محمد رضا میرتاج الدینی: برجام با رضایت رهبری نبود

کد خبر: 817623

دولت روحانی دولتی سیاه نیست. این را محمدرضا میرتاج الدینی، نماینده اسبق مجلس و معاون پارلمانی محمود احمدی‌نژاد می‌گوید. او که مدت‌هاست به گفته خودش راهش را از احمدی‌نژاد و کارهایش جدا کرده، می‌گوید که باید همه به این نکته توجه کنیم که تخریب دولت مستقر باعث شادی دشمنان می‌شود.

محمد رضا میرتاج الدینی: برجام با رضایت رهبری نبود

روزنامه قانون: دولت روحانی دولتی سیاه نیست. این را محمدرضا میرتاج الدینی، نماینده اسبق مجلس و معاون پارلمانی محمود احمدی‌نژاد می‌گوید. او که مدت‌هاست به گفته خودش راهش را از احمدی‌نژاد و کارهایش جدا کرده، می‌گوید که باید همه به این نکته توجه کنیم که تخریب دولت مستقر باعث شادی دشمنان می‌شود. بیش از یک‌سال از انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری می‌گذرد و حالا همه نگاه‌ها به سمت پاستور و تصمیمات دولت برای سه سال باقی مانده فعالیت دولت است. آنگونه که میرتاج الدینی به عنوان یک منتقد دولت در گفتگو با «قانون» می‌گوید، دولت در این یک‌سال فعالیت‌های مثبت نیز داشته که بایدآن‌ها را بیان کرد. اما در یک‌سال گذشته دولت در چه حوزه‌هایی کمیتش لنگ زده است؟ بنا به گفته حجت‌الاسلام والمسلمین میرتاج الدینی، مهم‌ترین نقطه ضعف دولت بیان وعده‌ها و عدم تحقق آن‌هاست که باعث نارضایتی در بین مردم شده است. مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید:

یک‌سال از فعالیت دولت دوازدهم می‌گذرد. در یک‌سال گذشته دولت با فراز و نشیب‌های زیادی روبه‌رو بود. شما به عنوان کسی که منتقد دولت هستید، به طور کلی عملکرد دولت دوازدهم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بررسی همه ابعاد کاری دولت در یک مصاحبه کوتاه امکان پذیر نیست. من سابقه فعالیت در دولت را دارم و می‌دانم که دولت شاکله‌ای دارد که عملکرد آن برای مردم ملموس است، اما از این جهت که باید در قضاوت انصاف را رعایت کنیم، باید بگویم فعالیت بدنه دولت که شامل وزارتخانه‌هاست، کار‌های خود را انجام می‌دهند و همه مشغول هستند و شبانه‌روزی فعالیت می‌کنند. دولت در بدنه، استان‌ها و شهرستان‌ها فعال است. اما چند نکته برای مردم محسوس است؛ اینکه در یک سال گذشته شاهد بودیم که تعداد منتقدان دولت در جامعه زیادتر از قبل شده و دلیل این موضوع نیز به عملکرد دولت بازمی‌گردد. نوسانات ارزی و عدم مدیریت قاطع و کافی در این عرصه یکی از مسائلی است که فضای اقتصادی جامعه را متاثر کرده و مردم از این جهت نگرانند. قیمت سکه بالا رفته و قیمت ارز سر به فلک کشیده است. در حالی که یکی از انتقادات دولت روحانی به دولت قبل، این بود که دولت‌های نهم و دهم نتوانست ارزش پول ملی را حفظ کند و با نوسانات ارزی مواجه شد که شخص آقای روحانی این مساله را بار‌ها بیان کردند. هم‌اکنون در این چند ماه گذشته مردم دیدند که این دولت نتوانست به شعار‌هایی که داده، پایبند بماند و موضوعی مانند ارز را مدیریت کند. در مقام منتقد نشستن و حرف زدن بسیار آسان است. اما خوب است اگر کسی نقدی از رویه‌ای انجام می‌دهد، خودش در آن موضوع به گونه‌ای عمل کند که راه پیشینیان خود را در آن طی نکند.

موضوعات دیگر را که محل نقد به دولت دوازدهم است، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یک نکته مهم دیگر درباره یک‌سال گذشته، موضوع شعار‌های آقای روحانی در حوزه اشتغال و رفع بیکاری است. یکی از معضلاتی که نسل جوان با آن روبه‌روست، مساله بیکاری است که همچنان به صورت جدی حل نشده است. موضوع دیگر رکود اقتصادی و مشکلات عدیده کارگاه‌های تولیدی است. این‌ها مواردی هستند که مردم در یک‌سال گذشته از دولت انتظار داشتند که در مسائل اقتصادی و معیشتی کار‌های بزرگ انجام دهد و اثر اقدامات دولت محسوس باشد.

به بحث مهمی اشاره کردید. موضوع اقتصاد و معیشت مردم محل مناقشه از سوی حامیان و منتقدان دولت است. دولت و حامیانش بر این عقیده‌اند که اعتراضاتی مشابه دی و مسائل اعتراضی دیگر علاوه بر کاستی‌ها همراه با فشار به دولت از خارج و داخل از کشور بوده است. شما به عنوان معاون رییس جمهور مدت‌ها مشغول به فعالیت بوده‌اید و از نزدیک با این فشار‌ها آشنا هستید؛ این فشار‌ها چقدر در به وجود آمدن تنگنا برای دولت‌ها موثرند؟

این فشار‌های اقتصادی از بیرون از دولت و سوءاستفاده‌کنندگان امری غیرقابل انکار است. دولت‌ها نیز در اثر این فشار‌ها در معرض نوسانات اقتصادی قرار می‌گیرند. ما این فشار‌ها را در گذشته داشتیم، امروز هم داریم، اما نکته آنجاست که آقای روحانی با علم به این فشار‌ها روی کار آمده است. آقای روحانی با علم به این قضایا دولت‌های پیش از خود را نقد می‌کرد. حتی ایشان در تبلیغات انتخاباتی می‌گفت که نظرش این است که دلایل عدم کارآمدی دولت‌ها ۸۰ درصد ضعف مدیریتی و ۲۰ درصد فشار‌ها به دولت است. این موضوع در زمان ایشان نیز تکرار شد. در واقع این دولت حرف‌هایی زده که اکنون باید در رابطه با آن‌ها پاسخگو باشد. اینکه بخواهیم این موضوع را فراتر از دولت‌ها بررسی کنیم، بحث دیگری است. من معتقدم مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باید فراتر از مسائل سیاسی و جناحی حل شود. باید منصفانه صحبت کنیم و باعث ایجاد یأس در جامعه نشویم و سیاه‌نمایی نکنیم. من نمی‌خواهم مثل برخی چهره‌های دولتی تمام گذشته را نقض و انکار کنم. از نظر من در این دولت نیز کار‌های خوبی انجام شده است.

برای مثال در چه حوزه‌هایی؟

در حوزه بهداشت و درمان و تامین گروه‌های کم درآمد و همچنین مسائلی از این دست، دولت کار‌های خوب هم انجام داده و نمی‌توان آن‌ها را انکار کرد. اما روی صحبت من با وعده‌های اصلی است که محل مانور روحانی در تبلیغات انتخاباتی بود. من عملکرد دولت را سیاه نمی‌بینم، اما دولت باید به وعده‌های اصلی خود به مردم (به خصوص در انتخابات گذشته) عمل کند.

موضوعی که می‌خواهم نظر شما را درباره آن بدانم، در حوزه سیاست خارجی و به‌طور ویژه برجام است. بنا به گفته بسیاری از مسئولان، برجام با اذن و تایید رهبری در نهایت تبدیل به قرار داد شد. اما برخی منتقدان دولت معتقدند که این قرارداد امتیازاتی را به غربی‌ها داده است که به اصطلاح دخل با خرج نخواند. شما نظرتان درباره برجام و به ویژه صف‌آرایی مقابل آمریکا بعد از خروجش از این قرارداد چیست؟

مهم‌ترین دستاورد و به تعبیری شاهکار دولت یازدهم، برجام بود که مسائلی در طول این چند سال برای آن پیش آمد و از طرفی بنا بر قضاوت تاریخ، شواهد می‌گوید این دولت نتوانست همه منافع و مصالح کشور را نمایندگی کند. من نمی‌خواهم درباره برجام قضاوت کنم. از طرفی نمی‌خواهم مانند بعضی‌ها یک سویه و افراطی درباره آن نظر بدهم و آن را بکوبم. اصل مذاکرات و توافقات با نظر نظام بوده است، اما اینکه گفته می‌شود امضای برجام با تایید مقام معظم رهبری بوده، درست نیست. ایشان در این زمینه خطوط قرمزی داشتند که در نهایت نیز بنا بر اعتراف دولتی‌ها همه آن‌ها رعایت نشد. از سوی دیگر تایید مقام معظم رهبری با ۱۸ بند بوده و این به این معنی است که ایشان با همه روند مذاکرات موافق نبودند و تنها با ۱۸ بند این مذاکرات موافقت کردند؛ بنابراین نمی‌توان گفت که برجام با رضایت کامل رهبری بوده است. تصمیم نظام این بود که اصل مذاکرات انجام شود، اما اشتباه دولت این بود که همه مسائل را به مذاکرات پیوند زده بود. حل مشکلات داخلی، اقتصادی، محیط‌زیست و حل معضل آب کشور و هر آنچه که دولت درحل آن با مشکل روبه‌رو بود، به برجام پیوند خورد. در این دوسال و حتی در زمان خروج آمریکا از این قرارداد، شاهد بودیم که با آمدن برجام مشکلات مذکورحل نشد و این مشکلات با وعده‌هایی که داده شده بود، کامل حل نشد. نمی‌خواهم بگویم که هیچ دستاوردی برای ما نداشت. از سویی برخی اقداماتی که انجام شد، مورد قبول بود، اما آن اهداف عالی نظام در مذاکرات به دست نیامد. مهم‌ترین دستاورد این مذاکرات هم این بود که باز ثابت شد آمریکا قابل اعتماد نیست. تجربه تلخ مذاکره با آمریکا، تکرار و نتیجه مثبتی از آن استخراج نشد. اکنون در مذاکره با اروپا نیز باید دقت کرد که این موضوع هم به تجربه تلخی مبدل نشود؛ باید تلاش کرد که دستاورد‌هایی که در برجام به دست آمد، حفظ شود. اروپا اگر تضمین دهد که راه آمریکا را نمی‌رود و به اهدافی که ما در مذاکرات داشته‌ایم و به منافع ملت ایران دست‌درازی نشود، برجام ادامه پیدا می‌کند و امیدوارم بتواند منشأ خیر باشد. اگر قرار باشدنتیجه مذاکرات این شود که برجام فقط در کاغذ یک توافق باشد، ما به هدف نرسیده‌ایم. اینکه می‌گویم برجام شاهکار دولت روحانی در پنج سال گذشته بود، به این معنی است که سوالات و مشکلات عدیده آن هنوز پابرجاست که باید به آن پرداخته شود.

به موضوع بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا اشاره کردید. چندوقت قبل آقای احمدی‌نژاد اعلام کرد که خواهان اجازه برای مذاکره با آمریکا بوده و این اجازه به ایشان داده نشده است. هم اکنون بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده هستند که ایران باید روابط خود با غرب و آمریکا را ادامه دهد و برای حل موضوعات با غربی‌ها به مذاکره بنشیند تا روابط بهبود یابد. شما می‌گویید که بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا باز هم اثبات شد. فکر می‌کنید که در آینده مذاکرات دیگری با آمریکایی‌ها صورت بگیرد؟

ابتدا بگویم که من هیچ ارتباطی با آقای احمدی‌نژاد ندارم و به همین دلیل از صحت این ادعا نیز بی‌خبرم. اما باید بگویم یکی از دستاورد‌های قهری این مذاکرات، این بود که بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا تایید شد و این نشان داد که سیاستی که ایران برای مذاکرات اتخاذ کرده و امام (س) آن را ترسیم و بعد از ایشان نیز مقام معظیم رهبری برآن صحه گذاشتند، درست بوده است. در رابطه با اینکه عده‌ای به دنبال مذاکره با آمریکا بوده‌اند نیز باید بگویم که از ابتدای انقلاب تا به امروز همیشه عده‌ای ساده‌لوح سیاسی در دولت‌ها بوده‌اند که این افراد معتقدند اگر با کدخدا یعنی آمریکا مذاکره کنیم و مشکلات را حل کنیم، تمامی مسائل حل می‌شود. این موضوع را خط اصیل انقلابی قبول نداشته و ندارد. دلایل این مخالفت نیز این است که کشور‌هایی مانند پاکستان و افغانستان که با آمریکا رابطه ندارند و سیاست‌شان در دست آمریکاست، با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند. دوم اینکه آمریکا با اصل و اساس انقلاب مشکل دارد و در هر مذاکره به دنبال ضربه زدن به آن است؛ بنابر این سیاست مذاکره با آمریکا از ابتدا در دولت‌ها غلط بوده است و این دولت نیز مانند دولت قبل به مذاکره با آمریکا اعتقاد داشت و درنهایت نظام به‌دلیل برخی مصالح کشور به مذاکرات محدود با آمریکا بر سر مسائل هسته‌ای اجازه داد و نتیجه آن را نیز دیدیم. اما برای آینده باید بگویم که من معتقدم پرونده مذاکره مستقیم با آمریکا برای همیشه بسته شد.

با این توضیحی که درباره آینده و مذاکرات و آینده برجام دادید، به نظر شما اولویت‌های دولت روحانی در سه سال پیش‌رو چه باید باشد؟

اول این را بگویم که جناح‌های سیاسی نباید مسائل داخلی کشور (حتی برجام) را دستاویزی برای اختلاف قرار دهند. ما در موضوعی مانند برجام باید به دنبال مصالح کشور باشیم نه اینکه این موضوع را دستاویزی برای حمله به گروه دیگر بدانیم. کشور هزار و یک مشکل دارد و همه باید با کمک یکدیگر در راستای حل مشکلات و منافع ملی حرکت کنیم. نباید برجام را مایه اختلاف در جامعه قراردهیم و در زمین دشمن بازی کنیم. اما اینکه دولت چه باید کند، موضوع مهمی است؛ به نظر من دولت باید به وعده‌هایی که به مردم داده است، عمل کند و این عمل به وعده‌ها با اتکا به کشور‌های خارجی امکان پذیر نیست. دولت باید نگاهش را به داخل معطوف کند. این همان موضوعی است که با نام اقتصاد مقاومتی از آن یاد می‌شود. دولت باید در زمینه حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم گام بردارد تا شاهد نارضایتی عمومی نباشیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت