اظهارات کوثری به علت حمایت ایران از سوریه

کد خبر: 290578

نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی در مورد علت حمایت ایران از سوریه گفت: در بحبوحه سال ۶۲ یا ۶۳ نیروهای ما به سوریه رفتند و آموزش موشک دیدند. مهمات و تجهیزات به ما می‌دادند و حالا نوبت ماست که به آن‌ها کمک کنیم و اصلا هم پنهان نیست.

تسنیم: نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی در مورد علت حمایت ایران از سوریه گفت: در بحبوحه سال ۶۲ یا ۶۳ نیروهای ما به سوریه رفتند و آموزش موشک دیدند. مهمات و تجهیزات به ما می‌دادند و حالا نوبت ماست که به آن‌ها کمک کنیم و اصلا هم پنهان نیست. همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس به فکر افتادیم با یکی از یادگاران دوران 8 ساله دفاع مقدس گفت‌وگو کنیم. برای مصاحبه و گفت‌وگو با کوثری قراری را تنظیم کردیم. او معمولاً برای گفت‌وگوهای مفصل تمایلی از خود نشان نمی‌دهد ولی تا شنید می‌خواهیم در مورد دفاع مقدس و رشادت‌های مجاهدان خدا با وی گفت‌وگو کنیم، فوراً موافقت کرد؛ موافقتی که دو ساعت ما را پای صحبت‌ها و خاطرات شنیدنی و خواندنی فرمانده پیشین لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نشاند. اسماعیل کوثری در دوران جنگ تحمیلی معاون عملیاتى سپاه 11 قدر را در دوران فرماندهى شهید ابراهیم همت بود و جانشینى محور عملیاتى سومار و تیپ رزهى 20 رمضان و فرماندهى بسیجیان تهران در زمان تصدى فرماندهى لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در سه سال آخر جنگ و دوران سازندگی را هم در کارنامه خود دارد. وی در سال 87 به پارلمان رفت و در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هشتم کار خود را ادامه داد و در دوره نهم انتخابات مجلس نیز توانست از مردم تهران رأی اعتماد بگیرد و باز هم در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به کار خود ادامه دهد. در این گفت‌وگو از عملیات بدر و خیبر شروع کردیم و کوثری از موفقیت‌های سپاه اسلام در دوران دفاع مقدس گفت و همواره تأکید داشت که با "ایستادگی و مقاومت" توانستیم دشمنان و ابرقدرت‌های حامی صدام را به زانو در آوریم. وی ایستادگی و مقاومت را در جبهه مردمی دانست و این مسئله را به اوضاع فعلی سیاست خارجی هم ربط داد و گفت: این تجربه را ما به سوریه انتقال دادیم و دیدیم جبهه مردمی در سوریه شکل گرفت و آمریکایی که فکر می‌کرد 2 ماهه می‌تواند کار سوریه را یکسره کند، 22 ماه است که در سوریه به دام افتاده‌ است. کوثری همچنین در مورد علت حمایت ایران از سوریه دلایل زیادی را مطرح کرد ولی یک مورد که جای توجه داشت، این بود که "حمایت سوریه در دوران دفاع مقدس از ایران بوده که سربازان اسلام در بحبوحه سال‌های 62-63 به سوریه می‌رفتند و آموزش موشک می‌دیدند". او می‌گوید الان هم ما باید در این شرایط سوریه را تنها نگذاریم و تجربیات خود را به دولتمردان و مردم سوریه منتقل کنیم. وی به فتنه سال 88 و حماسه مردم در 9دی هم اشاره کرد و در مورد شباهت اتفاقاتی که در دوران 8 ماهه فتنه رخ داد، با دوران 8ساله دفاع مقدس گفت: 9 دی در واقع همان عملیات کربلای 5 در دوران مقدس است زیرا بعد از کربلای 5 بود که فشار‌ها زیاد‌تر شد و قیمت نفت حداکثر به 8 دلار رسید و کمترین صادرات را آن زمان داشتیم و این یعنی فشار بیش از حد. در سال 88 هم دشمن فشار زیادی گذاشت و با عوامل داخلی فتنه را ایجاد کرد اما موقعی که ایستاده‌ایم و مقاومت کردیم و توطئه‌شان را خنثی کردیم و به خودشان برگرداندیم و دستشان را رو کردیم و به همه اعلام کردیم که چه کسانی هستند که حتی با امام حسین (ع) سر عناد دارند، دیدیم مردم چگونه در صحنه آمدند و "9 دی" را رقم زدند. این شد که از آن به بعد تحریم شدت یافت." متن زیر حاصل گفت‌وگوی 2 ساعته خبرنگار تسنیم با محمد اسماعیل کوثری است که در دفتر وی در "خانه ملت" صورت گرفت: * تسنیم: بسم‌الله الرحمن الرحیم. آقای کوثری! از اینکه فرصتی را در اختیار ما گذاشتید که بتوانیم با یکی از یادگاران دوران دفاع مقدس صحبت کنیم، کمال تشکر را داریم. قبل از اینکه خدمت شما برسم، داشتم خاطرات دفاع مقدس را مرور می‌کردم، در بین عملیات‌ها چند عملیات در نظرم خیلی جلوه کرد که با اوضاع کنونی خیلی بی‌ربط نیست. یکی از این عملیات‌ها "خیبر" بود که به دلیل میزان تاثیر ابعاد خارجی آن، دشمن فشار اقتصادی و تحریم‌ها را علیه ایران افزایش داد. لطفاً در مورد عملیات خیبر توضیحی بدهید و بفرمایید شاخصه عملیات خیبر چه بود که دشمن را مأیوس کرد و به سمت فشار اقتصادی برد؟ - کوثری: بسم‌ا... الرحمن الرحیم. با سلام و درود به روح امام شهدا به‌خصوص شهدای عملیات خیبر و مخصوصاً شهید بزرگوار حاج ابراهیم همت. ما نتیجه‌ای را برای عملیات‌های "والفجر مقدماتی"، "والفجر 1" و بعد از آن "والفجر 4" که عملیات‌های بزرگی هستند، پیش‌بینی می‌کردیم که بتوانیم به آن دست یابیم ولی نتوانستیم به آن نتایج دسترسی پیدا کنیم، زیرا دشمن تا حدی از تاکنیک ما باخبر شده بود که چگونه شب عملیات را شروع می‌کنیم، بنابراین دشمن فشار وارد می‌کرد تا ما شهید و مجروح بیشتری از حد انتظار داشته باشیم. شب برای عملیات‌های ما اهمیت زیادی داشت، البته اگر عملیات را در جاهایی که دشمن فکر نمی‌کرد، انجام می‌دادیم، به خاطر غافلگیری دشمن باعث می‌شد شهدایمان کمتر باشد و همچنین به امکانات کمتری هم نیاز داشتیم لذا بعد از عملیات "والفجر مقدماتی" و "والفجر یک"، مدتی را در حدود 10 الی 11 ماه گذاشتیم تا منطقه را شناسایی کنیم. به دلیل اینکه ما در منطقه جنوب به اندازه کافی تانک و نفربر و حتی مهمات هم نداشتیم. فرمانده سپاه و کلا مسئولان تصمیم گرفتند که باید کاری کنیم که کارآیی دشمن را پائین آوریم و یا کلاً خنثی کنیم البته در این مدت والفجر چهار هم انجام شد. پس از بررسی‌ها و شناسایی‌ها منطقه "هور" انتخاب شد زیرا در این منطقه دشمن غافلگیر می‌شد، زیرا دشمن به هیچ‌وجه فکر نمی‌کرد ما در منطقه هورالهویزه وارد عملیات شویم، بنابراین این مسئله‌ که کارآیی سلاح‌های دشمن را از کار بیندازد یا کُند کند یا آنچنان اثرگذار نباشد، محقق می‌شد. از آن طرف هم می‌توانستیم به هدف نهایی خود که جاده "بصره الاماره" یا خشکی غرب "هورالهویزه" بود، برسیم. از طلائیه به بالا همه دست سپاه بود و باعث شد در این مناطق موفق شویم و توانستیم از آنجا به طرف دشت بصره یا به اصطلاح شرق بصره سرازیر شویم و خودمان را به دجله بچسبانیم. منطقه بسیار وسیع و گسترده‌ای بود و قرارگاه نصرت آنجا بود که فرمانده آن نیز برادر عزیزمان شهید علی هاشمی بود. در آن منطقه کار شناسایی را شروع کردند، به‌صورتی که فرمانده کل سپاه و فرماندهان دیگر در مقاطعی با لباس بومی به این منطقه می‌رفتند و در‌‌نهایت منطقه را بررسی می‌کردند. آن منطقه‌ به‌صورتی بود که بعضی جا‌ها یک متر و حتی سه متر هم آب داشت و از علف‌های خودرو یا نی‌های بلندی پوشیده شده بود که باعث می‌شد بتوانیم خود را پنهان کنیم تا دشمن متوجه نشود و هم با بومی‌های آنجا که دقیقاً محل را می‌شناختند، با تیم‌های شناسایی همراهی کنند. این‌ها محاسنی بود که زرهی دشمن نمی‌توانست کاری از پیش ببرد. از طرف دیگر مشکلاتی مانند تامین تعداد زیادی قایق داشتیم زیرا در اصل موتور قایق به ما نمی‌فروختند و باید با چند واسطه تهیه می‌کردیم. از طرفی بعضی جا‌ها لباس غواصی نیاز داشتیم که باید تهیه می‌کردیم و در آخر هم به اندازه کافی که می‌خواستیم در یک هجوم همه این‌ها را طی کنیم، تامین نشد اما عملیات تقریبا در چند قرارگاه اصلی تقسیم شده بود؛ یکی از طلائیه، یکی از کوشک به طرف هورالهویزه یا غرب هورالهویزه و دیگری از کوشک به پائین که مسئولیتش با ارتش بود و مثل لشکر امام حسین (ع) مامور شده بودند که به صورت توامان با ما عملیات کنند ولی این قرارگاه موفق نشد و این شد که بعد از دو شب نیرو‌ها را جمع کردند و لشکر امام حسین و... به منطقه سپاه آمدند. مقر اصلی سپاه نیز در طلائیه، جزایر جنوبی و شمالی بود و یکی هم در عمق منطقه بود که به خشکی هورالهویزه می‌رفتند و دیگری نیز خندقی بود که همه این‌ها مسئولیتش بر عهده شهید بزرگوار همت بود. به هر حال عملیات شروع شد و در‌‌ نهایت این شد که خیلی در عمق نفوذ کردیم. طلائیه پاشنه اصلی عملیات بود و باید باز می‌شد تا بتوانیم به پل نشره برسیم. کانال نشره یک کانال خروجی بزرگی بود که بیشتر در آنجا مانع مصنوعی درست کرده بودند تا ما نتوانیم به دشت بصره برسیم و یا مثلاً در این منطقه کانال بزرگی به نام کانال سوئیم هم داشت که آب را در آن به راه انداختند. خب! بالاخره گردان‌های لشگر 27 به نام مالک و حبیب به آنجا فرستاده شد که از جزیره جنوبی بیایند و به پل نشره برسند و اگر منطقه طلائیه کامل آزاد می‌شد و می‌توانستیم با جزایر جنوبی الحاق کنیم، آن وقت مرحله بعدی مربوط به دشتی در شرق بصره بود. این منطقه نیز برای عراقی‌ها بسیار بسیار مهم بود، زیرا اگر به طرف دجله می‌رفتیم و خودمان را به آن رودخانه می‌چسباندیم، موانع طبیعی رودخانه اجازه نمی‌داد عراقی‌ها وارد عمل شوند، لذا همه توانشان را در این منطقه گذاشته بودند و همین باعث شد از طلائیه با اینکه 3-4 بار خط را شکستند و به غرب کانال منطقه طلائیه رسیده بودند، اما نتوانستند ادامه دهند و سرانجام سربازان اسلام توانستند از طریق همان آب با قایق و هلی‌کوپترهایی که عزیزان ارتش آورده بودند، پشتیبانی کنند و هم جزیره جنوبی و هم جزیره شمالی و هم منطقه‌ای که وسط هورالهویزه بود که منطقه خیلی وسیعی بود، بالاخره حفظ شود. یکی از دستاوردهای این عملیات در اصل زدن پل شناور در فاصله 13 کیلومتری بود. پلی که فقط یک خودروی سبک می‌توانست عبور کند و ابتکاری در صنعت پل‌سازی بود که توسط وزارت سپاه و جهادسازندگی دنبال ‌و باعث شد ‌عملیات خیبر در شب 4 اسفند سال 62 انجام شود. ***‌عملیات خیبر یک "خلاقیت" و "ابتکار" بود عملیات خیبر باعث شد ‌عملیات بدر را نیز یکسال بعد از عملیات خیبر و در تاریخ 20 اسفند 63 انجام دادیم و نهایتا خودمان را به دجله و ‌جاده "الاماره بصره" برسانیم ولی به خاطر اینکه عقبه ما خیلی آب بود و به دلیل اینکه هلی‌کوپتر، مخصوصا هلی‌کوپترهایی که می‌توانست تعداد زیادی ماشین و خودرو حمل کند، به اندازه کافی نداشتیم، باعث شد ‌در‌‌ نهایت منطقه شرق دجله و جاده الاماره بصره را‌‌ رها کرده و در‌‌ همان جزیره شمالی و جنوبی مستقر شویم. می‌خواهم بگویم در اصل عملیات خیبر یک خلاقیت و ابتکاری بود که توسط فرماندهان انقلابی سپاه به‌ وجود آمد. *** قطع رابطه ایران و آمریکا از زمان شکست آمریکایی‌ها در طبس * تسنیم: آقای کوثری! همانطور که گفتید، عملیات خیبیر خلاقیت و ابتکاری جدید‌ بود و مناطق بسیار استراتژیک دشمن را سپاه اسلام توانست در اختیار بگیرد. نکته قابل توجه اینجاست که فشارها و تحریم اقتصادی، سیاسی و... به جمهوری اسلامی بعد از این عملیات خیلی بیشتر شد. چه شاخصه‌هایی را در این عملیات می‌بینید که دشمن را از جنگ سخت به سمت تحریم و فشار سیاسی می‌برد؟ - کوثری: دشمن در اصل فشار اقتصادی و محاصره اقتصادی را قبل از جنگ به ما وارد کرده بود، یعنی از زمانی که در طبس شکست خورده بود. از‌‌ همان زمان، قطع رابطه آمریکا با ایران شروع شد که آمریکایی‌ها به‌دلیل شکستی که در طبس متحمل شدند، با ما قطع رابطه کردند. واقعا‌‌ همان چیزی که حضرت امام (ره) قبل از آن فرموده بودند که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند». در عمل هم دیده شد که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، لذا برای‌شان سخت و سنگین بود که ما عملیات‌ها را توسعه می‌دادیم و گسترده‌تر انجام می‌دادیم. ***دشمن پس از شکست نظامی به فشار اقتصادی روی آورد زمانی که به جزیره شمالی و جنوبی رفتیم، شرکت‌های خارجی که آمده بودند و مشغول اکتشاف نفت در جزایر بودند را اسیر گرفتیم. برای آنها خیلی سخت بود که با کمترین امکانات بزرگ‌ترین اقدامات را انجام دهیم. این موفقیت‌ها باعث شد دشمن فشار در حوزه اقتصادی را بیشتر کند، همچنین شکست‌هایی که بر ارتش بعث عراق از طرف رزمندگان اسلام وارد می‌آمد، باعث شده بود ‌وقتی نمی‌توانستند در میدان نبرد کاری از پیش ببرند، از راه‌های دیگری مانند بحث اقتصادی وارد می‌شدند. ***‌شکست در میدان نبرد سوریه باعث شد بحث شیمیایی را پیش بکشند عیناً همین الان در سوریه؛ وقتی می‌بینند در صحنه و میدان نبرد نمی‌توانند کاری کنند و شکست می‌خورند، بحث شیمیایی را پیش می‌کشند و می‌خواهند به این بهانه به سوریه حمله کنند. این موارد نشان‌دهنده ضعف دشمن است و به دلیل اینکه نمی‌تواند اقدامی انجام دهد، دست به اقدامات اقتصادی و امثالهم می‌زنند. * تسنیم: همانطور که گفتید، عملیات بدر یکسال بعد از خیبر بود و عملیات خیبر نیز مقدمه عملیات بدر را فراهم کرد. جایی خواندم بعد از عملیات بدر دشمن سعی داشت جنگ نفتکش‌ها را راه بیندازند و از این طریق فشار اقتصادی را علاوه بر تحریم‌ها بیشتر کند و درواقع نبرد تمام‌ عیار داشته باشد. چه اتفاقی افتاد که فشارهای بعدی پیش آمد و خواستند جنگ نفت‌کش‌ها را راه بیندازند؟ - کوثری: آنها بالاخره می‌دیدند که ارتش بعث عراق نمی‌تواند کاری از پیش برد و هربار شکست می‌خورد و در عوض ما با اینکه تحت فشار بودیم، قوی‌تر می‌شدیم. مثلا تجربه عملیات خیبر و بدر بود که توانستیم در سال 64 پیچیده‌ترین و سخت‌ترین عملیات آبی را انجام دهیم. (عملیات والفجر 8 - عملیات فاو) یعنی از رودخانه‌ای عبور کردیم که اصلا برای ارتش‌های دنیا انجامش به شکلی که ما از طریق غواص و قایق عبور کردیم، محال بود. بین 2000 تا 2500 عزیز بسیجی و سپاهی لباس غواصی در زمستان و در تاریکی مطلق شب پوشیدند و به رودخانه‌ای زدند که سرعت جز و مدش بالا بود. حساب کنید که در آن لحظه بچه‌ها باید چگونه خود را نگه می‌داشتند که به هدفشان می‌رسیدند. تجربه خیبر و بدر بود که توانستیم یک عملیات موفقیت‌آمیز صددرصد را در بهمن سال 64 در والفجر8 به‌وجود آوریم و همین هم باعث شد ‌دشمن بعد از آزادسازی خرمشهر شکست سنگینی را متحمل شود. موفقیت رزمندگان در عملیات برای دشمن بسیار سخت بود لذا زمانی که در عملیات‌ کربلای 4 عدم موفقیت داشتیم و در سال 65 در کربلای 5 به موفقیت رسیدیم، باعث شد دشمن به فکر بیفتد که دیگر از ارتش بعث عراق کاری ساخته نیست و باید خودش دست به کار شود، لذا بحث جنگ نفتکش‌ها را راه انداخت. رژیم بعث در جنگ خیبر اولین‌ بار بود که به‌صورت گسترده سلاح و مهمات شیمیایی استفاده کرد و بعد از آن در کربلای 5 به اوج خود رسید. این مستأصل شدن دشمن که نمی‌توانست کاری از پیش ببرد، به جایی رسید که از طریق جنگ نفتکش‌ها ما را تحت فشار اقتصادی قرار دادند تا حدی هم در این زمینه به‌صورتی موفق شدند که کمترین صادرات نفت را داشتیم و پائین‌ترین قیمت برای فروش که تا حدود هشت دلار می‌رسید و به هزینه‌هایش هم نمی‌ارزید اما با این حال توانستیم ادامه دهیم و در‌‌ نهایت کار خود را پیش ببریم و عملیات‌ها را با موفقیت بیشتری پشت سر بگذاریم. تسنیم: در صحبت‌هایتان دو موضوع را اشاره کردید؛ یکی بحث سیاست خارجی که درحال حاضر سوریه است و دیگری بحث موضوع اقتصادی ایران بود. در همه این صحبت‌ها تکرار تاریخ را می‌بینیم. مثلاً اتفاقاتی که غرب در ایران انجام داد تا این کشور را در سیطره خود قرار دهد و الان نیز همان رویکرد در سوریه تکرار شده است. از سوی دیگر مسئله تحریم‌هاست، از این جهت که غرب هر زمان خطری را احساس می‌کند، فشار اقتصادی و سیاسی را بیشتر می‌کند. در همان زمان امام خمینی در برابر این فشارها ایستادند و همانطور که حضرتعالی گفتید، آن ایستادگی‌ها باعث می‌شد که ایران در عملیات‌های بعدی مانند عملیات‌های بدر و فاو که گفتید، موفق‌تر عمل کند ولی ما مشاهده می‌کنیم برخی در شرایط فعلی "وادادگی" را به جای "ایستادگی" ترجیح می‌دهند، آن‌هم برخلاف آموزه‌های دفاع مقدس که همواره در همه دوران‌ها درست و نتیجه‌بخش بوده است... - کوثری: الان وادادگی را مطرح می‌کنند و یا در زمان دفاع مقدس؟ * تسنیم: الان. - کوثری: چه کسانی الان وادادگی در برابر غرب را مطرح می‌کنند؟ ***‌موضوع وادادگی هاشمی و همفکرانش در دوران دفاع مقدس * تسنیم: یکی از مواردی که اصولگرایان معمولا مطرح می‌کنند این است که بخشی از اصلاح‌طلبان این چنین هستند. - کوثری: این‌ها که همان دوران جنگ نیز این موضع داشتند و مربوط به امروز نیست که برخی وادادگی را مطرح کنند. حضرت امام (ره) آن زمان هم می‌گفتند "جنگ‌جنگ تا رفع فتنه" که کلام خداست اما بعضی‌ها مثل آقای هاشمی و افرادی که با وی بودند، می‌گفتند "جنگ‌جنگ تا یک پیروزی". اکنون هم به همین منوال است اما واقعیت این است که آمریکا هیچ کار و غلطی نمی‌تواند بکند زیرا درصحنه‌های متعددی دیده شده که 1-2 روز هم نیست و 35 سال است. اولاً ما جنگ را کاملاً رد می‌کنیم زیرا جنگ فی‌نفسه چیز خوبی نیست، به هیچ‌وجه اما ما از حیثیت خودمان و منافع خودمان دفاع می‌کنیم. منافع ما زمانی است که در محدوده جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران است و زمانی هم در سوریه است. چگونه است که آمریکایی‌ها از آن طرف دنیا می‌گویند در خاورمیانه منافع داریم و حتما باید اسرائیل را حفظ کنیم و آن‌ها می‌خواهند این رژیم نامشروع را حفظ کنند اما ما از سوریه دفاع می‌کنیم، اشکال دارد؟ این منطقی نیست. آنها می‌گویند ما در خاورمیانه منافع ملی یعنی چاه‌های نفت‌ داریم. چاه‌های نفت آن هم در کشورهای مسلمان اما با این حال این ادعا را می‌کنند. * تسنیم: ‌برخی از کارشناسان هم می‌گویند وقتی ما در جنگ تحمیلی در مقابل 37-38 ابرقدرت جهان ایستادیم و پیروز شدیم، الان هم توانایی حمایت و دفاع از مردم و دولت سوریه داریم. نظر شما در این رابطه چیست؟ - کوثری: ما دو سال و نیم است که از سوریه حمایت معنوی می‌کنیم و به آن صورت حمایت مادی نداریم. حمایت معنوی یعنی اینکه تجربه‌مان را انتقال می‌دهیم و می‌گوییم که ما چکار کردیم، شما هم‌‌ همان کار را انجام دهید، به خاطر اینکه ما موفق شدیم و شما هم می‌توانید موفق باشید. نمونه‌اش اینکه گفتیم. در کنار ارتش نیروهای مردمی را آموزش و سازماندهی دهید و به‌صورتی به‌کار بگیرید که بتواند کمک‌حال شما باشد که می‌تواند اثرات بسیار عالی داشته باشد و ما دیدیم این اتفاق افتاد. پس این خود انتقال تجربه است. مثلا از 7-8 ماه پیش ‌بهترین موفقیت‌ها را تاکنون پشت‌سرهم به دست آورده‌اند. حزب‌الله لبنان نیز همین‌طور و آنها هم از تجربیات ما استفاده کردند و در غزه و فلسطین نیز به همین صورت. عربستان سال گذشته 60 میلیارد دلار قرارداد سلاح و تجهیزات می‌بندد درحالی که این میزان نیرو در اختیار ندارد. واقعاً در مقاطع حساس می‌تواند از این امکانات استفاده کند؟ اما ما خودمان چیزهایی را می‌سازیم که بومی خودمان است و فناوری آن را به سوریه داده‌ایم و نیامدیم فقط به خودمان وصل کنیم که فقط در اختیار خودمان باشد. به آن‌ها هم داده‌ایم، مثلاً موشک ساخته‌اند و خودشان می‌دانند والا ما نمی‌توانیم از اینجا موشک به سوریه منتقل کنیم. ما تجربه‌هایمان را به این کشور‌ها منتقل می‌کنیم و از این جهت رودربایستی نداریم، به دلیل اینکه بالاخره یکسری از ملت‌ها و کشور‌ها با ما دوست هستند و دوستی خود را هم ثابت کرده‌اند. به عنوان مثال سوریه در زمان 8 سال دفاع مقدس کمک زیادی به ما کرد. ***حمایت سوریه از ایران در جنگ تحمیلی/سوریه به ما آموزش ساخت موشک داد تسنیم: در مورد کمک دولت و مردم سوریه به ایران در زمان دفاع مقدس مصادیقی را دارید که بگویید؟ - کوثری: در بحبوحه سال 62 یا 63 نیروهای ما به سوریه رفتند و آموزش موشک دیدند. مهمات و تجهیزات به ما می‌دادند و حالا نوبت ماست که به آن‌ها کمک کنیم و اصلا هم پنهان نیست، البته این کمک کردن هم خلاف نیست و هر کشوری می‌تواند در صورتی که پیمان نظامی با کشور دیگر دارد، در زمان مناسب به کمک آن کشور اقدام کند. این موارد طبیعی و عرف بین‌الملل است. چطور است که برای ما خلاف است اما ایرادی ندارد که عربستان و قطر شورشیان و معارضین خارج از سوریه را همه‌جانبه حمایت می‌کنند و حقوق می‌دهند که به‌عنوان مزدور برعلیه مردمان سرزمین سوریه بجنگند؟ پس سازمان ملل باید اول به آنها رسیدگی کند. تسنیم: در جنگ تحمیلی علیه ایران، غربی‌ها رژیم بعث عراق و صدام را ابزاری برای حمله به ایران قرار دادند و خودشان به صورت همه جانبه از این ابزار خود حمایت کردند ولی اشتباه استراتژیک آنها این بود که از جبهه مردمی انقلاب غافل شده بودند و با توجه به توضیحاتی که در رابطه با جبهه مردمی در سوریه دادید، فکر می‌کنم آمریکا و غرب در سوریه نیز دچار اشتباه استراتژیک دیگری شده‌اند؟ این نظر را قبول دارید؟ - کوثری: در 6-7 ماه اخیر ارتش سوریه با نیروهای مردمی شکست‌های سنگینی را بر شورشیان و معارضین داخلی که در سوریه هستند، وارد آوردند. یکی پس از دیگری آنها را در شهر‌ها از مناطقی که حضور دارند، عقب می‌رانند و این مسئله بسیار برای شورشیان و مسلحین داخل سوریه مهم بود زیرا هم‌مرز با لبنان است و نه‌تنها آن مکان را بستند بلکه مقر اصلی‌شان را هم گرفتند و آزاد کردند و شکستی برای شورشیان محسوب می‌شود. این شورشیان زیر نظر ترکیه و عربستان و قطر فعالیت می‌کنند و این کشور‌ها نیز تحت نظر آمریکا و انگلیس هستند. وقتی دیدند این عملیات‌ها به‌صورت گسترده انجام می‌پذیرد و آبرویشان در خطر است، گفتند سلاح شیمیایی استفاده کرده‌اند اما باید مدرک و سند بیاورند چراکه نیرویی که با موفقیت کار خود را انجام می‌دهد و عملیات‌هایش را سپری می‌کند، نیازی به سلاح شیمیایی ندارد. ما می‌دانیم چنین چیزی صحت ندارد. دوم اینکه آمریکایی‌ها بحث حمله به سوریه را مطرح کردند و برنامه‌ریزی هم کرده بودند که 2 ماهه سوریه را بگیرند و در اصل نهضت مقاومت یا زنجیره مقاومت را قطع کنند و کمرش را بشکنند. سال گذشته می‌خواستند این کار را انجام دهند اما نتوانستند و این‌گونه نیست که هرطور اراده کنند، بخواهند ضربه بزنند، چراکه مردم در صحنه هستند لذا این می‌شود که آمریکایی‌ها خیال کردند با ایجاد رعب و وحشت و جنگ روانی می‌توانند به موفقیت برسند اما این هم یکی از شکست‌هایشان است که قطعاً جز شکست برای آمریکا ثمر دیگری ندارد. آمریکا در منطقه دو موضوع را مدنظر دارد که برایش بسیار با اهمیت است و از اولویت‌های اولشان است؛ نخست بحث حفظ اسرائیل که بتواند آن را حفظ کند و در منطقه بماند و هرچند وقت یک بار این شعار را قوی و رسانه‌ای می‌کنند و نفراتی که به خودشان وابسته هستند را می‌گذارند که بگویند ما به‌دنبال صلح هستیم، درصورتی که اینگونه نیست. اینجاست که آمریکایی‌ها می‌بینند اسرائیل به خطر افتاده و با عملیات‌هایی که انجام داده نتوانسته کاری از پیش ببرد، مانند جنگ 33 روزه و جنگ 8 روزه. درصورتی که در گذشته قبل از انقلاب هر زمان که اراده می‌کردند، خودشان شروع می‌کردند و خودشان هم پایان می‌دادند اما اکنون دیگر اینگونه نیست و آنها که می‌خواستند دو ماهه کار سوریه را تمام کنند، به 22 ماه رسیده است و نتوانسته‌اند. نه‌تنها نتوانسته‌اند تازه مانند خود ما که بعد از فرار بنی‌صدر نیرو‌ها وحدت پیدا کردند، آن‌ها هم به وحدت رسیدند و مرز لبنان را بستند و ارتش سوریه با باز کردن منطقه‌ای به حلب هم رسید و اطراف دمشق منطقه به منطقه درحال پاکسازی است. طرف اردن هم عملیات انجام دادند لذا ادعای آمریکا درمورد بحث سلاح شیمیایی و بهانه حمله به سوریه به‌دلیل شکست‌هایی پی‌درپی آمریکا و موفقیت‌های ارتش سوریه است و این مسئله برای آمریکا بسیار سخت است. *** قضیه سوریه عیناً مانند جنگ تحمیلی است این قضیه سوریه عیناً مانند جنگ تحمیلی است که می‌خواستند 3 روزه استان خوزستان را از ایران جدا کنند و 7 روزه هم به تهران برسند. خیال می‌کردند به پیک‌نیک می‌روند و واقعا تحلیلشان این بود. * تسنیم: در واقع رژیم بعث و کشورهای پشتیبان صدام از جمله امریکا براوردی از جبهه مردمی نداشتند و همین باعث شد اشتباه استراتژیکی را مرتکب شوند و الان نیز در سوریه همین اشتباه را تکرار می‌کنند؟ - کوثری: به دلیل اینکه خودشان ارتش ما را قبل از انقلاب ساخته بودند و تربیت کرده بودند و آموزش داده بودند و کاملا شناخت داشتند اما 3 عامل را در نظر نگرفته بودند؛ ولایت‌فقیه، مردم و اسلام را در نظر نگرفته بودند. مردمی که مسلمان بودند و پشت سر ولایت با دستورات قرآن و اسلام حرکت می‌کردند، به ذهنشان خطور نکرده بود، لذا آن چیزی که وجود دارد، در اصل این نیست که نخواهند به موفقیت برسند، بلکه نمی‌توانند و توانش را ندارند. * تسنیم: همانطور که گفتید، رمز موفقیت در هر دوره‌ای ایستادگی در مقابل زورگویان و امپریالیسم بود... - کوثری: همیشه همین‌طور بوده و زمانی که دشمن نمی‌تواند در میدان نبرد کاری از پیش ببرد، از راه‌های دیگر وارد می‌شود. در سال 88 هم دشمن فشار زیادی گذاشت که با عوامل داخلی فتنه را ایجاد کرد اما موقعی که ایستاده‌ایم و مقاومت کردیم و توطئه‌شان را خنثی کردیم و به خودشان برگرداندیم و دستشان را رو کردیم و به همه اعلام کردیم که چه کسانی هستند که حتی با امام حسین (ع) سر عناد دارند، دیدیم مردم چگونه در صحنه آمدند و "9 دی" را رقم زدند. این شد که از آن به بعد تحریم شدت یافت. ***حماسه "9 دی" عیناً عملیات کربلای 5 بود * تسنیم: این ایستادگی مردم در 9 دی شاید یاد و خاطره‌ها‌ را به سمت عملیات بدر یا خیبر دوران دفاع مقدس ببرد، زیرا دقیقا بعد از این عملیات‌ها دشمن فشارهای اقتصادی و تحریم را زیاد کرد... - کوثری: عیناً عملیات کربلای 5 بود، زیرا بعد از کربلای 5 بود که فشار‌ها زیاد‌تر شد و قیمت نفت حداکثر به 8 دلار رسید و کمترین صادرات را آن زمان داشتیم و این یعنی فشار بیش از حد، اما الان می‌بینند که شرکت‌های خصوصی و دولتی‌شان اعتراض دارند و صدایشان درآمده است لذا برعکس وارد می‌شوند، به همین دلیل دیدند راه به جایی نبردند و خودشان ضرر کردند. ما ملت هفتادوپنج میلیونی هستیم و با کشورهای منطقه و دنیا ارتباط داشتیم و داریم و می‌خواهیم داشته باشیم، پس این خود یک پتانسیل بسیار قوی است که اگر این راه را ببندند، خودشان ضرر خواهند کرد. امکانات و نیازهای زندگی و پیشرفتمان را مسدود نمی‌کنیم اما با این حال نمی‌خواهیم کسانی که تولیدکننده هستند و می‌خواهند ارتباط بازرگانی داشته باشند، متضرر شوند. * تسنیم: ‌شما از همرزمان شهید حسن طهرانی مقدم و شهید کاظمی هستید، خاطره‌ ناگفته‌ای از این دو شهید بزرگوار دارید؟ - کوثری: اگر خدا قبول کند، با آنها بوده‌ایم. سال 62 در خیبر عراقی‌ها از همه طرف فشار می‌آوردند و ما نمی‌توانستیم بایستیم. تهرانی‌مقدم چون بچه سرچشمه بود و لشکر 27 هم عمدتا بچه تهران بودند لذا در منطقه طلائیه که قرارگاه بود، آمد و به دلیل اینکه از ریز مسائل باخبر بود و برای کمک آمده بود و می‌گفت آمده‌ام موشک بیاورم تا دژ را منهدم کنیم تا بچه‌ها راحت‌تر جلو بروند. گفتیم خدا پدر و مادرت را بیامرزد. رفت و تویوتا وانتی آورد که موشکی روی آن تعبیه کرده بود و با ذهنیت خودش موشک فونیکس از ارتش گرفته بود و با دست خودش ساخته بود. موشک را با فاصله‌ای زد و چهارمتری ماشین منهدم شد. گفتیم عجب کاری کردی؛ خیلی برای ما کار کردی؛ می‌خواهم بگویم که آنجا ناامید نشد و گفت ‌بالاخره می‌سازم. کار به جایی رسید که شهید بزرگوار حاج حسن طهرانی‌مقدم موشک‌های بالغ بر هزار کیلومتر را ساخت و تست کرد و جواب داد و به تولید انبوه رساند و زیرمجموعه 2000 کیلومتر و 1500 و 1300 را ساخت و لقب پدر موشکی واقعا برازنده‌اش بود. شهید طهرانی‌مقدم با اینکه جوان بود و زمانی که به خیبر آمد، با توجه به اینکه متولد 1339 بود و سال 62، 23 ساله می‌شد اما هیچ‌موقع ناامید نشد. بعد از پذیرش قطعنامه به خاطر اینکه واقعا خوشفکر بود و معتقد به خداوند بزرگ و توکل عجیبی داشت، بسیار در کارش خبره بود. به ورزش هم بسیار علاقه‌مند بود؛ به فوتبال و کوهنوردی علاقه‌ زیادی داشت و این اواخر هم که شهید شد، موشک برد بالا تست می‌کرد. می‌خواهم بگویم حساب کنید در 23 سالگی که شروع کرد بالاخره آنقدر پافشاری و استقامت از خود نشان داد که به نتیجه رسید. * تسنیم: خاطره‌ای از شهید کاظمی... - کوثری: در مورد شهید بزرگوار کاظمی زمانی که با ایشان آشنا شدم، از عملیات فتح‌المبین در سال 61 بود و آن زمان 5 گردان از تهران و کرج به اهواز بردیم و سازماندهی کردیم و عملیات فتح‌المبین خیلی سریع به اتمام رسید و اهداف گرفته شد و در عملیات بیت‌المقدس از فرمانده کل پیغام دادند که از 5 گردان یک گردان را به احمد کاظمی بدهیم که تیپ 8 نجف بود و 4 گردان را هم به حاج علی فضلی بدهیم. از آنجا بود که رفت‌وآمد داشتیم و به بچه‌ها سر می‌زدیم. آقای احمد کاظمی هم واقعا باید بگوییم از زمانی که از کردستان کارش را با ضدانقلاب شروع کرد و بعد از آن در آبادان و محور اهواز و آبادان تیپ 8 نجف را تشکیل داد و بعد از آن شد لشکر 8 نجف و بعد از آن فرمانده نیروی هوایی و حتی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا شد، انسان بسیارخلاقی بود و با اینکه دوره‌های نظامی ندیده بود اما خلاقیتش، ذهن و فکرش درجهت طراحی برای انجام عملیات بسیار عالی بود. به‌صورتی که در فتح‌المبین اویل 61 یا اواخر 60 مثلا چند ساله بود؟ 23- 24 ساله بود. شهید بزرگوار مهدی باکری هم از یک جایی وارد می‌شود و عملیات می‌کند به نام یک منطقه در جنوب فتح‌المبین که می‌شود جنوب رقابیه در ارتفاعات زلجا که نامی محلی است. برای تصرف ارتفاعات ویشتا ابتکاراتی به خرج داد و کارهایی کرد که حقاً و حقیقتاً فرماندهان بزرگ نظامی دنیا هم چنین کارهایی را نه جسارتش را داشتند و نه فهم و درکش را، یعنی آنقدر هم جسارت و هم خلاقیت داشت و هم ابتکارات بسیار خوبی را به کار می‌گرفت. در عملیات بیت‌المقدس و همه عملیات‌ها هم به همین صورت. حاج احمد کاظمی یکی از یگان‌های بسیار قَدَر سپاه را سرپرستی می‌کرد تا بعد از پذیرش قطعنامه که از لشکر 8 نجف جدا شد و به قرارگاه حمزه رفت. در قرارگاه حمزه ضدانقلاب را با ابتکاراتی که به خرج داد و اقداماتی که انجام داد، عاصی کرد. در آنجا حزب دموکرات و کومله که چندین سال کردستان را به آشوب کشیده بودند را در شمال عراق زمین‌گیر کرد و از آن‌ها تعهد گرفت که دیگر اسلحه به دست نگیرند! خودش هم همراه با بچه‌ها بود و همین‌طور در نیروی هوایی ابتکارات بسیارخوبی به خرج داد و سپاه در نیروی هوایی پیشرفت‌های خوبی از خود نشان داد و در‌‌ نهایت در نیروی زمینی. این از بُعد کاری و از بُعد رفاقت هم واقعا رابطه‌اش با بچه‌ها و خانواده‌اش بسیار بسیار حسنه بود و بسیار با اخلاق خوش و در‌‌ نهایت با پروازی که به ارومیه داشتند و برای سرکشی به آن منطقه رفته بودند، سقوط کردند و به شهادت رسید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت