فرار رو به جلو؛ بررسی دو فرافکنی بزرگ دولت و اصلاحطلبان
هم دولت و هم اصلاحطلبان آموختهاند که از بار مسئولیت فرار کنند و برای این منظور فرافکنی را دستور کار قرار دادهاند.
به گزارش فردا، به نقل از مثلثآنلاین، هم دولت و هم اصلاحطلبان در سالهای اخیر و متعاقب نابسامانیهای گستردهای که در کشور به وجود آمده است، آموختهاند که از بار مسئولیت فرار کنند؛ بهنحوی که حسن روحانی در مقام ریاستجمهوری مدام ادعا میکند که اختیارات رئیسجمهور کم است و عملا رئیسجمهور در کشور کارهای نیست و از سوی دیگر اصلاحطلبان هم میخواهند با تکرار کلید واژه «تکیه بر هویت اصلاحطلبی» دولت روحانی را از خود جدا کنند و چنین القاء کنند که اصلاحطلبان از ابتدا هم با دولت سازگار نبودهاند. اما چرا هر دوی این ادعاها محلی از اِعراب ندارد؟
1. سخن روحانی مبنی بر نداشتن اختیارات کافی از اساس مردود است زیرا رئیسجمهور طبق قانون اساسی بعد از مقام رهبری، دومین فرد کشور است و میتواند در حوزه اجرایی هر دستوری که میخواهد صادر کند و حتی ابزار نظارتی مجلس برای کنترل رئیسجمهور هم در قبال قدرتی که او دارد به سختی به عنوان عنصری پیشبرنده کار میکند و عملا رئیسجمهور میتواند از پاسخگویی امتناع کند. البته مجلس در برابر رئیسجمهور اختیاراتی مانند استیضاح را دارد که آن نیز به عنوان یک ابزار مستمر قابل استفاده نیست. با چنین اوصافی رئیسجمهور به قدری اختیار دارد که میتواند تحولات اساسی در مناسبات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی ایجاد کند. از طرفی در قبال ادعای روحانی مبنی بر نداشتن اختیارات این پرسش به وجود میآید که مگر پیش از نامزد شدن در ریاستجمهوری به اختیارات مصرح قانونی رئیسجمهور اشراف نداشته است که وارد این عرصه شده است؟ و آیا واقعا در روزهای پایانی دولت از اختیارات رئیسجمهور آگاه شده است؟ نکته دیگر این است که اتفاقا روحانی بیشترین اختیارات را حتی نسبت به دیگر رؤسای جمهور دارا بود؛ که تشکیل جلسه سران قوا برای حل مشکلات اقتصادی، اختیارات بیحدوحصر برای مقابله با بحران کرونا و صدالبته اختیار مذاکرات هستهای شاهدمثالهای خوبی برای اختیارات بالای او هستند. اینکه روحانی با داشتن چنین اختیارات بالایی چرا هنوز اصرار دارد که اختیارات ریاستجمهور ناکافی است، شاید به دلیل قصد او برای فرار از پاسخگویی داشته باشد.
2. یک فرار رو به جلوی دیگر که این روزها شاهد آن هستیم، رویکرد اصلاحطلبان نسبت به دولت است. اصلاحطلبان به خصوص بعد از شکست کامل برجام سعی کردند بگویند که دولت روحانی از ما نیست زیرا دریافتند که دولت در ابعاد مختلف ناکارآمد است و از مدیریت اصولی عاجز است. دولت که بعد از برجام همهچیز را رها کرد و خلاف منویات رهبر انقلاب به ظرفیتهای داخلی تکیه نکرد، باعث شکاف عمیق طبقاتی و گسترش فقر عمومی شد تا حدی که خود اصلاحطلبان هم به این موضوع اذعان داشتند اما آنها به جای پذیرش مسئولیت حمایت خود از دولت راه فرافکنی را در پیش گرفتند و افرادی مانند سعید حجاریان که روزگاری میگفتند ما حاضریم دندانه کلید روحانی باشیم، انتقادهای تندی را علیه دولت ابراز کردند. اصلاحطلبان در مقطع کنونی با طرح این گزاره که روحانی از ابتدا هم اصلاحطلب نبود، تمایل دارند بگویند روحانی ناشی از سیاستهای اصلاحطلبان نبوده است اما به نظر میرسد که این گزاره مورد قبول مردم قرار نمیگیرد زیرا جامعه مشاهده کرد که اصلاحطلبان در دو مقطع انتخاباتهای سالهای 92 و 96 تمامقد از حسن روحانی حمایت کردند که اگر حمایت آنها در میان نبود، روحانی سبد رأیی نداشت. بر این اساس به نظر میرسد که موضع کنونی غالب اصلاحطلبان مبنی بر عدم حمایت از نامزد عاریهای ریشه در یک فرافکنی بزرگ یعنی عدم مسئولیتپذیری عملکرد دولت روحانی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید