«عباس حاجینجاری» در سرمقاله روزنامه «جوان» نوشت: در حالی که هنوز بیش از دو ماه به اعلام نظر رسمی کشورهای درگیر در مذاکرات هستهای برای «برجام» باقی مانده و اجرای آن نیز زمانی طولانیتر را میطلبد و در شرایطی که نحوه رسیدگی و اعلام نظر نهادهای مسئول و پیچیدگیهای ابعاد فنی برجام و پیامدهای احتمالی اجرای آن به دلمشغولی اصلی مسئولان و دلسوزان کشور تبدیل شده است، غربیها و به ویژه امریکاییها و برخی فعالان و جریانهای سیاسی داخلی عملاً خوشهچینی سیاسی از «برجام» راآغاز کردهاند؛ حرکتی که ضمن آشکار کردن اهداف واقعی کشورهای سلطه و برخی از پادوهای داخلی آنها، میتواند کلیت مذاکرات هستهای را تحت الشعاع خود قرار دهد. اول: مذاکرات هستهای و کارکرد آن به عنوان ابزار جنگ نرم و تغییر در ایران پس از انتشار متن «برجام»، سخنان اوباما در مصاحبه با بیبیسی پیرامون تلاش امریکا برای مهار قدرت و نفوذ منطقهای ایران حتی از طریق جنگهای نظامی، بیانگر ورود استکبار به فاز بعدی مقابله با نظام اسلامی بعد از ماجرای پرونده هستهای ایران است. اوباما روز گذشته نیز در مصاحبه با رادیو ملی امریکا(npr) گفت: با امضای توافق، دست
نیروهای معتدلتر در ایران را قویتر کردیم و اگر کابینه روحانی اینطور وانمود کند که اتفاق خوبی برای مردم رقم زدهاند، دست آنها در مقابل تندروها قویتر میشود. 15 سال دیگر اطلاعات بسیار بیشتری از قابلیتهای ایران داریم. اما جان کری وزیر خارجه امریکا راهبرد این کشور را در نشست شورای روابط خارجی امریکا خیلی روشنتر بیان میکند، او میگوید: گذشت 15 سال میتواند تغییرات زیادی در ایران ایجاد کند... من چنین چیزی را نمیتوانم تضمین بدهم. باور من این است که در 15 سال، در یک کشور اتفاقاتی میافتد. اگر ما به این توافق پشت کنیم، یک پیام به افراطگرایان در ایران میفرستیم و آنان احساس خوبی خواهند کرد و کسی نمیداند که در انتخابات بعدی چه بر سر روحانی میآید. توان بالقوه روحانی و ظریف برای مذاکره با غرب و رسیدن به جمعبندی از قضاوت من با دشواریهای زیادی روبهرو بود. در این زمینه مؤسسه امریکن اینترپرایز در مطلبی تحت عنوان «اوباما میداند که توافق هستهای به تغییر رژیم ایران منجر میشود»، به بررسی عمق هدف اوباما و جان کری از توافق هستهای با ایران پرداخت. امریکن اینترپرایز در آغاز گزارش خود، به فلسفه عبارت Faute de
mieux که به معنای «در جستوجوی چیزی بهتر» است اشاره کرد و آن را زبان دوم جان کری دانست... به اعتقاد امریکن اینترپرایز سیاست اوباما در قبال ایران که پیشتر نیال فرگوسن نام آن را «بازی حدس و گمان» نهاده بود، گویای این است که این توافق به تغییر رژیم در ایران منجر خواهد شد. رابرت لیتواک کارشناس اندیشکده ویلسون در آخرین گزارش خود از سری «دیدگاهها»ی این مؤسسه، توافق هستهای بین ایران و امریکا را آغاز راه بحثی بزرگتر خوانده و مینویسد: اوباما عملکردش در توافق را به لحاظ جنبههای مثبت معامله با ایران توجیه میکند و معتقد است این توافق موجب تقویت جناح میانهرو داخل ایران شده و ایران را در مسیر اجتماعی مطلوب امریکا قرار میدهد. «فیلیپ هاموند» وزیر امور خارجه انگلیس در مصاحبهای با روزنامه سعودی «الشرق الاوسط» چاپ لندن میگوید: «در ایران تندروها و اصلاحطلبان حضور دارند. ما باید امیدوار باشیم اصلاحطلبان که خواهان ایفاگری نقش مثبتتر ایران (در منطقه) هستند، نقشآفرینی کنند اما این مسئله در ظرف یک شبانهروز رخ نخواهد داد و معلوم نیست این مسئله به آن روشی که ما امیدواریم اتفاق بیفتد.» این روند تا به آنجا
امتداد مییابد که جان کری درنشست شورای روابط خارجی امریکا از ایرانیها میخواهد شعار مرگ بر امریکا را کنار بگذارند و جالب این است که امریکاییها این مطالبه خود را به مطالبه عواملی در داخل مستند میکنند. وبگاه نیویورکر در گزارشی که به قلم «روبین رایت» منتشر کرده است با نقل قول از شخصی بهنام «امیر زمانینیا» که از او بهعنوان «معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی» نام برده مینویسد: «آنچه ایرانیها میخواهند این است که مردم امریکا فکر نکنند ما کاری نداریم جز اینکه هر روز به خیابانها بیاییم و فریاد بزنیم مرگ بر امریکا» بنابر ادعای نیویورکر، وی میافزاید: «ما کار خود را داریم، سرگرمی خود را داریم و زندگی خود را داریم. گفتن «مرگ بر امریکا» یکی از لوازم همیشگی انقلاب بوده است که ما دیگر به آن گوش نمیدهیم. آن [شعار] دیگر به یک امر عادی تبدیل شده است.» نیویورکر همچنین به نقل از ناصر هادیان (از نظریه پردازان اصلاحات) فارغالتحصیل دانشگاه تنسی امریکا و مدرس دانشگاه تهران نیز مینویسد: شعار مرگ بر امریکا «بیمعنی» است و در فرهنگ ایرانی پذیرفتهشده نیست چون به معنای مرگ جماعتی از مردم است!بر اساس نقل
نیویورکر، هادیان مدعی است این شعار را تنها 20 درصد مردم ایران سر میدهند. وی مدعی شده با نظرسنجی، مشخص میشود ایرانیان بیش از هر ملت مسلمان دیگری از امریکا حمایت میکنند! دوم: مذاکرات هستهای و نگاه ابزاری به انتخابات آینده میوهچینی زودرس تجدیدنظرطلبان و مدعیان حمایت از دولت از نتیجه مذاکرات انحراف دیگری است که نتیجه مذاکرات را تهدید میکند. اعلام زودهنگام کاندیداتوری آقای هاشمیرفسنجانی برای مجلس خبرگان رهبری و مثلثسازی رسانههای حامی ایشان آنقدر ناشیانه و بدون تفکر استراتژیک بود که به جز معدود نشریات قلمبهمزد حاضر به بازتاب آن نشدند. این ورود زودهنگام به گونهای بود که حتی تعجب رسانههای ضدانقلاب را نیز برانگیخت. سایت ضد انقلابی روزآنلاین در این زمینه مینویسد: اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، برخلاف رویه چند سال اخیر خود، چند ماه مانده به انتخابات مجلس خبرگان گفت که قصد حضور در این انتخابات را دارد اما روزنامه ابتکار با تجلیل از این حرکت و در حالی که نمیتواند یافتههای اتاقهای فکر عقبه این تصمیم را پوشیده نگه دارد، مینویسد: « اکبر هاشمیرفسنجانی با طمأنینه درحال چینش پازلهای
انتخابات مجلس خبرگان است. به میدان آوردن حسن روحانی به این دوره از انتخابات از یک سو و راضی کردن سیدحسن خمینی برای شرکت در این انتخابات، برگهای برنده هاشمیرفسنجانی هستند تا وی این بار با دو بال همراه و قدرتمند و محبوب پا به مجلس خبرگانی بگذارد که شاید ریاستش را از آن خود کند.» دویچهوله اما در تفسیر این اقدام مینویسد: دولت روحانی و حامیان آن انتظار دارند نتایج توافق هستهای با غرب و نیز تدابیر اقتصادی دولت که روندهای منفی در اقتصاد ایران را تا حدودی مهار کرده، تأثیر خود را در نتایج انتخابات دو مجلس بر جای بگذارد و به تسلط اصولگرایان در هر دوی این نهادها پایان دهد یا دستکم وزن میانهروها را در آنها افزایش دهد. چنین تحولی در ترکیب هر دو مجلس هم به عملی ساختن و عدههای حسن روحانی به مردم کمک خواهد کرد و هم میتواند در آینده سیاسی ایران تأثیرگذار باشد. این احتمال دور از ذهن نیست که دور بعدی مجلس خبرگان ناگزیر به انتخاب جانشین رهبر کنونی جمهوری اسلامی شود. و این در حالی است که بوی تکرار فتنه گذشته از ورای این اعلام حضور به مشام میرسد، آنگاه که بازهم سلامت انتخابات زیر سؤال میرود و گفته میشود: «در دوره
قبل که دولت و شورای نگهبان و نیروهای امنیتی میخواستند از انتخاب درست جلوگیری کنند، ناگهان مردم متحول شدند و این انتخاب آنها را ترساند.» سوم: نگاه بایسته به مذاکرات هستهای هشدارهای پیشاپیش رهبر فرزانه انقلاب نسبت به بهرهگیری سوء از نتیجه مذاکرات هستهای در این اثبات غیر قابل اعتماد بودن نظام سلطه، نقشه راهی مناسب برای فعالان عرصه داخلی است. مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید سعید فطر با تشکر از دستاندرکاران مذاکرات طولانی و نفسگیر هستهای به خصوص زحمات و تلاشهای هیئت مذاکرهکننده و تأکید بر ضرورت طی مسیر قانونی برای تصویب متن خطاب به دستاندرکاران تأکید کردند: براساس مصالح کشور و منافع ملی با دقت کار خود را انجام دهید تا بتوانید حاصل بررسیها را با گردن افراشته به ملت و خداوند ارائه دهید. رهبر معظم انقلاب آنگاه با تأکید بر مقابله جمهوری اسلامی با هرگونه سوءاستفاده از «متن تهیهشده» افزودند: چه متن تهیهشده تصویب شود چه نشود، به هیچکس اجازه خدشه بر اصول اساسی نظام اسلامی را نمیدهیم. ایشان در عین حال با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی هرگز تسلیم زیادهخواهی دشمنان نخواهد شد، به رغم تصور بیگانگان بر
تغییر راهبردهای نظام اسلامی، یادآور میشوند: سیاستهای ما و امریکا در منطقه 180 درجه اختلاف دارد. در مورد سوءاستفاده سیاسیون داخلی از برجام نیز ایشان در دیدار مسئولان در روز عید فطر با اشاره به روند مذاکرات هستهای، با تأکید بر اینکه نسخه راهحل مشکلات دنیای اسلام و همچنین هر یک از کشورهای اسلامی بهطور جداگانه، حفظ وحدت و یکپارچگی است، خاطرنشان کردند: ملت ایران نیز باید متحد باشد و قضایای هستهای نباید زمینهساز دودستگی در کشور شود زیرا موضوع هستهای بهوسیله مسئولان مربوطه خود در حال پیگیری است و مسئولان بهدنبال منافع ملی هستند و سپس با اشاره به تلاش گسترده رسانههای بیگانه برای ایجاد اختلاف و دودستگی در کشور تأکید کردند: تنها راه مقابله با این تلاشها، تقوای عمومی و ملی و مصونیتسازی درونی با افزایش اقتدار داخلی از طریق تقویت ایمان، علم و صنعت و فرهنگ است.
دیدگاه تان را بنویسید