار تام و تمام هم در دولت دوم روحانی داشت قطعا بدتر از این خراب می کرد و این توجیه قابل اعتنا نیست که می گویند «جهانگیری با اختیارات بیشتر می توانست سرنوشت دولت روحانی در حوزه اجرایی تغییر دهد».
وی افزود: اسحاق جهانگیری در 8 سال گذشته نتوانست طرح سازنده ای از خود در دولت ارائه دهد و حتی در مشکلات به وجود آمده برای مملکت او هم موثر و هم مقصر است. دستگاه قضایی وظیفه دارد، پس از پایان دولت آقای جهانگیری را برای ارائه توضیحات بخواهد تا مشخص شود او به کشور خیانت کرده است یا خیر.
بور بور درباره ایفای نقش جهانگیری در جایگاه لیدری جریان اصلاحات تأکید کرد: امثال آقای جهانگیری جریان اصلاحات را به تباهی کشاندند و اعتبارش را نزد مردم خراب کردند. معتقدم آقای جهانگیری قدرت اداره خودش را هم ندارد چه رسد به اجماع سازی در جریان اصلاحات. اگر این جریان دوباره می خواهد در سطح جامعه خود را احیا کند و سرمایه اجتماعی اش را باز یابد باید چنین افرادی را از سطوح بالایی خود کنار بگذارد.
این فعال سیاسی اصولگرا درباره توان اسحاق جهانگیری در طرح مباحث انتقادی به دولت رئیسی گفت: او آنقدر خرابکاری کرده است که نمی تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و جامعه نیز به حرف های او توجهی نمی کند.
به نظر می رسد اسحاق جهانگیری با 64 سال سن در پایان عصر سیاست ورزی خود به سر می برد اما باید دید این شاگرد هاشمی رفسنجانی می تواند با ابتکاری موقعیت خودش را در صفحه شطرنج سیاست تغییر دهد یا باخت را می پذیرد و بعد از 12 مرداد برای همیشه از عرصه سیاسی کشور کنار می رود.
دیدگاه تان را بنویسید