سرویس سیاسی فردا؛ رضا حيدری: انتخاب نجفی، مدیر پا به سن گذاشتهی اصلاح طلب به عنوان شهردار تهران را باید یکی از نقاط ضعف جدی شورای شهر دانست. نجفی پیش از این برای تصدی وزارت آموزش و پرورش از نمایندگان مجلس رای اعتماد نگرفت و بعد از آن هم از ریاست سازمان گردشگری (یکی از حیات دولت ها) به دلیل سنگینی و دشواری کار انصراف داد تا راحتتر بتواند با قلبی که آن را به تیغ جراهان سپرده بود دوران کهن سالی خود را پشت سر بگذارد.
اما مطرح شدن نام او و پذیریش سمت شهرداری تهران این سیاست مدار سالخورده را دوباره به عنوان یکی از سوژههای اصلی رسانههای کشور بدل نمود. هرچند که پذیریش شهرداری پایتخت برای بسیاری غیرقابل هضم بود و هنوز هم مورد طعن بسیاری قرار دارد که چطور او اداره سازمان گردشگری را به دلیل فشار و خستگی وانهاد، اما حاضر شد که یکی از اجراییترین و خدماتیترین سمتهای موجود در کشور را بپذیرد؟
البته بیش از اینکه این انتقاد به شخص نجفی وارد باشد باید پیکان تند انتقاد را به سوی اعضای شورای شهر نشانه گرفت که بر اساس چه شاخصهایی و بدون توجه به وضعیت جسمانی نجفی به ریاست او در ساختمان خیابان بهشت رای اعتماد داده اند؟
البته بر کسی پوشیده نیست که جریان اصلاح طلبی در کشور حرکت سیاسی را بر هر کنش دیگری ترجیح داده است، از این رو این خرده بر آنها شاید وارد نباشد که یک شخصیت سیاسی اصلاح طلب را بر مسند برزگترین شهرداری کشور (از لحاظ لجستیک و امکانات) قرار داده اند. نهادی که بیش از هرچیزی خدماتی است و باید به صورت عینی و کامل به رتق و فتق امور جاریه مردم تهران بپردازد.
از سوی دیگر انتخاب این چنینی شخصی نشان از فقر شدید نیروهای اجرایی در میان اصلاح طلبان است. کافی است که نگاهی به سر تا زیر این جریان سیاسی انداخت تا متوجه شد که هستهی مرکزی و ستوان فقرات آن را نیروهای روشنفکر، کارشناسان سیاسی و عدهای از اساتید دانشگاه شکل داده اند که اساساً با مقوله کار اجرایی و عملیاتی آشنا نیستند.
این تحلیل را حتی میتوان کلانتر برد و به گزینههای آنها برای ریاست جمهوری نگاهی انداخت، خاتمی، روحانی و عارف هیچ کدام حتی موسس یک «خیابان» نبوده اند که به صندلی قوه مجریه (عامل اجرایی و عملیاتی کشور) تکیه زده اند.
در واقع نجفی این روزها بر صندلی کسی تکیه زده است که مردم تهران او را با کارهای عظیم عمرانی اش میشناسند. شخصیت محمدباقر قالیباف دقیقا همان نداشتهی بزرگ جریان اصلاح طلبی است. «کار و عملیات اجرایی» هیچ وقت در پازل سیاسی اصلاح طلبان کامل نشد و آنها در این زمینه الگویی ندارند که به جامعه عرضه کنند؛ لذا طبیعی است که حضور این چنین شخصیتی (عملیاتی و اصولگرا) در حوزههای سیاسی همچون ریاست شهرداری تهران و کوشش برای بدست گیری قدرت قوه مجریه هیچ گاه از سوی آنها تحمل نشود.
به راه انداختن ماجرای فساد در مسکن شهرداری تهران پیش از انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم و ارائه مجموعه اسنادی در ۵۰۰ برگ که اخیراً از سوی آقای نجفی علیه قالیباف ارائه شد دقیقاً بر همین محور قرار گرفته است. اصلاح طلبان تحمل فردی عملگرا را ندارند چرا که سیستم مشروعیت بخش سیاسی آنها «ادبیات» و «گفتمان» (شما بخوانید) حرف است. این در حالی است که قالیباف با «عملگرایی» و «کار» توانسته است برای خود اقبال و محبوبیت ایجاد کند.
از این رو ارائه اسناد تخلف از سوی نجفی را باید سیاسی و به منظور متهم سازی قالیباف و در حاشیه نگه داشتن او دانست. بسیاری از تحلیلگران سیاسی اصلاح طلب بر این باور هستند که قالیباف سعی دارد که در انتخابات مجلس حضور پیدا کند و از همین روست که سعی میکنند با طرح مسائلی همچون فساد مالی و... برای او حاشیه امنی به وجود نیاورند. در واقع حضور قالیباف در عرصه سیاست هرگز برای اصلاح طلبان قابل پذیریش نیست چرا که حضور چنین فردی که زبان «عمل» را خوب میداند برای آینده این جریان سیاسی خوشایند نیست.
از سوی دیگر ارائه این اسناد در همان روزهای اول واکنشهای جدی در پی داشت و دادستان تهران با اشاره به اینکه که اگر این اسناد قابل اعتبار هستند بهتر است که به منظور پیگیری در اختیار قوه قضائیه قرار بگیرد و به نامهای با قید فوریت به شهردار تهران خبرداد تا او وی این اسناد را برای پیگیری در اختیار قوه قضائیه قرار دهد. نکته قابل تامل در رفتار سیاسی نجفی و تیم مدیریتی شهرداری تهران در اینجاست که، آقای شهردار در دور سوم شورای شهر تهران نماینده مردم بوده و او یکی از رای دهندگان برای حضور مجدد قالیباف در شهرداری بوده است و در دوره چهارساله حضور خود هرگز شهردار را مورد سوال قرار نداده و قالیباف در دورهای به عنوان شهردار تهران ماند که نیمی از اعضای شورای شهر مخالفان فکری او محسوب میشدند، اما هرگز مورد بازخواست همین اعضای اصلاح طلب هم قرار نگرفت.
بهتر است که آقای نجفی به جای طرح این چنین مسائل حاشیهای که هیچ وقت قابل اثبات نخواهد بود و همگان بر سیاسی بودن آن واقف هستند به اداره شهرداری تهران به عنوان نهادی خدماتی است بپردازند و اگر کهولت و بیماری قلبی به او اجازه میدهند به مراکز زیر نظر خود بیشتر نظارت کنند تا فساد و رانت میلیاردی که امسال در جریان برگزاری نمایشگاه مطبوعات داده شد تکرار نشود.
این فساد آنقدر بزرگ بود که روزنامه قانون که رویهای اصلاح طلبانه دارد به آن پرداخت و مجبور به انتشار برخی از ابعاد آن شد. این روزنامه اصلاح طلب در ۶/۹/۹۶ خبر از رانت برگزاری نمایشگاه خودرو در شهر آفتاب را داد و اشاره کرد که دو تن از مدیران ارشد شهرداریهای تهران و مشهد افرادی هستند که از این رانت آشکار استفاده کرده اند.
به آقای نجفی باید پیشنهاد کرد که اگر دغدغه مبارزه با فساد را دارند نگاهی به گزارش این روزنامه بیندازند و دستور دهند در خصوص شرکت «هرمس» کمی تحقیق شود. شاید متوجه شوند در زیر دست ایشان چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
دیدگاه تان را بنویسید