اصولگرایان کابوس اطمینان به احمدینژاد را تکرار نمیکنند/اگر حمایت اصلاحطلبان نبود روحانی ربع این رای را هم نمیآورد
من هم داخل پرانتز خدمت شما عرض میکنم خیر. اگر به فرض بدنه اصلاحطلبان یا درستتر گفته باشیم رهبری اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نمیکردند یقینا ایشان ربع آن رای را هم نمیآوردند. ایضا اگر اصولگرایی یا بخشی از آن از آقای سعید جلیلی حمایت نمیکردند یقینا ایشان آن 4 میلیون رای را هم به دست نمیآوردند.
سرویس سیاسی «فردا»؛ صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران یکی از اصلاحطلبانی بود که نسبت به محبوبیت احمدینژاد سخن گفت. وی که اغلب اظهارات قابل توجهی در زمینه مباحث سیاسی دارد درباره رابطه اصولگرایان و احمدی نژاد بیان داشته است که دیگر اصولگرایان به احمدینژاد اعتماد نخواهد کرد. وی همچنین بیان داشته است که روحانی با رای ا صلاحطلبان رئیس جمهور شد و پایگاه اجتماعی وی را اصلاح طلبان تشکیل می دهند. در این باره روزنامه اصلاح طلب آرمان گفتگویی با وی داشته است که در ادامه بخشی از صحبتهای این استاد علوم سیاسی را ذکر می شود. صحبت های وی به عنوان یک فعال اصلاحطلب درباره فضای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و انتخابات آینده قابل تامل است.
* من نگفتم محبوبیت احمدینژاد ناشی از عملکرد اقتصادی ایشان است. اصولگرایان در 8 سال ریاستجمهوری آقای احمدینژاد در مجموع یک کارنامه ضعیف و ناموفقی چه از نظر اقتصادی، چه از نظر سیاسی - اجتماعی، چه از نظر کاهش فساد و... داشته است. مقصودم هیچگاه این نبوده است که محبوبیت احمدینژاد بهواسطه عملکرد ایشان بوده است.
* برای یک فرد تحصیلکرده که در تهران، اصفهان، شیراز یا رشت زندگی میکند تصور اینکه از احمدینژاد خوشش بیاید خیلی کم است. اما افراد کمدرآمدتر و کمتر تحصیلکرده در همان تهران، اصفهان، شیراز یا رشت در احمدینژاد یک چهره و شخصیت کاریزماتیک میبینند. آ نها احساس نزدیکی میکنند با احمدینژاد و او را هم مثل خودشان و از خودشان میبینند و احمدینژاد برایشان یک شخصیت ملموس، دمدستی و از جنس خودشان و مثل خودشان است. تنها چیزی که برای این اقشار مهم نیست این است که عملکرد احمدینژاد از نظر اقتصادی چگونه بوده است ؛ چه رسد به اینکه احمدینژاد در عرصه بینالملل، سیاسی یا اجتماعی چگونه بوده است.
* در یک نگاه کلی باید در نظر داشت که جامعه سیاسی ایران از دو گروه یا دو بخش کلی اصلاحطلب و اصولگرا تشکیل شده است. شما میتوانید نامزد ریاستجمهوری بشوید و در صورت تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان، میتوانید به صورت جدی وارد رقابت انتخاباتی هم بشوید اما چنانچه یکی از آن جریان از شما حمایت نکنند، شما عملا هیچ شانسی برای موفقیت ندارید همچنان که آقای مهندس غرضی و آقای محسن رضایی خیلی شانسی نداشتند. رای آنها رای خودشان بود درحالی که رای آقای دکتر ولایتی یا رای سعید جلیلی یا رای آقای روحانی بدنه رای اصولگرایان و اصلاحطلبان بود.
* من هم داخل پرانتز خدمت شما عرض میکنم خیر. اگر به فرض بدنه اصلاحطلبان یا درستتر گفته باشیم رهبری اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نمیکردند یقینا ایشان ربع آن رای را هم نمیآوردند. ایضا اگر اصولگرایی یا بخشی از آن از آقای سعید جلیلی حمایت نمیکردند یقینا ایشان آن 4 میلیون رای را هم به دست نمیآوردند.
* اگر آقای احمدینژاد بدون تعامل و نیز عدم تمکین به قانون خواسته باشند وارد عرصه انتخابات بشود، یقین بدانید که رد صلاحیت خواهد شد و اصولگرایان شوخی و تعارف اصلا با ایشان ندارند.
* شانس یا احتمال اینکه میان آقای احمدینژاد و رهبری اصولگرایان توافقی حاصل شود در سال 96 خیلی خیلی کم است و به نظر من زیر صفر است.به هزار و یک دلیل؛ اولین و مهمترین آن این است که اصولگرایان به هیچ روی به احمدینژاد اطمینان ندارند. ا حمدینژاد چاقوی دو دم است از یک لبه آن میتوان بهعنوان یک چهره بهاصطلاح ضداشرافیگری، ضدثروتمندان و این دست تبلیغات استفاده کرد همچنان که علیه هاشمیرفسنجانی یا اصلاحطلبان اینچنین از احمدینژاد بهرهبرداری شد اما لبه دیگر آن ممکن است به سمت خود اصولگرایان نشانه برود. همچنان که در دور دوم ریاستجمهوری احمدینژاد بعد از سال 88 این اتفاق افتاد. یقینا اصولگرایان نمیخواهند آن کابوس رفتارهای غیر قابل پیشبینی و خطرناک احمدینژاد را دوباره تجربه کنند.
* اگر عملکرد روحانی تا حدودی مثبت باشد، شانس روحانی همچنان برای دور دوم بالا خواهد بود اما اگر روحانی نتواند در عرصه اقتصادی پیشرفتی داشته باشد در آن صورت شانس اصولگرایان بدون احمدینژاد هم بالاست و به تبع اگر با احمدینژاد هم شریک شوند که شانسشان خیلی هم بیشتر میشود. اما ببینید اگر سناریوی شرکت مجدد احمدینژاد با اصولگرایان احتمالش خیلی خیلی ضعیف است و احتمال عدم موفقیت اقتصادی روحانی هم خیلی کم است مگر اینکه مذاکرات هستهای به جایی نرسد.
* با احمدینژاد که منتفی است چراکه عرض کردم احتمال مشارکت اصولگرایان با احمدینژاد صفر است. البته بخشی از اصولگرایان تندرو یعنی جبهه پایداری آنها همچنان به دنبال محبوب خود یعنی احمدینژاد هستند اما اینها یک اقلیتی بیشتر نیستند. اکثریت اصولگرایان حاضر به تجربه تلخ سالهای 88 تا 92 با احمدینژاد دیگر نیستند. میماند اینکه اصولگرایان بدون احمدینژاد به میدان بیایند. شانس موفقیتشان زیاد نیست چراکه مشکل اصلی اصولگرایان آن است که متاسفانه محبوبیت ندارند اما اگر روحانی خیلی بد عمل کند در آن صورت ممکن است دکتر ولایتی یا دکتر علی لاریجانی پا به میدان بگذارند و چیزی حدود 10 میلیون رای کمتر و یا بیشتر به دست بیاورند و در نتیجه پیروز انتخابات 96 بشوند منتها عرض کردم این در صورتی است که مذاکرات شکست بخورد و کشور در وضعیت اقتصادی فعلی باقی بماند.
* به جز اصولگرایان و اصلاحطلبان ما یک جریان سوم در کشور نداریم که بگوییم چون اصلاحطلبان ناموفق بودهاند و اصولگرایان هم محبوبیت ندارند پس بنابراین جریان سوم! کدام جریان سوم؟! ما جریان سومی نداریم.
* شما واقعا فکر میکنید اصولگرایان خیلی ساکت و آرام تسلیم به رای اکثریت شوند و اجازه دهند اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کنند، پیروز شوند و دولت هم تشکیل دهند؟! حداکثر ظرفیت آقای روحانی است. بنابراین اصولگرایان از روحانی جلو نخواهند آمد. لذا اگر آقای روحانی موفق نشوند اصولگرایان با یک رای پایین رئیسجمهور بعدی را رقم خواهند زد.
* به همان دلایل که آقای روحانی نتوانسته است موفق شود، به همان دلایل دکتر عارف هم موفق نخواهد شد. بنابراین من خیلی بعید به نظرم میرسد که 19 میلیون رایی که در 24 خرداد 92 با آقای روحانی رای دادند در صورت عدم موفقیت دولت روحانی در خرداد 96 بگویند خب اشکالی ندارد، روحانی نتوانست و ما به عارف رای میدهیم و انشاا... عارف خواهد توانست.
* بسیاری از آنها، در صورت عدم موفقیت روحانی، در انتخابات 96 شرکت نخواهند کرد. یادتان باشد خیلی از آنها به روحانی با زور رای دادند، به عبارت مناسبتر با ناامیدی به او رای دادند و خیلی امیدوار نبودند که روحانی واقعا بتواند تغییری ایجاد کند. خب وقتی در عمل روحانی نتوانسته تغییری ایجاد کند، آیا شما فکر میکنید حال آنها که ناامیدانه در انتخابات 92 شرکت کردند، باز هم بیایند در انتخابات 96 شرکت کنند؟ نه من فکر میکنم دلسردخواهند شد. بنابراین عرصه انتخابات از آن اصولگرایان خواهد بود و هیچ نیازی هم ندارند با احمدینژاد شریک شوند.
دیدگاه تان را بنویسید