نقشه واشنگتن برای منزوی کردن تهران

کد خبر: 182791

با اعلام یک مانور دریایی که برای افزایش فشار بر ایران طراحی شده وضعیت نیروهای نظامی آمریکا و اسرائیل مستقر در نزدیک تنگه هرمز در این هفته به مرحله جدیدی رسید. هدف این مانور دست کشیدن ایران از برنامه‌های اتمی‌اش است. در این حال ایران اعلام کرده است که مواضع دفاعی خودش را با اجرای مانورهای نظامی در آب‌های همسایه تقویت می‌کند.

فارس: یک پایگاه تحلیلی با اشاره به افزایش تنش‌ها میان تهران و اشنگتن آورده است که برای حمله پیشدستانه علیه ایران مناسب نیست و ایران توانایی جنگ در سطح منطقه و دفاع از خودش را برای مدت طولانی دارد. پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در مقاله‌ای به قلم «پاتریک هنینگسن» می‌نویسد: در ظاهر آخرین کشمکش غرب و ایران، در وضعیتی که تنش‌ها میان دو طرف به بالاترین حد خود رسیده، یک قدم به جنگ نزدیک‌تر شده است. ولی با دقت بیشتر مشاهده می‌شود شرایط برای حمله پیشدستانه علیه ایران مناسب نیست. در بحران کنونی قبل از این که بوق جنگ در منطقه به صدا در بیاید، برای دو طرف هنوز فرصت برای به دست آوردن امتیاز وجود دارد. * اجرای مانور نظامی در خلیج فارس با اعلام یک مانور دریایی که برای افزایش فشار بر ایران طراحی شده وضعیت نیروهای نظامی آمریکا و اسرائیل مستقر در نزدیک تنگه هرمز در این هفته به مرحله جدیدی رسید. هدف این مانور دست کشیدن ایران از برنامه‌های اتمی‌اش است. در این حال ایران اعلام کرده است که مواضع دفاعی خودش را با اجرای مانورهای نظامی در آب‌های همسایه تقویت می‌کند. * نبرد نظامی چاره ساز نیست برخلاف افغانستان و عراق دو کشوری که وقتی آمریکا حمله کرد تقریبا هیچ‌گونه مقاومت نظامی از خود نشان ندادند، ایران توانایی جنگ در سطح منطقه و دفاع از خودش را برای مدت طولانی دارد. این موقعیت می‌تواند به جنگ منطقه‌ای نظیر جنگ جهانی سوم ختم شود، که بدون شک در غرب طرفداری نخواهد داشت و اقتصاد جهانی را با سرعت به رکود خواهد برد. به علاوه آمریکا و اسرائیل بر سوریه تسلط پیدا نکرده‌اند و متحد قوی نظامی وفادار به ایران، حزب الله لبنان را نابود نکرده‌اند. این کارها باید انجام شود تا آمریکا و اسرائیل بر منطقه تسلط پیدا کنند. این مسایل هر دو عوامل مهمی برای گرفتن چراغ سبز برای حمله پیشدستانه علیه ایران هستند، و فعلا چراغ‌ها قرمزند. * جنگ با ایران طرفدار ندارد بیشتر کارشناسان توافق دارند که هرگونه برخورد جدی بین غرب و ایران باعث قطع جریان نفت به اقتصاد جهانی وابسته به نفت می‌شود. اقتصادی که امروز بیشتر از هر لحظه وابسته به نفت است. این حقایق سرد رویارویی فعلی را بیشتر به یک بن‌بست سوق می‌دهد، و بعد منجر به یک جدال مسلحانه شود که بیشتر تحلیل‌گران خبری منتظر وقوع آن از اکنون تا بهار سال ۲۰۱۲ هستند. نشانه‌هایی که از ارتش آمریکا و متحد هم پیمانش انگلیس می‌رسد هم خوب نیست. «فیلیپ هموند» وزیر دفاع انگلیس، در یک کنفرانس با عنوان «ناتو و دفاع همه جانبه در قرن ۲۱» در شورای «آتلانتیک» در واشنگتن، به صراحت بیان کرد: «ما موافق هیچ‌گونه حمله پیشدستانه علیه ایران نیستیم.» * تحریم‌ها ایران را در طولانی مدت منزوی نخواهد کرد فراخوان آمریکا برای تحریم اقتصادی ایران می‌تواند در کوتاه مدت ایران را تا اندکی از نظر سیاسی منزوی کند، ولی قدرت کافی برای اعمال فشار در بلندمدت ندارد. با این حال کره جنوبی اعلام کرد که هنوز نفت خام ایران را در سال ۲۰۱۲ می‌خرد. چین هم فراخوان آمریکا برای تحریم را نفی کرد و اعلام داشت قصد دارد ایران را به دومین صادرکننده نفت به کشورش در سال ۲۰۱۲ تبدیل کند. به علاوه این‌ها یک شریک تجاری دیگر ایران ژاپن انتظار دارد که مجازات‌های آمریکا علیه بانک‌های کشورش برای معامله با ایران منتفی شود. «ژاپن تایمز» از طرف یکی از اعضای وزارت خارجه ژاپن نقل قول کرد: «ما هیچ قصدی در مورد جلوگیری از واردات (ایران) را نداریم.» * شایعات جنگ احتمالی قیمت نفت را بالا برد شرکت‌های نفتی بزرگ که در جرگه نخبه‌های اندیشکده‌های سیاست خارجی آمریکا نماینده دارند، مثل شرکت‌های خواهر خود در صنایع دفاع از بی‌ثباتی و بحران در خلیج فارس سود بزرگی می‌برند. برخلاف سقوط ثابت دلار در سال ۲۰۰۷ الی ۲۰۰۸ که کمک کرد قیمت هر بشکه نفت به ۱۴۰ دلار در تابستان ۲۰۰۸ برسد، قیمت بالای نفت در این هفته نتیجه مستقیم تهدیدات و شایعات جنگ بود. این باعث می‌شود که اقتصاد کشورهای عضو «اوپک»، توزیع کنندگان اصلی نفت آمریکا و شرکت‌های خرده فروش یک شبه یک جهش اقتصادی داشته باشند. * جنگ سرد آخرین رویارویی نظامی جدی غرب علیه بلوک شرق کمونیست سابق بود که در سال ۱۹۹۱ با انحلال دیوار آهنی به یک پایان سیاسی رسید. این رویارویی بزرگ‌ترین مسابقه تسلیحاتی جهان بود که با بازی قدرت‌های سیاسی قرن ۲۰ در قالب جنگ سرد خودنمایی می‌کرد. * برندگان واقعی جنگ سرد برندگان واقعی این جنگ سرد طولانی بین بلوک شرق و غرب مقاطعه کاران نظامی بودند که در نتیجه بازی‌های سیاسی قرن ۲۰ ثروتمند و بانفوذ شدند و نفوذشان تا به امروز دیده می‌شود. تا به الآن چند شرکت منافع بسیار زیادی از بن بست دیپلماتیک طولانی ایران برده‌اند. بعضی از این شرکت‌ها تعیین کننده سیاست خارجی آمریکا به صورت گسترده هستند. زیرا روسایشان با اندیشکده‌های بانفوذی مثل شورای روابط خارجی و شورای «آتلانتیک» ارتباط دارند. این اندیشکده‌ها مصوبات بین‌المللی‌شان را به آمریکا و انگلیس تحمیل می‌کنند و دولت‌های این کشورها هم این سیاست خارجی را قبول می‌کنند. اسامی این شرکت‌ها شامل «لاک‌هد مارتین»، «جنرال الکتریک»، «ریثیون»، «بوئینگ» و سایر آنها می‌شود. * خریدهای تسلیحاتی کشورهای عربی از آمریکا با قیمت‌های گزاف همین طور که تهدید جنگ منطقه‌ای با ایران بیشتر می‌شود، رویه سودبری با مسلح کردن و تقویت سیستم‌های دفاعی متحدان غرب در منطقه توسط خودشان ادامه پیدا می‌کند. کشوهای عربی شورای همکاری خلیج فارس مثل عربستان سعودی، امارات متحده، قطر و کویت برنامه تسلیحاتی خود را آغاز کرده‌اند. در دسامبر ۲۰۱۱ ایالات متحده اعلام کرد که یک قرارداد ۳.۴۸ میلیارد دلاری تسلیحاتی با امارات متحده بسته است که شامل تکنولوژی جدید موشک‌های دفاعی «تاو» می‌شود. این یک قسمت از تلاش‌های گسترده آمریکا برای کشورهای متحدش در خلیج ]فارس[ در مقابله با ایران است. به علاوه بر آن عربستان سعودی با آمریکا یک قرارداد ۱.۷ میلیارد دلاری برای تقویت موشک‌های «پاتریوت» خود در اوایل سال ۲۰۱۱ بست. کویت سفارش خرید ۲۰۹ موشک «جمتی» را به قیمت ۹۰۰ میلیون دلار داده است. این راهبرد سپر موشکی منطقه‌ای همچنین محتاج ردگیرهای زمینی برای سرنگون کردن موشک‌های متهاجم نیز هست که خودش باید توسط یک شبکه ردیاب پشتیبانی شود... که همه آنها بر روی یک کشتی جنگی از نوع «ایجیس» نصب می‌شوند. تا زمانی که این دور مسابقه تسلیحاتی تمام شود، مقاطعه کاران نظامی آمریکا سود تجارتشان بالاتر می‌رود که این خود باعث افزایش سود سهامشان می‌شود. * حقیقت پس این بازی سیاسی با این حال، علیرغم تمام این خریدهای مهم، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به هیچ وجه از حملات تلافی‌جویانه ایران در امان نخواهند بود. آنها فقط در جدیدترین قسمت سنت بلند مدت واشنگتن هستند که از یک سمت آتش کوره تنش‌های منطقه را دم می‌زند و از سوی دیگر صنایع دفاع آمریکا کشورهای عربی را با فروش تجهیزات گران قیمت نظامی تیغ می‌زنند. عرب‌ها مسلما پول تجهیزات نظامی را با نوسان شدیدی که در بازار نفت جهانی ایجاد شده می‌دهند... نوسانی که دلیلش شایعات احتمال برخورد نظامی و بسته شدن مهم‌ترین آبراهه عبور صنعت نفت، تنگه «هرمز» هست. حالا می‌توان رابطه سیاسی بین این اتفاقات را فهمید. * یک جنگ سرد جدید در حال شروع است ما در این‌جا شرایط دلخواه برای ظهور جنگ سرد را داریم. جنگی که طرفین آن قدرت‌های غرب در محور آمریکا، اروپا، اسرائیل و امارات در یک طرف آن و ایران، سوریه، چین و روسیه در طرف دیگر آن هستند. این جنگ سرد بیشتر برای تسلط منطقه‌ای بر اقتصاد گاز طبیعی، مواد معدنی و روابط تجاری است تا ایدئولوژی‌های سیاسی که به نظر می‌رسید موضوع اصلی برخوردهای قرن ۲۰ بود. چقدر این بن‌بست کنونی طول می‌کشد کسی نمی‌داند، ولی یک چیز حتمی است تا موقعی که ادامه دارد بازیگران اصلی در صنایع دفاعی و نفتی از آن سود می‌برند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت