رکود سخت اقتصادی و جرات نامبردن از جنبش دانشجویی!

کد خبر: 471374

جنابِ آقای دکتر روحانی می توانند با استفاده از مشاوران و کارشناسانِ خُبره ، بدون کمترین حاشیه ، مسئولیتِ خطیر برعهده شان را به بهترین وجه به پیش ببرند ، خصوصأ در این رکودِ سخت اقتصادی.

تسنیم: متن یادداشت حمید رضا مهدی زاده با عنوان "رکود سخت اقتصادی و جرات نامبردن از جنبش دانشجویی!" به شرح ذیل می‌باشد:
شهید سید حسن مدرس در جریان بررسی تأیید صلاحیت دوسیه های مربوط به نمایندگان تهران در مجلس پنجم شورای ملی ، طیِ بحثی شدید خطاب به تدین که لیدر فراکسیون تجدد خواهان بود فرمودند: که من نظر خود را راجع به هر مسأله ای چه دوسیه ، چه قرارداد ، چه مهاجرت و غیره و ذلک بیان می کنم و این حق را هم دارم وهر کس دیگری نیز حق دارد که نظرش را در موضوعات مختلف بیان کند .
اگر نظری خلاف بود و یا عملکردی مغایر با قانون تشخیص داده شد ، محکمه تشکیل شود و در صورتی که مدعی نتوانست ادعای خود را ثابت کند ، خب تکلیف روشن است و در غیر آن ، نظر باید داده شود ولو به قیمت آنکه عده زیادی مخالفش باشند.
تدین از نمایندگان عضو فراکسونِ تجدد خواست تا صحن علنی را ترک نمایند و مجلس تعطیل شد . در راهرو همچنان دعوای لفظی میان طرفین ادامه داشت تا اینکه به اشاره تدین احساءالسلطنه (دکترحسین بهرامی) وکیل شیراز چنان سیلی محکمی به صورت شهید مدرس نواخت که امامه از سر مبارکش به زمین افتاد و خبرش چونان صاعقه سراسر ایران را در بر گرفت.
آری شهید مدرس با قدرت نظرش را بیان نمود وپای سیلی خوردنش هم ایستاد ولی عقب نشینی نکرد.
قبل ورود به بحث اصلی ابتدا عرض می نمایم که بنده در قضیه مربوط به اجرای کنسرت های موسیقی در یادداشتی با عنوان نشاط برای همه و یا عده ای خاص؟ به فرمایشات ریاست محترم جمهور که در جریان دیدار با مردم شریف بیرجند و در ورزشگاه آن شهر بیان نمودند ، در عینِ رعایت ادب ، به شدت اعتراض کردم .
در جریان مذاکرات اتمی میان ایران و پنج بعلاوه یک هم ، دوباره در یادداشت دیگری با عنوانِ خواص حکومت علوی که اتفاقأ در ماه مبارک رمضان و در وین اتریش صورت می گرفت ، از تیم مذاکره کننده به ریاست آقای دکتر ظریف در همان روزنامه حمایت کردم.
و باور عمیق دارم که به فرموده شهید مدرس هر فردی حق دارد نظرش را به شرط آنکه مبادی آداب باشد و حرمت دیگران را نیز حفظ کند ، درهر موضوعی ارائه کرده و البته که بقیه نیز حق دارند به همان شکل پاسخش را بدهند و این یعنی آزادی بیان وعقیده که از ملزومات جامعه مدنی می باشد.
ریاست محترم جمهور در مراسم شانزده آذر به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه شریف حضور یافتند تا گپ و گفتی دو سه ساعته داشته باشند با دانشجویانی که از طیف های سیاسی متنوعی در سالن حضور به هم رسانیده و از شور و نشاط فراوانی نیز برخوردار بودند .
در اواسط سخنرانی دکتر روحانی از دانشجویان پرسیدند آیا سال 90 ، 91 و 92 برای شانزده آذر، به این راحتی می توانستیم اجتماع داشته باشیم ؟
حالا که سال 93 و 94 است همه دنبال شانزده آذر هستند . یک زمانی بود که کسی جرأت نمی کرد بگوید جنبش دانشجویی!
بسیار متعجب شدم که رئیس جمهور، برای نشان دادن سخاوت دولت محترم در ایجادِ فضایی مناسب به جهت برگزاری مراسم شانزده آذر بخشی از دوران گذشته نظام جمهوری اسلامی را به ایجاد خفقان با اِعمال دیکتاتوری متهم می کرد که فقط یک فقره اش می توانسته جرأت نکردن از بیان جنبشِ دانشجویی باشد.
اگر این سخنان را کسی بر زبان می آورد که مثلأ همین دوسال پیش در عالم سیاست وارد شده و با تبلیغات گسترده انتخاباتی رأی اکثریت ملت بزرگوار ایران را نیز به دست آورده بود ، شاید می شد که به حساب بی اطلاعی وی از مسائل جاری کشور گذاشت.
ولی از جناب آقای دکتر روحانی به عنوان فردی که سالهای سال ، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و در ریز اتفاقات و حوادث گوناگونِ سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و حتی امنیتی در این سرزمینِ همیشه مظلوم و در عین حال مقتدر قرار داشته اند ، جای بسی شگفتی است من بابِ طرح ادعایی که سالهاست معاندین و ضدّ انقلاب در شبکه هایِ لس آنجلسی ، صدای آمریکا ، بی بی سی ، رادیو رژیم اشغالگر قدس و... به جمهوری اسلامی ایران نسبت می دهند.
آیا نباید از ریاست محترم جمهور پرسید به جز آن سه سالی که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، دانشگاه های سراسر کشور به دلیلِ ایجاد زمینه های مربوط به انقلاب فرهنگی بسته بودند و اصلا تدریسی صورت نمی گرفت و حضوری نبود در دانشگاه چه از ناحیه دانشجوها و چه از جانبِ اساتید ، در کدام بُرهه از تاریخِ جمهوری اسلامی ، تشکل ها و جنبش های دانشجویی مانند انجمن اسلامی ، دفتر تحکیم وحدت و بسیج دانشجویی در دانشگاه ها فعال نبوده است ؟
ریاست محترم جمهور چه طور می توانند ادعا کنند که زمانی کسی جرأت نمی کرد از جنبش دانشجویی حرف بزند! ، در حالی که بهتر از هر فرد دیگری در ایران می دانند پایه گذاران فتنه در سال 1378 در حوزه دانشگاه که با بخش های مربوط به وزارت کشور و دفتر رئیس جمور وقت ، وزارت ارشاد و مطبوعاتِ زنجیره ای آن زمان فعلا کاری نداریم.
افرادی مانند امیر عباس فخرآور ، احمد باطبی ، علی افشاری ، کوروش صحتی ، اکبر عطری و... که در دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی حضور گسترده و فعال داشتند و به صورتِ شبانه روزی به چاپ اعلامیه و برگزاری میتینگ مشغول بودند.
حتمأ جناب آقای دکتر روحانی به خوبی مستحضرند که یکی از دلایل اصلی پیروزیشان در همین دوره اخیرِ انتخابات ریاست جمهوری ، آن مناظره جنجالی است که در پاسخِ به اعتراضِ یکی از کاندیداها مبنی بر عدم موافقتشان با اجازه راهپیمایی گسترده فتنه گرانِ دانشگاه درسال هفتاد و هشت ، مبحثِ مخالفتشان با برخورد گازامبری را بیان کردند.
و همان افرادی که از رأفتِ اسلامی برخوردار شدند و با حبس های کوتاه مدت روبرو گشتند ، پس از آزادی به نوبت از کشور خارج شدند و امروز با تمام قدرت بر علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کنند.
شاید! بتوان ادعا کرد که تاثیرگذاری جنبش های دانشجویی در همه سالهایی که از عمرشان پس از انقلاب می گذرد ، بنا به انگیزه های گوناگون سیاسی و اقتصادی میان دانشجویان و جامعه پیرامونی به واسطه عملکرد احزاب و جریانهای سیاسی کشور متناسب با تحولاتِ جهانی ، با تعلق خاطری که همیشه این جنبش ها به صاحبان قدرت ، درون و بیرون از حاکمیت داشته اند،کم یا زیاد شده باشد و بالتبع میزان استقبال مردم ، دانشجویان و مسئولان نیز از آنها بسته به همان شرایطی که عرض شد متغیر بوده است. ولی هرگز نمی توان ادعا کرد که جنبش های دانشجویی در مقاطعی غیر فعال بوده اند و یا کسی جرأت سخن گفتن از آنان را نداشته است.
البته من هرگز از صحبتهای رئیس جمهور در دانشگاه شریف ، تعبیر به مدیریت فضای انتخابات به نفعِ دولت و یا هیچ جریان دیگری را نمی کنم . ولی جنابِ آقای دکتر روحانی می توانند با استفاده از مشاوران و کارشناسانِ خُبره ، بدون کمترین حاشیه ، مسئولیتِ خطیر برعهده شان را به بهترین وجه به پیش ببرند ، خصوصأ در این رکودِ سخت اقتصادی. و قطعأ در این راه ، دعایِ خیر ما هم پشتِ سرشان خواهد بود.
انشاءالله
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت