ایران و عربستان از یکدیگر چه می​خواهند؟

کد خبر: 355630

سرویس سیاسی « فردا »: رابطه ایران و عربستان، دو کشور مهم خاورمیانه فراتر از دوران معاصر روابط بین‌الملل است. مناسبات این دو همسایه، چنان در 15 قرن گذشته پر فراز و نشیب بوده که نمی‌توان بسادگی ریشه‌های تاریخی و سیاسی سردی و گرمی این روابط را تحلیل و بررسی کرد.

این فراز و نشیب در مناسبات دوجانبه بی تردید به دلیل اهمیت بالای روابط این دو کشور اثرگذار بوده است؛ اهمیتی که طی دهه های اخیر بیشتر شده و امروز با بروز و ظهور بحران تروریسم، از افغانستان گرفته تا عراق و از پاکستان گرفته تا سومالی، بیشتر از گذشته نیز شده است.

طی سه دهه گذشته، روابط دو کشور گاهی به دلیل هراس بی دلیل ریاض از انقلاب اسلامی ایران، گاهی به خاطر حمایت عربستان از صدام در جریان جنگ تحمیلی یا گاهی به سبب کشتار زائران ایرانی تیره شده و در مقابل در دوره هایی معمولا حسب ابتکار عمل های به کار رفته از سوی تهران، به گرمی گراییده است. هرچند طی سال های گذشته و پس از وقوع بیداری اسلامی در منطقه و سپس گسترش این نهضت در بحرین و پس از آن بحران آفرینی در سوریه، تهران و ریاض یکی از سردترین دوره های روابط خود را تجربه کردند، اما در یک سال گذشته دولت یازدهم برای بهبود مناسبات میان دو کشور اعلام آمادگی کرده، هرچند این اعلام آمادگی تا به حال به برداشته شدن گامی عملی در این رابطه منجر نشده است.

حالا سفیر جدید ایران در عربستان سعودی که بزودی برای تقدیم استوارنامه راهی ریاض خواهد شد، از برنامه های خود برای همکاری واقع بینانه میان ایران و عربستان می گوید و تاکید می کند همکاری در جهت مهار بحران تروریسم، می تواند فصلی تازه در روابط دو کشور بگشاید.

حسین صادقی که طی سه دوره در دولت های سازندگی و اصلاحات، مدیرکل خلیج فارس وزارت خارجه بوده و سفارت ایران در کویت و امارات را نیز تجربه کرده است، در دولت اعتدال به عنوان مشاور وزیر امور خارجه مشغول فعالیت بوده و اکنون به عنوان سفیر منتخب ایران در عربستان، یعنی همان پستی که اواخر دولت هشتم نیز عهده دار بوده، خود را برای حضور در یکی از حساس ترین سفارتخانه های کشورمان آماده می کند. وی در آخرین روزهای حضورش در تهران در گفت وگو با جام جم تاکید می کند که ایران و عربستان به اهمیت بهبود مناسبات پی برده و آماده برداشتن گام هایی زیرساختی برای همکاری مشترک هستند؛ همکاری هایی که او تاکید دارد باید واقع بینانه باشد.

مدت هاست بحث روابط میان ایران و عربستان در محافل سیاسی و رسانه ای داغ است و هر روز اخبار تازه ای در این باره منتشر می شود. با این حال سوال من این است که اصولا چرا روابط ایران و عربستان تا این اندازه مهم است؟ چرا اهمیت این روابط تا آنجاست که بسیاری از تحولات سیاسی در منطقه به گرمی و سردی مناسبات تهران و ریاض بستگی دارد؟

پرسشی که مطرح کردید بسیار مهم است. یعنی اگر ندانیم دلیل اهمیت روابط ایران و عربستان چیست، نمی توانیم به بسیاری دیگر از پرسش ها در این زمینه پاسخ دهیم. عربستان از چند جهت برای ایران اهمیت دارد. اول این که این کشور به لحاظ موقعیت ژئوپلتیک در منطقه، جایگاه مهمی دارد. دوم آن که این کشور از تولیدکنندگان بزرگ انرژی است و از این نظر هم برای ایران اهمیت دارد. سومین دلیل که شاید مهم تر از دو دلیل قبل باشد، مسلمان بودن عربستان و قرار گرفتن قبله همه مسلمانان جهان در این کشور است. اگر در کنار همه اینها حوزه نفوذ ریاض را هم در نظر بگیریم، می بینیم به طور طبیعی روابط ایران و عربستان نه تنها برای این دو کشور، بلکه برای کل جهان اسلام اهمیت دارد.

با وجود اهمیت روابط مناسب دو کشور که اشاره کردید، ایران و عربستان طی سه دهه گذشته دارای روابط نامناسبی بوده اند که گاهی تنش ها به اوج رسیده است. مهم ترین دلایل این سردی روابط چیست؟

بدون تردید مطلوب ترین حالت برای برقراری روابط میان کشورهای اسلامی این است که همه آنها دارای مناسباتی در بالاترین سطح ممکن باشند، زیرا این امر قدرت جهان اسلام را افزایش می دهد. اختلاف هایی که درباره آنها صحبت می شود، بیشتر از سوی قدرت های فرامنطقه ای بزرگنمایی می شود. آنها می دانند همکاری گسترده ایران و عربستان عرصه را برایشان تنگ می کند، به همین دلیل مانع برقراری مناسبات مطلوب می شوند. اختلافات دیگری هم که وجود دارد، ناشی از برداشت های خاص دو طرف در قبال روابط دوجانبه و منطقه ای است. ایران و عربستان تصورات و بحث هایی درباره بحرین، یمن، عراق و لبنان دارند که همین تصورات مانع نزدیکی می شود. دیگر موضوع مورد اختلاف، تفاوت دیدگاه طرفین در قبال مقوله امنیت و ثبات است. ایران معتقد است امنیت منطقه خلیج فارس باید از سوی کشورهای منطقه تامین شود، اما نگاه دیگر، به مشارکت دیگر کشورها در تامین امنیت قائل است. با این همه، واقعیت این است که ایران و عربستان اشتراکات فراوانی دارند که با تکیه بر آنها و گفت وگو می توان بر اختلافات موجود غلبه کرد.

چرا اشتراکات موجود که فهرست وار به آنها اشاره کردید، در سال های اخیر نتوانسته به بهبود روابط کمک کند؟

همکاری کشورها نیازمند نوعی اعتماد متقابل است. اکنون این اعتماد وجود ندارد، بنابراین نمی شود صحبت از روابط همه جانبه کرد. در چنین شرایطی ما باید ابتدا دیوار بی اعتمادی میان ایران و عربستان را فرو بریزیم تا بعد فضا برای همکاری ایجاد شود. ما ثمره این همکاری ها را در دوره های قبل در دولت آقای هاشمی و دوره آقای خاتمی دیده ایم. همکاری ایران و عربستان در ادوار گذشته نه تنها باعث بهره مند شدن مردم دو کشور از مزایای این روابط مطلوب شده بود که کل کشورهای حاشیه خلیج فارس از ثبات ناشی از آن نفع بردند. بنابراین من تاکید دارم که ما می توانیم و باید به سمت همکاری و برداشتن موانع موجود گام برداریم.

شما به نقش قدرت های فرامنطقه ای در سردی روابط ایران و عربستان اشاره کردید. این درحالی است که پیش از این برخی می گفتند ریاض، عامل سردی روابط ایران و غرب، بویژه آمریکاست. به نظر شما در مثلث روابط ایران ـ غرب ـ عربستان، کدام یک از بازیگران غربی یا عرب منطقه، نقش مخرب تری برای بهبود مناسبات با تهران دارند؟

طرفین تاثیر متقابل دارند و به طور طبیعی این تاثیرات گسترش می یابد. در پاسخ به پرسش شما باید اشاره کنم، من نفی نمی کنم. هرچند اطلاعاتی هم ندارم که عربستان خللی در روابط ایجاد می کند، اما از آن سو مستندات بیشتری وجود دارد که آمریکا مسیر روابط ایران و عربستان را تخریب می کند. برای همین است که می گویم اگر اعتماد ایجاد شود، دیگر کشورها نمی توانند بسادگی چالش ایجاد کنند.

شما فکر می کنید توافق احتمالی ایران و 1+5 در جریان مذاکرات هسته ای می تواند تاثیری بر مناسبات تهران و ریاض داشته باشد؟

قاعدتا باید تاثیرگذار باشد. غرب روی مسائلی غیرواقعی مانند اتهامات هسته ای، حقوق بشری و موضوع تروریسم دست می گذارد. آنها از کاه، کوه می سازند. اگر توافق حاصل شود، بخشی از این هجمه ها کم می شود. از سوی دیگر برخی کشورهای منطقه هم تحت تاثیر هجمه های یادشده، مدعی حمایت ایران از تروریسم و مداخله تهران در امور کشورشان هستند. توافق که حاصل شود، روشن می شود این ادعاها هم واقعی نیست. بنابراین امضای توافقنامه، برای کل منطقه مفید است.

شما به عنوان سفیر منتخب ایران در عربستان، اگر بخواهید زمینه ای برای بهبود روابط دو کشور نام ببرید، اولویت را به کدام یک از نقاط اشتراک می دهید و برای آن برنامه ریزی خواهید کرد؟

فکر می کنم با توجه به تحولات منطقه و گسترش افراطی گری، خشونت و تروریسم در منطقه، به عنوان یک خطر بزرگ جهانی، می شود با همکاری روی همین پرونده، از ظرفیت های تهران و ریاض برای مهار آن استفاده کرد. شما ببینید تروریسم چگونه جان انسان ها را می گیرد و میلیون ها نفر را آواره می کند. این در شرایطی است که نهادهای بین المللی رسیدگی جدی به مشکلات نمی کنند و اینجاست که وظیفه مسلمانی ایران و عربستان ایجاب می کند همکاری های خود را گسترش دهند. امنیت ایران و عربستان هر دو در خطر است و وقت آن رسیده که کاری جدی برای مقابله با تروریسم صورت گیرد.

شما توجه کنید که بیشترین نفع از افراط گرایی در منطقه را صهیونیست ها می برند. وقتی کشورهای اسلامی به خودشان مشغول باشند، این رژیم صهیونیستی است که فضا را برای خود آماده می بیند. بنابراین دومین زمینه همکاری مشترک، مسائل مربوط به جهان اسلام و در رأس همه اینها رژیم صهیونیستی است. ایران و عربستان باید با همکاری هم، فکری برای اتخاذ یک سیاست واحد در قبال این رژیم کنند. امروز ما درحالی شاهد تفرقه هستیم که باید توافقی برای موضع گیری در قبال اشغال فلسطین صورت گیرد.

در کنار این اولویت های منطقه ای، ظرفیت های دوجانبه همکاری نیز کم نیست. از همه اینها می شود در جای خود استفاده کرد. بنابراین به نظر من، ایران و عربستان باید ضمن پذیرش اختلاف نظرها، منافع بزرگ تر را در نظر گرفته و به خاطر این منافع، دست از اختلاف بردارند. ما ظرفیت های عظیم اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی برای همکاری داریم. ما در دوره ای، امضای توافقنامه امنیتی را نیز تجربه کرده ایم. در زمان امضای آن توافق، آقای روحانی که اکنون رئیس جمهور هستند، اهتمام بسیاری بر افزایش همکاری داشتند. باید از این تجربیات استفاده کرد.

شما به نقش آقای روحانی در بهبود روابط ایران و عربستان در دوره ای که ایشان در شورای عالی امنیت ملی بودند اشاره کردید. شاید در همین زمینه است که دولت یازدهم از بهبود روابط ایران و عربستان سخن می گوید و این درحالی است که به نظر نمی رسد در داخل کشور فضا برای این سطح از همکاری هایی که اشاره می کنید آماده باشد. کم نیستند جریاناتی که گلایه هایی جدی از ریاض دارند. به نظر شما داخل کشور باید چه راهکارهایی را در نظر داشت تا منتهی به افزایش سطح همکاری ها شود؟

این موضوع مهمی است که برخی رفتارهای داخلی، روابط بین دو کشور را دچار آسیب کرده است. این حرکت ها البته به نظر من دلسوزانه و عاطفی است، اما گاهی بدون درنظر گرفتن واقعیت ها انجام می شود. بنابراین نباید فکر کنیم حرکت هایی که داخل در مسیر خلاف بهبود مناسبات انجام می شود، مغرضانه است، بلکه به دلیل ناآگاهی دقیق، تاثیر نامطلوب برجا می گذارد. بنابراین ما در سه بُعد داخلی می توانیم زمینه را برای بهبود روابط آماده کنیم. اولین بُعد در حوزه رسانه ای است که به نظر من مطبوعات باید توجه کنند وارد خطوط قرمزی نشوند که طرف مقابل را جریحه دار کند. شما می دانید همه کشورها نمادها و سمبل هایی دارند که نمی خواهند به آنها توهین شود. کشورهای منطقه مثل کشورهای اروپایی نیستند و توجه خاصی به این نمادها دارند. بنابراین نباید به این سمبل ها حمله شود. مثلا وقتی در یک کشور، مردم به رهبر خود احترام زیادی می گذارند، توهین به شخصیت آن رهبر شایسته نیست و ما باید به احترام مردم منطقه، به این مسائل توجه کنیم. نکته دیگر درباره اقدامات بعضا تندی است که برخی افراد به ابتکار خود انجام می دهند. هرچند به نظر من همه دیدگاه ها باید آزادانه در کشور بیان شود، اما رفتارهای افراطی نباید در حوزه اجرایی ورود پیدا کند. سومین مشکلی که در داخل کشور داریم و به نظر من باید اصلاح شود این است که هر کسی به خودش اجازه می دهد در هر زمینه ای اظهارنظر کند. اظهارنظر همه مقامات در هر سطحی درباره هر مساله ای، هرچند از سر دلسوزی است اما گاهی می تواند تاثیر منفی به دنبال داشته باشد. گاهی از ادبیاتی استفاده می شود که در شأن فرهنگ ما نیست. ما مردمی با دست کم 6000سال مدنیت و قریب به 3000سال تاریخ مکتوب هستیم. بنابراین پسندیده نیست از ادبیاتی استفاده شود که تاثیری مخرب بر ذهن مردم منطقه داشته باشد.

همچنین ما باید زمینه را برای افزایش رفت و آمدهای مردم دو کشور آماده تر کنیم. وقتی مردم عربستان از نزدیک با مردم ایران ارتباط داشته باشند، دیگر لازم نیست تصویر ذهنی خود از ایران را متناسب با داده های رسانه های غربی تنظیم کنند. متاسفانه رفت و آمدهای مردمی نسبت به پیش از انقلاب کاهش یافته که با توسعه صنعت گردشگری باید این روند اصلاح شود.

هر از گاهی شایعاتی از احتمال سفر وزیر خارجه کشورمان یا برخی چهره های بانفوذ مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی به عربستان به میان می آید، اما بلافاصله تکذیب می شود و طی یک سالی که دولت یازدهم در مصدر کار است، شاهد جهشی در مناسبات دو طرف نبوده ایم. به نظر شما برای رسیدن به نقطه مطلوبی که اشاره کردید، چه ابتکارعملی می توان به کار گرفت؟

در مقطع حساسی که امروز با آن روبه رو هستیم، مقابله جدی با پدیده تروریسم و افراطی گری نیازمند اقدامی شجاعانه، دلسوزانه و اسلام گرایانه از سوی کل کشورهای منطقه است تا ناامنی فراگیری که همه را تهدید می کند، مهار شود. به نظر من در این مقطع سرنوشت ساز همه باید منافع کلان اسلام را ارجح از نگاه های فرقه گرایانه و طایفه ای دانسته و از یاد نبرند که اسلام دعوت به اعتدال، تعاون، همکاری و دوستی انسان ها، فارغ از نوع نژاد، مذهب و... می کند. وقتی همه می بینند تروریسم خطری جدی دربرداشته و تروریست های تکفیری به نام اسلام، خاورمیانه را به آتش می کشند، خب وظیفه کیست که با این روند مقابله کند؟ معلوم است که وظیفه کشورهای اسلامی است. این کشورها باید اختلافات را کنار بگذارند و متحد شوند. البته روشن است که رفع برخی اختلافات نیازمند گفت وگوهای چالشی بلندمدت است، اما در حال حاضر سیل بنیان کن تروریسم این نیاز را ایجاد کرده که همه جلوی ویرانگری ها را بگیرند و اقدامی هماهنگ انجام دهند. بنابراین همه باید از ظرفیت های خود برای کاهش اختلافات استفاده کنند.

در همین زمینه تجربه ای که آقای هاشمی دارند، می تواند امروز مورد استفاده باشد. ایشان در دوره ای برای همکاری مشترک با عربستان تلاش کردند که ما روابط بسیار سردی با این کشور داشتیم. این تلاش ها باعث شد در دوره بعد، عصر طلایی روابط شکل گیرد. همین تجربه می تواند احیا شود. البته آقای هاشمی برای ورود به این موضوع ملاحظاتی دارند، اما اگر احساس کنند که می توانند دریچه ای را در جهت منافع ملی دو کشور باز کنند، چنین خواهند کرد.

شما تاکید دارید که می شود اجماعی منطقه ای برای مبارزه با تروریسم در منطقه به وجود آورد. این درحالی است که برخی می گویند ریاض، از ابزار تروریسم برای پیگیری سیاست های منطقه ای خود استفاده می کند. با توجه به حضوری که در کشورهای مختلف منطقه و بویژه عربستان داشته اید، به نظر شما حمایت از تروریسم در عربستان، یک امر رسمی و دولتی است یا ریشه در برخی تفکرات در جامعه این کشور دارد؟

از یاد نبرید عربستان از تروریسم آسیب جدی دیده است. بنابراین یک کشور آسیب دیده از تروریسم نمی تواند حامی تروریسم باشد. درست همان طور که ایران به عنوان یک قربانی تروریسم نمی تواند حامی گروهک های تروریستی باشد. داعش در لیست تروریستی ریاض قرار دارد و دولت عربستان بر مقابله با تروریسم تاکید می کند. با وجود این باید در نظر داشته باشیم که تفکرات افراطی در عربستان وجود دارد و برخی علمای سعودی افکار تندی دارند و برداشت های خاصی از اسلام ارائه می دهند. خب اینها از افراطی گری حمایت می کنند. بنابراین تا جایی که من اطلاع دارم و بیانیه چند ماه قبل عربستان در رابطه با برخورد با تروریست ها نشان می دهد، این کشور حامی تروریسم نیست و در مرحله اجرا هم گام هایی برای مبارزه با تندروی انجام داده است. با وجود این هستند گروه هایی در این کشور که حمایت مالی و فکری از تروریسم می کنند.

اجازه بدهید به این نکته نیز اشاره کنم که شخص ملک عبدالله، فردی معتدل به شمار می رود که از زمان به قدرت رسیدن شعار الوسطیه یا همان اعتدال را سرداده است. وی اقدامات خوبی برای کاهش تنش های فرقه ای انجام داده و تقریب مذاهب را دنبال کرده است. همین باور به گفت وگو میان مذاهب، مهم ترین گام برای مقابله با افراطی گری است. شما در یک خانواده بلوغ یافته نیز می بینید که تلاش می شود گفت وگو جای خشونت را بگیرد. این روندی است که همه کشورهای اسلامی می توانند آن را دنبال کنند.

با توجه به شرایط منطقه، چالش هایی که جهان اسلام با آن روبروست و ظرفیت های موجود برای بهبود روابط، شما چشم انداز روابط ایران و عربستان را چگونه می بینید؟

تصور من این است که چون دو کشور در روابط خود همه نوع شیوه ای را آزموده و برای این تجربه، هزینه های زیادی را هم پرداخت کرده اند، امروزه به این نتیجه رسیده اند که با توجه به ظرفیت ها، تجارب، منافع و هزینه ها، باید جهت مصالح منطقه ای و جهانی به سمت نوعی همکاری پیش بروند. ایران و عربستان دو همسایه مهم برای یکدیگر بوده و هر رفتاری از سوی یک کشور، تاثیر متقابلی بر کشور دیگر می گذارد. شاید به یاد داشته باشید وقتی صدام به کویت حمله کرد و چاه های نفت این کشور را آتش زد، آلودگی ناشی از آن همه منطقه را درگیر کرده بود و این تهدید منطقه ای بجز با همکاری منطقه ای، قابل مهار نبود. امروز هم تهدید تروریسم با وسعتی به مراتب بیشتر، همه منطقه را تهدید کرده و در چنین شرایطی، کشورهای مهم و همسایگان نمی توانند یکدیگر را نادیده بگیرند. بنابراین ایران و عربستان باید سنگ بنای یک همکاری واقع بینانه را گذاشته و با درنظر گرفتن و به رسمیت شناختن منافع متقابل یکدیگر، روابط دوجانبه و همه جانبه را بهبود دهند.

تجربه فراز و نشیب های بسیار در مناسبات دو کشور باعث شده است ایران و عربستان به این باور برسند که نیاز به سطحی از استحکام در روابط دارند تا با تغییر افراد و دولت ها قابل تغییر نباشد. یعنی آن قدر پیوند مردمی و رسمی دو کشور قدرتمند باشد که حتی اگر در جریان تغییر نخبگان اجرایی، دولتی اراده کاهش سطح روابط را داشت، مردم مانع شوند. روابط دو کشور همچنین نیاز به انعطاف دارد تا از این طریق بتواند در برابر ناملایمات مقاومت کند. بنابراین ما در این مرحله باید به صورت زیرساختی حرکت کنیم و طوری رفتار کنیم که دیگر نگران چهار سال بعد نباشیم. چنین سطح از مناسبات نیاز امروز همه ماست که باید درباره ضرورت تحقق آن به باوری مشترک برسیم.

منبع: جام جم آنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت