سرویس سیاسی « فردا »- امیر قربانی- از زمان آغاز بحران سوریه، با حمایت ترکیه، تروریستهای تکفیری از اقصی نقاط جهان در این کشور جمع و پس از آموزش، با نظارت نیروهای نظامی و امنیتی ترک، عازم سوریه شدهاند. در واقع ترکیه با تبدیل شدن به معبر اصلی ترانزیت تروریستها به سوریه، همه پل هایی که میتوانست مناسبات با دولت دمشق را احیا کند، ویران و تنها روی گزینه رفتن بشار اسد سرمایه گذاری کرده، اما ناکامی و استیصال جبهه غربی - عربی در ساقط کردن بشار اسد، بزرگترین کابوس ترکیه در رسیدن به رویای تغییر مرزهای سیاسی - جغرافیایی و شکل گیری نوعثمانی گری شده است. این در شرایطی است که پیروز مجتهد زاده، کارشناس برجسته مسائل خاورمیانه معتقد است که از ترکیه بیشتر بوی خلافت اموی به مشام می رسد تا خلافت عثمانی. متن گفتگوی « فردا » با مجتهدزاده را در ادامه بخوانید: - موضع گیری های اخیر ترکیه را چگونه ارزیابی می کنید؟ مواضع اخیر ترکیه حقیقتا بسیار بسیار تاسف انگیز است چون در سال های اخیر به خصوص در 14 سال قرن بیست و یکم، این استنباط را حاصل کرده بودیم که ترکیه در زندگی سیاسی و اجتماعی خود پیشرفت بسیاری حاصل کرد و به مرزهای استقلال
هویتی و سیاسی نزدیک شد. آن چه که در رابطه با سوریه و مسائل مربوط به علائق و خواست های اسرائیل در سوریه و عراق مشاهده شد، موجبات تاسف فراوان در زمینه موضع گیری های ترکیه را فراهم آورد. من نمی گویم که ترکیه مستقیم از اسرائیل دستور می گیرد اما آنچه مشخص است این است که به صورت غیر مستقیم از طریق آمریکا، قطعا از رژیم صهیونیستی دستور می پذیرد و پشت پا به همه ارزش های هویتی خود در منطقه خاورمیانه می زند. - چرا این وضعیت به وجود آمده در ترکیه را تاسف بار می دانید؟ این تاسف از آن جهت است که ما با هویت سیاسی اجتماعی ترکیه در سال های اخیر آشنایی بسیار داشتیم و تصور بر این بود که ترکیه وضعیت سابق خود را پشت سر گذاشته، اما وضعیتی که در حال حاضر در ترکیه و موضع گیری های آن شاهد هستیم، از اینکه ما در محاسباتمان نسبت به این کشور اشتباه داشتیم باید تاسف بخوریم. - از نگاه شما اشتباهات تاکتیکی انجام گرفته توسط ترکیه در منطقه خاورمیانه چیست؟ به نظر من این اقدامات اصلا اشتباه نیست و همه آن حساب شده و خواسته امریکا و در نهایت اسرائیل است. نقش ترکیه در منطقه کاملا واضح است و همچنان که ما در ماجراهای سوریه در سال های گذشته
دیدیم نقشی به موازات سیاست های اجرا شده محور اسرائیل، عربستان، اردن در پناه حمایت های سیاسی آمریکا در این مدت. ترکیه هم در آن مجموعه نقش آفرینی داشت و بعد در جریان مذاکرات هسته ای ایران با غرب اندکی وانمود کرد که از آن نقش آفرینی دور شده و از اجرای خواست های آن محور کناره گیری کرد. اما امروز می بینیم که استنباط ما اشتباه بوده و این اقدامات ترکیه یک بازی سیاسی در منطقه بوده است. - محور اسرائیلی - عربی چه نقشی در منطقه داشته است؟ من فکر می کنم این نقش کاملا مشخص است. اگر در نظر بگیریم آنچه که در سوریه و عراق در حال رخ دادن است حاصل توطئه های ننگین محور اسرائیل، اردن و عربستان سعودی بوده است، به این نتیجه می رسیم که قصد آنها برهم زدن تشکیل هلال شیعی در منطقه است. در اینجا توطئه اسرائیلی - عربی این تصور را به وجود آوردند که ایران در راس این هلال شیعی می خواهد شیعه را بر تسنن حاکم کند و با طرح همین نقشه شوم و بر اساس این فرضیه غلط بود که عربستان سعودی را تحریک به تشکیل و حمایت از گروه های تروریستی تکفیری و سلفی کردند تا بدین صورت کاری کنند که وهابیون بر شیعه تسط یابد. این توطئه شناخته شده است و خیلی سال پیش و
از زمان ماجراهای عربستان آغاز شد اما در سال 2004 در خاورمیانه عربی مطرح شد و در سال 2006 رسما توسط پادشاهان عربستان و اردن، هولمز نخست وزیر رژیم صهیونیستی و مبارک رئیس جمهور سابق مصر اعلام شد. در طول سال های اخیر نیز شاهد اقدامات این محور در منطقه بودیم. البته کشور مصر نیز در این محور قرار داشت اما با سرنگون شدن دولت حسنی مبارک، مصر خود را از این اتحاد ننگ آور منطقه جدا کرد. - ترکیه چه نقشی در این محور اسرائیلی - عربی داشته و دارد؟ ترکیه متاسفانه نقش یک کشور و ملت درجه 2 را در این ماجرا بازی می کند. بازیگر اصلی اردن، عربستان، اسرائیل و در راس آنها ایالات متحده آمریکاست و ترکیه به عنوان عضو ناتو نقش یک ملت درجه دوم را بازی کرده و فقط فرمانبرداری از امریکا به صورت مستقیم و از اسرائیل به صورت غیر مستقیم می کند. ترکیه هیچگونه منافعی از لحاظ ملی، سیاسی و مذهبی در این ماجراجوی ها ندارد و حتی خواهید دید که پیشرفت داعش در منطقه خطرات بزرگی را برای این کشور ایجاد خواهد کرد. حال چه از نظر تمامیت ارضی ترکیه و چه از نظر آشوب کردن موازنه های موجود بین ترک ها و کردها، ترکیه در خطر قرار دارد. این مسئله نیز جای تاسف
دارد که دولت ترکیه پذیرفته به عنوان یک کشور درجه 2 با عنوان دستور بگیر و فرمانبردار برای اسرائیل و آمریکا بازی کند. - این روزها اقدامات و موضع گیری های دولت ترکیه سبب شده تا نارضایتی هایی در بین مردم این کشور نیز ایجاد شود. به نظر شما این احتمال وجود دارد که با ادامه این رفتارها، آشوب هایی از سوی مردم این کشور صورت بگیرد؟ قطعا نارضایتی هایی که در طول سال های گذشته در ترکیه شاهد بودیم بیشتر و بیشتر می شود. اگرچه در برخی موارد هرگونه اعلام نارضایتی بی رحمانه سرکوب شد ولی همان حرکت های سرکوب شده نیز تاثیرات بسیاری بر تعدیل سیاست های دولت ترکیه داشته است. ملت و مردم ترکیه نقش خود را یک نقش دست دوم و پایین تر از اسرائیل در خاورمیانه نمی بینند. این دولت است که چنین نقشی را بازی می کند و طبیعتا مردم از این نقش ناراضی هستند. چه آنهایی که گرایش های اسلامی دارند و چه آنهایی که گرایش جمهوری خواهی و لائیک دارند، همگی از نقش به وجود آمده توسط دولت ناراضی هستند و معتقدند که این نقش، نقش پاسبان درجه دوم امریکا و اسرائیل در خاورمیانه است. همین مسئله باعث کسر شان دولت و ملت ترکیه است. - آیا مباحث تاریخی در این موضع گیری
ها اثر گذار است؟ چراکه برخی مطرح می کنند که ترکیه به دنبال تغییر مرزهای خود و شکل گیری نوعثمانی گری است. به نظر من اینها به دنبال راه اندازی خلافت عثمانی نیستند. اینها دنباله رو خلافت اموی، معاویه و یزید هستند که شعبه ای از خلفای راشدی بود، هستند. ترکیه حتی خلاف عباسی را هم قبول ندارد چه برسد به خلافت عثمانی. در تاریخ هم دیده ایم که عثمانی ها اصلا خلافت نداشتند و فقط نام خلافت روی آن بود. عثمانی یک پادشاهی لائیک اروپا گرا بود. من معتقد نیستم که این سلفی ها، وهابی ها و تکفیری ها با نگاه بسیار تند خود خواهان تجدید حیات سلطان سلیمان قانونی باشند. اصلا اینگونه نیست. نگاه به مسیر این جریان نشان می دهد که هدف این ها رسیدن به شامات است. شامات پایتخت خلافت اموی است. اما همان خلافت اموی را هم اگر در نظر بگیریم، این جریان های تازه به راه افتاده از خلافت اموی هم تندتر و تیزتر هستند. یعنی خلاف معاویه و یزید هم در قیاس اندیشه های خلافت گرایی این گروه ها وقتی اندازه می گیریم می بینیم که خلافت اموی بسیار امروزی تر و انسانی تر بوده است. - به عنوان بخش پایانی گفتگو بفرمایید که ارزیابی شما از آینده روابط دیپلماتیک ایران و
ترکیه چیست؟ از این زاویه هم باید تاسف خورد . در حالی که این دو کشور از دیرباز لازم و ملزوم هم از لحاظ سیاسی اقتصادی و منطقه ای بوده اند اما برخی رفتارهای خارج از این دو کشور موجبات برهم خوردن این روابط را فراهم کرد. ترکیه هیچ هدفی برای تعارض با ایران ندارد اما دولت ترکیه از خود اختیاری ندارد و به عنوان عضو ناتو و متحد آمریکا و در درجه بعد اسرائیل، همکار ناخواسته برخی توطئه های منطقه شده و این نقش را بازی کند. حتی تاریخ هم نشان داده که ترکیه هیچ گاه دشمنی با ایران نداشته اما تا زمانی که ترکیه در نقش یک کشور درجه دوم در منطقه فقط بازیگر توطئه های دیگران باشد، روابط حسنه ای با ایران نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید