چرا احمدی نژاد مدام می گوید: "کسی محتاج نان شب نیست"؟
شایسته مردم ایران این بود که بحث روز معیشتی شان تنوع خدمات درمانی ، آموزش های عالی ، ارتقای استانداردهای مسکن ، مقاصد جدید توریستی ، بهبود وضعیت محیط زیست ، نحوه مدیریت پس اندازهایشان و نظایر این ها باشد نه این که رئیس جمهور به استناد یارانه های نقدی در بوق و کرنا کند که هیچ کس محتاج نان شب نیست و مردم هم ماشین حساب به دست بگیرند تا این ادعا را محاسبه کنند و درباره درستی یا نادرستی اش نظر بدهند.
عصرایران: آقاي دکتر محمود احمدي نژاد در گفت و گوي تلويزيوني خود با شبکه جام جم ، براي چندمين بار در ماه هاي اخير اظهار داشت که با اجراي طرح يارانه هاي نقدي ، ديگر هيچ کسي در ايران گرسنه و محتاج نان شب نيست.
در اين باره نکاتي چند قابل ذکر است:
1- قبل از هر چيز بايد به مقتضاي انصاف اين را گفت که بسياري از خانواده اي فقير و کم جمعيت به ويژه در برخي روستاهاي دورافتاده، و محروم و حاشيه بعضي مناطق شهري بسيار مثمر ثمر بوده است و اين خانوارها که تا کنون به دليل به بهره مندي اندک از خدمات عمومي و نداشتن خودرو ، يارانه غيرمستقيم کمتري دريافت مي کردند اينک در شرایط حاضر تقریباً برابر ديگران از ثروت عمومي کشور سهم مي گيرند.
اين فرايند در شرايطي که سازوکار هوشمندانه براي توزيع عادلانه ثروت در قالب خدمات و تأمين اجتماعي و ... وجود ندارد ، به عدالت نزديک تر است و لذا نمي تواند بر سبيل ناانصافان گام نهاد و کل طرح را ناديده گرفت و در کنار نقدها ، از محسناتش نگفت.
2- نکته مهمي که بعد از اجراي طرح ، مردم با تمام وجود لمس مي کنند ولي در سخنان مسولان و مشخصاً رئيس جمهور راهي ندارد اين است که يارانه دريافتي طبقه متوسط در رقابت با افزايش بيش از حد قيمت ها ، قافيه را باخته و در حالي که ميزان يارانه همچنان ثابت است ، روزي نيست که قيمت کالا يا خدمتي بالا نرود و آه از نهاد مردم بيرون نياورد.
در حالي که رئيس جمهور گفته است که با اجراي اين طرح تنها 6 درصد بر روي قيمت ها رفته ، اما مردم در زندگي روزمره خود افزايش هاي صد در صدي را نيز شاهد هستند.
در واقع با جمع و تفريق ميزان يارانه دريافتي و مابه التفاوت قيمت ها قبل و بعد از اجراي طرح ، مي توان گفت که قدرت خريد بسياري از مردم پايين آمده يا رو به افول است. با اين اوصاف ، نمي توان مدعي شد که با اجراي اين طرح عمده مردم و مشخصاً طبقه متوسط از زندگي بهتري برخوردار شده اند. مع الوصف مردم به خاطر اثرات دراز مدت وعده داده شده در اصلاح اقتصاد ایران با نجابت و صبوری با این طرح همراه شده اند اما نکته اینجاست که دولتمردان به جای تقدیر عملی از این همگامی ملی ، با نادیده انگاشتن فشاری که بر مردم وارد می شود ،نمک بر زخم هایشان می پاشند.
3- اما نکته سوم که شاکله اصلي اين نوشتار است اين که رئيس جمهور از تکرار اين سخن که با اجراي طرح هدفمندي ديگر کسي گرسنه و محتاج نان شب نيست ، به دنبال چيست؟
به نظر مي رسد که اين ادبيات ، هوشمندانه و با هدف خاصي انتخاب شده است که غايتش تنزل بخشي به مباحث مربوط به عملکرد اقتصادي دولت است. دولتي که با صدها ميليارد دلار درآمد نفتي و غيرنفتي و ماليات و ... بايد در خصوص عملکردش درباره افزايش سطح رفاه عمومي و رساندن آن به استانداردهايي که شايسته ايران و ايراني است پاسخگو باشد ، اينک مي کوشد بحث را به سطح نازلي چون رفع گرسنگي بکشاند و مردم را به بحث ضرب و تقسيم کردن يارانه و قيمت نان و اين که هر کس چند قرص نان مي تواند بخرد و بخورد تا محتاج نان شب نباشد مشغول کند. حال آن که تنها عملکرد مورد انتظار از دولت ها اين نيست که پول نان شب را تقسيم کند و بعد هم رئيس دولت مدام بگويد که هيچ کس شب را گرسنه نمي خوابد.
انتظار منطقي از دولت ها و خصوصاً رؤسايشان اين است که وقتي درباره معيشت مردم کشورشان سخن مي گويند از تأمين اجتماعي ، رفاه عمومي ، مسکن ، ازدواج ، اشتغال پايدار ( نه هفته اي دو ساعت!) ، سفر ، درمان ، آموزش ، تفريح ،محيط زيست و ... سخن بگويند نه اين که در کشوري مانند ايران با اين همه منابع و ثروت و نيروي تحصيل کرده رئيس جمهور بعد از سال ها رياستش تازه بیاید بگوید که نفت فروخته ایم و پول نقد توزیع کرده ایم تا مردم بتوانند نان بخرند و شب ها سر گرسنه بر بالین نگذارند!
شایسته مردم ایران این بود که بحث روز معیشتی شان تنوع خدمات درمانی ، آموزش های عالی ، ارتقای استانداردهای مسکن ، مقاصد جدید توریستی ، بهبود وضعیت محیط زیست ، نحوه مدیریت پس اندازهایشان و نظایر این ها باشد نه این که رئیس جمهور به استناد یارانه های نقدی در بوق و کرنا کند که هیچ کس محتاج نان شب نیست و مردم هم ماشین حساب به دست بگیرند تا این ادعا را محاسبه کنند و درباره درستی یا نادرستی اش نظر بدهند. البته شاید هم هدف واقعاً همین باشد که مردم به جای اندیشیدن به اهداف متعالی در همین حد نان شب متوقف شوند و با اثبات این که کسی محتاج نان شب نیست ، همه دعاگو و راضی باشند و بر کارآمدی دولت درود بفرستند.
تنزل سطح مطالبات مردم به همان اندازه نادرست است که افزایش بی پشتوانه این مطالبات و جالب این که دولت کنونی هر دو را مرتکب شده است ؛ یعنی زمانی بر طبل افزایش مطالبات و این که "چنین می کنیم و چنان" می کوبید و الان به جایی رسیده که سخن از نان شب می گوید!
دیدگاه تان را بنویسید