مقایسه وفاداری به اسد و مرسی
بشار اسد تقریبا در هر ۵۸۴۰ ساعت، یکی از نیروهای عالیرتبه وفادار به خود را از دست داده است در حالی که مرسی عملا در هر ۶ ساعت بحران، یک نیروی عالیرتبه را از دست داده است!
با ناآرام شدن مصر مرسی که یکی از مهمترین متحدین سیاسی شورشیان سوریه و بالاخص شورشیان سلفی در این کشور محسوب میشد، خواهناخواه ذهن جستجوگر ناظران منطقهای به مقایسه بحران در سوریه و بحران در مصر میپردازد، هرچند که این دو بحران از جوانب مختلف دارای اختلافات گسترده هستند و شاید در برخی موارد، قیاس بین این دو قیاس معالفارق باشد. با این حال یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه دولت مصر و دولت سوریه دو موجودیت سیاسی هستند که بنابر باور نوواقعگرایان، در عرصه بینالمللی دارای کارکردهای مشابهی هستند. مقایسه بین عملکرد این دو دولت از یک بابت هم جالب است و آن اینکه بین حزب بعث سوریه و جنبش اخوانالمسلمین یک اختلاف تاریخی وجود دارد و مرسی نیز کمابیش نماینده جنبش اخوانالمسلمین محسوب میشود. در این گزارش قصد آن را نداریم که به مقایسه همه ابعاد اختلافات بین این دو موجودیت سیاسی مبادرت ورزیم اما یک نکته شایان توجه است: ظرف بیش از ۲ سال بحران بسیار سخت در سوریه، تنها ۳ نفر از اعضای ارشد کابینه سوریه به دولت این کشور پشت کردند که عبارتند از: «ریاض حجاب»، نخستوزیر، «جهاد مقدسی»، سخنگوی وزارت امور خارجه و «مناف طلال»، معاون وزیر دفاع و از فرماندهان گارد ریاستجمهوری. اما ظرف ۴۸ ساعت بحران در مصر، اخبار ضد و نقیض فراوانی از استعفای وزاری کابینه منتشر شد که حتی تا ۱۱ استعفا نیز میرسید اما دستکم استعفای ۶ وزیر یعنی وزاری امور خارجه، اقتصاد، محیط زیست، گردشگری، ورزش و امور حقوقی و پارلمانی قطعی شده است. از سوی دیگر سخنگوهای نخستوزیر مصر و رئیسجمهور مصر هر دو استعفا کردهاند. اگر مدت بحران سوریه ۲ سال فرض شود - که بیشتر است - مجموعه ساعات این بحران، ۱۷۵۲۰ ساعت میشود که با احتساب ۳ مقام ارشد استعفا داده، بشار اسد تقریبا در هر ۵۸۴۰ ساعت، یکی از نیروهای عالیرتبه وفادار به خود را از دست داده است. در حالی که وقتی مرسی ظرف ۴۸ ساعت، ۸ نفر را از دست داده است، عملا در هر ۶ ساعت بحران، یک نیروی عالیرتبه را از دست داده است! به این ترتیب، میزان وفاداری به اسد در سطح کابینه، تقریبا ۹۷۳ برابر محمد مرسی است و این رقم همچنین نشان میدهد که توان مدیریت اسد بر نیروهای وفادار بهخود، بهمراتب بیشتر از مرسی است. از سوی دیگر، علیرغم پیوستن برخی نیروهای ارتش به معارضان سوری، تقریبا واضح است که طی دو سال و اندی بحران، ارتش سوریه کاملا به بشار اسد، رئیسجمهور این کشور وفادار بوده است و این در حالی است که ارتش مصر، برای رئیسجمهور این کشور اولتیماتوم صادر میکند و نقشی فراتر از قانون برای خود قائل است. بحران اخیر ثابت کرد که مرسی عملا در عرصه نظامی مصر هیچکاره است و اگر روزی این کشور مورد تجاوز خارجی قرار گیرد، مرسی در حالی مسئول تمامیت ارضی مصر است که بر ابزار این حفاظت کنترل جدی ندارد. جالبتر اینکه با این توان و اتوریته، بر جایگاه کسی چون «جمال عبدالناصر» که یک فرمانده تمامعیار نظامی بود هم تکیه زده است. کنترل بر نیروهای مسلح یک جنبه دیگر هم دارد. ارتش نماد حاکمیت ملی است چرا که بدون قوای مسلح، مرزها و امنیت حفظ نمیشوند و اگر این دو حفظ نشوند، اصولا حاکمیت بیمعناست. پس از ۲ سال بحران سخت، اسد همچنان بر نماد حاکمیت ملی سوریه تسلط دارد اما مرسی ظرف تنها ۴۸ ساعت با نماد حاکمیت ملی در تعارض قرار گرفته است! از سوی دیگر، روند تحولات فوقالذکر بیانگر آن است که اسد در حفظ مقبولیت خود دستکم در بخش قابل قبولی از جامعه سوریه موفق بوده است اما مرسی دستکم تا اکنون نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد. به روند این مقایسه، شدت فوقالعاده بیشتر بحران سوریه را نیز باید اضافه کرد. دولت سوریه از جانب قدرتهای خارجی سخت تحت فشار بوده است و این در حالی است که مرسی با چنین مشکلی مواجه نیست. سوریه با قدرت تروریستهای آدمخوار سلفی مواجه است حال آنکه سلفیها اگر در کنار مرسی قرار نگیرند، احتمالا در مقابل او نیز قرار نخواهند گرفت. بشار اسد با سیل ارسال سلاح برای تروریستها از خارج مواجه است حال آنکه محمد مرسی اصولا با چنین معضلی مواجه نیست. شاید بتوان این تفاوت در مدیریت را در همان تفاوت انگاره مرکزی در نگاه اسد و مرسی جستجو کرد: «تفاوت اندیشه مقاومت با اندیشه سازشکارانه مرسی» که علیرغم آنکه منتسب به اخوانالمسلمین بود، حتی حاضر نشد در کمپدیوید تجدید نظر کند. این گزارش مدعی آن نیست که اعداد و ارقام فوق بهطور واضح بیانگر تفاوت دو دولت هستند چرا که بررسی تفاوت دو موجودیت سیاسی نیازمند بررسی شاخصهای متعددی است اما بههر حال میتواند برای اذهان ناظران منطقهای، روزنهای جدید برای نگاه کردن و اندیشیدن بگشاید.
دیدگاه تان را بنویسید