حزب «اسلامی» کار یا حزب «بولشویک» کار؟! / اشتراک منش جالب افراطیون دو جناح!

کد خبر: 286355

به همان وجهی که عده ای افراطی در اردوگاه اصولگرایان از گزاره«تکلیف دینی» محملی برای قدرت طلبی و توجیه روشهای خاص خود بهره می برند و هر کسی را به جرم مخالفت با آنان از دایره دین بیرون می شمارند، افراطیون اصلاح طلب نیز گزاره «رای مردم» برای توجیه قدرت طلبی خود بهره می برند و هر کسی را که خلاف مشی آنها عمل کند«غیر مردمی» می خوانند!

حزب «اسلامی» کار یا حزب «بولشویک» کار؟! / اشتراک منش جالب افراطیون دو جناح!
سرویس سیاسی «فردا»: گویی عرصه ماجرای یک رأی مدنی و قانونی آن قدر بر افراطیون سخت آمده است که یکی پشت دیگری شروع به تحرکات خارج از چارچوب منطق و اصالت اسلامی کرده‌اند. این گروه در تلاش هستند که شدید‌ترین تخریب‌ها را روانه الهه راستگو ـ نماینده شورای شهر تهران ـ نمایند تا به این طریق وجهه نماینده‌ای که خواسته مردم را بر تمایلات گروهی و جناحی خویش ترجیح داد، مخدوش کنند.
در تازه‌ترین اقدام این طیف از اصلاح‌طلبان تندرو که آرام آرام در تلاش هستند تا به عرصه سیاسی کشور باز گردند، الهه راستگو را از «حزب اسلامی کار» و مجمع بانوان اصلاح طلب اخراج کردند. راستگو که سالیان طولانی عضو این حزب اصلاح طلب بود، در شرایطی از این مجموعه کنار نهاده شد که همراه با دیگر اعضای شورا به قرآن کریم قسم خورده بودند که رعایت حقوق شهروندان و موکلینشان را انجام دهند.
سکان‌داران حزب اسلامی کار با این حرکت نشان دادند که شاید عملاً چندان به اسلامی بودن حزبشان اعتقادی ندارند چرا که این رویه ها بیشتر به احزاب بولشیویکی شباهت دارد! بر اساس اخبار منتشره، این حزب دکتر الهه راستگو را به دلیل «دروغ‌گویی» و «نفاق تشکیلاتی» از مجموعه خود اخراج نموده است و این درحالی است که او پس از رأی‌گیری برای انتخاب شهردار، به صراحت عنوان کرده بود: «بنده وامدار مردم هستم بنابراین وامدار هیچ حزب و گروهی نخواهم بود؛ من از روز اول در برابر خداوند متعال قسم خورده‌ام و به آن عمل خواهم کرد».
جالب اینجاست که در مرام‌نامه حزب کار برخی عبارات را نظیر «التزام به حق سرنوشت‌سازی مردم»، «توسعه و تحکیم آزادی‌های سیاسی»، «تحقق شایسته‌سالاری برای اداره بهتر کشور» و... مشاهده می‌کنیم که در ماجرای اخیر کاملاً بر عکس این‌ها رخ نموده است. رفتاری که حزب کار در قبال دکتر راستگو انجام داد، عملاً روندی معکوس در قبال ارزش‌های آنان است. در حالی که راستگو در راستای پاسخ به رأی مردم و خواسته‌های آنان به گزینه ای که فکر می کرد برای تهران مناسب تر است، به دروغ‌گویی و نفاق متهم می‌شود و این چیزی نیست که در طراز یک حزب اسلامی باشد. راستگو در ابتدای کار شورای شهر همراه با دیگر اعضای این شورا قسم یاد کرده که در جهت خواسته‌های مردم گام بردارد و با معیار حق رفتار کند، اما این بار مردم‌گرایی وی برای هم‌حزبی‌های جناح‌گرایش خوش نیامده است!
مرام‌نامه حزب کار
رفتار حزب کار در این برهه حتی مخالف مرام‌نامه آن نیز هست. این حزب رفتاری متناسب با احزاب کمونیستی را از خود بروز داده و این مطلب چیزی نیست که معیار اسلامی را بر خود قالب نماید. در شرایطی که اعضای این حزب رفتار راستگو را غیر اخلاقی بر می شمارند، او می‌گوید: «اینجانب بر اساس شناخت و اقناع وجدانی و طبق سوگندی که هنوز چند روزی از آن نگذشته به مردم شریف تهران متعهد می‌شوم که بر اساس اقناع آنچه که پس از تحقیق و دریافتهای خودم به آن رسیده‌ام از منافع شهروندان دفاع کنم و آن را به منافع شخصی و باندی ترجیح دهم. حتی اگر دیکتاتورهای مدرن و قیم ماب راخوش نیاید و انبوه اهانت‌ها، تحقیر‌ها و توهین‌ها را در شبکه رسانه‌ای داخلی و خارجی خود به اینجانب نثار نمایند چراکه از سال ۷۶ با این شیوه استبداد مدرن آشنا شده و بار‌ها از سوی آن نواخته شده‌ام».
حزب کار و برخی معدود از بدنه اصلاحات در شرایطی راستگو را به بی‌اخلاقی متهم می‌کنند که خودشان این روز‌ها در قامت حمایت از مرامی فعال شده اند که کمترین نزدیکی ایدئولوژیکی را با یک حزب قائل به محو فاصله طبقاتی ندارد . اگر حمایت از محسن هاشمی که تا همین چند سال پیش خودش و خانواده‌اش مورد عنایت نامبارک اصلاحات قرار می‌گرفتند، بد نیست، پس عملاً ایجاد یک فضای آزاد و عاری از هجمه و تخریب برای رأی راستگو به قالیباف نیز نباید مردود باشد. نکته مهم تر استفاده ابزاری از گزاره «رای مردم» است. به همان وجهی که عده ای افراطی در اردوگاه اصولگرایان از گزاره«تکلیف دینی» محملی برای قدرت طلبی و توجیه روشهای خاص خود بهره می برند و هر کسی را به جرم مخالفت با آنان از دایره دین بیرون می شمارند، افراطیون اصلاح طلب نیز گزاره «رای مردم» برای توجیه قدرت طلبی خود بهره می برند و هر کسی را که خلاف مشی آنها عمل کند«غیر مردمی» می خوانند! سوال مشخص از این مدعیان این است که با کدام برهان و دلیل ثابت می کنید که مردم از عملکرد مدیریت شهری ناراضی اند و چگونه ثابت می کنید قاطبه رای دهندگان به لیست اصلاح طلبان خواهان شهردار نشدن دکتر قالیباف هستند؟ پاسخ متقن به این دو سوال عیار سیاست ورزی مدعیان این روزها را که خلاء باند متوهم احمدی نژاد را در عرصه سیاسی امروز کشور پر کرده اند را آشکار می کند.
رفتارهای افراطی اصلاح‌طلبان تندرو در آستانه فعالیت شوراهای شهر و دولت یازدهم، از یک مسأله خبر می‌دهد و آن هم خطر اوج گیری تفکرات و به کارگیری اندیشه‌های افراطی آنان است. ماجرای شورای شهر اگرچه ختم به خیر شد، اما در ‌‌نهایت علم هویدایی از رفتارهای افراطی برخی اصلاح‌طلبان و زنگ هشداری برای جامعه در قبال آنان بود. هشداری که اگر جدی گرفته شود، برخی ماجراهای تلخ دهه ۷۰ و ۸۰ تکرار ناشدنی خواهند شد و افرادی که مدام در لباس این جناح و آن جناح در می‌آیند برای ملت تعیین تکلیف نخواهند کرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت