این هشدار را باید جدی گرفت!

کد خبر: 516926

"مجریان پروژه ختم انقلاب اسلامی باید بدانند، نه ایران لیبی است و نه آنها دارای جایگاهی بالاتر از یک مقام اجرایی؛ که حتی از بنی صدری که رای یک سوم مردم ایران را از آن خود کرده بود، محبوبیت بیشتری ندارند و به یقین نخواهند داشت."

خبرگزاری تسنیم: محمد عبداللهی در یادداشتی نوشت: موضع تکان دهنده و جانبدارانه ظریف در قبال هولوکاست و همنوایی او در نیویورکر با طرفداران این افسانه صهیونیستی از یک سو و درخواست روحانی برای حذف شعار مرگ بر اسراییل از روی موشک‌های سپاه پاسداران مطابق با گزارش جروزالیم پست از سوی دیگر در روزهای اخیر، پرده از قطعات جدیدی از پازل بنفش برجام برمی‌دارد.
اظهار چنین مواضعی، توأمان با یکدیگر و همزمان با افزایش فشارهای برخی کشورهای غربی و عربی و اتحاد انور سادات‌های نوین منطقه و در راس آنها اردوغان و ملک سلمان سعودی با اسراییل، علیه حزب‌الله لبنان در هفته‌های گذشته، در کنار هم نشانگر اجرای یک پازل بسیار خطرناک صهیونیستی است که مقامات ارشد دولت هم یکی از اضلاع بازیگری آن شده اند.
ملت مسلمان ایران انقلاب شکوهمند سال 57 را بر پایه ی اصولی مشخص محقق کرد. "مبارزه با اسرائیل و دفاع از فلسطین"، در کنار مولفه‌هایی چون "هویت اسلامی و شیعی انقلاب اسلامی"، "حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور" و "دفاع از مظلومان و مستضعفان در جهان " اصول بنیادین و محورهای اصلی انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهند. اصولی که بدون آنها، انقلاب بی‌معنی است و هیچ تفاوتی با حکومت‌های غیراسلامی و حتی ضداسلامی نخواهد داشت.
دولت روحانی، در راستای فروختن عزت کشور و تعطیل کردن یکی از مولفه‌های استقلال کشور یعنی تعطیلی صنعت هسته‌ای کشور، که به اعتراف خود دولتمردان "هیچ دستاوردی برای ایران" به دنبال نداشته، اولین ضربه سهمگین را به حیثیت و اقتدار کشور وارد آورد. وقتی که نیروگاه‌های هسته ای را سیمان گرفت و آب سنگین اراک را با قیمتی کمتر از آب هویج به کشوری فروخت تا علیه ما بمب هسته‌ای بسازد، و البته برای این همه موفقیت و پیروزی! هم پیاده نظام خود را اجیر می‌کند تا به احترامش تمام قد! بایستد!
دولت حتی در همین راستا، بی‌بی‌سی و حامیان داخلی بی‌بی‌سی را هم به رو بازی کردن ترغیب کرده است و این شبکه در هفته‌های اخیر، با برنامه‌سازی که نمونه بارز آن تغییر معنادار نحوه اجرای برنامه نوبت شما با حضور مهمانان بظاهر مردمی در جهت تایید برجام و روحانی و سیاست‌های بنفش به یاری دولت آمده است.
گرچه درایت رهبر معظم انقلاب کافی بود تا قطعاتی از این پازل تحت عنوان برجام های 1و 2 و غیره برای همیشه به ته زباله‌دان نفوذ افکنده شود. واژگان بزک کرده و فریبنده برجام‌های شمارشی توسط ایشان به دقت رمزگشایی شدند و همه دانستند واژگان بزک شده برجام 1 الی ایکس همان نه غزه نه لبنان دیروزی است و همان گنجشکی است که به قامت قناری آرایش کرده‌اند.
اما مواضع روحانی و ظریف که در راستای کاهش سطح خصومت با اسرائیل صورت می‌پذیرند، موضوع ساده‌ای نیست که هر دولتی بتواند به راحتی در آن ورود کند و یا بر آن مانور دهد.
این مواضع آن هم در فضایی که در کشورهای غربی، جریان بایکوت و تحریم اسرائیل، روزبروز قوی‌تر و پر رنگ‌تر می شود، بیش از هر چیز، با هدف تنفس مصنوعی برای رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد. حرکتی که در راستای برجام‌های شماره گذاری شده، از شتاب و عجله دولت برای رسیدن به برجام آخر! حکایت دارد.
همان خطی که مشاور سابق روحانی در شورای امنیت ملی و مشاور کنونی دولت امریکا، در کتاب خود "ایران و امریکا، گذشته شکست خورده و مسیر آشتی" به عنوان نقشه راه صلح!!! چیده است. حسین موسویان در این کتاب، یک بسته کلان را برای عادی سازی روابط ایران و امریکا (بخوانید امریکایی شدن ایران، بخوانید بازگشت به عصر ژاندارمی) پیشنهاد می‌کند که بدین ترتیب اند:
گام نخست: ختم جدال هسته ای!
گام دوم: تروریسم! (همان چیزی که دست کشیدن از حمایت گروه‌های مقاومت ضداسرائیلی می‌خواند)
گام سوم: حقوق بشر! (بخوانید جولان دادن آزادانه نیروهای ضدانقلاب در کشور)
گام سوم: سلاح‌های کشتار جمعی (بخوانید خلع سلاح موشکی و نظامی ایران)
گام چهارم: فلسطین (منظور دست کشیدن از مبارزه ضداسرائیل و دفاع از مقاومت فلسطین)
گام پنجم: امنیت خلیج فارس (بخوانید ژاندارمی و نوکری امریکا در منطقه و استعمار منابع کشور)
همانطور که می‌بینید، این بسته کلان! نه بسته پیشنهادی صلح! که کشاندن ایران به حضیض ضعف و انفعال و آماده شدن برای جنگ! است. درست همان مسیری که لیبی قذافی طی کرد و الان صلح کامل! در این کشور نفتی برقرار شده است. صلح امریکایی!
شکست دکترین برجام‌های شمارشی در آستانه فروپاشی ماه عسل اوبامایی و استقبال زودهنگام از هیلاری بعنوان رییس جمهور لیبرال غش کرده در دامن صهیونیست هم وجه دیگر این ماجراست. گرایش زودهنگام برجامیون به ورود در خطوط قرمز بنیادین انقلاب و بازی در زمین صهیونیست‌ها اولا برای فرار از عواقب ناکامی‌های سیاسی و اقتصادی برجام هسته‌ای است و ثانیا ابراز چنین مواضعی البته با جدی تر شدن تصاحب پست ریاست جمهوری آمریکا توسط هیلاری کلینتون به عنوان حامی سرسخت صهیونیست‌ها و موافق با برجام قابل ارزیابی است.
سیاست حزب دموکرات آمریکا چپاول کشورها بر اساس اصول لیبرال و دموکراسی و روشنفکری است چیزی که با دنباله‌های داخلی آنان در ایران همخوانی دارد، بر خلاف حزب جمهوری‌خواه که برای چپاول کشورها بیشتر به گزینه زور و نظامی رغبت دارند.
در چنین بستری، جناب وزیر خارجه که قبلا در توئیتی سوال برانگیز، اعلام کرده بود، "کسی که هولوکاست را رد می کرد، رفته است" اکنون در مصاحبه ای با این شدت و حدت، منتقدان هولوکاست که نه فقط ایرانیان، که جمع زیادی از محققان و مورخان و آزاداندیشان غربی و حتی یهودی همچون روبروت فوریسون، دیوید ایروینگ، ایلان پاپه و... هستند، را این چنین بی محابا می‌کوبد. اظهاراتی که درست همرنگ و هم سطح با اظهارات متعصب‌ترین صهیونیست‌هاست و نه یک دولتمرد جهان اسلام و حتی جهان غرب. چراکه در همین هفته گذشته، در همین غرب، دو دولتمرد، مهمت کاپلان وزیر مسکن کشور سوئد، و خانم نزشا، نماینده پارلمان انگلیس، به دلیل انتقادهایی صریح و عمیق از رژیم صهیونیستی، برکنار شدند. در همین جهان غرب. و آنگاه وزیر خارجه ایران، چنین بی‌محابا، هولوکاست، این پاشنه آشیل اسرائیل که تنها حربه و توجیه اسراییل برای اشغال سرزمین فلسطین به حساب می‌آید، و مدافعین، مروجین و خلق‌کنندگان اصلی دروغ آن، گروه‌های افراطی و بنیادگرای صهیونیستی نظیر گوش امونیم هستند، را با ادبیاتی اسرائیلی‌پسند، مصونیت‌سازی می‌کند.
مجریان پروژه ختم انقلاب اسلامی باید بدانند، نه ایران لیبی است و نه آن‌ها دارای جایگاهی بالاتر از یک مقام اجرایی؛ که حتی از بنی‌صدری که رای یک سوم مردم ایران را از آن خود کرده بود، محبوبیت بیشتری ندارند و به یقین نخواهند داشت. این مردم و این نظام، وقتی با آن رئیس جمهوری! که بخشی از خطوط قرمز انقلاب اسلامی را زیر پا گذاشته بود چنان رفتار کرد که با دامن زنانه از ایران فرار کرد، پس با کسانی که اصول بنیادین و مؤلفه‌های هویت بخش انقلاب را رد کنند، رفتاری بس قاطعانه‌تر خواهد داشت.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت