اطلاعات: نامه رهبر معظم انقلاب به رياست محترم جمهوري مبني بر اجراي برجام با توجه به پارهاي الزامات، خيلي زود در صدر اخبار رسانههاي جهاني قرار گرفت. چرا که انذارهاي به موقع ايشان همزمان با اميدهاي فراواني که پس از توافق در ايران و غرب به وجودآمده، بسيار مهم و معنيدار است. بديهي است طرح اين مواضع انقلابي با غافلگيري آن عده از مقامات غربي مواجه شود که بعد از تصويب برجام هم از تهديد دست برنداشتهاند.
بنابراين، نامه رهبر معظم انقلاب واکنش طبيعي و مسئولانه بلندپايهترين مقام ايران به طرفهاي غربي بود که پيامدهاي هرگونه نقض پيمان را در دوره پسابرجام متوجه خود آنان ميکند پس بايد گفت نهيب اصلي متوجه دولت آمريکا و غربيهايي است که با وجود نياز منطقهاي روزافزون خود به همکاري با دولت مقتدر ايران، به خاطر جلب رضايت متحدان صهيونيست و برخي همپيمانان عربشان و نيز جمهوريخواهان، به ادامه جنگ رواني با جمهوري اسلامي هم نياز دارند. اما نکتهاي که ميخواهم توجه قلمها و رسانههاي خودي را به آن جلب کنم، دقت در نحوه انعکاس خبر و تحليل رسانههاي بيگانه پيرامون اين نامه است. از جمله شبکه کهنه کار بيبيسي که در اولين تحليل خود سعي کرد نامه رهبر انقلاب به آقاي روحاني را به نوعي تضعيف دولت ايشان در آستانه انتخابات قلمداد کند!
قبلاً هم درباره شيطنتهاي بيبيسي نوشته بودم و اينک يکي از بارزترين مصاديق آن را متذکر ميشوم يعني وارونه نشان دادن پيام نامهاي مهم که اتفاقاً درست در جهت تأييد، حفظ و حمايت از اقتدار دولت خوشنام آقاي روحاني است. البته رسانهاي چون بيبيسي بايد هم اين قدر کاربلد باشد. مهم براي ما اين است که متأسفانه برخي زبانها، قلمها و رسانههاي منتقد دولت در داخل هم دانسته يا ندانسته در اين گونه موارد با بنگاههايي چون بيبيسي که وظيفه ذاتيشان القاي توهماتي چون تقابل بين جايگاه رهبري و رياست جمهوري است همنوا ميشوند! مبادا اين بار هم در اين دام گرفتار شوند و با تأسي به بيگانگان به تحقق نيات شوم گردانندگان بيبيسي دامن بزنند! حمايت رهبر انقلاب از دولت و تيم هستهاي بر هيچکس پوشيده نيست. توافق هم که با خواست دولت و تأييد نمايندگان ملت به تصويب رسيد. پس گره زدن مواردي همچون انذارهاي بهجا و قاطع که وظيفه و تکليف ولي فقيه است، با مسائل انتخاباتي و جناحي، محلي از اعراب ندارد.
القاي توهم تقابل بين اين دو جايگاه نيز نه تنها تأثيري در اراده ملت در تداوم راهي که برگزيدهاند ندارد،که موجب ضرر و ناکامي بيش از پيش مدعيان آن خواهد شد. ضمن آن که اراده تضعيف دولت،آن هم با سوءاستفاده از مواضع اصولي رهبرانقلاب، با ادعاي پاسداشت حريم ولايت در تضاد است و تنها عدم صداقت مدعيان را نشان ميدهد. هم آنان که قبلاً هم با پنهان شدن پشت آن جايگاه ارجمند، آن کردند که نشايد و البته ثمرش راهم ديدند! تجربه تلخي که قطعاً تکرار نخواهد شد. چرا که ملت هوشيار ايران اجازه نخواهد داد که عرصه به دست کساني بيفتد كه حاضرند همه چيز را فداي مطامع خود کنند از منافع ملي گرفته تا جايگاه خطير رهبري نظام! به ياري خدا امروز نه دولت، دولتي است که حتي لحظهاي (چه رسد به 11روز!) با رهبر هشيار و دلسوز خود قهر کند و نه ملت، ملتي است که فريب اين تبليغات را بخورد. منتقدان هم مبادا خواسته يا ناخواسته بر همان طبل پوچي بکوبند که صدايش از بيبيسي به گوش ميرسد!
دیدگاه تان را بنویسید