تسنیم: اندیشکده بروکینگز در یادداشتی به بررسی رویکردهای مختلف در بدنه سیاسی آمریکا در قبال مسئله سوریه پرداخته و مدعی شده است که برای حل این مسئله، باید ایران را وارد ماجرا کرد. به گزارش اندیشکده بروکینگز، از نگاه کارشناس این اندیشکده ایران بازیگر اصلی ماجرای سوریه است، از این رو برای پایان دادن به منازعه سوریه باید ایران را وارد ماجرا کرد و حذف آن از مذاکرات ژنو پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت. معرفت دیپلماتیک ایجاب میکند با دشمنان خود و نه دوستانتان صلح کنید. این امر را افراد مختلفی همچون موشه دایان، دزموند توتو و جیمز بیکر تکرار کردهاند. وقتی چنین قولی از زبان افرادی اینچنین بیرون میآید، بدیهی و حتی مبتذل نگریسته میشود. اما این قول بدیهی در گفتمان داخلی آمریکا معمولاً انکار و رد میشود چرا که تمایل نشان دادن به مذاکره در این کشور به منزله ضعف یا امتیاز دادن آمریکا در برابر رفتار بد تلقی میشود. مذاکره با آمریکا یک پاداش یا امتیاز نیست. هر کس که چندین ساعت را در یک اتاق کنفرانس بدون پنجره با جان کری وزیر امور خارجه بگذراند، به این واقعیت پیش میبرد. مسئله تلاش برای اینکه ایران در مذاکرات ژنو
در مورد سوریه حاضر شود یا خیر، نشان میدهد که چگونه این مفهوم امتیاز دادن ما را به بیراهه میبرد. دلیلی اینکه ایران باید درگیر ماجرا شود این نیست که ایران یک بازیگر سازنده در سوریه تلقی میشود. بر اساس گزارشی که به تازگی نیویورک تایمز منتشر کرده است، ایران یکی از حامیان اصلی اسد است و یکی از اطراف مهم درگیر در جنگ داخلی سوریه به شمار میرود. دخالت دادن این کشور به این دلیل نیست که مقامات آمریکایی معتقدند که توافق با ایران بر سر سوریه میتواند سرآغازی باشد برای شکل گرفتن رابطه دوستی میان ایران و آمریکا. پس از گذشت بیش از ده سال از مواجهه با حکومت ایران در باب مسئله هستهای، هنگامی که بحث از ایران مطرح میشود، تقریباً هیچ اعتمادی در دولت آمریکا باقی نمانده است. خلاصه اینکه ایران دشمن ماست. دلیل اینکه باید ایران در این مذاکرات داخل شود این است که مذاکره با این دشمن تنها راه موجود برای رسیدن به مصالحه سیاسی در سوریه است. ما مدتهاست که میدانیم (و باید بدانیم) که جنگهای داخلی همچون آنچه که اکنون در سوریه در جریان است تا زمانی که حامیان خارجی این قبیل جنگها مخالف مصالحه هستند، پایان نمییابند. ایران ظرفیت
آن را دارد تا هر نتیجهای را که نشست ژنو حاصل میکند، بیاثر کند. این واقعیت تلخ منجر به یک نتیجه ساده میشود و آن اینکه اگر خواهان راه حلی سیاسی برای عبور از بحران سوریه هستیم باید با ایران به توافق برسیم. البته بسیاری از مقامات آمریکایی گمان نمیکنند که مصالحه سیاسی در سوریه ممکن باشد. شاید حق با این افراد باشد. تاریخ به ما نشان داده است که مذاکرات با میانجیگری نیروهای خارجی به ندرت توانستهاند جنگهای داخلی را پایان بخشند، به ویژه جنگهای داخلی شدیدی همچون جنگ داخلی سوریه. اما حتی در این صورت هم مهم است که چرایی ناکامی مذاکرات بررسی شود. استراتژی آمریکا در ژنو باید این باشد که اطمینان حاصل کند که هرگونه ناکامی این مذاکرات به جامعه بینالملل نشان داده شود و به ویژه به دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل و اعلان شود که حکومت اسد و حامیان وی مانع اصلی بر سر راه برقراری صلح بوده و به منزله تهدیدی برای ثبات منطقهآی هستند تا از این طریق جامعه بینالملل بتواند حداکثر فشار ممکن را در صورت ناکامی مذاکرات بر اسد وارد کند. اگر آمریکا ایران را از جریان این مذاکرات کنار بگذارد، بدون شک این بهانه را به دست جامعه
بینالملل میدهد تا آمریکا را به عنوان عامل اصلی ناکامی مذاکرات ببینند. شماری، البته معدود، هم در بدنه سیاسی آمریکا هستند که معتقدند راه حل سیاسی برای سوریه مطلوب نیست. ایشان ترجیح میدهند با استفاده از «دوستان» عربمان پیروزی نظامی گستردهای علیه حکومت اسد به دست آید تا از این طریق اعتبار آمریکا ارتقا پیدا کند، چرا که از نگاه ایشان منازعه در سوریه بیشتر شبیه بخشی از یک منازعه گسترده میان آمریکا و ایران است. در منطق جمع صفر بازیها، سقوط حکومت اسد به مثابه شکست برای ایران است و در نتیجه پیروزی برای آمریکا، جدای از هر گونه خسارت جانبی که بر مردم سوریه یا ثبات منطقهای وارد میشود. در این صورت دلیل چندانی وجود ندارد که ایران در مذاکرات ژنو حضور داشته باشد یا حتی اصلاً مذاکرات ژنوی برگزار شود. اما اجازه دهید اندکی موضعی را که این افراد از آن حمایت میکنند واکاوی کنیم. ایشان به دنبال آن هستند که جنگ نیابتی را در سوریه علیه ایران و حزبالله به راه اندازند. این جنگ چندین سال به طول میانجامد. جنگی اینچنینی منجر به نابودی کشور سوریه خواهد شد، مرگ صدها هزار نفر از مردم آن را رقم خواهد زد، خروج میلیونها پناهنده
از این کشور را به دنبال خواهد داشت و بیثباتیهای داخلی خود را در لبنان، اردن، ترکیه، عراق و اسرائیل سرریز خواهد کرد. پیروزی در چنین جنگی منوط به دخالت مستقیم آمریکا است که حتی موفقیت آن نیز تضمین شده نیست. دولت اوباما به این نتیجه رسیده است که دخالت جدی و عمیق در جنگ دیگری آن هم از این دست در خاورمیانه منجر به تخریب منافع آمریکا و فرسایش قدرت این کشور خواهد شد و به همین دلیل ترجیح میدهد که دور از دخالت مستقیم قرار گرفته و به راه حل مسالمت آمیز در حداقل زمان ممکن برای سوریه بیاندیشد. این رویکرد سبب شده است که دولت حامی راهکار سیاسی باشد و مذاکرات ژنو را تشویق کند. اما باید تأکید کنم که اگر شما موافق با دولت نبوده و چنین جنگی را مطلوب بدانید، تلاش برای جلب همکاری با ایران برای ایجاد صلح در سوریه، معنایی نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید