وقتی ظریف خرج منازعات داخلی می‌شود

کد خبر: 664302

روزهای مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شبیه یک میدان رزم و مبارزه است که هر کدام از طرفین رقابت تلاش دارند برای فائق آمدن بر رقیب علاوه بر پیاده کردن دستورالعمل‌های تیم عملیات روانی، دست نیاز را به سوی شخصیت‌هایی دراز کنند که کلام آن‌ها در جامعه تأثیرگذار بوده و منجر به افزایش آرای نامزد مورد نظر شود.

سرویس سیاسی فردا؛ روزنامه جوان نوشت:

روزهای مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شبیه یک میدان رزم و مبارزه است که هر کدام از طرفین رقابت تلاش دارند برای فائق آمدن بر رقیب علاوه بر پیاده کردن دستورالعمل‌های تیم عملیات روانی، دست نیاز را به سوی شخصیت‌هایی دراز کنند که کلام آن‌ها در جامعه تأثیرگذار بوده و منجر به افزایش آرای نامزد مورد نظر شود. بهره‌گیری از تاکتیک‌ها یا شخصیت‌های شناخته شده برای ایجاد مقبولیت یا افزایش آن لزوما اتفاق نامیمونی نیست کما اینکه در انتخابات سال ۹۲، روسای جمهور دولت‌های پنجم، ششم، هفتم و هشتم از حسن روحانی حمایت کردند که نهایتا به موفقیت انتخاباتی وی در آن سال منجر شد. بنابراین اصل حمایت شخصیت‌های سیاسی، علمی و فرهنگی از یک نامزد تا حدودی نمی‌تواند محل اشکال باشد، اما چنانچه حمایت یک شخصیت، از یک نامزد با وظایف و مسئولیت‌های قانونی وی در تعارض باشد می‌تواند شائبه و شبهات فراوانی را مطرح کند.

توجیه برای کارنامه ضعیف

در این دوره از انتخابات نیز دولت یازدهم تلاش کرده علاوه بر اتخاذ تاکتیک‌های رسانه‌ای- روانی، شخصیت‌های اثرگذاری را به صحنه کارزار بکشاند تا کمبودهای ناشی از «ضعف ناکارآمدی در تحقق وعده‌های سابق» و «ناتوانی در فائق آمدن بر مشکلات جامعه» جبران و مفاهیم خاصی را به افکار عمومی القا کند. مصاحبه دکتر محمدجوادظریف با یکی از خبرگزاری‌های حامی دولت از جمله مصادیقی است که به نظر می‌رسد با همین هدف مورد توجه قرار گرفته است، به این معنا که قرار است «سخنان تبلیغی-انتخاباتی ظریف و سایر دولتمردان» در کنار سایر اهرم‌های تبلیغاتی قرار گرفته تا جامعه ایرانی دوهفته مانده به انتخابات دوازدهم، به نتایج خاصی از جمله «موفق بودن دولت در دوعرصه داخلی و خارجی» برسد. وزیر امور خارجه در گفت‌وگوی مورد اشاره تلاش کرده مفاهیمی از جمله «برجام نبود حمله نظامی به کشور قطعی بود»، «اقتدار امروز کشور ناشی از اقدامات دولت یازدهم است»، «ایرانی قبل از ۹۲ در مجامع و مجالس بین‌المللی حقیر و پس از این سال مورد توجه مقامات سایر کشور‌ها قرار گرفت» و «سیاست‌های دولت بهبود قطعی معیشت را به همراه داشت» را به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم عنوان کند. بنابراین عامل اصلی ترغیب محمدجواد ظریف به این گفت‌وگوی تبلیغاتی و توسعه رسانه‌ای مصاحبه وی توسط رسانه‌های حامی دولت را می‌توان در دوگزاره جست‌وجو کرد: ۱ ـکاهش آرای رئیس دولت یازدهم به گفته نظرسنجی‌های معتبر ۲ ـفقدان کارنامه مشخص دولت جهت ارائه به مردم و تلاش برای برجسته کردن دستاوردهای «ذهنی» برجام به جای دستاوردهای «عینی» آن. برخی از سخنان ظریف نشان می‌دهد که وی در این مصاحبه بیشتر از آنکه در حوزه تخصصی خود اظهار نظر کند به جای بحث «اثباتی» به شکل صرفاً تبلیغاتی از عملکرد دولت یازدهم حمایت می‌کند با ابراز جملاتی نظیر: «هواپیماهای کاغذی اکنون روی زمین است و آقایان بر آن سوار می‌شوند»، «نمی‌خواستیم در دنیا به مردم ایران به چشم دیگری جز احترام نگاه شود»، «به نتیجه رساندن مذاکرات شجاعت می‌خواهد»، «برخی دوستان به تأثیرگذاری دیپلماسی آلرژی دارند» و «در دولت یازدهم سیاست خارجی به کمک معیشت مردم آمد.»

قانون از وزیر خارجه چه می‌خواهد؟
به عنوان نمونه در تبصره یک ماده ۲ قانون وظایف وزارت امور خارجه یکی از وظایف مشخص شخص وزیر و دستگاه متبوع: «بررسی، برقراری، تنظیم، حفظ و توسعه روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران با سایردولت‌ها و سازمان‌های سیاسی بین‌المللی و نظارت و‌اشراف بر سایر روابط خارجی» عنوان شده که اصل موضع‌گیری اخیر محمدجواد ظریف (که با استقبال روزنامه‌های زنجیره‌ای حامی دولت نیز مواجه شده است) را با پرسش‌های جدی روبه‌رو می‌سازد. از جمله اینکه، آیا شخص وزیر امور خارجه در شرایطی که ایالات متحده به گفته باب کورکر سناتور ارشد این کشور سرگرم مقدمه‌سازی برای نقض مجدد برجام است یا مقامات عربستانی (محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان) تهدیدات ضدایرانی خود را به روز می‌کنند، وظیفه مهم‌تری جهت تأمین منافع ایران در سطح بین‌المللی ندارد؟ و باید در سطح یک لیدر انتخاباتی ایفای نقش کند؟

آنهم در شرایطی که بر اساس تبصره ۳ ماده ۲ قانون مذکور شخص وزیر باید «توجه و مراقبت دائم و اقدامات لازم و به موقع نسبت به وقایع بین‌المللی به ویژه وقایع جهان اسلام و تهیه و تنظیم گزارش‌های لازم و دقیق در‌این زمینه با پیش‌بینی و پیشنهادات جهت اطلاع مراجع ذیربط» را مورد توجه قرار داده و اهداف عالیه نظام در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی را مهم‌تر از مباحث انتخابات داخلی بداند؟ چرا برای نخستین بار جایگاه وزیر امورخارجه کشور به عنوان نماینده رسمی کشور درمحیط بین‌المللی باید محملی برای بازی‌های حزبی-جناحی قرار گرفته و اصل بی طرفی این وزارتخانه و تمرکز آن بر وظایف و مسئولیت‌های تأکید شده در قانون مورد خدشه قرار بگیرد؟ پذیرش نقش «لیدر انتخاباتی رئیس‌جمهور» توسط ظریف حاشیه مهم‌تر از متن مذاکرات ۲۰۰۴ سعدآباد است آنجایی که محمد البرادعی محرم محرمانه‌های یک رقابت داخلی قرار گرفته و طرف درد دل‌های انتخاباتی محمد جواد ظریف قرار می‌گیرد. مقام رسمی آن روز دولت جمهوری اسلامی ایران در آن روز به البرادعی درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات گفت و گفت: شکست مذاکرات باعث پیروزی جریان رقیب آن‌ها در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری خواهد شد البته به‌رغم طرح نگرانی ظریف، اما البرادعی تفسیر غیر‌مطلوب دولتی‌ها را از «تعلیق» ارائه داد و آقای ظریف متوجه شد نگرانی‌های آن‌ها برای طرف خارجی فاقد اهمیت است.

ورود مرد سیاست خارجی به بازی داخلی

آیا نباید وزیر محترم خارجه کشور از پیامدهای سخنان ۲۰۰۴ خود درس و بر اساس وظایف مشخص شده خود در قانون گام برداشته، موضع گرفته و منافع ملی را بر مطالبه‌های حزبی-جناحی ارجحیت دهد؟ آیانباید پس از گذشت ۱۷ ماه از روز اجرای برجام در مقام «پاسخگویی» درباره تشریح میزان تحقق «وعده‌های هسته ای» برآمده و از چرایی بی نتیجه بودن توافق هسته‌ای در حوزه تحریم‌ها، پول و املاک بلوکه شدن ایران و بهبود وضعیت معیشتی مردم به صورت مصداقی و موردی برآید؟ علاوه بر آنچه که گفته شد، ریزش آرای روحانی پس از مناظره اول در کنار وعده‌های محقق نشده چهار سال گذشته تیم عملیات روانی دولت را بر آن داشته است که مرد دیپلماسی خارجی را برای نجات از این معرکه وارد بازی‌های داخلی کند؛ موضوعی که به دلایل فراوان الزاماً نمی‌تواند نتیجه دلخواه دولتیان را رقم بزند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت