صحبتهایخصوصیمهدیخزعلیباهاشمی
آیت الله هاشمی رفسنجانی، در سخنان جالبی به تشریح وضعیت دوران جنگ و خاطراتی از جنگ پرداختند، از نکات جالب و متفاوت این خاطرات، نقل از خاطرات مهدی هاشمی در عملیات کربلای پنج بود که گم می شوند و مهدی هاشمی با ستاره ها راه را می یابد و آقای رحمانی(فرمانده) می گوید :"اگر مهدی نبود، ما به کام عراقی ها می رفتیم" این خاطرات در شب بازگشت مهدی جالب توجه بود... آن فرمانده و مهدی هر دو شیمیایی شده اند .
وبلاگ مهدی خزعلی نوشت : یکشنبه به مناسبت هفته دفاع مقدس همراه با سرداران و جانبازان و راویان حماسه دفاع مقدس، به دیدار هاشمی - فرمانده جنگ - رفتیم، قرار بود 4 نفر از بچه های جنگ سخن بگویند و من سخنران اول باشم، اما در بدو ورود به نگهبانی مجمع تشخیص مصلحت، دوستی در گوشم گفت: "... گفته اندنوری زاد نیاید و برگردد و از ما بهتران گفته اند که تو هم سخنرانی نکنی!" برایم عجیب بود، چرا؟ گفتند به علت دستگیری دیشب فائزه هاشمی، سخنرانی تو و حضور نوری زاد می تواند تنش زا باشد! من نپذیرفتم و با نوری زاد وارد شدیم و مقرر شد که طبق برنامه سخنرانی انجام شود، قرآن خوانده شد و گروه جانبازان قمی همخوانی کردند، و هنوز همخوانی تمام نشده بود که مجری در گوشم گفت که:"آقای هاشمی فرموده اند که فلانی سخنرانی نکند!" می دانستم که این سخن هاشمی نیست و از دیگران است، پس نزد ایشان رفتم و گفتم:" این نظر شماست" فرمودند:" خیر، صحبت کنید" به مجری گفتم:" برنامه همان است و من باید حرفم را بزنم" این دقیقاً در انتهای همخوانی جانبازان بود و آقایان برای ممانعت از سخن من، همه سخنرانی ها را لغو و تریبون را جمع کردند" آیت الله هاشمی رفسنجانی، در سخنان جالبی به تشریح وضعیت دوران جنگ و خاطراتی از جنگ پرداختند، از نکات جالب و متفاوت این خاطرات، نقل از خاطرات مهدی هاشمی در عملیات کربلای پنج بود که گم می شوند و مهدی هاشمی با ستاره ها راه را می یابد و آقای رحمانی(فرمانده) می گوید :"اگر مهدی نبود، ما به کام عراقی ها می رفتیم" این خاطرات در شب بازگشت مهدی جالب توجه بود... آن فرمانده و مهدی هر دو شیمیایی شده اند . در جای دیگری از سخنان، هاشمی گفت:" حق شما رزمندگان است که خوشنام بمانید و حق ندارند کسانی با رفتارشان سپاه و بسیج را بد نام کنند!" در پایان سخنان هاشمی، با توجه به حذف سخنرانی بچه های جنگ، یکی از فرماندهان گردان لشگر 25 کربلا از گلوگاه (نورمحمد کلبادی نژاد) از انتهای جمعیت ایستاد و مردانه حرف دل بچه ها را گفت، او گفت که با او در این دوران، چه کرده اند و از ظلم ها و ستم های رفته بر بچه های جنگ سخن گفت، گفت که ما بسیجی ها می خواهیم بدون تملق سخن بگوییم، و هاشمی از این صراحت لهجه استقبال کرد. در خاتمه نشستی خصوصی با هاشمی داشتیم و گفتنی ها را گفتیم، و گله از عملکرد آقایان، عرض کردم: بنا نیست، کسانی فاصله بین ما و شما بیاندازند و سخنران را گزینش کنند و متن را ممیزی، ما از این رفتارها گریزانیم و بسیجی این رفتارها را برنمی تابد، فرمودند:"دو روز دیگر در نشست رزمندگان بیا و حرف هایت را بگو، به دعوت رسمی من، و هر چه می خواهی بگو!" منتظرم تا دو روز دیگر، من به عنوان یک بسیجی می گویم، اجازه نخواهیم داد، برای هاشمی بساطی مشابه فراهم کنید، هاشمی باید مثل همیشه حرف دل ما را بشنود، بی پرده و بدون واسطه، در حضور جمع، باید فرهنگ نقد را در حضور هاشمی نهادینه کنیم و او سعه صدر و تحمل را دارد و می تواند آغازگر این گویش باشد، باید گویشی نو در برابر مسئولین برقرار شود، و هاشمی مرد این میدان است، او ترسی از مواجه با نقد ندارد...
دیدگاه تان را بنویسید