سرویس بین الملل فردا؛ وقتی عربستان سعودی که دارای عقب مانده ترین نظام سیاسی برای اداره حکومت یک کشور در دنیاست و سلطنت مطلقه، آن هم از نوع قبیلگی از حداقل ۸۰ سال قبل مدل حکومتی این شبه جزیره بوده است، مورد حمایت تام سیاسی ایالت متحده آمریکا قرار میگیرد و آنگاه که از طرفی سیاستمداران آمریکایی به خاطر «دموکراسی» خواهان حذف رییس جمهور قانونی کشور سوریه، بشار اسد، با حمایت از گروهای جنایتکار و آدمخوار میشوند، دیگر جایی برای تردید نیست که اخلاق، صداقت و مهمتر از همه رای و نظر مردم هیچ جایگاهی در سیاست آمریکاییها ندارد و فایدهگرایی و بالا بردن نفع مادی حرف اول برای آنها را میزند.
بر همین مبنا، تغییر تاکتیک سیاسی آمریکا در دعوت از ایران در نشست وین برای حل بحران سوریه، با وجود مخالفتها و شرط و شروطهای قبلی (مثل بیانیه پایانی نشست ژنو ۱ که بر برکناری بشار اسد از ریاست جمهوری اصرار داشت) در کنفرانسهای حل بحران سوریه نگاه بیشتر تحلیلگران سیاسی را به سمت پیدا کردن دلایل تغییر موضع آمریکاییها و بررسی رفتار ایران جلب کرد.
قطعا حضور نظامی موثر روسیه در عرصه نبرد میدانی در سوریه و تلاش برای نابودی گسترده مواضع داعش به عنوان مهمترین گروه تروریستی مخالف در خاک سوریه توسط جنگندههای روسی، در تغییر موضع آمریکاییها در قبال برگزاری نشستهای حل بحران سوریه بسیار موثر بود. روسیه هم انتقام مناقشات اوکراین را از آمریکا گرفت و هم با حمایت نظامی قاطع از بشار اسد از مهمترین حامی منطقهای خود حمایت کرد. ولی این تنها دلیل دعوت از ایران برای حضور در نشست وین توسط آمریکاییها نبود.
بحران مهاجرت و افزایش تعداد پناهجویانی که از خاک سوریه به سمت کشورهای اروپایی حرکت کردند و شکست سیاسی و نظامی ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا که از همان ابتدای تشکیل تردیدهای جدی درباره نیت واقعی و احتمال موفقیت این ائتلاف وجود داشت، سیاستمداران ایالات متحده را به اطمینان رساند که دیگر نقش پررنگی در عرصه میدانی جنگ در سوریه ندارد و چارهای جز کنار آمدن و اقناع دیپلماتیک همه عناصر سیاسی و نظامی حاضر در نبرد سوریه برایشان باقی نمانده است.
صرف نظر از نحوه و نتایج مذاکرات هستهای بین ایران و گروه کشورهای ۵+۱ تجربه گفتگو و چانهزنی سیاسی در عرصه نبرد دپلماتیک ایران و آمریکا به آمریکاییها فهماند که انکار نقش ایران در حمایت از مردم و دولت سوریه تنها عمق باتلاق بحران پیچیده سوریه را بیشتر میکند.
سیاستمداران آمریکایی فهمیدند که ایران برای بقای خط مقاومت در سوریه «نفوذ» کرد، نه دخالت بیمورد سیاسی و تعیین تکلیف گستاخانه برای مردم سوریه. «نفوذی» که اثری بیشتری از خط و نشانهای عربستان سعودی برای سرنوشت سوریه خواهد داشت. سیاستمداران آمریکایی متوجه شدند که افزایش حضور مستشاران ایران درخاک سوریه و دفاع آنها درکنار سربازان وفادار ارتش سوریه از اماکن مقدس دینی در سوریه عرصه را برای جولان گروههای تروریسنی بسیار تنگتر خواهد کرد.
با وجود همه این مسائل، در مقطع کنونی هوشیاری دیپلماتهای ایرانی برای قرار نگرفتن در زمین بازی آمریکاییها دارای اهمیت فوق العاده است.
بررسی رفتار آمریکا و حامیان منطقهای ایالت متحده نشان میدهد که رسیدن به نتیجه منطقی و پیمودن راهحل سیاسی برای حل بحران سوریه اهمیت زیادی برای آمریکا ندارد، بلکه جنگ نیابتی در سوریه، فروش بیشتر سلاح به جنایتکاران داعش و سایر گروههای معارض سوری، «خریدن زمان» و خسته شدن نیروهای نظامی ایرانی و روسی و ارتش سوریه در سایه مذاکرات چالشی و بیفایده آمریکای فایدهگرا و قدرت طلب را به اهداف سلطه طلبانه خود نزدیک میکند.
نکاتی که همواره باید برای دیپلماتهای ایرانی در حین برگزاری نشستهای حل بحران سوریه مورد اهمیت قرار بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید