خبرگزاری فارس: بهانه مراسم، سالگرد درگذشت محمد مصدق اعلام شده بود که البته در لابه لای سخنرانی هم از کرامات وی سخنها راند. از اینکه «آنچه اصل و اساس است از دید مصدق، ایرانیت در همان حد استقلال و آزادی بیرون از اسلامیت به معنای طرز فکر و روش و دینی که به ملت امکان می دهد با وحدت در پایه و با تکیه بر خود از هر بیگانه بی نیاز باشد».
شاید بتوان اوج شناخت چهره اصلی بنی صدر را در غائله 14 اسفند 1359 یافت. روزی که بنی صدر رئیس جمهور وقت انقلاب اسلامی با همکاری منافقین، گروهک ها و جریان های انحرافی به دنبال ایجاد فتنهای به پشتوانه رأی 11 میلیونی خود بود.
بنیصدر که توانسته بود بخاطر منسوب بودن به پدرش که از روحانیون برجسته همدان بود و بهره گیری از فرصت حضور در فرانسه ابتدا خود را به امام(ره) نزدیک کرده و سپس با حضور در صف انقلابیون بتواند بر مسند رئیس جمهوری بنشیند، تلاش کرد علیه مبانی انقلاب اسلامی اقدام کند.
پس از مشخص شدن تعارضات اعتقادی بنی صدر و دوستان لیبرال و منافقش با مبانی انقلاب اسلامی و تعارضات اعتقادی و عملی آنها با جریان اصیل انقلاب، وی تلاش کرد برنامه مفصلی علیه جمهوری اسلامی و مبانی اعتقادی آن در 14 اسفند و در دانشگاه تهران برای ایجاد جنجال در کشور و پیشبرد اقدامات خائنانه خود ترتیب دهد.
بنی صدر و لیبرالها و منافقین اطراف وی گمان می کردند در روز 14 اسفند جمعیت میلیونی به فراخوان آن ها پاسخ خواهند داد و پس از شرکت در مراسمی که برگزار می کنند، راهپیمایی های گسترده خیابانی به راه خواهند انداخت و به نهادهای انقلابی در تهران و شهرهای دیگر هجوم خواهند برد و بالاخره در یک حرکت گسترده ای که مردم و گروهک های لیبرال و چپ نمایان مسلح انجام می دهند، نظام و انقلاب ساقط خواهد شد.
هدف لیبرالها و منافقینی که توانسته بودند بخاطر حضور فریبکارانه بنیصدر در ریاست جمهوری نفسی تازه کنند، این بود که با طرح توطئه های مختلف، سرانجام انقلاب اسلامی را نیز به سرنوشت نهضت مشروطه و نهضت ضد استعماری دوره ملی شدن صنعت نفت گرفتار کنند که غائله 14 اسفند را هم میتوان در همین راستا قلمداد کرد.
در همین خصوص حامیان بنیصدر در غائله 14 اسفند با تصاویر محمد مصدق و شریعتمداری و مخالفین بنیصدر با تصاویر امام خمینی (ره) و پلاکاردهای با تصویر مصدق در حال بوسیدن ملکه ثریا و سردادن شعارهایی از جمله «حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله»،«مرگ بر لیبرال»، «بنی صدر مرگت باد» در محل سخنرانی حاضر بودند. در این بین مجاهدین خلق و میلیشیا در حمایت از بنی صدر و برای تأمین مقاصد سیاسی خود نیز در مراسم حضور داشتند.
حرکت نمادین آن زن بی حجاب و بنی صدر در آغاز مراسم از اینکه « آن زن حلقه گلی از قبل تهیه کرده بود، به گردن رئیس جمهور میاندازد و با نیم خیز فرنگی مآبانهای دست رئیس جمهور را به گرمی میفشارد » اعلام آشکار یک حرکت غربگرایانه برای براندازی نظام اسلامی بود.
منافقین، گروهکها و جریان های انحرافی که حامی بنی صدر بودند، با شعارهایی که بر ضد روحانیون مخصوصاً شهید مظلوم بهشتی و روحانیون حزب جمهوری سر می دادند، نیروهای حزب الله و انقلابی را مورد حمله قرار می دادند. مهم ترین شعار آنان در این روز، «درود بر مصدق سلام بر بنی صدر» بود.
در این بین نوع برخورد بنیصدر با مخالفانش، نظریه هانتینگتون را تداعی می کند که درباره نحوه برخورد با مخالفان گفته بود «در حالی که خشونت را محکوم می کنید با مخالفان با نهایت خشونت برخورد کنید». در آن روز بنی صدر تئوری هانتینگتون را در عمل پیاده کرد، بگونهای که طرفداران انقلاب و مخالفان خود را چماغدار معرفی میکرد اما به طرفداران خود دستور برخورد سخت با آنان میداد. تئوری که امروز هم از لیبرالهایی که سودای غرب را در سر میپرورانند، دیده میشود.
در همین رابطه بنی صدر به طرفداران خود دستور برخورد با مردم انقلابی انقلاب را داد: «مردم! اینها را از اینجا بیرون کنید. اینان را بیرون کنید». بنی صدر از پشت بلندگو و جایگاه سخنرانی، سرکوب حزب الله و مدافعین انقلاب اسلامی را فرماندهی می کرد. او از پشت بلندگو به طور مکرر از تنبیه حزب الله سخن گفت و جمعیت را تشویق می کرد تا افراد مذهبی را در هر جا که میبینند، دستگیر کنند.
در این میان امام خمینی (ره) به عنوان اعتراض به این حادثه در پاسخ تلگرام آیت الله گلپایگانی مبنی بر جلوگیری از درگیری ها و تشنجات، فرمودند: «به جنابعالی و عموم ملت شریف اطمینان می دهم که با خواست خداوند تعالی با این گونه مخالفت های با اسلام برخورد شدید خواهد شد ... باید گروه ها و دسته های منحرف سیاسی و غیر سیاسی بدانند که من با احساس تکلیف با آنان برخورد اسلامی می کنم و به شرارت های ضد اسلامی خاتمه می دهم ».
امام از طریق یک شورای سه نفره به بررسی حادثه پرداختند. این شورا که متشکل از نماینده امام، نماینده بنیصدر و نماینده حزب جمهوری اسلامی بود به بررسی قائله پرداختند. وضعیت آنچنان واضح بود که حتی نماینده بنیصدر نیز رئیس جمهور را به عنوان مقصر اصلی معرفی کرد.
علاوه بر آن دادستان کل کشور نیز بلافاصله دستور رسیدگی قضائی به این قائله را صادر کرد که ازجمله نتایج این رسیدگی ایجاد ناامنی و مقابله با رهبری انقلاب اسلامی به قصد براندازی جمهوری اسلامی از سوی منافقین، سردستگی طاغیان توسط رئیس جمهور، تخلف رئیس جمهور از قانون اساسی، تخلف مجرمانه رئیس جمهور از اختیارات قانونی، سوءاستفاده رئیس جمهور از قدرت در موارد مختلف، اختلاس و اخاذی رئیس جمهور در موارد عدیده و موارد فراوان دیگر بود.
صبر استراتژیک امام خمینی و تبعیت نیروی انقلاب از تصمیم امام کار را به جایی رساند که خود بنی صدر برخلاف خواسته اش که میخواست 14 اسفند را به روز تصفیه حساب با انقلاب و نظام اسلامی تبدیل کند، خود در انقلاب اسلامی تصفیه شود و نام خود را به عنوان یکی از نمادهای انحراف در انقلاب اسلامی به یادگار بگذارد.
بنی صدر به گونهای رفتار کرد که بعد از غائله 14 اسفند و مشخص شدن چهره منافقانهاش برای مردم، از مجلس انقلاب اسلامی عدم کفایت سیاسی را با تأیید امام خمینی دریافت کرد و در نهایت با لباس زنانه در حالی که رهبر منافقین وی را همراهی می کرد از کشور متواری شد.
میتوان بنی صدر را یکی از نمادهای انحراف در درون انقلاب اسلامی دانست، نمادی که 14 اسفند رخ نمایاند؛ انحرافی که از اعتماد به لیبرالهای سرسپرده غرب و منافقین نشأت میگیرد. امروز نیز برای واکسینه کردن انقلاب به دفعات و به صورت مرتب باید به سراغ آن رفت.
دیدگاه تان را بنویسید