پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پی درگذشت ابوالحسن نجفی - چهره پیشکسوت زبانشناسی و ترجمه - مطلبی را با عنوان «نیمنگاهی به یک دغدغه مشترک بین رهبران و روشنفکران» منتشر کرده که به این شرح است:
«در تکوین عالم گویا اینطور مقدر است که هر نویسندهای تنها با یک اثر نامور شود. و چه بسیار قلمدارانی که فراوان در فراوان تألیف کردهاند اما نام هیچکدام بر حافظه فرّار تاریخ و فرهنگی باقی نمانده است. ابوالحسن نجفی بیگمان یکی از همان نویسندگانی است که با یک کتاب نامی جاودانه یافت: «غلط ننویسیم».
ابوالحسن نجفی واقعاً نجفی بود. پدرش مجتهد بود و همین شد که طالع تولدش او را از ایران به عراق رساند. نجفی در اصفهان دیپلم گرفت. در تهران به دانشگاه تهران رفت و شاگردی ناتل خانلری را کرد. بعد به فرانسه رفت و از سوربن فوق لیسانس گرفت. نویسندهای که عمر خود را بر آن گذاشت که زبان فارسی پیراسته باقی بماند، خود علاوه بر پارسی، فرانسه خوانده بود و زبانشناسی میدانست.
نجفی تولیدات زیادی داشت. او در عمر ۸۶ ساله خود پنج کتاب تألیف کرد که همگی در رسته زبان و ادبیات فارسی بود. و ۲۰ کتاب را به فارسی برگرداند. اما مشهورترین و پرمخاطبترینش همان کتاب «غلط ننویسیم» است؛ کتابی که در سال ۶۶ در مرکز نشر دانشگاهی منتشر شد. کتابی ریزنگر و پرجزئیات، از اشکالات و اشتباهات رایج در زبان فارسی. کتابی که نمونه مشابهی _حداقل با این قدرت _ نیافت و از همان سال اول انتشار، آماج بحث و نقد و نظر زبانشناسان، ویراستاران و نویسندگان واژهپرداز قرار گرفت. نقدها و حرفهای موافق و مخالف دربارهاش تا سال ۹۳ و تا امروز ادامه یافت.
آن سالها که حوصله اصحاب قلم اجازه حاشیهنگاری و تعلیقه زدن به آثار مکتوب را داشت «غلط ننویسیم» از سوی بسیاری از اندیشمندان و فارسیپژوهان مورد تحشیه قرار گرفت؛ از آن جمله بهاءالدین خرمشاهی و... .
اما نکته جالب، توجه رئیسجمهور وقت آیتالله خامنهای به این کتاب بود. رئیسجمهوری که در روزهای جنگ تحمیلی از خیر این کتاب نگذشت، در همان چاپ اول، کتاب را خواند و نقطهنظراتش درباره آن را در حاشیهاش نوشت و برای نویسنده آن فرستاد. یادداشتهای آیتالله خامنهای اینقدر مهم بود که ابوالحسن نجفی خود را مدیون ایشان میداند و در پیشگفتار چاپ سوم کتاب مینویسد:
چاپ اول و دوم این کتاب مورد توجه و استقبال عامه خوانندگان قرار گرفت و علاوه بر نقدهای متعددی که در مطبوعات مختلف درباره آن نوشته شد نامههای بسیاری نیز از داخل و خارج کشور به دست نگارنده رسید که در آنها موارد نادرست یا ناقص کتاب را متذکر شده یا استدلال و شرح و بسطی را سست یافته یا مهمتر از همه، نکتههایی را خاطرنشان کرده بودند که حقا میبایست به مطالب کتاب افزوده شود. از جمله این بزرگواران به ذکر نام چند تن که بیش از همه خود را مدیون آنان میدانم اکتفا میکنم: حضرت آیتالله خامنهای و... . اگر این چاپ مزیتی بر چاپهای نخست داشته باشد در درجه اول مرهون عنایت این بزرگواران است. (بهمن ۱۳۶۹)
شاید بسیاری گمان کنند رهبر انقلاب اسلامی منطقا و اصولا رابطه قدیم و قویمی با روشنفکران غربرفته و مترجمان آثار داستانی نداشتهاند، اما رهبر انقلاب به نیکی نجفی را میشناخت و نقاط پرقدر کارنامه رنگین او را پاس میداشت. آیتالله خامنهای بعدها از ترجمههای برخی آثار توسط وی به نیکی یاد کرد و ابوالحسن نجفی را مترجمی کاردان دانست. ایشان خطاب به اعضای شورای عالی ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما فرمودند:
«این کتابی که جناب آقای نجفی چند سال پیش نوشتند - «غلط ننویسیم» - من همان وقت آن را گرفتم خواندم و حواشیای هم بر آن زدم. در این کتاب دیدهام که ایشان با همه دقتی که دارند - که واقعاً هم بجاست - جاهایی میگویند که مثلاً این واژه غلط است، اما دیگر جزو زبان شده است و نمیشود آن را کاری کرد؛ نمونههایی هم ارائه شده است که حق با ایشان است. وقتی چیزی جزو زبان شد، نمیشود آن را از بدنه زبان بیرون کشید؛ این اصلاً عملی نیست. با بیرون آوردن آن واژه، اختلالی به وجود میآید؛ لیکن این خودش یک مصیبت است. ما نباید بگذاریم یک غلط، جزو زبان بشود.»
ابوالحسن نجفی یک دوباری در جمع اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی به دیدار رهبر انقلاب آمده بود. اینکه آیا دیدار و گفتوگویی مجزا هم داشتهاند یا نه، به کنار؛ اما زبانهای زنده دنیا زنده نمیمانند مگر اینکه رهبران کشورها به آنها اهتمام ورزند و نویسندگان چیرهدست آن را پاس دارند.»
دیدگاه تان را بنویسید