اسپوتینگ : سال 2015 و به دنبال آن 2016 را میتوان سال درگیریهای بی سابقه دیپلماتیک تهران و ریاض و به نوعی آغاز جنگ سرد ایران و عربستان دانست. وقایعی که در سال 2015 و ژانویه 2016 رخ داده به حدی پررنگ هستند که شاید بتوان از آنها به عنوان مهمترین رخدادهای مبتنی بر برخورد این دو کشور در شانزده سال ابتدایی قرن بیست و یکم یاد کرد.
واقعه اول. عربستان به بهانه پیش گیری از ورود درگیریهای یمن به خاک خود، ارتش خود را به یاری نیروهای عبدربه منصور هادی در یمن و به مبارزه با نیروهای انصارالله یمن که آنها را تحت حمایت ایران میخواند و با هدف جلوگیری از نفوذ ایران در یمن فرستاد که تا امروز این درگیریها به واقع نتیجهای جز شانتاژهای خبری از سوی ریاض در بر نداشته است. واقعه دوم. بر اثر یک غفلت قابل پیشبینی در مراسم حج سال 2015 رخدادی رقم میخورد که به کشته شدن بیش از 2000 نفر از حجاج ختم شده و فاجعهای جهانی را رقم میزند. با اینکه این اولین اتفاق تلخ مراسم حج نبود، ولی این بار صدای اعتراض ایران باعث جلب توجه جهانیان شده و ابعادی جهانی به این فاجعه در ضدیت با حکومت آل سعود میبخشد. واقعه سوم. حکومت عربستان در اقدامی به اعدام شیخ باقر النمر روحانی برجسته شیعی و فعال حقوق بشر دست میزند. این در شرایطیست که شیخ النمر از حمایتهای معنوی ایران برخوردار بوده و این اعدام با واکنشهای شدیدی از سوی شیعیان جهان رو به رو شد و حکومت عربستان را بیش از پیش در جبهه مقابل گروههای شیعه، گروههای حقوق بشر و معترضان داخلی قرار داد، با این تفاوت که این بار
رهبری جبهه مخالفان در دست ایران بود. واقعه چهارم. حمله به سفارت عربستان در تهران و حمله به سفارت ایران در صنعا شاید دارای شباهتهایی باشند اما دو تفاوت عمده دارند. اول اینکه حکومت ایران در حمله به سفارت عربستان نقشی نداشته، اما حمله به سفارت ایران شاهکار ارتش عربستان بوده و حرکتی حکومتی تلقی میشود. تفاوت دوم در واکنش دو حکومت است. حکومت ایران واقعه تهران را تقبیح و به دنبال مجازات خاطیان است در حالی که حکومت عربستان در قبال حرکت ارتش این کشور دست به سکوتی معنادار زد. واقعه پنجم. عربستان به بهانه مبارزه با تروریسم دست به ایجاد ائتلافی برای مقابله با تروریسم در یمن، سوریه و عراق زد که به نوعی یارکشی عربستان در مقابل ایران، نه به منظور درگیری نظامی بلکه در جهت اهداف سیاسی و دیپلماتیک بود و با واکنش کشورهای قدرتمند منطقه مانند پاکستان، ترکیه و مصر که یا به این درخواست جواب منفی داده یا تنها به حمایتهای کلامی بسنده کردند، به واقع شکست خورد. واقعه ششم. درست در زمان شکست ائتلاف عربستان علیه ایران، برجام و توافق ایران با کشورهای پنج به اضافه یک شرایط اقتصادی و سیاسی ای را برای ایران بوجود آورد که بطور بالقوه
ایران را به کشورهای قدرتمند جهان نزدیک کرده که این نزدیکی دیپلماتیک در رابطه با کشورهای روسیه و چین تا حد زیادی بالفعل شده و به تبع آن در آینده نزدیک شاهد حمایتهای بیش از پیش مسکو و پکن از تهران خواهیم بود. تمام این وقایع به رویارویی مستقیم ریاض و تهران منجر شده و رابطه سرد این دو کشور را از فاز جنگ روانی به فاز جنگی دیپلماتیک مانند جنگ سرد کشانده است که همانطور که ذکر شد کفه ترازوی این مجادله به سمت ایران سنگین است. نکته جالب این است که رخدادهای فوق الذکر تماما کنشهایی بودند از سوی ریاض که تهران تنها به انجام واکنش پرداخت و به واقع میتوان اینگونه ادعا کرد که تهران تا امروز هیچ کنشی در قبال ریاض صورت نداده است. این مجادله دارای برگهای برنده دیگری نیز است، مانند درگیریهای سوریه و عراق و البته حساسیتهای جدید چین در قبال امنیت خاورمیانه که با طی کردن روند کنونی جهان، تماما به سنگینتر شدن ترازو به سمت ایران خواهند انجامید. از این روی حرکات تصمیم گیرندگان سیاسی ریاض که تا به امروز شتاب زدگی عمل کردشان نشانهای بوده بر واهمه و هراس از ایران آینده، بسیار حساس خواهد بود زیرا ممکن است تهران همانگونه که
بارها ادعا کرده اقدام به انجام واکنشی سخت و خشن نماید. البته احتمال درگیری نظامی میان دو کشور تقریبا محال است ولی این مسئله سبب درگیریهای نیابتی سنگینتر از قبل خواهد شد. اقدامات سالهای 2015 و 2016 عربستان گواهی بر این واقعیت است که عربستان از ایران آینده میترسد، ایرانی که با حمایت روسیه و چین، رابطه با اروپا و ایالات متحده، و نفوذ در سوریه و عراق، عرصههای سیاسی و نظامی را بر عربستان تنگ خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید