شعر طنز: یک خواهش کوچولو

کد خبر: 656913

آه! از این مرز پرگهر یعنی یک وجب هم به ما نمی‌ماسد؟! | مسکنِ مهر شد، نشد هر چه، مسکنی غیر گور می‌خواهیم || خادم ملتید یا ثروت؟ عامل وحشتید یا وحدت؟ | خواهشی سخت و غیرممکن نیست، زندگی با غرور می‌خواهیم

شعر طنز: یک خواهش کوچولو
صندوق رای
طنز پس پریروز؛ رضا احسان پور:

خسته‌ایم از شعار تکراری، اندکی هم شعور می‌خواهیم بعد از این، جای طوطی حرّاف، عاملی مرده‌شور می‌خواهیم کل اخبارمان گل و بلبل، گل و بلبل‌تر از گل و بلبل! خر شدن در مرام‌مان چون نیست، گوشِ کر چشمِ کور می‌خواهیم با وجود تمام زیبایی‌ش، واقعیت بزک شود زشت است تلخ باشد! ولی حقیقت را ساده و لخت و عور می‌خواهیم تا مگر بابخارتر بشوند صندلی‌هایشان و ما فیها خالدون، روی میز آقایان، دستگاه بخور می‌خواهیم ای که خاکی و مردمی بودی! حال از بچه‌های بالایی ما برای گلایه‌ها گوشی غیر از اهل قبور می‌خواهیم نه فقط تحت امرتان هستیم، بلکه ما تحت تحت‌تان هستیم قرعه‌ی فال، معنی‌اش این نیست، منصبی جز سُتور می‌خواهیم بس‌مان است توسری خوردن، مرگ بر مثل پاپتی مردن زهرمان می‌دهید هم آن را توی جام بلور می‌خواهیم آه! از این مرز پرگهر یعنی یک وجب هم به ما نمی‌ماسد؟! مسکنِ مهر شد، نشد هر چه، مسکنی غیر گور می‌خواهیم «تا توانی دلی به دست آور، دل شکستن هنر نمی‌باشد» ما به قدر کفاف کم داریم، از شما جز قصور می‌خواهیم ما که لب تر کنید می‌آییم، ما که در صحنه‌ایم یک عمری وقت گیر و گرفتمان گاهی از شما هم حضور می‌خواهیم خادم ملتید یا ثروت؟ عامل وحشتید یا وحدت؟ خواهشی سخت و غیرممکن نیست، زندگی با غرور می‌خواهیم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت