قانون: مقامات عربستان یک هفته پس ازتهاجم به اماکن دیپلماتیکی این کشور در ایران همچنان به حملات بیامان خود به تهران ادامه می دهند.آنها موفق شدند در این کارزار،شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را البته نه آنگونه که انتظار داشتند با خود همراه کنند. شورای همکاری و اتحادیه عرب طی روز های شنبه و یکشنبه دریک انتظارکاملا طبیعی، همراهی آشکار و نه الزاما همدلی خود با ریاض را اعلام وایران را محکوم کردند.خب غیر از این چه توقعی بود!؟و لحن تند بیانیه ها چه تفاوتی با دیگر موارد مشابه در سال های گذشته داشت؟ اما این سوال جدی مطرح است« آیا عربستان به هدف نهایی خود برای ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه تهران» دست یافت؟ در اثباتی ترین نگاه عربی هم پاسخ منفی است.
چرخه معيوب حمايت از سعودي
برخی دیپلمات های غربی مقیم امارات معتقدند مجموع اتفاقات یک هفته اخیر خصوصا مواضع بسیاری از کشورها در قبال ایران ،عربستان رادر میانه راه به این نتیجه رساند مجموع محاسباتشان چندان دقیق نبوده و تحقق یک اجماع عملی سیستماتیک علیه ایران تقریبا امرغیر ممکنی خواهد بود.یک مقام عالیرتبه وزارت خارجه عمان می گوید قبل از نشست های شورای همکاری و اتحادیه عرب به همتایان عربستانی خود پیغام دادیم «باید درک کنند اعراب تا آنجا که به محکومیت حمله به سفارت باشد با آنها همراهی خواهند کرد،اما نه بیشتر. در بین اعراب دیدگاه های سیاسی یکسانی درباره ایران وجود ندارد».
خونسردي ايران
از سوی دیگر به نظر ميرسد نحوه برخورد مسئولان ایران با بحرانی که از درون تهران شکل گرفت، در مهارسرعت عمل سعودی ها نقش مهمی رابازی کرد.مسئولان ایران هرچند در ساعات اولیه حمله به سفارت عربستان دچار شوک امنیتی شدیدی شدند، اما بلافاصله و به گونهای شگفت انگیزبر اعصاب خود مسلط شدند واز تعمیق یک بحران و بازی حجازی«رم دادن شتر در بیابان» که می توانست دستاوردهای 2 سال تنش زدایی در سیاست خارجی رئیس جمهور روحانی را به زیر سوال ببرد جلو گیری کردند .ظریف با خونسردی در نیویورکتایمزنوشته است« در بحران اخیرپاسخ ما همراه با خویشتنداری بوده است».خویشتنداری تعجب برانگیزی که ریاض دردومین محاسبه خود آن را پیش بینی نکرده بود.متقابلا نحوه برخورد ایران با بحران اخیرموجب شد حتی مواضع دولت های غربی خصوصا ایالات متحده که مقامات سعودی حساب ویژهای روی آن باز کرده بودند، ازانتظار تهران فراتر نرود. سومین
اشتباه محاسباتی عجیب و غیر قابل پیش بینی ریاض در همین جا نمایان شد.
دومينوي ضد ايراني
اما اینکه مقامات عربستانی با کدام دلایل و چرا به این نتیجه رسیدند با ایجاد مسئله خود، به بحران فراگیر عربی می توانند بازی را به یک دومینوی ضد ایرانی آنهم در آستانه اجرای توافق هسته ای و بازگشت ایران به جامعه بین المللی (2 برنامه و وعده محوری پرزیدنت روحانی)تبدیل کنند؟ به یک سوال مهم تبدیل شده.
آیا با تداوم بحران می خواهند سنت در حال رنگ باختن «امنیت منطقه فقط با ما» را زنده نگه دارند؟ شاید این چندان ارتباطی ایران، سیاست های این کشوردر منطقه و وقایع اخیردر تهران نداشته باشد،اما به گونهای مستقل اقدامات سعودی ها و اعراب محافظه کار خلیج فارس مدتهاست که توجه محافل سیاسی و امنیتی اروپا و ایالات متحده را به سوی خود جلب کرده. جدای از گزارشهای امنیتی سالهای 2006 تا 2011 نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده خصوصا نهاد اطلاعات ملی آمریکا، NIE ،گزارش یک ماه پیش سازمان اطلاعات خارجی آلمان به وضوح از اقدامات نگران کننده سعودیها و عواقب امنیتی ایدئولوژی حاکم بر عربستان در منطقه و سراسر جهان پرده برداشته است.
گروگانگيري امنيت
دلیل این اقدامات چیست؟شاید فقدان یک نیروی موثر و متعادل کننده در منطقه مانند ایران؟ و یا اعتماد کردن بیش از اندازه به کشورهای محافظه کار عرب( که بازهم خود ناشی از علت اول می تواند باشد)!؟است.
این را نمی دانم! اما نتیجه آن فقدان و این اعتماد موجب شده اعراب عملا امنیت و ثبات استراتژیک منطقه طی 3دهه اخیر را به گروگان بگیرند. اکنون به نظر می رسد عربستان با بالابردن درجه حرارت خاورمیانه و خلیج فارس،در صدد حفظ گروگان خود وتداوم سنت رو به زوال«امنیت اتکایی و منافع مشترک» با متحدان غربی است.اما این استراتژی کهنه با توجه به دکترین جدید ایالات متحده در منطقه به 3 دلیل در حال تغییر است اما ریاض حاضر به پذیرش آنها نیست.
نخست، اعراب محافظه کار دیگر نمی توانند هزینه ها و مسئولیت تامین امنیت و ثباتی که خود عامل برهم زدن آن هستند را متوجه غرب و مشخصا ایالات متحده کنند.دوم، همانگونه که پرزیدنت اوباما از سال2013 تاکید کرده «اعراب و متحدان منطقهای ما خود باید این مسئولیتها را به عهده بگیرند. این انتظار که ما برای آنها باید بجنگیم و هزینه بدهیم دیگرقابل قبول نیست».سوم،نگاه غرب درهمکاری با ایران به هر دلیل و یا منتج ازهر تجربه قبلی که باشد، سیاستی راهبردی است و بروز حوادثی مانند وقایع تهران نمی تواند بر آن تاثیری بگذارد.مشکل این است که ریاض حاضر به قبول این دکترین نیست.بله ؛آنها درست متوجه شدهاند!آلیس دیگر نمی تواند و نباید در سرزمین عجایب تنها زندگی کند.
دیدگاه تان را بنویسید