روزنامه کیهان: روزنامه اصلاحطلب بهار در یادداشتی تحت عنوان مخالفان هوشمند نوشت: مخالفان امروز دولت روحانی نه بیسواد و نه کمدانش هستند. برخلاف شماری از تحلیلگران و همراهان دولت، مخالفان امروز دولت کارشان را خوب بلدند. منتقدان امروز دولت ادبیاتی دقیقتر در مقایسه با سالهای قبل در حوزه نقد و پرسشگری دارند.
دیگر برخلاف دوره دوم خرداد، نیازی نیست شماری از جوانان خودجوش را راهی سالنهای سخنرانی کنند، برهم زدنهایی که سود مستقیم آن به جیب مخالفان رفتارهای پرخاشگرایانه سرازیر میشد. رویکرد اصلی مخالفان دولت ستاندن بهانه از دستان دولتمردان است. کمتر فضایی برای مظلومنمایی به دولت داده میشود، برهم زدن نظم سخنرانی نوبخت در ایام تعطیل نوروز 95 و یکی از مسئولان وزارت کشور در یزد آنقدر کم تعداد است که به احتمال بسیار زیاد از یادها رفته است.
این روزنامه میافزاید: مخالفان امروز روحانی حداقل چند سر و گردن از مخالفان دولت اصلاحات بالاتر ایستادند و در اکثر مواقع مقایسه آن رویکردها با روشهای امروز اشتباه است. طی سالهای گذشته و به گفته یکی از فعالان سیاسی همه با هم تغییر کردیم، به گمانم این تغییر در جریان اصولگرایی بیشتر هم بوده است.
جلسه استیضاح عطاءالله مهاجرانی در مجلس پنجم بخش ناچیزی از این مخالفتها با دولت وقت را نشان میدهد، توانایی طرح پرسش از سوی نمایندگان، قدرت به چالش کشیدن وزیر وقت و مهمتر ناهماهنگی بسیار واضح در میان مخالفان اصلی دولت اصلاحات را میتوان در همان جلسه استیضاح دید... بنا به گفته یکی از سردبیران روزنامههای بعد از شکلگیری دولت اصلاحات، اولین روزهایی که نشریهای غیر دولتی روی دکه مطبوعات رفت اکثر نیروهای اصولگرا نمیدانستند چگونه واکنشی نشان دهند.
روزنامهنگاران، روزنامهها و نشریات فعال وابسته به جریان اصولگرایی در نیمه دوم دهه هفتاد آنقدر از فضای پیرامونی و شکل گرفتن روشهای نوین و مطالبات متراکم شده شهروندان دور افتاده بودند که توانایی واکنش مطلوب در مقابل رسانههای جدید را نداشتند.
واگذار کردن سه انتخابات، انتخابات ریاست جمهوری، مجلس ششم و شورای شهر اول را میتوان به این مسئله مربوط دانست اما آن دوران به پایان رسیده و شرایطی دیگر رقم خورده است.
چنانچه مخالفان دولت از جنس اصولگرایان نیمه دوم دهه هفتاد باشند، میتوان دست آنها را خواند، آنان را در زمینه ندانستن معنای دقیق مفاهیم علوم انسانی به چالش کشید و از همه مهمتر انتقادهای نمایندگان مجلس پنجم از وزارت ارشاد را به رویشان آورد، اما مخالفان امروز دولت یازدهم رسانهمحور شدند. افکار عمومی را اخیراً بهتر درک کردند. کمتر دلخوش تحلیلهای فضایی میشوند، برای اینکه صدایشان بهتر شنیده شود نیم نگاهی به آمارها و اعداد دارند.
روزنامه بهارمینویسد: اینکه همچنان برخی از فعالان سیاسی از روی اجبار تلاش میکنند پاسخی به مسئله فیشهای نجومی بدهند نشان از تحرکات رسانههای نزدیک به جریان اصولگرایی دارد.
روزنامههای اصولگرا طی سالهای گذشته آنقدر استخواندار شدند که برای به چالش کشیدن دولت یازدهم، بار بخش زیادی از ترکیب نیروهای سیاسی در مجلس دهم بر روی دوش رسانههای وابسته به جریان اصولگرایان بود، تریبونهایی که در حد توان توانستند در راستای کسب کرسی ریاست کمیسیونها قدم بردارند.
رویکردهای آنان تغییر کرده است. دولت یازدهم میبایست روابط عمومی خود را با این دادهها و کنشهای جدید هماهنگ و گام فراتر از آنان بردارد. چنانچه روابط عمومی دولت نتواند پاسخی مناسب به شیوه نقدهای جدید داشته باشد، کار دولت روحانی برای مرحله دوم ریاست جمهوری دشوارتر از هر زمان خواهد شد. رسانههای اصولگرا و نقدهای آنان را نباید و نمیتوان نادیده انگاشت، نقدهایی که در بسیاری از مواقع باعث موضعگیریهای پرهزینه، چالشزا و گل به خودی از سوی دولتمردان شده است، سخنان وزرا و معاون رئیس جمهور علیه یکدیگر حاصل دستپخت و زمینهسازی همین رسانههاست. میتوان بخشی از این خطاها را به دلیل دست بالا داشتن این رسانهها عنوان کرد.
دیدگاه تان را بنویسید