چه کسانی به تکنوکرات‌ها لبخند «تایید» می‌زدند؟

کد خبر: 253901

کسانی که در دوران غربت نیروهای انقلابی مشغول بساز بفروشی یا اقامت در ینگه دنیا یا مجیز گویی برای روسای جمهور وقت و ... بوده اند، صلاحیت داوری درباره مجاهدان و نیروهای مکتبی را ندارند. نخستین گام کارگزار «پیشرفت اسلامی» بودن ، دارا بودن مؤلفه‌های اولیه تعهد و اخلاق است که اگر این‌ها نباشد، اساساً ارزش‌ها به حاشیه رانده شده است. بنابراین بهتر است، آقایانی که توشه بصیرت را زاد خویش می‌دانند، پیشینه خویش را نمایان نمایند.

چه کسانی به تکنوکرات‌ها لبخند «تایید» می‌زدند؟
سرویس سیاسی «فردا»: نگاه جامعه اسلامی به پیشرفت، بر مدار توسعه غربی نیست. تکاپوی مردمان جامعه اسلامی برای نیل به پیشرفتی بر مدار مؤلفه‌های اسلامی و با هدف تحقق آرمان‌های مطلوب آنان است. مادامی که توسعه بر بستر الگوهای اسلامی و بومی کشور قرار نگیرد، خروجی متناسب ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب نیز نخواهد داشت. از این روست که لزوم و اهمیت پیشرفت ایرانی و اسلامی بیشتر آشکار می‌شود. در حقیقت، وجه تمایز این الگو از سایر الگوهای پیشرفت جهانی، زدودن جدایی و فاصله میان کارآمدی و ایمان و اعتقادات بوده و عملاً تجلی تأثیر توأمان آنهاست.
توسعه‌ای که مطلوب نظام اسلامی است از ابزارگرفته تا هدف، باید در گروی ارزش‌های اسلامی باشد. این یعنی، برای نیل به اهداف مقاصد اسلامی، باید مسیر حرکت نیز متناسب با این مقاصد باشد. محمد باقر قالیباف با اشاره به مدل‌های توسعه‌ای غربی می‌گوید: «جامعه ما یک جامعه اسلامی است و وقتی ما به اهداف جامعه و انقلاب اسلامی می رسیم که حرکت ما در سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز اسلامی و انقلابی باشد. ما با مدل‌های غربی شاید به پیشرفت صرفا مادی برسیم اما به پیشرفت اسلامی ـ ایرانی که مادیت و معنویت را با هم می خواهد نخواهیم رسید.» ماحصل مادی پیشرفت در بستر مدل‌های غربی، امری است که در نگاه کلان و ارزشی اسلام مطلوبیت جامعی ندارد چرا که عاری از معنا و ابعاد الهی است. نگاهی که بر توسعه بی کم و کاست غربی متمرکز باشد، نخواهد توانست تا بومی سازی مؤلفه‌ای توسعه را با آرمان‌های معنوی خویش تحقق بخشد. امری که در برخی موارد طی دولت‌های گذشته و حال مشاهده کرده‌ایم. اگر در دولت‌های قبل محور معنویت نبود، شاید خلأ عقلانیت در دولت فعلی بیشتر احساس شود، حال آن‌که تداوم نگاه اسلامی نیازمند هردوی اینهاست. برای مثال، در همین زمینه رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با هیئت دولت در سال 87 در تبیین مسأله پیاده‌سازی عدالت می‌فرمایند: «اگر معنويت نشد، عدالت تبديل ميشود به ظاهرسازى و رياكارى؛ اگر عقلانيت نشد، عدالت اصلاً تحقق پيدا نميكند و آن چيزى كه انسان تصور ميكند عدالت است، مى‌آيد و جاى عدالت واقعى را ميگيرد. بنابراين معنويت و عقلانيت در تحقق عدالت شرط است.» حامیان دیروز تکنوکرات ها چه کسانی بودند؟ نکته جالب توجه در تاریخ سیاسی بعد از انقلاب این است که در برهه ای زمان کلیت جریان های سیاسی ایران در تایید روشهای دولت آقای هاشمی از یکدیگر سبقت می جستند و حتی راست گرایان با ساختن شعار «مخالف هاشمی مخالف رهبری است// مخالف رهبری دشمن پیغمبر است» علاقه خود را به صورت ویژه به آقای هاشمی عیان کردند.افراد شاخص و میانی این جریان که برخی امروز سرسخت ترین مخالفین هاشمی هستند به علاوه لیدرهای دولت فعلی و حامیان تابلودار آن همگی جزء مدیران میانی دولت هاشمی بودند و به تکنوکرات های پیرامون او لبخند تایید می زدند.

در این میان جریان اصولگرایی انتقادی که امروز افراد شاخص آن از جمله منتقدین برجسته دولت فعلی محسوب می شوند در آن روزهایی که برای افراد حاضر در دولت فعلی و تشکلی مانند گروه پایداری، لبخند زدن به هاشمی سکه رایج بود، از جمله سرسخت ترین منتقدین دولت هاشمی بودند.

. اما در همین رابطه نیز باید به نکته قابل توجهی اشاره کرد . نخست آنکه انتقادهای روشن چهره‌های شاخص این جریان از دولت سازندگی در سال‌های دور آشکار است. کما اینکه محمد باقر قالیباف چندی قبل در پاسخ به مقایسه مشی او با روش هاشمی رفسنجانی تصریح نمود: «بنده شاید جزو اولین کسانی بودم که در سال 73 به ایشان و روند دولت ایشان انتقاد کردم. این موضوع را بطور مفصل زمانی با آقای هاشمی در میان گذاشتم که در قرارگاه سازندگی بودم و مثالی هم برای ایشان از مدل مدیریت در دوران دفاع مقدس در بکارگیری نیروهای بسیجی در کنار دیگر سازمانها آوردم. در انتقادي كه در آن زمان مطرح كردم اين نكته را عنوان كردم كه توسعه و پيشرفت ما بايد مبتني بر هویت و رويكرد اسلامي و تلقي ديني از انسان شكل بگيرد . » بنابراین سوال مشخص این است که این عده که امروز خود را متعهدترین افراد برمی‌شمارند و گفتمان سوم تیر را تابلوی اندیشه‌ای خویش تلقی می‌کنند، در زمان یکه تازی تکنوکرات های دولت‌ سازندگی کجا بودند؟ آقایانی که امروز دیگران را بی‌بصیرت می‌دانند،آیا گذشته خویش را در خاطر ندارند؟ شاید افرادی که به زعم آنها، بی‌بصیرت باشند کسانی اند که اگر امروز منتقد وضع موجود و منتقد ایدئولوژیک و اجرایی دولت کنونی هستند، در زمان دولت‌های هاشمی و خاتمی نیز مشی مشابهی داشتند. امثال قالیباف مشی و تفکر و اراده‌شان در طول دولت‌ها تغییر و تحول نیافت و با چرخش جریان‌های سیاسی از آسیابی به آسیاب دیگر کوچ نکرد.

کسانی که منتقد وضعیت اجرایی امروز کشور هستند، جزء منتقدان درجه اول دولت‌های پیشین هم بوده‌اند؛ پس قیاس این افراد با کسانی که متغیر الاحوال هستند و رفتارهای پر ابهامی دارند، از بنیان نادرست است . و البته کسانی که هر دم به رنگ و رخی در می آیند و در دوران غربت نیروهای انقلابی مشغول بساز بفروشی یا اقامت در ینگه دنیا یا مجیز گویی برای روسای جمهور وقت و ... بده اند صلاحیت داوری درباره مجاهدان و نیروهای مکتبی را ندارند.

بدیهی است که نخستین گام کارگزار «پیشرفت اسلامی» بودن ، دارا بودن مؤلفه‌های اولیه تعهد و اخلاق است که اگر این‌ها نباشد، اساساً ارزش‌ها به حاشیه رانده شده است. بنابراین بهتر است، آقایانی که توشه بصیرت را زاد خویش می‌دانند، پیشینه خویش را نمایان نمایند .

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت